حل مشکلات حوزه زنان و خانواده با ورود علمی و پرهیز از کار غیراصولی / ضروریترین رویکرد در سیاست گذاریها توجه به صیانت از زنان مسلمان باشد
عضو انجمن جامعه شناسی ایران گفت: توجه به صیانت و پاسداری از هویت انسانی زنان مسلمان کشورمان و تلاش در جهت ارتقای جایگاه و شخصیت آنان در خانواده و اجتماع یک ضرورت است و تا زمانی که محقق نشود، جامعه در حل بسیاری از آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی به توفیق چندانی دست نخواهد یافت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کُردتودی، یکی از موضوعات مهم زنان شاید در کشور ما این باشد که مهمترین مسئله زنان چیست؟ سیاستگذاران،برنامهریزان، مدیران اجرایی، پژوهشگران و محققان مسایل زنان چه چیز یا چیزهایی را میبایست در اولویت و خط اصلی کارهای خود قرار دهند؟ شاید پاسخ به این پرسش راهگشای کلیدی و مهمی باشد که نیاز به بررسی و تحلیل دارد.
در این زمینه چنور دیداری، دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه و همچنین عضو انجمن جامعه شناسی ایران در گفتگو با خبرنگار کُردتودی اظهار داشت: در قانون اساسی جمهوری اسلامی به کرامت و شخصیت انسان، اعم از زن و مرد توجه جدی شده، تا آنجا که در بند 6 اصل دوم این قانون، ایمان به کرامت و ارزش والای انسانی و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خداوند به عنوان یکی از پایههای نظام جمهوری اسلامی شمرده شده است. این توجه و اهتمام در مورد زنان، دو چندان شده و این قانون در موارد متعددی بر پاسداشت شخصیت انسانی زن و زمینهسازی برای رشد شخصیت او تأکید کرده است.
وی افزود: در بخشی از مقدمه قانون اساسی، پس از معرفی خانواده به عنوان «واحد بنیادین جامعه و کانون رشد و تعالی انسان» در مورد شخصیت انسانی زن چنین آمده است: «زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت (شیء بودن) و یا (ابزار کار بودن) در خدمت اشاعه مصرفزدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی، پیشاهنگ، و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات میباشد و در نتیجه، پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.
دیداری تصریح کرد: در اصل بیست و یکم قانون اساسی نیز میخوانیم: دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد: ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او...
وی گفت: حال با وجود این قوانین به چند عرصه از عرصههای مهم فرهنگی، اجتماعی که به نظر میرسد شخصیت و جایگاه انسانی زنان در آنها دستخوش آسیب شده است،اشاره میکنیم، همچنین متاسفانه اقداماتی که در چند سال گذشته برای دفاع از حقوق زنان در عرصه خانواده، صورت گرفته است نه تنها کمکی به اصلاح این وضع نکرده بلکه جامعه ما را با بحرانی تازه روبرو کرده و منجر به تزلزل بنیان خانواده شده است.
وی افزود: در عرصه اجتماعی بسیاری از زنان سرپرست خانوار که حمایتهای ناچیز دولت تکافوی مخارج سنگین آنها را نمیدهد، به مشاغل سخت و طاقتفرسا یا مشاغلی که تناسبی با شأن انسانی آنها ندارد، روی آوردهاند و هیچ چشمانداز روشنی هم برای اصلاح این وضع وجود ندارد.
کارشناس جامعه شناسی اقتصادی بیان کرد: بسیاری از دختران و زنان جوانی که محصول دستگاههای آموزشی و رسانههای تبلیغی به شمار میآیند،بیهیچ درکی از مقام و منزلت زنانهشان تنها به عرضه جاذبههای جنسی خود برای جلب توجه مردان روی آوردهاند و چنان غرق در مدها و آرایشهای واراداتی شدهاند که حتی مجالی هم برای فکر کردن به شخصیت انسانی خود پیدا نمیکنند.
دیداری اظهار داشت: رسانهها تاکنون از ارائه یک چهره موفق از زن مسلمان ایرانی عاجز بودهاند و در سریالها و فیلمهایی که ارائه میدهند تنها به ارائه چهرهای کلیشهای و منفعل از زنان بسنده کردهاند. این در حالی است که در سالهای اخیر شاهد بودهایم که در بسیاری از سریالهای خارجی از زنان چهرههایی فعال، مثبت و با انگیزه به تصویر کشیده میشود که از جمله میتوان به سریالهایی چون «بازگشت به خانه»، «پزشک دهکده»، «جواهری در قصر» و حتی «پرستاران» اشاره کرد.
وی افزود: به نظر میرسد ضروریترین رویکرد در همه برنامهریزیها، سیاستگذاریها، قانونگذاریها و طرحهای اجرایی مرتبط با زنان باید توجه به صیانت و پاسداری از هویت انسانی زنان مسلمان کشورمان و تلاش در جهت ارتقای جایگاه و شخصیت آنان در خانواده و اجتماع باشد. به صراحت باید گفت تا زمانی که به این رویکرد توجه نشود جامعه ما در حل بسیاری از آسیبهای و ناهنجاریهای اجتماعی از جمله معضل بدحجابی، زنان خیابانی، فروپاشی خانوادهها و بسیاری مفاسد اجتماعی به توفیق چندانی دست نخواهد یافت.
دیداری عنوان کرد: ما نیازمند تحول در نظام آموزش خانواده هستیم. الآن در کشور ما بحثی تحت عنوان آموزش خانواده وجود ندارد که به این وسیله باید برای آموزش خانواده تربیت شوند که این نیازمند فرهنگسازی است تا خانوادهها یاد بگیرند پسرها و دخترهای خودشان را طوری تربیت کنند که فرزندان آنها که زنان و مردان آینده هستند یاد بگیرند در آینده چطور برخورد کنند و چطور رفتار کنند که این بحران را ما بعدها در حقوق و مسئولیتها نداشته باشیم که مردان تکالیف خودشان و حقوق زنان را نشناسند و زنان هم تکالیف خودشان و حقوق مردان را نشناسند.
وی افزود: اینها در بحث آموزش خانواده مطرح است که ما میبینیم بیشتر محتوای منابع و کتب مربوط به آموزش خانواده هم دستاوردهای جامعهشناسی و روانشناسی غربی دارد که بر مبنای فرهنگ ناب اسلامی نیست. بنابراین در بحث آموزش خانوادهها تحول لازم است. بحث زنان، چالشها و مسایل متعددی دارد. به نظر میرسد یکی از مهمترین این مسایل و مشکلات بحث خانواده است. در حقیقت ازدواج و تشکیل خانواده مهمترین چالش و مشکل برای زنان ما میباشد. به خصوص اینکه بر حسب آمارها سن ازدواج در خانمها افزایش پیدا کرده و خود این تأثیر در ازدواج آسیبها و مشکلات زیادی را به دنبال دارد. موضوع زنان با همه محورهای مختلف حوزههای اجتماعی جامعه، گره خورده و پیچیده است.
کارشناس جامعه شناسی گفت: لحاظ نشدن دیدگاه برنامهریزی جنسیتی مبتنی بر نگرشهای دینی در کلیترین و جزییترین برنامه کشوری مهمترین مسئله زنان است که برخی از موارد آن عبارتست از: 1. عدم درک ضرورت نیاز به آموزش در خصوص شناخت زنان و شیوهبرنامهریزی مباحث آن برای مدیران نظام 2. عدم طراحی ضوابط دقیق کارشناسی در خصوص مباحث زنان که بوسیله برخی از صاحبنظران در برنامهریزیهای کشوری ارائه میشود. 3. عدم توجه به نقش مؤثر زنان در پیشبرد صحیح برنامهها در دو عرصه اجتماع و خانواده 4. عدم توجه به ریشههای پنهان مسایل و مشکلات زنان و برخورد سیاسی و شعاری با آن 5. عدم توجه به نقش کارآمد زنان در گسترش تفکر دینی و استفاده از مشارکت آنان به صورت اسمی نه رسمی 6. عدم تقویت نقشهای سنتی زنان و آماده نکردن زمینه جهت حرکت صحیح امور زنان از حالت گذار به حالت پایدار 7. عدم توجه به سیره فاطمی در بازسازی معنوی جامعه 8. عدم توجه و مبهم و متناقضبودن نقشهای زنان در زندگی و عدم برنامهریزی اصولی 9. عدم مقابله جدی و به موقع و ریشهای با تهاجم بیگانه که زنان را در رأس حمله تبلیغی تهاجمی خود قرار دادهاند. 10. عدم توجه به بهبود و ارتقاء فرهنگ مراکز آموزشی و شغلی 11. عدم حاکمیت نظرات کارشناسی - تخصصی زنان در مراکز مختلف شغلی 12. عدم تبیین نقشهای زنانه و مردانه 13. توسعه افسردگی و وازدگی میان زنان 14. و بالاخره ضرورت پرداخت به مباحث و مشکلات زنان به عنوان یکی از اولویتهای نظام.
دیداری تاکید کرد: خانواده در مقایسه با سایر نهادهای اجتماعی، بیشتر متأثر از جریانهای مدرنیزاسیون است؛ از اینرو، افزایش طلاق و کاهش نرخ باروری را در پی داشته است. در بحث مطالعات خانواده، همواره بر پویایی و تغییرات آن، متأثر از تحولات اجتماعی تأکید شده و در طول تاریخ نیز همواره این نهاد مهم اجتماعی، تغییر و تحول داشته است؛ تغییر و تحولاتی که بهصورت تدریجی ممکن است اتفاق افتد؛ با این حال، پیامدهایی برای زندگی خانوادگی در سطح جامعه به دنبال دارد و مسئلهای اجتماعی تلقی شود. مسائلی مانند دگرگونی و تقابل ارزشها و هنجارها، تأخر فرهنگی و جاماندن خانوادهها از تغییر و تحولات اجتماعی و درنهایت، تقابل سنت و مدرنیته در جامعه امروز، موجب بروز مسائلی در خانوادهها شده است که بیشتر آنها از فشارهای ساختاری قابل درک و تفسیر متأثر است.
وی اضافه کرد: درجوامعی که در حال انتقال از وضع اجتماعی و اقتصادی خاص به وضع و شرایط دیگری هستند، مشکلاتی پدید می آید که نتیجه تصادم نوگرایی و پایبندی به سنتهای دیرین و تشدید جنگ بین نسلهاست. در این مرحله حساس، عناصر اخلاقی و ارزشهای اجتماعی بیش از هر چیز دیگر تغییر وضع میدهند.
این جامعه شناس کردستانی تاکید کرد: بسیاری از موضوعات بی ارزش دیروز در محدوده عناصر نوین و مقبول امروزی پای مینهند و بسیاری از عناصر مطلوب اجتماعی از قلمرو ارزشهای اجتماعی خارج میشوند. هر قدر این تحول سریع باشد، تضاد و جابجایی ارزشها چشمگیرتر خواهد بود. در چنین شرایطی نظام ارزشهای جامعه دستخوش آشوب میشود، بازتاب این وضعیت را میتوان در نظام ارزشهای خانواده مشاهده کرد، ولی از آنجاکه سرعت حرکت هر فرهنگ با حرکت اقتصادی و نوآوریهای تکنولوژی یکسان نیست، نسلهای هم دوره با این تحولات سریع اجتماعی نمیتوانند معیارهای همه پسندی برای وظیفه، فداکاری وارزشهای همانند آن داشته باشند، در این احوال کشمکش درون خانواده ایجاد میشود و نابسامانی خانواده و طلاق افزایش می یابد به بیان دیگر در هنگام بحران ارزشها، ارزشهای اساسی یک جامعه بر لذت طلبی، تمتع آنی، مصلحت گرایی فردی، سوداگریی، ماده گرایی و ابزارگرایی استوارند.
وی افزود: انسآنها فقط به تمتع و مصالح خودمی اندیشند و همه چیز در چارچوب امور مادی، ملموس و حتی جسمانی خلاصه میشود، ارتباطات انسانی نیز از این شرایط تاثیر می پذیرند. روابط انسآنها از بعد معنوی تهی و فقط در راه لذتجویی آنی است. این نوع روابط بسیار سست، آسیب پذیر و شکننده اند و به محض آنکه مصلحت دیگری روی نماید یا در اثر مرور زمان یاعوامل دیگر، رابطه ها از درون تهی شده و به بهانه های مختلف میشکند، در این شرایط روابط زوجیت نیز از این قاعده مستثنی نبوده و آمار طلاق روز به روز افزایش خواهد یافت افزایش میزان طلاق در جوامع نوین یک واقعیت است. این وضعیت از جامعه و ارزشهای متغیر ما سرچشمه میگیرد تا از گسیختگی و تباهی خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی.
دیداری تاکید کرد: خانواده در مقایسه با سایر نهادهای اجتماعی، بیشتر متأثر از جریانهای مدرنیزاسیون است؛ از اینرو، افزایش طلاق و کاهش نرخ باروری را در پی داشته است. در بحث مطالعات خانواده، همواره بر پویایی و تغییرات آن، متأثر از تحولات اجتماعی تأکید شده و در طول تاریخ نیز همواره این نهاد مهم اجتماعی، تغییر و تحول داشته است؛ تغییر و تحولاتی که بهصورت تدریجی ممکن است اتفاق افتد.
وی افزود: با این حال، پیامدهایی برای زندگی خانوادگی در سطح جامعه به دنبال دارد و مسئلهای اجتماعی تلقی شود. مسائلی مانند دگرگونی و تقابل ارزشها و هنجارها، تأخر فرهنگی و جاماندن خانوادهها از تغییر و تحولات اجتماعی و درنهایت، تقابل سنت و مدرنیته در جامعه امروز، موجب بروز مسائلی در خانوادهها شده است که بیشتر آنها از فشارهای ساختاری قابل درک و تفسیر متأثر است.
وی اضافه کرد: درجوامعی که در حال انتقال از وضع اجتماعی و اقتصادی خاص به وضع و شرایط دیگری هستند، مشکلاتی پدید می آید که نتیجه تصادم نوگرایی و پایبندی به سنتهای دیرین و تشدید جنگ بین نسلهاست. در این مرحله حساس، عناصر اخلاقی و ارزشهای اجتماعی بیش از هر چیز دیگر تغییر وضع میدهند.
این جامعه شناس کردستانی تاکید کرد: بسیاری از موضوعات بی ارزش دیروز در محدوده عناصر نوین و مقبول امروزی پای مینهند و بسیاری از عناصر مطلوب اجتماعی از قلمرو ارزشهای اجتماعی خارج میشوند. هر قدر این تحول سریع باشد، تضاد و جابجایی ارزشها چشمگیرتر خواهد بود. در چنین شرایطی نظام ارزشهای جامعه دستخوش آشوب میشود، بازتاب این وضعیت را میتوان در نظام ارزشهای خانواده مشاهده کرد، ولی از آنجاکه سرعت حرکت هر فرهنگ با حرکت اقتصادی و نوآوریهای تکنولوژی یکسان نیست، نسلهای هم دوره با این تحولات سریع اجتماعی نمیتوانند معیارهای همه پسندی برای وظیفه، فداکاری وارزشهای همانند آن داشته باشند.
دیداری ادامه داد: در این احوال کشمکش درون خانواده ایجاد میشود و نابسامانی خانواده و طلاق افزایش می یابد به بیان دیگر در هنگام بحران ارزشها، ارزشهای اساسی یک جامعه بر لذت طلبی، تمتع آنی، مصلحت گرایی فردی، سوداگریی، ماده گرایی و ابزارگرایی استوارند. انسآنها فقط به تمتع و مصالح خودمی اندیشند و همه چیز در چارچوب امور مادی، ملموس و حتی جسمانی خلاصه میشود، ارتباطات انسانی نیز از این شرایط تاثیر می پذیرند. روابط انسآنها از بعد معنوی تهی و فقط در راه لذتجویی آنی است. این نوع روابط بسیار سست، آسیب پذیر و شکننده اند و به محض آنکه مصلحت دیگری روی نماید یا در اثر مرور زمان یاعوامل دیگر، رابطه ها از درون تهی شده و به بهانه های مختلف میشکند، در این شرایط روابط زوجیت نیز از این قاعده مستثنی نبوده و آمار طلاق روز به روز افزایش خواهد یافت افزایش میزان طلاق در جوامع نوین یک واقعیت است. این وضعیت از جامعه و ارزشهای متغیر ما سرچشمه میگیرد تا از گسیختگی و تباهی خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی.
وی گفت: یکی از مواردی که درباره جامعه و خانواده بر آن تأکید میشود، تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر است؛ نکتهای که آسیبهای اجتماعی در جامعه و تأثیرات آن بر خانواده را یکی از مهمترین مسائل خانوادهها برشمردهاند. بیکاری، فقر، اعتیاد و افزایش نرخ طلاق در جامعه، دور باطلی از آسیبهای اجتماعی را در خانواده به وجود میآورد که علاوه بر فروپاشی کانون خانواده، موجب گسترش آسیبهای اجتماعی در جامعه نیز میشود.
وی تأکید کرد: مهمترین چالشی که پشروی زنان ما وجود دارد رسیدگی به وضعیت تعادل بین سنت و اسلام و وضعیت جامعه رو به صنعتی ایران است. جامعه ایران در وضعیت فعلی، جامعهای در حال گذار است،جامعهای است که از وضعیت ما قبل صنعتی یا اصطلاحاً سنتی به طرف جامعهی صنعتی تغییر وضعیت داده است یعنی از حالت سنتی خارج شده اما هنوز به وضعیت صنعتی نرسیده است.
دیداری گفت: در این حالت بینابین،جایگاه،وظایف، نقش و موقعیت اجتماعی زنان در جامعه سنتی متزلزل و پایههای آن سست شده است. در عین حال که هنوز جامعه به یک وضعیت تعادل در مرحله صنعتی شدن نرسیده و با وضعیت یک جامعه صنعتی هم روبرو است، این وضعیت خاصی را برای زنان ایجاد میکند که ابهامات زیادی برای آنها نسبت به جایگاهشان بوجود میآورد، از جمله تغییر وضعیت زن به یک وضعیت مطلوب و آرمانی در جامعهی اسلامی،یعنی جایگاهی که در آن وضعیت و نقش و جایگاه زن با الگوها و وضعیت اسلامی سازگار باشد.
وی افزود: جامعه در حال گذار ایران باید هم یک گذار به سمت صنعتی شدن را تجربه کند و هم باید گذری به سمت اسلامی شدن داشته باشد و ایدهآلها و آرمانهای اسلامی را در نظر بگیرد. این حالت وضعیت پیچیدهای را برای زن مسلمان ایرانی ایجاد میکند که باید به وضعیت متعادلی برسد که هم با ایدهآلهای اسلامی تطبیق داشته و هم با وضعیت جامعه صنعتی سازگار باشد. آسیب اجتماعی، نوعی بی نظمی است که چالشی برای ارزش های محوری جامعه است و در بستر جامعه و متأثر از نابرابری های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، به مسائلی نظیر بیکاری، تکدی گری، فقر، طلاق، اعتیاد، خودکشی و... منجر می شود. بنا به نظر بسیاری از کارشناسانِ این حوزه، زنان تحت تأثیر مشکل ها، بیش ترین قربانیان آسیب های اجتماعی هستند. مسئله مهم طلاق است؛
دیداری با بیان اینکه در تحقیقات انجامشده نشان داده میشود که نزدیک به نیمی از طلاقهای قطعی در کشور در پنج سال نخست زندگی رخ میدهد ادامه داد: این نشان میدهد هنوز نتوانستهایم زندگی مشترک را برای زوجهای جوان تفهیم کنیم. به این معنی که باید با تقویت مهارتهای زندگی و افزایش توانمندی و حمایتهای روانی و اجتماعی در سن ازدواج، میزان تابآوری و پذیرش طرفین را در زوجین افزایش دهیم.
وی افزود: در کنار آن میتوانستیم در ابتدای بروز اختلاف میان زوجین با توجه به نوع مشکل بهوجودآمده برای آنها، مشاوران اختصاصی انتخاب کنیم تا به حل مشکل پیشآمده اقدام کند. امار ازدواج در سال 1399، 3536مورد وامار طلاق ثبت شده همان سال 1112 مورد امار سال 1400 تا پایان بهمن ماه 3799مورد ازدواج 1586 مورد طلاق در شهرستان سنندج می باشد که این اسیب اجتماعی مسائلی دیگر را نیز به دنبال خواهد داشت.
دیداری گفت: اعتیاد فقر خود کشی روسپیگری از جمله این مسائل است از دیگر اسیبهای حوزه خانواده وزنان شیوع طلاق عاطفی بین زوجین است؛ این نوع از طلاق بهعنوان یک آسیب جدی واردشده به نهاد خانواده، از فقدان ارضای نیازهای عاطفی و روانی زوجین در کانون خانواده، حکایت دارد، در حالی که براساس آموزههای دین، باید سکونت و آرامش و مودت و رحمت بر این فضا حاکم باشد. همچنین اختلاط نقشها در خانواده سبب شده است که بسیاری از وظایف پدری، شوهری، مادری و همسری معطل بماند و زوجین نتوانند بهخوبی از عهده ایفای نقش طرف مقابلشان برآیند.
وی افزود: مردان در خانواده از احترام و قدرت عمل برخوردار نبوده و جایگاه ضعیفشان آنها را به وظایفشان دلسرد میکند و زنان با نیل به جایگاهی برابر با مردان مجبورند باری بیش از توانشان به دوش بکشند و بنابراین نباید مانند گذشته انتظار حمایت همهجانبه از همسرشان داشته باشند.
عضو انجمن جامعه شناسان ایران گفت: آمارها نشانگر تفاوت بین نسلی والدین و فرزندان است؛ خانواده که نخستین و مهمترین نهاد برای تولد و پرورش فرزندان محسوب میشود، در امر تربیت و انتقال ارزشها و برقراری رابطه سالم و مؤثر با نسل بعدی دچار مشکلات متعددی شده است. گسست نسلها بهعنوان یک معضل جهانی از سوی برخی کارشناسان داخلی بهعنوان مشکل پیش روی جامعه و خانواده ایرانی مطرح میشود. از یکسو ارزشهای والدین بهدلیل تغییرات عمیق در نظام ارزشی و اجتماعی برای فرزندان قابل پذیرش نیست و از سوی دیگر شیوه کارآمدی برای انتقال ارزشها از سوی والدین اتخاذ نمیشود.
دیداری گفت: آنها از بودن در کنار یکدیگر لذت نمیبرند. فرزندان به والدین احترام نمیگذارند و آنان را بهعنوان راهنما و کنترلکننده در زندگی نمیپذیرند. امروزه با افزایش ارتباطات از راه دور، افکار عمومی از سطح ملل پا را فراتر گذاشته است، به همین منظور موضوع فضای مجازی با جمع زیادی از انسانها سر و کار دارد و بهدلیل ویژگی خاص آن جزء مسائل بحرانی و مهم جامعه است. فضای مجازی را اکنون نباید مجازی بلکه فضای واقعی دانست؛ چراکه با جزء جزء زندگی فردی و اجتماعی ما عجین شده است.
وی افزود: تاثیر فضای مجازی بر بروز خیانت و تاثیر ان بر مسئله طلاق یکی از مهمترین مسائلی است که حتما باید مورد توجه قرار گیرد بر اساس آمارهای استخراج شده در سطح استان از مهمترین مسائل حوزه زنان و بر اساس امار مرکز اورژانس اجتماعی میتوان به افزایش بی سابقه آمار طلاق خشونت خانگی، کودک ازاری، سالمند ازاری اشاره کرد همچنین امار روبه افزایش کودکان و دختران بازمانده از تحصیل وکودک همسری نیز نگران کننده است که این موارد برساختار خانواده تاثیرگذار خواهد بود.
وی اضافه کرد: برخی از آسیبهایی که به عنوان عوامل طلاق در تحقیقات کارشناسان مطرح شده است، عبارتند از: افزایش سطح انتظارات مادی و غیرمادی، اختلاط ناسالم زن و مرد و روابط آزاد با جنس مخالف، تغییر در الگوی مصرف و فرهنگ اقتصادی خانواده، کمتوجهی نسبت به کسب مهارتهای زندگی، ضعف پایبندی به مذهب و عدم پایبندی به ارزشهای اجتماعی، انحرافات و نارضایتی جنسی و نیز توسعه شهرنشینی.
وی گفت: ورود مباحث زنان به صورت اصولی در برنامهریزیهای عمومی کشور، ایجاد کمیتههای کارشناسی مباحث زنان در تمامی مراکز تصمیمگیری و شورای برنامهریزی، ضرورت آموزش برنامهریزی جنسیتی و شناخت زنان برای مدیران نظام، ایجاد انگیزه جهت جلب مشارکت صحیح زنان در توسعهامور نظام، احراز پست مشاورت زنان بر اساس شرایط مصوب نظام، برنامهریزی دقیق جهت شناخت و افشای برنامهریزیهای تهاجم در مباحث زنان، اتخاذ تدابیری جهت جلوگیری از هر گونه تحقیر و توهین زنان متعهد درتمامی مراکز آموزشی و شغلی، توجه به نقش محوری حضرت زهرا (س) و تلاش جهت جا اندازی معرفت ایشان در برنامهریزی کشوری برای رهایی جامعه از مهالک، برنامهریزی جهت تبیین صحیح نقش زنان و مردان در زندگی و توسعهدیدگاه از طریق رسانهها، تلاش جهت ایجاد حساسیت نسبت به احترام به زنان در جامعه و تلاش جهت ایجاد حساسیت و حرکتهای اصولی جهت رفع ظلم نسبت به زنان در مراکز قضایی، شغلی، فرهنگی از جمله پیشنهادهای لازم در این حوزه است.
انتهای پیام /