جهانگیری در لبه پرتگاهِ "دره بیمسئولیتی"!/ "تشییع میلیونی حاجقاسم" مشارکت انتخاباتی نبود؟!
چرا در هنگام مشکلات معیشتی باید مشارکت بیشتری در انتخابات داشت و "گرانی" عامل مشارکت حداکثری است یا حداقلی؟!
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
در هنگام مشکلات معیشتی باید مشارکت بیشتری در انتخابات داشت
"گرانی"؛ عامل مشارکت حداکثری یا حداقلی؟!
احمد سالک، فعال اصولگرا و عضو جامعه روحانیت مبارز در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران پیرامون انتخابات امسال و مسئله مشارکت گفته است: مشارکت مردم بستگی به چند مطلب دارد. مطلب اول درون تشکیلاتی نظام و عبارت از این است که نیاز مردم در شرایط کنونی چیست و آن عبارت از یک مطلب تحت عنوان «معیشت» است. این معیشت باید توسط دولت تأمین شود و دولت هم دارد تلاش خودش را در این قضایا میکند ولی «تأمین معیشت» در سطح جامعه عامل اصلی برای مشارکت در انتخابات است!
او تصریح میکند: مسائلی از این دست که نیاز جامعه است، باید توسط سه قوه حل شود و تصمیم بگیرند که برخی از این مشکلات را با راهحلهای میانبر مدتدار و کوتاهمدت برای جامعه حل و فصل کنند. این نکته اول است که من فکر میکنم اگر قرار باشد مشارکت فوقالعاده حداقل 60 یا 40 درصدی داشته باشیم، ضرورتا باید به نیازهای جامعه پاسخ داد.[1]
*گره زدن مسئله معیشت به میزان مشارکت یک اشتباه محاسباتی بسیار واضح است.
اشتباه از آنرو که صندوق رأی به مثابه راه حل مشکلات و واکنش مردم در قبال فرایندهای نامطلوب است.
چیزی مثل مطب یک پزشک حاذق و یا یک نوشدارو.
یعنی اساساً اهمیت صندوق رأی در هنگام بروز مشکلات دو چندان میشود و کسی که با مشکلات اقتصادی مواجه است؛ بایستی با حضور در انتخابات و البته با "رأی خوب" تلاش کند که در جهت اصلاح امور مشکلساز گام بردارد نه اینکه با تحریم انتخابات موجب حادتر شدن مشکلات شود.
پس از بیان این فلسفه، اکنون واضح میشود که گره زدن انتخابات به معیشت مردم همان مشروط کردن انتخابات است که عملا موجب کاهش مشارکت خواهد شد.
دقت شود که بیان همین فلسفههاست که میتواند موجب بروز عقلانیت بیشتر در جامعه شود و توطئههای دشمنانی که قصد "تحریم انتخابات" دارند را خنثی کند.
و البته در این میان انتظار است که خواص دلسوز کشور در پازلی که افراد بدخواه طراحی کردهاند، بازی نکنند.
***
چه کسی میگفت ایران در شرایط ته دره قرار دارد؟
جهانگیری در لبه پرتگاهِ "درهی بیمسئولیتی"!
اسحاق جهانگیری، اخیراً طی اظهاراتی در کنگره حزب کارگزاران مدعی دستاوردهای بزرگ در دولت اول رئیسجمهور روحانی شده و در ادامه اظهار کرده است:
"به هر حال یک فرصت به وجود آمد اما به دو دلیل عمده این دستاوردها ادامه پیدا نکرد. یکی این بود یک عدهای از چهرهها شاخص داخل حکومت اصرار داشتند که آقای روحانی نباید دور دوم ادامه بدهد، با خود من خیلیشان صحبت کردند. یکی دیگر از دلایل این بود که موجودی مثل ترامپ در آمریکا بر سر کار آمده بود."[2]
*مردم ایران طی 3 دهه اخیر در حسرت یک "رئیسجمهور مسئولیتپذیر" ماندهاند!
رئیسجمهور دولتی که ایراداتش را بپذیرد و همانطور که مقام معظم رهبری نیز تأکید دارند؛ اگر ناتوانی یا اشکالی دارد؛ صادقانه در پیشگاه مردم عذرخواهی کند.
در اظهارات آقای جهانگیری هویداست که او، خود و دوستانش را از نظر توانمندی اجرایی؛ العیاذبا... در حد معصومیت و حد اعلای کارآمدی میپندارد و مدعی میشود که اگر هم ایرادی بوده به این دلیل و بهمان علت بوده است!
در حالی که قضیه دقیقا برعکس است و این دلیل و بهمان علت، صرفا مشتی عامل کوچک فرعی بودند که اگر دولتی میخواست، میتوانست بر آنها فائق بیاید.
اما جهانگیری و دوستانش اگرچه توفیقاتی هم داشتند اما در قبال ناکارآمدیهایشان حاضر به پذیرش مسئولیت نیستند و صغری و کبری میچینند.
ما به جهانگیری یادآوری میکنیم آنروزی که میگفت توان ما برای نظارت بر قیمتها کم است، آنروزی که گفت شرایط کشور "شرایط ته دره" است و آن روزی که در قبال ترکتازیهای عباس آخوندی در وزارت مسکن سکوت کرد؛ باید میدانست که مشغول نقاشی کارنامه ناکارآمدانه روحانی است.
دقت شود که بیفکری مسئولان و سیاسیونی مثل جهانگیری است که سبب میشود مسئولیتپذیری به این زودیها در ساحت سیاسی ایران ظهور نکند و مثلا پس از جهانگیری و در دولتهای بعد هم کسانی در سمتهای اقتصادی روی کار بیایند که بگویند ما خیلی هم خوبیم و اگر مردم چیزی را حس نمیکنند به دلیل رشد پایین اقتصاد در دهه 90 است!
و این سیر مسئولیتناپذیری قطع نمیشود مگر با "رأی خوب" مردم در انتخاباتها...
***
تقلای چپهای تحریمی برای ترساندن حاکمیت!
"تشییع میلیونی حاجقاسم" مشارکت انتخاباتی نبود؟!
محمود میرلوحی، از چپهای تحریمی و عضو سابق شورای شهر تهران در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران و در پاسخ به این سؤال که "چالشهای مشارکت پایین در انتخابات چیست؟!" گفته است: مکررا صاحبنظران تأکید دارند که بالأخره در انقلاب 57، دفاع مقدس و مقابله با تحریمها و طوفانها هر جایی که مردم حضور داشتهاند این نظام و این کشور توانسته حرفش را پیش ببرد؛ وگرنه، واقعا هرکدام از حوادثی که رخ داد توانایی این را داشت که نظام و دولتی را دگرگون کند؛ همانطور که کرد. بالأخره انقلاب 57 یک دولتی را با حضور مردم سرنگون کرد که قوی بود، در منطقه ادعاهای بالایی داشت، در حال گسترش حوزه نفوذش بود و شوروی و آمریکا به این توافق و تفاهم رسیده بودند که حکومت شاه را حفظ کنند.
میرلوحی در ادامه بزرگنمایی از "خطر مشارکت پایین" تصریح میکند: الآن هم اگر این ملت حمایت نکنند و در صحنه نباشند، مسائل ایران با کشورهای دیگر متفاوت است. ایران از نظر وسعت و تعداد همسایگان دارای ویژگیهای خاصی است و آنچه که در طوفانها و حوادث این نظام، مردم و تمامیت ارضی کشور را حفظ کرده همین حضور مردم بوده است؛ الآن هم همین اعتقاد را داریم.[3]
*بعید است آقای میرلوحی با سوابق سیاسی طولانی خود نداند که عدد مشارکت انتخاباتی با پشتیبانی مردم از یک نظام سیاسی فرق دارد.
بله! مشارکت بالای انتخاباتی یک امتیاز برای یک انتخابات است اما اولا تعیین کننده چیزی نیست (چون نتیجه انتخابات با هر میزان مشارکتی برای همه لازمالاتباع است) و ثانیا اساس و قوام و افتخار یک انتخابات به رعایت قانون است نه به میزان مشارکت.
زیرا مادام که در یک نظام سیاسی شاهد اجرا و رعایت قانون هستیم یعنی با یک "حکومت مستقر" مواجهیم که مستظهر به پشتیبانی اکثریت مردم خویش است.
و قابل توجه میرلوحی و سایر چپهای تحریمی اینکه نمایهی پشتیبانی اکثریت از نظام سیاسی همان اجرای قانون است نه رقم مشارکت انتخاباتی زیرا همواره و در هر انتخاباتی ممکن است عدهای خائن پیدا شوند که برخی از مردم را برای مشارکت نکردن فریب بدهند!
دقت شود که پشتیبانی اکثریتی مردم از نظام سیاسی البته نشانههایی نیز دارد.
نشانههایی از قبیل حضور دهها میلیونی مردم ایران در تشییع سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، افزایش واریزهای مردم به سازمانهای خیریه حاکمیتی ایران، عبور از فتنهها و افزایش امنیت در داخل و فراتر از مرزها.
پس بهتر است که چپهای تحریمی و اصلاحطلبان نانجیب راه دیگری را برای "رنگ زدن کلاغ و قالب کردن آن به جای قناری" انتخاب کنند و از عصیان علیه عقلانیت بپرهیزند.
ما به آقای میرلوحی یادآوری میکنیم که همانطور که خودشان هم اشاره دارند اما مثال نزدهاند؛ ایران اسلامی توانسته حرف حق خویش را در داخل و خارج به پیش ببرد و نه تنها از فتنههای بزرگی که اصلاحطلبان تحریمی و بانیان آشوب طراحی کردند به راحتی عبور کند بلکه بر گستره هژمونی خود در جهان و در محور مقاومت نیز بیافزاید و حرف خود را به پیش ببرد.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1611876
2_ khabaronline.ir/xky9h
3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1611857