چهارشنبه 7 آذر 1403

جو زده‌ها را دریابیم!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
جو زده‌ها را دریابیم!

این روزها ویدئوی کوتاهی از اظهار پشیمانی یکی از کاربران نه چندان مشهور فضای مجازی دست به دست می شود که در آن این خانم محجبه می گوید دیگر به چادرش افتخار نمی کند و از اینکه قبلا در حمایت از چادر در مقابل یکی از خبرنگاران فعال علیه جمهوری اسلامی در آن سوی آب ها موضع گیری می کرده از او و خانواده اش عذرخواهی و طلب حلالیت می کند! هر چند شخص این کاربر و موضع گیری های سابق و لاحق اش چندان موضوعیتی ندارد اما از آنجا که این روزها بعضا شاهد واکنش های مشابهی در زمینه حجاب در سطح عمومی هستیم و نوعی جو زدگی ناشی از شرایط در اظهار نظرهای دسته ای از عامه مردم به چشم می خورد باید این قبیل موضع گیری ها را بهانه کرد برای سخن گفتن درباره شرایط امکان چنین اظهارنظرهای سطحی در جامعه و اشتباهاتی را در نظام تصمیم سازی فرهنگی یادآوری کرد که منتهی به رشد این قبیل واکنش ها می شود. یکی از مهمترین آرمان های انقلابی در سال 57 تعمیق ارزش های فرهنگی ناشی از آموزه های دینی در جامعه بود. در زمینه زنان این آرمان اشاره به وضعیتی داشت که در آن بانوان مسلمان ایرانی با رعایت حجاب یا پوشش اسلامی در فعالیت‌های عمومی جامعه حضور داشته باشند و شان و شخصیت انسانی خود را حفظ کنند. این مطالبه البته فقط خواست روحانیت یا انقلابیون نبود بلکه ریشه در باورهای اکثریت یک جامعه مسلمان داشت که از افراط رژیم گذشته در چسبیدن به مظاهر غربی (که گاه بسیار شدیدتر از خود غربی ها جلوه گری میکرد!) به ستوه آمده بودند و در فضای انقلابی نیز به دلیل کارامدی روحانیت شیعی در به چالش کشیدن رژیم گذشته و وعده هایی که در راستای نظم جدید سیاسی و اجتماعی می داد حتی برخی از معتقدان به فرهنگ و سبک زندگی سکولار و غیر دینی را هم همراه خود ساخت. این پیش زمینه فرهنگی، قدرت ارزش های فرهنگی مورد نظر جامعه ایران را نشان می دهد و اینکه این مطالبه انقلابی محصول خلق الساعه یا محصول اراده اقلیتی انقلابی نبوده بلکه اساسا به عنوان قدرت محرک آن عمل می کرده است. اما مسیر طی شده در دهه های بعد از پیروزی انقلاب گویای این واقعیت نیز هست که سیاست های اتخاذ شده در زمینه حجاب تا چه اندازه ضعیف و نادرست بوده که چنین ظرفیت فرهنگی عظیم و مورد تقاضایی را که در 4 دهه پیش به عنصری مهم در پیدایی یک جنبش انقلابی تبدیل شد حالا در معرض تردید نسل های بعدی و بلکه برخی از کسانی قرار داده است که در فضای آموزشی و پرورشی دو دهه نخست پس ساز انقلاب رشد یافته اند یا حتی (به میزانی کمتر) کسانی را که فضای انقلابی و مطالبات فرهنگی آن را درک کرده اند نیز تحت تاثیر قرار داده است. هر چند سال ها است که در زمینه دلایل این امر قلمفرسایی شده و حتی در مشی و مرام برخی انقلابیون و ایدئولوگ های اصلی انقلاب از همان ماه های نخست پیروزی انقلاب نیز در این باره دقت نظرها و هشدارهایی دیده می شد اما متاسفانه رفته رفته نسبت به این امر کمتر و کمتر توجه شد و عمده تلاش ها در زمینه ترویج حجاب بی اعتنا به ماهیت فرهنگی و انتخابی آن به رویکردهای پلیسی سخت و بازدارنده آن هم در کف خیابان محدود شد! تجربه تلخ دهه گذشته در این زمینه ایجاب می کند برای حفظ و ارتقای این ارزش دینی که هنوز مورد تقاضای جامعه است و عمق بخشیدن به آن، هر چه زودتر رویه های گذشته بازبینی و اصلاح شود. به خصوص اگر می خواهیم از شدت واکنش های سطحی و جو زده مربوط به حجاب نظیر واکنش کاربر یادشده در آغاز این نوشته بکاهیم راهی جز این نیست که در تبلیغ امر حجاب به جای رویکردهای پلیسی بر راهکارهای فرهنگی موثر و مبتنی بر اراده و اختیار تکیه شود. راهکارهایی که مانع از حجاب داشتن سرسری و متزلزل خواهد شد.