دوشنبه 5 آذر 1403

حدیث روز / دعای امام سجاد (ع) در طلب حاجت از خدای متعال

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
حدیث روز / دعای امام سجاد (ع) در طلب حاجت از خدای متعال

((سپس حاجتهای خود را عرضه می داری و آنگاه سجده می گزاری و در حال سجود می گوئی:)) فضل تو آسوده خاطرم ساخته، و احسانت بسوی تو رهبریم کرده. از این رو ترا به حق خودت و به محمد و آلش مرا نومید برنگردانی

مشرق- دعای امام سجاد علیه السلام: خدایا ای آخرین مقصد آرزوها و ای کسی که درگاه او جای دست یافتن به خواسته ها است. و ای کسی که نعمتهایش را به بها نمی دهد [و به بهانه می دهد،] و ای کسی که عطاهایش را به کدورت منت نمی آلاید. و ای کسی که به او بی نیاز توان شد، و از او بی نیاز نتوان گشت، و ای کسی که روی به او توان آورد، و از او روی بر نتوان تافت، و ای کسی که مسئلتها گنج هایش را فانی نمی سازد، و ای کسی که توسل به وسیله ها حکمتش را تغییر نمی دهد، و ای کسی که رشته احتیاج محتاجان از او بریده نمی شود، و ای کسی که دعای خوانندگان او را خسته نمی سازد، تو خود را به بی نیازی از آفریدگانت ستوده ای، و تو به بی نیازی از ایشان شایسته ای و ایشان را به فقر نسبت داده ای، و ایشان سزاوار احتیاج به تواند. از این رو هر که جبران احتیاج خود را از جانب تو طلب کند و برگرداندن فقر را از خود بوسیله تو بخواهد، پس حقا که او حاجتش را در جایگاه خود طلبیده، و در پی مطلب خود از راهش بر آمده. و هر که حاجت خود را به یکی از آفریدگان تو متوجه سازد یا او را بجای تو وسیله بر آمدن آن حاجت قرار دهد، پس حقا که خود را در معرض نومیدی گذاشته. و از جانب تو سزاوار حرمان از احسان شده است. خدایا مرا بسوی تو حاجتی است که برای رسیدن به آن طاقتم طاق شده، و رشته چاره جوئیهایم در برابر آن گسسته، و نفس من بردن آن را پیش کسی که حاجتش را نزد تو می آورد، و در مطالب خود از تو بی نیاز نیست، در نظرم بیاراست، و این لغزشی از لغزشهای خطاکاران، و درافتادنی از درافتادنهای گناهکاران است. پس به سبب یادآوری تو از غفلت خود متنبه شدم و به توفیق تو از لغزش خود، بپاخاستم، و به سبب آنکه تو خود مرا استوار ساختی از در افتادن برگشتم. و بازپس رفتم، و گفتم: منزه است پروردگار من، چگونه محتاجی از محتاجی مسئلت می کند؟ و کجا فقیری دست تضرع بسوی فقیر دیگر می گشاید؟ آنگاه از روی رغبت ای خدای من، آهنگ تو کردم. و امیدم را از روی اعتماد به تو بسوی تو آوردم، و دانستم که مسئلتهای بسیار من، در جنب توانگری تو کم است. و خواهشهای عظیم من در برابر وسعت رحمت تو کوچک است. و دائره کرم تو از مسئلت احدی تنگ نمی گردد. و دست تو در بخششها از هر دستی بالاتر است. خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا به کرم خویش بر مرکب تفضل برآور و به عدل خود بر توسن استحقاق منشان، زیرا که من نخستین آرزومندی نیستم که روی نیاز به تو آورده، و در صورتی که سزاوار منع بوده، به او عطا کرده ای. و اولین سائلی نیستم که از تو مسئلت کرده، و با آنکه مستحق حرمان بوده. بر او تفضل فرمود ه ای. خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و دعای مرا پذیرنده، و به ندایم التفات کننده و به زاریم رحم آورنده، و صوتم را شنونده باش. و رشته امید مرا از خود مگسل. و پیوند توسلم را از خویش قطع منمای، و در این حالت و حاجات دیگرم به غیر خود حواله مکن، و بوسیله آسان ساختن مشکلم به حسن تقدیر خود در باره ام در همه امورم، به برآمدن مطلب و روا شدن حاجت و رسیدن به مسئلتم پیش از آنکه از اینجا بروم یاریم فرمای، و بر محمد و آلش رحمتی پایدار و روزافزون فرست که روزگارش را انقطاعی و مدتش را پایانی نباشد. و آن را برای من پشتیبانی و برای برآمدن مطلبم وسیله ای قرار ده. زیرا که توئی صاحب رحمت پهناور و کرم سرشار. ((سپس حاجتهای خود را عرضه می داری و آنگاه سجده می گزاری و در حال سجود می گوئی:)) فضل تو آسوده خاطرم ساخته، و احسانت بسوی تو رهبریم کرده. از این رو ترا به حق خودت و به محمد و آلش «صلواتک علیهم» می خوانم که مرا نومید برنگردانی. متن حدیث: اللهم یا منتهی مطلب الحاجات و یا من عنده نیل الطلبات و یا من لا یبیع نعمه بالأثمان و یا من لا یکدر عطایاه بالامتنان و یا من یستغنی به و لا یستغنی عنه و یا من یرغب الیه و لا یرغب عنه و یا من لا تفنی خزائنه المسائل و یا من لا تبدل حکمته الوسائل و یا من لا تنقطع عنه حوائج المحتاجین و یا من لا یعنیه دعاء الداعین. تمدحت بالغناء عن خلقک و أنت أهل الغنی عنهم و نسبتهم الی الفقر و هم أهل الفقر الیک. فمن حاول سد خلته من عندک، و رام صرف الفقر عن نفسه بک فقد طلب حاجته فی مظانها، و أتی طلبته من وجهها. و من توجه بحاجته الی أحد من خلقک أو جعله سبب نجحها دونک فقد تعرض للحرمان، و استحق من عندک فوت الاحسان. اللهم و لی الیک حاج قد قصر عنها جهدی، و تقطعت دونها حیلی، و سولت لی نفسی رفعها الی من یرفع حوائجه الیک، و لا یستغنی فی طلباته عنک، و هی زل من زلل الخاطئین، و عثر من عثرات المذنبین. ثم انتبهت بتذکیرک لی من غفلتی، و نهضت بتوفیقک من زلتی، و رجعت و نکصت بتسدیدک عن عثرتی. و قلت سبحان ربی کیف یسأل محتاج محتاجا و أنی یرغب معدم الی معدم فقصدتک، یا الهی، بالرغب، و أوفدت علیک رجائی بالثق بک. و علمت أن کثیر ما أسألک یسیر فی وجدک، و أن خطیر ما أستوهبک حقیر فی وسعک، و أن کرمک لا یضیق عن سؤال أحد، و أن یدک بالعطایا أعلی من کل ید. اللهم فصل علی محمد و آله، و احملنی بکرمک علی التفضل، و لا تحملنی بعدلک علی الاستحقاق، فما أنا بأول راغب رغب الیک فأعطیته و هو یستحق المنع، و لا بأول سائل سألک فأفضلت علیه و هو یستوجب الحرمان. اللهم صل علی محمد و آله، و کن لدعائی مجیبا، و من ندائی قریبا، و لتضرعی راحما، و لصوتی سامعا. و لا تقطع رجائی عنک، و لا تبت سببی منک، و لا توجهنی فی حاجتی هذه و غیرها الی سواک و تولنی بنجح طلبتی و قضاء حاجتی و نیل سؤلی قبل زوالی عن موقفی هذا بتیسیرک لی العسیر و حسن تقدیرک لی فی جمیع الأمور و صل علی محمد و آله، صلا دائم نامی لا انقطاع لأبدها و لا منتهی لأمدها، و اجعل ذلک عونا لی و سببا لنجاح طلبتی، انک واسع کریم. و من حاجتی یا رب کذا و کذا [و تذکر حاجتک ثم تسجد و تقول فی سجودک] فضلک آنسنی، و احسانک دلنی، فأسألک بک و بمحمد و آله، صلواتک علیهم، أن لا تردنی خائبا.

"صحیفه سجادیه، دعای سیزدهم"