«حباب فیلتر» تندروها چه زمانی میترکد؟
نویسنده در یادداشت حاضر به «حباب فیلتر» در تندروهای اصولگرا میپردازد و کارکرد حباب مذکور را در بخش راهبردی و نظریه حق پنداری مورد بررسی قرار میدهد.
انتخابات مجلس دوازدهم، به کابوسی برای اصولگرایان تندرو تبدیل شده که بهنظر می رسد، قرار نیست به این زودیها تمام شود. آنها بسیار مایلند تا انتخابات با مشارکت گسترده اما با نتیجه دلخواه آنها برگزار شده و بتوانند بعد از آن هر روز به منتقدان، از حمایت مردمی خود بگویند و فارغالبال به پیشبرد سیاستهای مورد نظر خود بپردازند. اما
تاسفآور آنجاست که امکان تعبیر این رویا، در عالم واقع وجود ندارد. آنها باید بین پذیرش نظر مردم، مشارکت گسترده و شکست و یا انتخاباتی کم رمق ولی همراه با پیروزی دست به انتخاب بزنند. برای همین از انتخاباتی رقابتی می گویند اما رقابت را در بین کسانی که خود می پسندند، تعریف میکنند. اصولگرایان تندرو به دو دلیل قادر به عدول از مواضع خود در عمل نیستند:
1- در دنیای رسانههای نوین و مجازی، افراد در حبابی از فیلتر قرار میگیرند که به آنها اجازه درک واقعیات را نمیدهد. برعکس انسانها را مجاب میکند که نظرات آنها نهتنها درست که مورد تایید اکثریت است و به تعصبات افراد عمق میبخشد. در واقع «حباب فیلتر» بهگونهای عمل میکند که اخبار ناهمسو با نظرات فرد را فیلتر کرده و با تعبیه الگوریتمی تکرار شونده، او را در داخل اخبار و گروههای موید قرار داده که به تثبیت افکارو قطبش میانجامد. انسان ذاتا میل دارد که در سمت برنده و اکثریت باشد. مقبولیت
چیزی نیست که به راحتی بتوان از آن صرف نظر کرد. اصولگرایان تندرو هم از این امر مستثنا نیستند. آنها بهدلیل همان «حباب فیلتر» گمان دارند که حق نزد آنان است و آنان هم مورد تایید اکثریت. تنها چیزی که میتواند واقعیت را پیش چشمان آنها بسط دهد همان انتخابات است. پس آنها با گمان آنکه چون بر حق هستند و مقبول، گمان میبرند که حذف دیگران هم امری به حق و مقبول است و اگر نتیجه انتخابات به مشارکت پایین هم انجامید، با هزار دلیل و بهانه میشود عدم مقبولیت را انکار کرد، چنانچه آنان با وجود کسب آرای بسیار پایین در هر دو انتخابات اخیر، هنوز از همراهی مردم و به تعبیر خودشان اکثریت میگویند. شاید برای منتقدان عجیب باشد ولی آنها باور دارند که مقبول اکثریتند چرا که «حباب فیلتر» ایجاد شده در اطراف آنها، این امر را تایید میکند.
2- اصولگرایان تندرو بهدلیل آنکه فکر میکنند برداشت دینیشان برحق است، نوعی قداست برای خود قائلند و دقیقا به همین دلیل است که دنبال خالصسازی هستند. آنها خود را برگزیده میدانند. هر عملی دراین مسیر را هم عین حق و عدالت میدانند و مخالفان را گمراهانی که باید هدایت کرد. در نتیجه حتی قهرآمیز در برابر اراده او میایستد. در اینجا دیگر تعداد این فریب خوردگان یا گمراهان مهم نیست. از این منظر جمهوریت با منطق آنها سازگار نیست. منطق جمهوریت بر این قرار گرفته که رای اکثریت هر چه باشد باید
پذیرفته شود ولی اینان بر این باورند که رای اکثریت در جایی محل اعراب است که همسو با ارای آنان باشد که آن را عین دین و ارزش میپندارند. اما هرچند آنان خود را تبلور حق میپندارند، اما حتی در بین خود هم دست به تصفیه و طبقهبندی میزنند و نمی دانند که درناخودآگاهشان جدالی است میان حفظ قدرت و اعمال حق. در ناخوآگاهشان، اگر قدرت را عین حق و ابزار اعمال حق بدانند طبیعی است باید حقیقت را قربانی کنند و اگر حق را برتر از قدرت بدانند، آنگاه حیرانی، در دوراهی انتخاب گریبانشان را میگیرد. و بیتردید ادامه حیرانی ریزشهای جدید است.
از نظر نهایی تا زمانی که «قدرت به مثابه حق» بر نظریه «حق برتر از قدرت» در نزد تندروها ارزش نهایی و مطلق دارد، امکان این که تندروها از چنین صورت وضعیتی، خارج شوند وجود ندارد. در این چارچوب اساسا امکان آنکه انتظار برود تا اصولگرایان تندرو، یک انتخابات رقابتی و پرشور را بپذیرند غیر ممکن است، مگر آنکه میانهروهای داخل حاکمیت و خارج از آن در وحدت با یکدیگر موازنه قوا را برهم بزنند. تا آن زمان اصولگراهای تندرو با تجربه از انتخابات گذشته به این نتیجه رسیدهاند که اگر لازم باشد دوستان را هم باید حذف کرد. این جاست که لازم میشود تا ابزارهایی دیگر باید وارد شود تا تندروها در عمل وادارد به تمکین در برابر رای اکثریت شوند. از اینروی «حباب فیلتر» آنان در این مرحله زمانی میترکد که موازنه سازی در حوزه قدرت به درستی صورت بگیرد.
216216
کد خبر 1766693