جعبه سیاه کرملین؛ پریگوژین زنده است؟
اقتصادنیوز: با گذشت ماه ها از مرگ پریگوژین، بسیاری از تحلیلگران غربی هنوز درباب چرایی وقوع شورش واگنر و عقب نشینی رهبر این گروه که در نهایت قربانی کرملین نشین ها شد، تردید دارند. از همین رو گمانه زنی های بسیاری در باب نقش پوتین در این باره و ارتباط چنین شورشی با جنگ اوکراین افزایش یافته است.
به گزارش اقتصاد نیوز، یوگنی پریگوژین، رئیس واگنر مرده، اما غرب کماکان درگیر تفسیر معنای کنش های روزهای آخر زندگی اش و سرنخ هایی است که معمای رفتار کرملین در طول جنگ اوکراین را حل کند. بسیاری از تحلیلگران با استناد به شواهدی از شکنندگی ساختار روسیه و تضعیف قدرت پوتین می گویند. بر اساس این تحلیل، قربانی شدن پریگوژین نشان دهنده پوسیدگی عمیق حاکم بر ساختار ارتش روسیه است. به باور آنها مداخله لوکاشنکو جهت پایان یافتن شورش، ناتوانی پوتین در مدیریت درگیری های درون ساختاری را منعکس می کند.
پلن پوتین برای پاکسازی ارتش
دیگر تحلیلگران به با اشاره به برکناری سرگئی سوروویکین، رئیس نیروهای هوافضای روسیه، به واسطه تمجید از پریگوژین و پاکسازی افسران رده پایین، براین واقعیت تاکید دارند که کل شورش ذیل پرچمی دروغین رخ داد؛ چرا که پوتین به دنبال خارج کردن چهره های غیر متحد بود. اما غرب درسی واقعی از تعقیب چنین معنایی نگرفته، یا دانسته هایش را پنهان می کند. از همین رو گروهی می گویند، علیرغم انبوه اطلاعات، ساختار تحلیلی غرب - خواه در داخل و یا خارج - هنوز نتوانسته انگیزههای پریگوژین را روشن کند.
با این حال، وجود چنین اطلاعاتی به طور سیستماتیک زمینه ساز تجزیه و تحلیل هایی غیر قابل اعتماد می شود، گزاره ای که سیاست گذاری غرب در زمان جنگ را تضعیف می کند. در مواجهه با جنگ اوکراین، بسیاری از مقام های غربی و مشاورانشان بر این عقیده مانده اند که سریع ترین مسیر صلح از مسکو می گذرد. با این حال، بعید است که با خواندن همان برگ های چای که بارها و بارها آنها را ناکام گذاشته، تغییری در ذهنیت کرملین ایجاد شود.
نقشه لو رفته غرب!
غرب تصور می کند که مسدود کردن دارایی های نخبگان روس، ساختار کرملین را تضعیف خواهد کرد، پیشتر قفسه هایی از کتاب های تحقیقاتی آکادمیک تعریف شد؛ تحقیقاتی که در جریانش که مقوله دزدسالاری روسیه پرداخته شد. داده های این تحقیق نشان می دهد که هدف اصلی پوتین این است که دزدسالارها را ثروتمند و مردم را ساکت نگه دارد. چنین ایده ای به نوبه خود حاکی از آن بود که نخبگان روس نسبت به تحریمهایی که حسابهای بانکی آنها را خالی می کند واکنش انفجاری نشان خواهند داد. اما باید گفت دزد سالاری در روسیه در سال های اخیر معنای دیگری یافته است. بنابراین میلیونها دلار برای آگاهی روسها از غارتهای جنگ تاثری چندانی نداشته است.
حال اینگونه که فارن افرز نوشته، سردرگمی ها عزم تحلیلگران و سیاستگذاران غربی برای کشف انگیزه های مخفیانه کرملین را افزایش داده است. در همین راستا انگیزه اصلی از تحریم روسیه، کاهش توانایی این کشور جهت ادامه جنگ از طریق محروم کردنش از درآمد و فن آوری و کاهش نقدینگی است. به بیانی دیگر، غرب از رویکرد مسکو محوری برای مدیریت جنگ اوکراین پیروی می کند. علاوه بر این غرب برای تحمیل هزینه بر افراد خاص مرتبط با کرملین یا جنگ گروهی را تحریم کرده است. چنین تحریم هایی با هدف ایجاد فاصله میان پوتین و نخبگان حاکم روس و ترغیب دزدسالاران جهت به چالش کشیدن کرملین طراحی شده اند. با این حال میلیاردرهای روسیه با این که تقریباً 100 میلیارد دلار فقیرتر از قبل از جنگ هستند و اما هنوز پوتین را به چالش نکشیده اند.
مشکل واشنگتن این باور است: روسیه ای که از لحاظ استراتژیک از تحرکات غرب شکست بخورد، همان روسیه ای نیست که اوکراین با آن در جنگ است. بلینکن و دیگران تصور می کنند که منافع ملی برای رهبران روسیه با اهمیت است، اما این واقعیت که روسیه علیرغم هزینه ها به جنگ ادامه می دهد، نشان می از آن دارد که منطق دیگری در کار است. بنابراین حقیقت نگران کننده این است که تلاش های کشورهای غربی برای دستیابی به اهدافشان در بهترین حالت بی اثر خواهد شد. با این حال، ایالات متحده و متحدانش می توانند دفاع هوایی اوکراین را تقویت کرده تا بدین طریق از اصابت موشک ها و پهپادهای روسی به اهداف غیرنظامی جلوگیری شود. هیچ یک از این اقدامات نمی تواند روسیه را مجبور به توقف جنگ کند، اما می تواند به اوکراینی ها کمک کند تا زنده بمانند.
همچنین بخوانید