جشنواره سی و هشتم و بازگشت به روز صفر!
کسی که جشنواره امسال را تحریم کرده بود در یک تماس تلفنی از آن سوی دنیا در نشست خبری فیلمی که به عنوان بازیگر در آن حضور داشت شرکت کرد و بعد از برنده شدن سیمرغ بلورین نیز در یک پیام ویدیویی در مراسم پایانی حضور داشت و کسی که فیلمش در کنار یک فیلم دیگر بیشترین سیمرغ را از جشنواره سی و هشتم برد در اعتراض به این امر یعنی جایزه دادن به تحریم کننده جشنواره در مراسم پایانی حضور پیدا نکرد و به نوعی علیرغم مخالفت با تحریم کنندگان خود نیز به صف تحریم کنندگان جشنواره پیوست! این اتفاق ظاهرا ساده نمونه گویایی از وضعیت بی قاعده جشنواره فیلم فجر است که بعد از سی و هشت دوره و در آستانه چهل سالگی هنوز به بلوغ اجرایی نرسیده و عملا در هر دوره تابع رفتارهای سلیقه ای و شخصی سینماگران می شود.
به نظر می رسد وقت آن رسیده که برگزار کنندگان جشنواره یک بار برای همیشه بنشینند و برای سینماگرانی که خواهان حضور در جشنواره هستند شرایطی را مقرر کنند تا این جشنواره دولتی از این حالت «خودسری» که بدون اغراق در میان تمامی جریان های هنری و فرهنگی از جریان های روشنفکرمآب تا جریانهای ارزشی دیده می شود، بیرون بیاید. چنین مقرراتی در همه جای دنیا چه به صورت نوشته و چه به صورت نانوشته اساس کار هر رویداد فرهنگی بزرگ است اما این امر در مورد جشنواره فیلم فجر که یک جشنوار رسمی دولتی است و با بودجه عمومی اداره می شود مهم تر می نماید.
واقعیت این است که تحریم کردن یک رویداد فرهنگی دولتی بزرگ در مختصات صنعت فرهنگ ایران که عملا بدون حمایت های دولتی سر پا نیست از همان ابتدا هم محکوم به شکست بود و معلوم بود که تحریم کنندگان طرفی از این قبیل اقدامات نمی بندند و به اصطلاح سرنا را از سر گشادش می زنند. اما مساله فقط به تحریم کردن جشنواره بر نمی گردد و بیش از مسایل سیاسی به نظر می رسد همان بی قاعده و مقررات بودن جشنواره است که به کیفیت برپایی این رویداد هنری بزرگ در ایران لطمه می زند.
این قاعده و مقررات از نحوه وشرایط اعلام حضور فیلم ها در جشنواره آغاز می شود و به نحوه پخش تلویزیونی مراسم پایانی آن در تلویزیون ختم می شود.
وجود چنین مقرراتی باعث می شود که در صورت نارضایتی سینماگران از شرایط یادشده، آنان آزادانه و مختارانه اساسا وارد بازی جشنواره نشوند و در صورت بروز برخی نارضایتی ها در طول جشنواره نیز این نارضایتی را به کلیت جشنواره سرایت ندهند و چنین خودسری هایی دارای هزینه بازدارنده باشد.
جدا از برخی حاشیه های جذاب و رونق افزا و غیر قابل پیش بینی در جشنواره فیلم فجر که شامل همین اعلام اعتراضات و نارضایتی ها در عین پذیرش شرایط و مقررات جشنواره نیز می شود، وجود مقررات روشن نوشته یا نانوشته اما مورد پذیرش، برای رعایت کسانی که وارد بازی فرهنگی جشنواره می شوند ضروری است.
در این زمینه هم رفتار آن بازیگر محترمی که در عین اعلام تحریم احتمالا با من بمیرم و تو بمیری دوستان و همکاران در نشست رسانه ای فیلمش و بعدا به هنگام اهدای جایزه به خودش، از راه دور شرکت می کند و هم آن کارگردان محترمی که علیرغم مخالفت ارزشمدارانه با این تحریم ها و دفاع از جشنواره، و علیرغم برنده شدن فیلمش در چند بخش، برای گرفتن جایزه اش در مراسم پایانی حضور نمی یابد هر دو به تضعیف جشنواره فیلم فجر مشغولند والبته پیش از آن به تخریب وجهه خود برای این اقدامات متناقض رفتاری.
ادامه چنین اتفاقاتی در جشنواره فیلم فجر آن هم پس از حدود 40 دوره برگزاری نشانه ای از نقص جدی در نحوه برگزاری آن است. گویی که تازه در روزهای صفر برگزاری آن هستیم!