یک‌شنبه 23 دی 1403

جهانبخش: من و خواهرم از یک کفش استفاده می‌کردیم / کتانی پاره، کاپیتان تیم ملی!

وب‌گاه ورزش سه مشاهده در مرجع
جهانبخش: من و خواهرم از یک کفش استفاده می‌کردیم / کتانی پاره، کاپیتان تیم ملی!

علیرضا جهانبخش در گفتگوی جدید خود خاطره جالبی از دوران کودکی‌اش بازگو کرده است.

به گزارش "ورزش سه"، علیرضا جهانبخش، ستاره تیم هیرنفین و کاپیتان تیم ملی ایران، در گفتگویی که توسط وب‌سایت رسمی فدراسیون فوتبال منتشر شده است، خاطرات جالبی از دوران کودکی خود را بازگو کرده است. او در این گفتگو درباره مسیر پر پیچ‌وخم و دشواری که طی کرده است، صحبت کرده است؛ از روزهایی که با کفش‌های قرضی و استوک‌های ارزان‌قیمت برای ورود به فوتبال حرفه‌ای تلاش می‌کرد.

جهانبخش با اشاره به شرایط خود در کودکی گفت: بچه که بودم، تا 14-15 سالگی استوک‌های ارزان‌تر می‌پوشیدم. همیشه با افتخار گفته‌ام که پدرم در شرکت دوچرخه‌سازی کار می‌کردند و در همه این سال‌ها همیشه از من حمایت کردند، اما کفش فوتبالی اورجینال همیشه گران بود و خرید آن برای پدرم سخت بود و به همین دلیل من اصراری نداشتم. دوستانی داشتم که کفش اورجینال داشتند و از آنها می‌گرفتم و می‌پوشیدم، گاهی اوقات کفش‌هایشان یکی دو سایز کوچک‌تر بود و پایم را می‌زد اما پوشیدن کفش اورجینال انقدر برایم جذاب بود که لذت می‌بردم.

او ادامه داد: اولین تست فوتبالی‌ام را که در 14 سالگی دادم، در یک باشگاه در تهران بود که من را انتخاب نکردند. آن روز کفش دوستم را پوشیده بودم. کفش آدیداس تازه آمده بود که دیوید بکهام می‌پوشید و برایم خیلی لذت‌بخش بود. من فکر کردم آن روز ترکاندم، ولی بعد از تمرین گفتند انتخاب نشدی. یک سال بعد سر تمرین داماش تهران تست دادم و انتخاب شدم و قرارداد 5 ساله بستم.

بازیکن ایرانی تیم هیرنفین گفت: اولین کفشی که گرفتم، جزء بهترین خاطرات بچگی‌ام است که هنوز هم هست. آن زمان کفش پوما کینگ تازه آمده بود و حدود 75 هزار تومان بود که پول خیلی زیادی محسوب می‌شد. من بخش اعظمی از عیدی‌هایم را جمع کردم و عیدی‌های خواهرم را هم گرفتم و پدرم هم کمک کرد تا من بتوانم آن کفش را بگیرم. دو سال از آن کفش استفاده کردم و هر لحظه برایم لذت‌بخش بود. آن دوه واقعا برایم لذت‌بخش بود. پس از آن که توانستم قرارداد حرفه‌ای ببندم، پول پدرم و خواهرم را برگرداندم.

جهانبخش سپس به حضور خود در رشته هندبال اشاره کرد و گفت: زمانی که خیلی بچه بودم، هندبال بازی می‌کردم و خواهرم بسکتبال بازی می‌کرد. هر دو دوست داشتیم حرفه‌ای پیش برویم اما هر دو با هم یک کتانی را استفاده می‌کردیم. انقدر از آن استفاده کردیم که دیگر شرایط استفاده از آن نبود و پاره شده بود. به جایی رسید که یک روز سرپرست تیم هندبال‌مان به من گفت برویم یک جایی کار داریم. با هم رفتیم و برایم یک کتانی گرفت که یکی از لذت‌بخش‌ترین تایم‌های بچگی من است. زمانی که به خانه رفتم، به خواهرم گفتم از این به بعد برای تمرین‌هایمان کتانی جدید داریم.

او در پایان گفت: این دوره‌ها لذت‌بخش بود و من به این فکر نمی‌کردم چرا کتانی ندارم و چرا دوست‌هایم اینطور هستند، چون اینها چیزهای کوچک است و نمی‌تواند تاثیرگذار باشد. اگر هدف بزرگ داشته باشی و تلاش کنی، به آن می‌رسی. من از کوچه و خیابان‌های گیلان و قزوین تلاش کردم تا بتوانم این مسیر را پیش ببرم.

جهانبخش: من و خواهرم از یک کفش استفاده می‌کردیم / کتانی پاره، کاپیتان تیم ملی! 2