یک‌شنبه 4 آذر 1403

حجت الاسلام مهاجرنیا: آینده انقلاب، در گرو ارتقاء فهم، بینش و اعتقادات ملت است

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
حجت الاسلام مهاجرنیا: آینده انقلاب، در گرو ارتقاء فهم، بینش و اعتقادات ملت است

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، دوازدهمین نشست از هشتمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «آینده پژوهی انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد. حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این جلسه درباره آینده انقلاب اسلامی گفت: در فلسفه یونان باستان می‌گویند هر چیزی بخواهد...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، دوازدهمین نشست از هشتمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «آینده پژوهی انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد. حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این جلسه درباره آینده انقلاب اسلامی گفت: در فلسفه یونان باستان می‌گویند هر چیزی بخواهد وجود پیدا کند، چهار علت می‌خواهد. این چهار علت اگر به وجود آمد آن شیء موجود می‌شود بعد هم می‌تواند ادامه پیدا کند. وی با طرح این سوال که آن چهار علت درباره انقلاب اسلامی چیست؟ افزود: انقلاب اسلامی هم چهار علت وجودی دارد، آن چهار علت چیست؟ اصل افکار و اعتقادات و باور‌ها و مبانی توحیدی، اینهاماده اولیه انقلاب اسلامی هستند. اگر این‌ها متحول شوند حالت انقلابی به خودشان می‌دهند و اگر ثبات پیدا کنند، یک کشور ثبات پیدا می‌کند. استاد حوزه و دانشگاه افزود: بنابراین اولین چیزی که ما بخواهیم راجع به آینده انقلاب صحبت کنیم این است که چه کار کنیم که یک آینده خوبی ترسیم و طراحی کنیم، ابتدا باید ماده اولیه و علت مادی یعنی افکار، اعتقادات، اندیشه و باور مردم را شناخت، یعنی همان چیزی که در اصل دوم قانون اساسی هم به آن تصریح شده است. وی گفت: ماده اولیه انقلاب شش چیز است؛ اعتقاد به توحید، اعتقاد به قیامت، اعتقاد به وحی و نبوت اعتقاد به امامت و اعتقاد به کرامت انسانی. اگر ما می‌خواهیم امید داشته باشیم که انقلاب بهتر از این بشود، اولین کاری که باید بکنیم این است که این شش مورد را بازسازی و تقویت کنیم. استاد مهاجرنیا افزود: اگر اعتقادات توحیدی، اعتقاد به قیامت و وحی و نبوت و امامت و عدالت تضعیف شود، آرزوی اینکه انقلاب بهتر از این حال شود، خیالات است. انقلاب اسلامی زمانی انقلاب اسلامی است که هویت اعتقادی و هویت معنوی آن حفظ شود و ماده اولیه آن تقویت شود. وی سپس گفت: اینکه ما می‌گوییم توحید انواع و اقسامی دارد از جمله توحید در ربوبیت. یعنی اینکه واقعاً دست قدرتمند خدا را همه جا ببینیم. بدانیم که اگر حتی همه علل مادی هم از بین بروند، یعنی اقتصاد بشود صفر، سیاست بشود صفر، سیاست داخلی، خارجی، فرهنگ، همه این‌ها صفر بشوند، اما اگر ربوبیت الهی، قدرت الهی و خدا بخواهد، همان صفر را صد می‌کند. این را باید اعتقاد داشته باشیم و عکس آن هم هست؛ اگر خداوند چیزی را نخواهد، همه عالم و آدم دست به دست هم بدهند، آن چیز امکان ندارد محقق شود. این معنای توحید. است استادمهاجرنیا ادامه داد: وقتی ما می‌گوییم آینده انقلاب مبتنی بر توحید باید باشد یعنی ما باید اعتقاد پیدا کنیم اگر دشمن، انقلاب را تضعیف کرد، اگر فشار اقتصادی و سایر مشکلات بود، نباید همه چیز را از دست رفته تلقی کنیم. آن گزینه اصلی هنوز هست که، اگر خدا بخواهد. «ان الله معکم»، خدا با شما است. وی افزود: اصل دوم قانون اساسی در کنار توحید، اعتقاد به وحی را هم مطرح کرده است. وحی و نبوت و رسالت هم یکی از مبانی‌ای است که ما باید به آن اعتقاد داشته باشیم. اعتقاد به وحی یعنی چه؟ اعتقاد به وحی یعنی اعتقاد به قرآن، یعنی اعتقاد به موازین شرع. یعنی اعتقاد به موازین لا‌یتغیر دینی. این‌ها وحی می‌شوند. یعنی اینکه ما در کنار عقل و عقلانیت این را باور داشته باشیم که انسان‌ها به تنهایی از طریق عقل به سعادت نمی‌رسند. نیاز به وحی هم هست. عقل و وحی با همدیگر انسان را به سعادت می‌رسانند. رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر افزود: آینده انقلاب اسلامی با هردوی اینهاست. یعنی وحی و عقل انسان، اگر عقل فعال نشود، وحی هم به درد نخواهد خورد. اگر عقل تعطیل بشود، اگر اخباری‌گری در جامعه بیاید و بگویند فقط چیز‌هایی که خدا گفته است ولا غیر. خدا گفته که مشروعیت حکومت اسلامی فقط انتصابی است ولاغیر. مردم هیچ نقشی در آن ندارند. عقلانیت بشر هیچ دخلی در آن ندارد. این همان چیزی است که یعنی شما عقل و تفکر و اندیشه‌ورزی را تعطیل کنید و در مقابلش هم اگر کسانی بگویند که فقط با عقل. عقل ابزاری، عقل بشری و بدون وحی ما می‌توانیم به سعادت برسیم، این هم می‌شود سکولاریزم غربی. عقل و وحی در کنار هم هستند. وی سپس گفت: قانون اساسی ما می‌گوید که مبانی دینی، موازین شرعی، امامت امت، رهبری ولایت فقیه، به اضافه رأی مردم، فکر مردم، عقل مردم، تشخیص مردم، انتخاب مردم محقق می‌شود این دو اصل ثابت قانون اساسی هستند. این دو اصل ثابت انقلاب اسلامی هستند. این‌ها را نمی‌شود تعطیل کرد. نه عقل و رأی و فکر و عقلانیت بشر را می‌شود تعطیل کرد و نه موازین شرعی. این دو اگر کنار هم بودند، انقلاب اسلامی به سرانجام می‌رسد و می‌توانیم برای آینده انقلاب اسلامی امید داشته باشیم. استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: لذا این دو تفکر، تفکر سکولار و تفکر خشکه مقدس اخباری‌گری متحجرانه‌ای که ما در جامعه داریم، این‌ها هیچ‌کدامش طبق دیدگاه امام راحل و مقام معظم رهبری و قانون اساسی نیست. شما اگر عارف بالله هم باشید، ولی در این انقلاب اسلامی اعتقاد به رأی و فکر و عقلانیت نداشته باشید، یعنی اینکه شما انقلابی نیستید. ضد‌انقلاب هستید. در مقابل آن هم اگر کسی سکولار بود، اعتقاد به دین نداشت، او هم ضد انقلاب هست. این مبنای انقلاب اسلامی است. وی افزود: اگر ما می‌خواهیم آینده انقلاب تضمین شود، وحی و نبوت و رسالت و قرآن و حدیث و سنت، این‌ها در کنار عقل و فهم و شعور و اقتضای بشر، متناسب با دنیای امروز، این‌ها در کنار هم هستند. جمهوری اسلامی محصول تلفیق این دو تا هست. جمهوریت به اضافه اسلامیت. یعنی عقل به اضافه شرع. این دو، تا وقتی کنار هم قرار گرفتند، شده جمهوری اسلامی. تفکیک این‌ها در واقع یعنی نفی هویت و علت مادی انقلاب اسلامی. مهاجرنیا در ادامه گفت: اصل علت مادی انقلاب‌مان این مبانی هستند. این مبانی باید به درستی فهم شوند. هم آن توحید و هم این وحی و نبوت و رسالت به اضافه بحث قیامت. اعتقاد به قیامت جزء اصول اساسی این انقلاب هست. اگر اعتقاد و باور به قیامت از این انقلاب گرفته شود، دقیقاً مثل همین که گفتم یا وحی را بگیرید یا عقل را بگیرید، یعنی نفی قیامت، یعنی نفی اسلامیت نظام. نفی جهان‌بینی توحیدی؛ بنابراین اعتقاد به قیامت هم بخشی از انقلاب اسلامی ما است که باید تقویت شود وی سپس بحث باور به امامت را مطرح کرد و گفت: ما الگویی از امامت ائمه دوازده‌گانه هستیم. مشروعیت ما، حجیت ما، ناشی از ائمه اطهار علیهم السلام هست، که فرمود‌ه‌اند فقیه می‌تواند با شرایطی مشروعیت داشته باشد که یکی از آن‌ها رأی مردم است و اینکه این دولت ملت و امامت و امتی که در ایران تشکیل دادیم، در ذیل آن امامت الهی و ولایت الهی قرار می‌گیرد. این تفکر باید تقویت شود و من متأسفم که بگویم بعد از 43 سال، ما هنوز تلقی درستی از مقوله ولایت فقیه و امامت امتی که در اصل پنجم قانون اساسی آمده است، نداریم. وی افزود: در این روز‌ها که مشکلات اقتصادی مطرح است، گاهی در دنیای مجازی، تحلیل‌ها رفته روی اینکه نظام ولایت فقیه باید مشکلات اقتصادی را حل کند. یعنی سطح ولایت را آوردیم در حد یک وزیر اقتصاد. این نشان می‌دهد که ما نیاز به ارتقای فهم و بینش و اعتقادات داریم؛ لذا آینده انقلاب اسلامی در گرو ارتقاء فهم، بینش و اعتقادات ملت است. مهاجرنیا سپس بحث عدالت را مطرح کرد و گفت: عدالت جزء فطرت انسان است. عدالت یعنی هر چیزی باید سر جایش باشد. شایسته‌سالاری در جامعه ایجاد شود. هر کسی دقیقاً همان جایی باشد که باید باشد. هیچ کس جایی را اشغال نکند که حق او نیست و اگر این طور شد، این می‌شود بی‌عدالتی. این می‌شود ظلم. اگر مسئولی جایی مسئولیتی را بپذیرد که حق او نیست، بهتر از او کس دیگری وجود دارد، او ظالم است و او طبق عدالت عمل نکرده است. استاد حوزه و دانشگاه افزود: اصلاً یکی از اهداف انقلاب اسلامی رسیدن به عدالت و جامعه عادلانه و مدینه عادلانه بود. قیام کردیم تا به عدالت برسیم. یعنی برای ما رفع ظلم هدف بود؛ بنابراین عدالت هم هدف است، هم مبنا است، هم ویژگی است و هم روش کار است و همه این‌ها نیاز هست که تقویت شوند. وی افزود: اصل دیگری که در قانون اساسی آمده است و جزء مبانی رسمی اصول دین ما نبوده است، ولی در قانون اساسی آمده، اعتقاد به کرامت انسان و حرمت انسان است. این در قانون اساسی شده جزء اصول بنیادین آن؛ بنابراین کرامت انسان هم جزء مبانی ما است و این انسان باید تقویت شود هم به لحاظ معرفتی، وهم به لحاظ فکری. وی در جمع بندی این بحث گفت: انقلاب اسلامی باید روی این چارچوب لحاظ شود. باید به این‌ها باور پیدا کنیم و اگر این‌ها تقویت شوند، تازه رسیدیم به اینکه ماده اولیه انقلاب را تقویت کردیم. مرحله بعد نوبت مهندسی کردن آن است. مهاجرنیا با طرح این سوال که چطور آن را مهندسی کنیم؟ گفت: حالا فرض کنید همین اصول دین به اضافه اصل کرامت انسانی را تقویت کردیم، تازه رسیدیم به ماده اولیه انقلاب که هنوز آن را نساخته‌ایم. هنوز نمی‌دانیم اصلاً چه کار می‌خواهیم بکنیم. وی افزود: حالا توحید و نبوت و معاد و قیامت و عدالت و عدل و انصاف. این‌ها شدند مواد. یعنی تازه اول کار هستیم؛ لذا آینده‌نگری خیلی کار راحتی هم نیست. شما بعد از اینکه همه این مواد را تبدیل کردید به سناریو، به برنامه و ایده و بر اساس آن تغییرات را ترسیم کردید، الآن باید فکر این باشید که این کار‌ها را چه کسی باید انجام دهد؟ چه کسی باید این‌ها را برای آینده بسازد؟ این کار کیست؟ وی در پاسخ این سوال گفت: در اینجا می‌رسیم به علل و عوامل شکل‌گیری انقلاب، غربی‌ها همه علل و عوامل را مادی می‌دانند، چون دنیای غرب این بحث‌ها و تئوری‌ها را پردازش کرده است و همه بحث‌های آن‌ها مادی هستند. وی افزود: مارکسیست‌ها در خصوص چگونگی شکل گیری انقلاب، می‌گفتند وقتی که تحول در اقتصاد ایجاد شود. رابطه ابزار تولید و کارگر و این‌ها به هم بخورد. طبقات اجتماعی مرفه و فئودالیسم و این‌ها به هم بخورد، انقلاب می‌شود. یعنی همه چیز را در اقتصاد می‌دیدند. لیبرالیسم غربی هم بحث را می‌برد روی آزادی‌ها و می‌گفت که زمانی انقلاب می‌شود، که انسان‌ها خفه می‌شوند، انفجار رخ می‌دهد و انسان‌ها می‌خواهند پرواز کنند، این قفس را می‌شکنند. همه توجه شان روی مسائل مادی است. آزادی مادی، اقتصاد مادی و چیز‌های دیگر. وی در پایان گفت: انقلاب اسلامی می‌گوید که این‌ها همه عوامل نیست. بله، این‌ها هم تأثیر دارند. این‌ها هم جزء العله هستند. بی‌تأثیر نیستند، اما یک سری علت دیگر داریم. آن علت العلل اصلی، آن چه که بالاترین علت است، آن که اصل است، یعنی آن کسی که همه این مبانی را ایجاد کرده است، همان هم باید آن را ترسیم کند و صورت به آن بدهد، علت صوری درست کند، ساختار به آن بدهد، نهاد بشود، نظام‌مندش کند؛ و آن کسی نیست جزء «خدای متعال» او است که همه چیز تو، دست او است. او است که اصل آزادی و اصل اقتصاد را درست کرده است؛ لذا این باید بیاید در باور‌ها و اعتقادات و در زندگی ما و تبدیل شود به ماده اصلی تفکر، که آینده این انقلاب براساس آن باید ساخته شود.