شنبه 21 تیر 1404

حصر خودخواسته فکری موسوی

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
حصر خودخواسته فکری موسوی

موسوی از یک‌سو اصرار دارد خود را فردی وطن‌پرست بخواند و از سوی دیگر مشغول تجویز نسخه‌هایی است که خروجی آن‌ها همان پراکندگی و منازعات داخلی مدنظر دشمنان خواهد بود. خمیرمایه بیانیه اخیر موسوی همان "گذار از نظام جمهوری اسلامی" است.

- اخبار سیاسی -

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- تجاوز ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی به خاک مقدس کشورمان مولد تحلیل‌ها و ایده‌های گوناگونی در حمایت از موجودیت ایران قوی و انسجام ملی در ایران بوده است. دشمنان و دوستان نظام و ملت ایران متفق‌القول هستند که شهادت مظلومانه فرماندهان دلیر، دانشمندان هسته‌ای متعهد و شهروندان مظلوم ما در طول جنگ 12 روزه با منفورترین و نامشروع‌ترین رژیم جهان نتوانسته خللی در عزم و استواری کشور عزیزمان ایجاد کند و باید این دستاورد عینی و ملموس را تبدیل به سرمایه‌ای برای عبور از بحران‌ها و توطئه‌های بعدی دشمنان کرد. اما در این میان سازهای مخالفی نواخته می‌شود که نه‌تنها در مغایرت با اصل انسجام ملی، بلکه در مسیر خلق غیریت‌سازی‌های خطرناک طنین انداز می‌شود.

بیانیه اخیر میرحسین موسوی مصداق بارز یکی از همین بیانیه‌های غیریت‌ساز و دشمن‌پسند محسوب می‌شود. موسوی در این بیانیه که در آن کم‌ترین نشانه‌ای از وفاق ملی و پیوستگی اجتماعی دیده نمی‌شود بار دیگر به تکرار کلیدواژگان کلیشه‌ای، انتزاعی و متوهمانه‌ای روی آورده که حتی برخی چهره‌های معتدل جریان اصلاحات نیز نسبت به بی‌مایه و تهی‌بودن آن‌ها اذعان کرده‌اند.

استناد به مفاهیمی مانند «مجلس مؤسسان»، «ساختار جدید» و «رفراندوم» بیش از آنکه اقدامی در راستای بازتولید فتنه‌های داخلی در مخالفت با "میل عمومی به اتحاد ملی" باشد، نمادی آشکار از عدم درک بدیهیات و واقعیات جامعه امروز ایرانی توسط وی محسوب می‌شود. دعوت به شکستن ساختارهای کنونی سیاسی و اجتماعی در ایران، آن هم در شرایطی که کشور در مقابل دشمنی قسم‌خورده و منفور به‌صورتی متحد و تحسین‌برانگیز قد علم نموده واقعاً چه معنای دیگری می‌تواند به ذهن متبادر سازد؟

آقای موسوی از یک‌سو اصرار دارد خود را فردی وطن‌پرست بخواند و از سوی دیگر مشغول تجویز نسخه‌هایی است که خروجی آن‌ها همان پراکندگی و منازعات داخلی مدنظر دشمنان خواهد بود. خمیرمایه بیانیه اخیر موسوی همان "گذار از نظام جمهوری اسلامی" است که واشنگتن و تل‌آویو در دستیابی به آن طی 12 روز جنگ ناجوانمردانه علیه کشورمان ناکام ماندند.

به عبارت بهتر موسوی به‌دنبال تحقق هدفی است که دشمن نتوانست در عملیات نظامی و بمباران اماکن نظامی و غیرنظامی ایران به آن دست یابد. بهتر است این سیاستمدار پرادعا قبل از هر چیزی به این سوال کلیدی پاسخ دهد که مخرج مشترک این بیانیه و بیانیه‌هایی که در بحبوحه جنگ 12 روزه و پس از آن از سوی دشمنان منفور ایران و ایرانی صادر می‌شود چیست و چرا اساساً چنین اشتراکی میان این دو حاکم است!

عمیق‌تر ساختن شکاف‌های اجتماعی و سیاسی کشور در بزنگاه حساس و مهمی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن به‌مثابه یک پیچ تاریخی و نقطه سرنوشت‌ساز یاد می‌کنند را می‌توان مصداق خبط جبران‌ناپذیری تلقی کرد که در ادامه سلسله خطاهای محاسباتی و شناختی آقای موسوی قابلیت توجیه و تفسیر دارد. فرصت‌طلبی سیاسی در فرامتن "اتحاد ایرانیان" مترادف با هموارسازی زمین بازی ضدملی دشمنان بوده و توجیه دیگری برای آن نمی‌توان در نظر گرفت.

در چنین شرایطی حداقلی‌ترین انتظار از سیاستمداران اصلاح‌طلب، تأکید صریح آن‌ها بر انزجار از مطالبات نخ‌نما و در عین حال خطرآفرین موسوی می‌باشد. سکوت در برابر این بیانیه و بیانیه‌های مشابهی که با هدف "بازیابی اختلافات داخلی" صورت می‌گیرد عین تأیید این بیانیه خواهد بود. "ایران قوی"همان کلیدواژه‌ایست که فقدان آن در تک‌تک کلماتی که در بیانیه اخیر موسوی به کاربرده شده قابل احصاء است.