دوشنبه 5 آذر 1403

جای خالی «شفافیت» در سلبریتی‌بازی صدا و سیما / صدا و سیما تسلیم شفافیت می شود؟

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
جای خالی «شفافیت» در سلبریتی‌بازی صدا و سیما / صدا و سیما تسلیم شفافیت می شود؟

موضوع شفافیت در قراردادهای مالی مجریان سلبریتی و اسپانسرهایی که همه برنامه های مهم و مناسبتی صدا و سیما را مال خود کرده اند، بارها از سوی فعالان و دلسوزان حوزه فرهنگ و رسانه مطرح شده و این بار به بهانه قدری شفاف سازی شبکه سه در خصوص ماجرای رشید پور و برنامه حالا خورشید، قدمی هرچند کوچک در این راستا برداشته شده که امید به ادامه این راه را زنده نگه می دارد.

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ چند روز پیش علی علیزاده، فعال رسانه‌ای مقیم خارج از کشور دست بر روی دستمزد یکی از مجریان قدیمی صدا و سیما گذاشت، مجری‌ای که اتفاقا در چند سال اخیر هم به خاطر اظهارنظرهای شخصی‌اش در مورد مسائل کلان سیاسی از جمله انتخابات و هم با وجود اجرا در برنامه‌هایی جنجالی، تا حدودی حاشیه‌ساز شده و حساسیت‌هایی را برانگیخته بود. علیزاده ادعا کرده بود که رشیدپور برای تهیه هر قسمت از برنامه حالا خورشید 40 میلیون تومان از صدا و سیما دستمزد گرفته که نیمی از آن دستمزد شخصی‌اش بوده است.

پس از این ادعا، مدیر روابط عمومی شبکه سوم سیما و شخص رشیدپور ساکت نماندند و در همین راستا، روابط عمومی شبکه سوم سیما اسنادی را در رابطه با برنامه حالا خورشید منتشر کرد؛ اما شفافیت همین اسناد هم از سوی برخی رسانه‌ها محل تردید قرار گفت، به طور مثال سایت الف در این رابطه نوشت که؛ «آن چیزی که توسط روابط عمومی شبکه سه منتشر شده شفافیت ناقص است چرا که در بوروکراسی تو در توی صدا و سیما ممکن است این برگه برآورد، اصلاحیه خورده باشد و در خان بعدی به آن اضافه شده باشد.»

ما نه کاری به گفته‌های علیزاده درباره شخص رشیدپور داریم و نه ادعاهای ثابت شده و نشده او، نگاهی به اسناد منتشر شده نیز نخواهیم داشت، زیرا به قول سایت الف، ممکن است این برگه‌ها اصلاحیه خورده باشد، اما آن چیزی که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت، نفس مطالبه کردن شفافیت از سازمان صدا و سیما است؛ مطالبه از سازمانی که ادعای انحصاری تمام صوت و تصویر تولید شده به صورت رسمی در کشور را از آن خود می داند و از پول بیت المال به برنامه سازی مشغول، باید به همان مردم به لحاظ شفافیت مالی پاسخگو باشد.

مردم با زدن دکمه پاور، مخاطب برنامه‌های سازمانی می شوند که نام رسانه ملی را به یدک می‌کشد، اما مدت‌ها است که متأسفانه برخی از عملکردهای اساسی این سازمان از سوی منتقدان و حتی پیشکسوتان این قاب جادویی مورد انتقاد جدی قرار گرفته است. یکی از همین انتقادها استفاده از سلبریتی‌هایی است که قطعا با حقوق‌های کم حاضر نیستند از یک بازیگر گران قیمت سینما به یک مجری تلویزیونی تبدیل شوند؛ بنابراین باید به اصطلاح دمشان را دید و آن‌ها را وارد بازی‌های اسپانسری کرد، تا به این ترتیب با استفاده از نامشان برنامه‌ای پر سر و صدا تولید کنند، برنامه‌هایی که گاهی بیشتر شبیه یک جعبه جادویی پوچ است تا یک برنامه ای استاندارد با حال و هوای فرهنگ و هنر مردم؛

این سلبریتی‌ها که برخی به بالاترین دستمزدها در سینما معروفند، قطعا حاضر نیستند با ارقامی که برایشان راضی کننده نیست، در یک برنامه تلویزیونی حاضر شوند و همین می‌شود که مجری باسابقه‌ای مانند کاظم احمدزاده در گفتگو با یکی از رسانه‌ها در این باره می گوید که «اجرای یک سلبریتی در برنامه تلویزیونی روزی 35 میلیون تومان آب می‌خورد.» و این در حالی است که بسیاری از همین مجریان با سابقه که اتفاقا توقعات این چنینی نیز از رسانه‌ای که آن را مانند خانه خود می‌دانند ندارند، بیکار مانده و گاهی حتی سالی یک اجرا نیز به آن‌ها پیشنهاد نمی شود. این اشخاص فرزندان رسانه ملی بوده و صدا و سیما برای آنان هزینه کرده و حالا که باید از حضور آنان بهره مند شود، ترجیح می دهد که زیر بار حرف اسپانسرها رفته و هزینه‌هایی مجدد اما سرسام‌آور را خرج سلبریتی‌ها کند؛ همین روند انتخاب مجریان و نامشخص بودن دستمزدهایشان نیز جدی ترین انتقادهایی است که این روزها بر صدا و سیما وارد است.

این انتقادها روز به روز در حال افزایش است، تا جایی که انتقاد به دستمزدهایی می شود، که گاهی خوابش نیز به چشم یک کارگر روزمزد نمی آید! نه تنها کارگر روزمزد بلکه حتی نیروهای رده پایین پروژه ای خود سازمان که همیشه به بهانه نبودن بودجه، حق الزحمه‌های اندکشان به تأخیر می افتد. از آن مهمتر و البته تلخ‌تر، ولخرجی‌های خاص در برخی برنامه‌های رسانه ملی مانند جوایز عجیب و غریب برخی مسابقات تلویزیونی است که حتی انتقاد تند رهبری را هم به دنبال داشته و تمامی این موارد موجب می شود تا تناقض ها و سوالاتی پیرامون شفافیت امور مالی سازمان مطرح باشد.

این انتقادها جدی است و مردم ما که دیروز با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم کرده و مدتی است که روحیه شان در مبارزه با کرونا ضعیف تر از گذشته شده است، دلشان نمی خواهد پای برنامه‌هایی بنشینند که شفافیت مالی‌شان مورد سوال است، نه در سازمان صدا و سیما بلکه هر یک از نهادها و ارگان‌هایی که از پول نفت و منابع طبیعی دیگر این کشور که متعلق به همه است، ارتزاق می کنند باید بدانند که کمترین حقشان این است که در رابطه با خرج شدن این بیت المال شفاف سازی صورت بگیرد؛ در واقع می‌توان گفت مردم بیش از این که از رسانه ملی خودشان انتظار سلبریتی پروری داشته باشند، توقع شفافیت در برنامه های تولیدی دارند. و اما حالا که صدا و سیما با انتشار یک سند نه چندان مهم و قابل اتکا، قدمی بسیار کوچک در جهت شفاف سازی برداشته، بد نیست تا آماده اقدامات جدی تری در این زمینه انجام داده و باعث دلگرمی مخاطبانش شود.