حمله آمریکا و کشتار 290 مسافر؛ نتیجه پیگیریهای حقوقی ایران چه شد؟
بررسی حقوقی سرنگونی هواپیمای ایرباس ایران | دوازدهم تیرماه، سالروز حمله ناو جنگی آمریکا به هواپیمای ایرباس ایرانی و کشته شدن تمامی سرنشینان آن برخلاق موازین حقوقی و بین المللی می باشد.
ضمن تسلیت به بازماندگان محترم این فاجعه تاسف بار، در این نوشتار برآنیم کوتاه نگاهی حقوقی به وقوع ماجرا، ابعاد حقوقی قضیه، بررسی حقوقی مسئولیت بین المللی دولت آمریکا در سرنگونی هواپیمای مزبور و مسئولیت حقوقی دولت ایران در عدم تعقیب درست موضوع در مراجع بین المللی و اهمال در پذیرش پیشنهاد آمریکا در قبولی مساعدت مالی برای بازماندگان آن و لزوم طرح و تعقیب مجدد پرونده در مراجع بین المللی خواهیم انداخت.
مقدمه و طرح مطلب: در تاریخ 12/4/1367، برابر با سوم ژوئیه 1988میلادی، درساعت ده و ده دقیقه بامداد هواپیمای مسافربری A300 شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (باشماره پرواز 655) که از بندر عباس، طی یک پرواز منظم برنامه ریزی شده، عازم دبی بود برفراز آبهای سرزمینی خود هدف دو فروند موشک هدایت شونده کروز از کشتی جنگنده یو اس. اس. جک وینسنس، متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا، قرار گرفته و تمامی 290 سرنشین آن (شامل 156 مرد، 53 زن، 57 کودک 2-12 سال، 8 کودک زیر 2 سال و 16 خدمه) جان باختند. هواپیمای مزبور حامل 275 مسافر و پانزده خدمه بود. از این تعداد، 254 ایرانی، سیزده نفر تبعه امارات عربی متحده، ده نفر هندی، 6 نفر پاکستانی، شش نفر تبعه یوگسلاوی و یک نفر ایتالیایی بود. شصتوپنج نفر از افراد مزبور را نیز اطفال و کودکان تشکیل میدادند!!. این حادثه در پی تجاوز رژیم عراق به ایران و در پی آغاز جنگ نفتکشها، یک سال پس از شروع جنگ و با هدف نا امن کردن خلیج فارس برای تضعیف توان اقتصادی عمدتا"، متکی به نفت ایران، به وقوع پیوست. (1) نظر به قرار داشتن در آستانه سالروز حمله ناو مزبور به هواپیمای مسافربری ایران در 12 تیر ماه سال جاری، ضمن تسلیت مجدد به خانواده های محترم و داغدیده قربانیان مظلوم این اقدام تروریستی و ناقض حقوق بشر و حقوق بین الملل و آرزوی صبر برای بازماندگان محترم آنها؛ در این نوشتار برآنیم کوتاه نگاهی حقوقی به وقوع ماجرا، ابعاد حقوقی قضیه، بررسی حقوقی مسئولیت بین المللی دولت آمریکا در سرنگونی هواپیمای مزبور و مسئولیت حقوقی دولت ایران در عدم تعقیب درست موضوع در مراجع بین المللی و اهمال در پذیرش پیشنهاد آمریکا در قبولی مساعدت مالی برای بازماندگان آن و لزوم طرح و تعقیب مجدد پرونده در مراجع بین المللی خواهیم انداخت.
شرح اولیه موضوع: در تاریخ 12/4/1367، برابر با سوم ژوئیه 1988میلادی، درساعت ده و ده دقیقه بامداد هواپیمای مسافربری A300 شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (باشماره پرواز 655) که از بندر عباس، طی یک پرواز منظم برنامه ریزی شده، عازم دبی بود برفراز آبهای سرزمینی خود هدف دو فروند موشک هدایت شونده کروز از کشتی جنگنده یو اس. اس. جک وینسنس، متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا، قرار گرفت و به کلی منهدم شد! در زمان حمله ناو هواپیمابر آمریکا به هواپیمای ایرانی - هواپیمای مزبور هنوز در قلمرو هوایی ایران قرار داشت. موقعیت تقریبی هواپیما در زمان سقوط 26 درجه و 38 دقیقه و 22 ثانیه شمالی و 56 درجه و 1 دقیقه و 24 ثانیه شرقی بود. برابر دلایل و قرائن موجود و مضبوط نه تنها کشتیهای جنگی ایالات متحده از پیامهای رادیویی هواپیمای ایرباس شماره 655 که بر روی فرکانسهای باز و به زبان انگلیسی مخابره میشد، باخبر و مطلع بودند، بلکه قطعاً آن پیامها را نیز در اختیار داشته اند؛ پیامهای رادیوییای که نشان دهنده غیرنظامی بودن هواپیما و مسافری و تجاری بودن آن بود. این نکته با بررسی یافتههای مربوط به تحقیقات رسمی که ایالات متحده، بلافاصله بعد از حادثه انجام داد، ثابت شده است. تحقیقات وزارت دفاع آمریکا در خصوص حادثه مزبور در تاریخ 19 ژوئیه (28 تیرماه) انجام و در تاریخ 28 ژوئیه (6 مرداد) منتشر شد.
بنا به گزارش وزارت دفاع آمریکا در پاراگراف چهارم از صفحه E-8: «پرواز 655 ایران ایر از بندرعباس شروع شد و به پرواز خود در مسیری عادی ادامه داد تا اینکه هفت دقیقه پس از پرواز توسط یک موشک پرتاب شده از سوی ناو وینسس مورد اصابت قرار گرفت... آخرین تماس خلبان برای گزارش دهی در خصوص موقعیت هواپیما نیز حدوداً در ساعت 9:58 بود.»(2) لذا، در زمان مزبور، آمریکا از مسئله مسافربری بودن هواپیما و غیرنظامی بودن آن پرواز اطلاع کاملی داشته است.
مواضع حقوقی و سیاسی ایالات متحده آمریکا درخصوص انهدام هواپیمای مسافربری: دولت ایالات متحده آمریکا معتقد بود که؛ ناو وینسنس به اشتباه، هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک کرده است!. نماینده دولت ایالات متحده آمریکا در جلسه فوق العاده ایکائو اظهار داشت که؛ فرودگاه بندر عباس در آن روزها بطور دوگانه برای هواپیماهای نظامی و مسافربری، توسط ایران، مورد استفاده قرار می گرفت و هواپیماهای اف -14 تام کت ایرانی، این فرودگاه را مرکز عملیات خود قرار داده بودند. به همین جهت، هرهواپیمایی که از بندر عباس پرواز می کرد، بطور خودکار، از نظر نیروهای آمریکایی مستقر در خلیج فارس، هواپیمای دشمن فرض می شد، مگر آنکه خلافش ثابت شود.! با توجه به عدم وجود سیستم هشدار هوایی و هواپیماهای اکتشافی در منطقه، کشتی موردنظر (وینسنس) برای تصمیم گیری تنها به وسایل ارتباطی و درک غریزی خود متکی بوده است.(3)
با این وجود، دولت آمریکا برای انکار مسؤولیت خود در یک حرکت هماهنگ تلاش کرد تا افکار عمومی را گمراه ساخته و مسؤولیت خود در قبال این حادثه را انکار نماید. ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا، اظهار داشت که هواپیما مستقیماً به سمت ناو وینسس حرکت کرده و لذا، مورد اصابت موشک قرار گرفته است تا ناو از خود در مقابل حمله احتمالی مراقبت نماید. ژنرال ویلیام جی. کراو یکی از رؤسای ستاد مشترک این کشور نیز ابراز داشت که وینسس «با هدف دفاع از خود" شلیک کرده است.(4)
در روزهای بعد نیز سناریوهای مختلفی طرحریزی شد تا بهانه و عذر آمریکا را در توسل به حق دفاع از خود (Self-Defense) مشروع نشان دهد. از جمله، این سناریوها میتوان به این موارد اشاره کرد: یک هواپیمای جنگی F14 در پشت هواپیمای مسافربری ایرباس پنهان شده بود؛ هواپیمای ایرباس در حال انجام یک مأموریت انتحاری بود؛ این عملیات سطحی همراه با عملیات قایقهای تندرو ایرانی در صبح آن روز قسمتی ازیک عملیات برنامهریزی شده بود و نیز این مورد که هواپیمای ایرباس خارج از کریدور پروازی در حال پرواز بود و بالاخره، این ادعا که عملیات مزبور بخشی از یک رشته عملیات نیروهای ایرانی بود که از قبل آغاز شده بود. نماینده ایالات متحده در سازمان بین المللی هواپیمایی، در جلسه فوق العاده شورای ایکائو، چنین اظهار داشته که؛ در روزهای دوم و سوم ژوئیه (جولای) منطقه خلیج فارس بسیار ناامن بود و کشتیهای مختلفی، ازجمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی مورد حمله قرار گرفته بودند. در همان روز یک هواپیمای اف - 14 ایرانی از فرودگاه بندر عباس پرواز کرده و قصد حمله به کشتی آمریکایی را داشته است. با توجه به پرواز هواپیمای مسافربری از همان فرودگاه (بندر عباس)، حمله به هواپیمای مذکور، باتوجه به اخطارهای مکرری که بی پاسخ مانده بود و نیزاحساس فرمانده کشتی مزبور، برای دفاع در برابر خطر احتمالی صورت گرفته است (5).
ادعاهای مزبورکه از سوی فرماندهان ارشد نظامی و مقامات عالیرتبه سیاسی آمریکا برای سرپوش نهادن بر ماهیت اصلی اقدامی که آشکارا ناقض اصول اولیه حقوق بینالملل به شمار میرفت، مطرح میشد و گذشت زمان به تدریج، بطلان هر یک از ادعاهای مذکور را ثابت نمود. درواقع، دولت آمریکا تمامی این ادعاهای واهی را به این دلیل مطرح میکرد که محملی برای توسل این کشور به حق دفاع مشروع به عنوان یک حق ذاتی دولتها بر طبق اصول بنیادین حقوق بینالملل و ماده 51 منشور ملل متحد باشد. این در حالی است که چنین تفسیر و برداشتی از حق دفاع مشروع، نه تنها با عقل سلیم و منطق حقوقی سازگاری ندارد، بلکه با روح منشور ملل متحد و شرایط توصیف شده در ماده 51 منشور نیز همخوانی ندارد (6). اضافه بر این، هریک از ادعاهای مزبور، نه تنها بیانگر تعارضات و تناقضات مطروحه در مواضع حقوقی و سیاسی ایالات متحده آمریکا محسوب می گردد، بلکه خود مویدِ بطلان و عدم واقعیات مورد ادعای آنها و در نتیجه، مسئولیت بین المللی آن دولت در نقض تعهدات بین المللی خویش با ارتکاب به یک فعل متخلفانه بین المللی می باشد.
مواضع حقوقی و اقدامات بین المللی ایران پس از وقوع حادثه: 1- شکایت به سازمان بین المللی هواپیمائی کشوری (ایکائو):
ایران پس از وقوع حادثه تلاش کرد تا مسئله را نزد شورای سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری (ایکائو) مطرح و حقوق از دسترفته خود را اعاده نماید. دولت جمهوری اسلامی ایران با ارائه شکایت رسمی خود به سازمان مزبور؛ موارد زیر را از ایکائو درخواست نمود:
شناسایی صریح عمل نقض مقررات حقوق بین الملل - شناسایی این حقیقت که کشورهای عضو مسئول اعمال جنایتکارانه ماموران خودمی باشند حتی اگر در حیطه ی اقتدار خود عمل نکرده باشند - محکومیت صریح ایالات متحده آمریکا برای استفاده از سلاح علیه هواپیمای مسافربری ایران - تشکیل کمیسیون فرعی برای بررسی جنبه های مختلف حقوقی، تکنیکی و سایر جنبه های ساقط ساختن هواپیما ایران ایر و گزارش به شورای ایکائو و از طریق آن به اجلاس فوق العاده مجمع برای پیش بینی اقدامات لازم جهت جلوگیری از تکرار حوادث مشابه - خاتمه فوری محدودیت واستفاده از زورو تهدید علیه فضای جمهوری اسلامی ایران وکشورهای ساحل خلیج فارس و....
در روز یاد شده، مجدداً تلکسی از طرف معاون وزیر راه و ترابری به عنوان ریاست شورای ایکائو ارسال و به موجب آن از ریاست شورا درخواست شد که ریاست و اعضای شورا همراه با متخصصین با هم ملاقات نموده، بر روی این حادثه مطالعه کنند. ریاست شورای ایکائو در پاسخ به نامه معاون وزارت راه و ترابری ایران بیان داشت: «.... خطمشی ایکائو تضمین امنیت و نظم پروازهای کشوری و مقابله جدی با استفاده از قوای قهریه علیه هواپیماهای غیرنظامی میباشد....» نامبرده در جلسه فوق العاده آن سازمان برای رسیدگی به درخواست ایران تأکید کرد که «این اصل بنیادین که به موجب آن دولتها بایستی از توسل به اقدامات مسلحانه علیه هواپیماهای غیرنظامی خودداری نمایند، باید توسط همه دولتها رعایت شود».(7) در این جلسه همچنین نماینده جمهوری اسلامی ایران ضمن تشریح واقعه، درخواستهای مشروع خود را متذکر شد. نماینده ایالات متحده در مقام تبیین مواضع دولت متبوعه خود، با عدول از تعهدات بین المللی ایالات متحده آمریکا و برخلاف کنوانسیون های بین المللی - پرداخت هر خسارتی از سوی آمریکا را منوط به شرایط حقوقی قوانین ایالات متحده و با مشورت با کنگره این کشور دانست و نه قواعد بینالمللی!!. با وجود نشست های مکرر ایکائو و صدور قطعنامه مربوطه در تاریخ 17 مارس 1989، نظر دولت ایران در این رابطه تامین نگردید و ایران نیز طبق ماده 48 کنوانسیون شیکاگو برای تعقیب مراتب به دیوان بین المللی دادگستری مراجعه کرد.
2- ارجاع قضیه از سوی ایران به دیوان بینالمللی دادگستری:
در تاریخ 17 می 1989(27 اردیبهشت1368) جمهوری اسلامی ایران دادخواستی را نزد دیوان بینالمللی دادگستری تنظیم کرد و طی آن شکایتی را علیه دولت آمریکا در رابطه با سقوط هواپیمای مسافربری ایرانی و کشته شدن 290 مسافر و خدمه آن در 3 ژوئیه 1988 مطرح نمود. دادخواست ایران به لحاظ حقوقی، مبتنی براختلاف ناشی از تفسیر و اجرای کنوانسیون 1944 هوانوردی کشوری بینالمللی و کنوانسیون 1971 در خصوص ممنوعیت اقدامات غیرقانونی علیه امنیت هوانوردی کشوری در رابطه با حادثه مذکور بود. مطابق بند دوم از ماده 38 قواعد مربوط به آیین دادرسی دیوان بینالمللی دادگستری، دادخواست باید حتیالمقدور، دربرگیرنده مواردی از قبیل دلایل و مبانی حقوقی صلاحیت دیوان برای رسیدگی به قضیه، ماهیت دقیق ادعا و شرح مختصری از وقایع و دلایلی باشد که دعوا بر آن مبتنی است. (8) براین اساس، دادخواست جمهوری اسلامی ایران و لایحه تنظیمی آن پنج بخش را در برمیگرفت؛
بخش اول، تشریح واقعیتها و حقایق مادی قضیه، تلاشهای حقوقی بینالمللی ایران و رفتار غیرمسؤولانه آمریکا پس از حادثه؛ بخش دوم، بررسی مبنای صلاحیتی دیوان بینالمللی دادگستری با توجه به اساسنامه دیوان و قواعد قراردادی حقوق بینالملل؛ بخش سوم، تشریح قواعد و اصول حقوقی لازمالاجرا در این قضیه؛ بخش چهارم، درخواست ایران مبنی بر اعمال قواعد و اصول حقوق بینالمللی بر واقعیات و حقایق مادی قضیه و بالاخره بخش پنجم نیز مسئله جبران خسارات وارده را دربرمیگرفت. به موجب آن دادخواست، دولت ایران خواستار طرح مسئولیت بین المللی امریکا و جبران خسارت شد. صلاحیت دیوان برای رسیدگی به مسئله بر سه مبنا استوار بود: کنوانسیون شیکاگو، کنوانسیون مونترآل، معاهده مودت 1955 دولتین ایران و ایالات متحده آمریکا. در بخشی از دادخواست مطروحه ایران علیه دولت آمریکا، دلائل توجه مسئولیت بین المللی آن کشور در این ارتباط، چنین آمده است:
آمریکا با اقدام خود در سقوط هواپیمای ایرانی ایرباس اصول و قواعد اساسی حقوق بینالملل را نقض کرده و مرتکب یک جنایت بینالمللی شده است. دولت آمریکا با عدم پیگیری جدی قضیه و مجازات شدید عاملین و مرتکبین آن مسئولیتهای حقوقی خود را به موجب ماده 3 و بند «یک» ماده 10 کنوانسیون مونترآل نقض کرده است. دولت آمریکا با رفتارهای خود امنیت هوانوردی را مختل نموده و ماده 44 و ضمیمه شماره 2، 11 و 15 کنوانسیون شیکاگو را نقض نموده است. ایالات متحده با استقرار ناوگان نظامی خود در منطقه خلیج فارس و در محدوده آبهای سرزمینی ایران و توسل این کشور به رفتارهای متجاوزانه بند «یک» از ماده 10 معاهده مودت فیمابین را نقض نموده است. آمریکا با حضور در آبهای سرزمینی خلیج فارس و اقدام تجاوزکارانه خود حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران و اصل عدم مداخله را نقض نموده است. اقدامات و فعالیتهایی که میتواند ناقض تعهدات حقوق بینالمللی این کشور در خلیج فارس باشد، باید فوراً متوقف شود و همچنین این کشور باید متعهد به جبران خسارات وارده در اشکال مختلف آن باشد...
3- مصالحه و توافق با دولت ایالات متحده آمریکا:
علی رغم مراتب مزبور، در تاریخ 22 فوریه 1996 طرفین نامهای را به دیوان ارائه و طی آن اعلام نمودند که دولتهای متبوعشان موافقت نمودهاند که قضیه را ادامه ندهند، زیرا آنها «به تهیه و تنظیم موافقتنامهای نائل شدهاند که براساس آن اختلافات، تفاوت در دیدگاهها، ادعاها، دعاوی متقابل و مسائلی را که مستقیماً یا به صورت غیرمستقیم از این قضیه ناشی میشود یا با آن ارتباط دارد، به طور نهایی حل وفصل نمودهاند.»!! بدین ترتیب، دعوی مزبور از دستور کار دیوان خارج گردید.
دراین مصالحه، دولت آمریکا از پذیرش مسئولیت به دلیل نقض مقررات حقوق بین الملل و تسلیم به دعوی ایران، با وجود دلائل متعدد مطروحه و موجود نسبت به نقض تعهدات بین المللی آن کشور خودداری کرد و پذیرفت مبالغی به خانواده های قربانیان پرداخت کند!! با وجود آنکه، تمام مستندات و دلائل در این قضیه به نفع ایران بود، با این حال، پیش از ورود دیوان به ماهیت قضیه، بنا به دلائل نامعلومی!! توافقی (compromise) میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحد امریکا صورت گرفت!! که طبق آن امریکا متعهد شد مبلغ 55 میلیون دلار برای خانوادههای قربانیان و نیز مبلغ 40 میلیون دلار برای غرامت ناشی از سقوط هواپیما به دولت جمهوری اسلامی ایران پرداخت نماید. اینکه آیا این توافق به معنای مصالحه و اعراض ایران از ادعای جبران خسارت کامل بوده است یا خیر؟ جای بحث است.(9) پرداخت وجوهی به بازماندگان قربانیان و غرامت ناشی از نابود شدن هواپیما، نه از باب مسئولیت دولت ایالات آمریکا، بلکه از باب لطف و همیاری موجب سلب مسئولیت بین المللی آن کشور و تعهد بین المللی آن به جبران خسارات در سه حوزه طرح شده، یعنی نقض اصول کنوانسیون شیکاگو (آزادی پرواز هواپیماهای غیرنظامی)، اصول کنوانسیون حقوق دریاها (عبور بی ضرر) و اصول کنوانسیون لاهه (اصل بی طرفی) نخواهد شد.(10)
مبانی حقوقی مسئولیت بین المللی دولت ایالات متحده آمریکا:
مسئولیت بین المللی دولت ایالات متحده آمریکا علاوه بر کنوانسیون های بین المللی مزبور، از حیث مسئولیت بین المللی این دولت طبق مواد مندرج در کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد، مربوط به مسئولیت بین المللی دولت قابل بررسی و احراز است. مبانی و اصول ناشی از مسئولیت بین المللی دولت آمریکا برابر این مواد عبارتند از:
- 1- وفق ماده 1 آن: " هر فعل متخلفانه بین المللی دولت موجب مسئولیت بین المللی آن دولت می گردد". بر این اساس، نقض حقوق بین الملل توسط یک دولت موجب مسئولیت بین المللی آن دولت خواهد بود. به باور قاضی هوبر، دیوان داوری تاکید کرد که نقض هرگونه تعهد، فارغ از منشاء تعهد، مسئولیت دولت را در پی دارد.(11)
- 2- برابر ماده 2 آن کمیسون؛ " فعل متخلفانه بین المللی دولت هنگامی محقق می شود که رفتاری، اعم از فعل یا ترک فعل، به موجب حقوق بین الملل قابل انتساب به آن دولت باشد و بعنوان نقض تعهد بین المللی آن دولت تلقی شود. براین مبنا، برای آنکه آن فعل موجب مسئولیت شود، باید متضمن نقض تعهد بین المللی لازم الاجرا برای آن دولت در زمان ارتکاب فعل بوده و رفتار متخلفانه مزبور به آن دولت قابل انتساب باشد و به منزله نقض تعهد بین المللی آن محسوب گردد. ماده 13 آن نیز مفید این معناست.(12) قاعده کلی این است که تنها رفتار قابل انتساب به دولت در سطح بین المللی، رفتار ارگان دولت یا رفتار اشخاصی است که تحت هدایت، تحریک و کنترل آن ارگان، یعنی ماموران دولتی به مانند فرمانده ناو جنگی آمریکا عمل کرده اند. انتساب رفتاری به دولت بعنوان تابع حقوق بین الملل براساس معیارهای تعیین شده به موجب حقوق بین الملل صورت می گیرد و نه صرف احراز رابطه سببیت موضوعی. همچنین، دولت بعنوان تابع حقوق بین الملل، مسئول رفتار تمام ارگان ها، ماموران و عواملی است که بخشی از سازمان آنرا تشکیل داده اند و در مقام آن رفتار کرده اند.(13)
- 3- طبق ماده 3 کمیسیون یاد شده؛ " توصیف فعل دولت بعنوان فعل متخلفانه بین المللی تابع حقوق بین الملل است. براین اساس، فعل دولت در صورتی که نقض تعد بین المللی باشد باید فعل متخلفانه بین المللی طبق حقوق بین الملل توصیف شود.
- 4- علاوه بر این، برابر ماده 4 آن: " رفتار هر ارگان دولتی به موجب حقوق بین الملل فعل آن دولت تلقی می شود.." این به معنای نخستین اصل انتساب مسئولیت به دولت در حقوق بین الملل بوده و بدین معناست که رفتار ارگان دولتی یاد شده (ناو مزبور) به دولت قابل انتساب است. این قاعده به مانند قواعد مقرر در مواد دو و سه مزبور ماهیتی عرفی از حیث بین المللی داشته و نظر دیوان بین المللی دادگستری در قضیه اختلاف راجع به مصونیت گزارگشر ویژه کمیسیون حقوق بشر مفید این معناست. (14)
- 5- به موجب ماده 12 کمیسیون مزبور؛ " هنگامی نقض تعهد بین المللی دولت محقق می شود که فعل دولت منطبق با آنچه تعهد مقرر می کند نباشد، فارغ از اینکه منشاء یا ماهیت تعهد چیست؟ محاکم و دیوان های بین المللی، مسئولیت دولت را ناشی از از هرگونه نقض تعهدی دانسته اند که به موجب یک استاندارد حقوقی بین المللی برای او لازم الاجرا باشد. نقض تعهد بین المللی توسط دولت، فعل متخلفانه بین المللی محسوب می شود، فارغ از آنکه موضوع یا محتوی تعهد نقض شده چه باشد و فارغ از اینکه، رفتار مغایر با تعهد آن دولت را چه نامید؟(15)
علاوه بر این، در سانحه هوایی انهدام هواپیمای مسافربری ایرانی، نقض تعهد بین المللی دولت ایالات متحده از طریق نقض ماده 3 مکرر کنوانسیون شیکاگو و نیز عرف مُسلم بین المللی قابل احراز است. دولتین ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران به ترتیب درتاریخ های 9 آگوست 1946 و 19 آوریل 1950 به کنوانسیون هواپیمایی کشوری بین المللی پیوسته و تعهدات مندرج در آن، ازجمله ماده 3 مکرر، در موردشان لازم الرعایه می باشد. ایالات متحده آمریکا با نقض تعهد مندرج در ماده فوق نیز مرتکب تخلف بین المللی شده و با احراز عناصر دیگر مسئولیت، مسئول حادثه واقع شده می باشد، زیرا:
الف - با توجه به گزارشات گروه تحقیق ایکائو، هواپیمای مسافربری درحال انهدام، در قلمرو حاکمیت ایران قرارد اشته و عمل ایالات متحده درواقع، تجاوز به حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران محسوب و نقض فاحش تعهدات بین المللی مندرج در منشور ملل متحد، درخصوص احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها، می باشد.
ب - حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران، توسط ناو جنگی وینسنس، متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا صورت گرفته و با توجه به اینکه نیروی دریایی و ناو مورد نظر؛ ارگان دولتی (اجرایی) ایالات متحده محسوب می شوند، مستندا" به مواد 2، 3 و 4 کمیسیون و اصل مسلم حقوقی وحدت دولت (state unity principle)، عمل انجام شده منتسب به دولت ایالات متحده آمریکا می باشد.(16)
ج - بنا به اسناد و گزارشات منتشره، ناو جنگی مزبور در حریم آبهای ساحلی و دریایی ایران بوده و این نکته نیز نشان از نقض حاکمیت دریایی و قانونی ایران بر آبهای مزبور درحمله به هواپیمای غیر نظامی ایرانی در قلمروی هوائی کشور داشته و موید مسئولیت بین المللی دولت آمریکا در انجام فعل متخلفانه مستوجب مسئولیت بین المللی آن کشور می باشد. با توجه به پروازهواپیمای شماره پرواز 655 ایران بر فراز آبهای سرزمینی ایران و قرار داشتن در قلمروی حاکمیت ایران - این موضوع نمی توانسته خطری به تمامیت ارضی یا امنیت کشوری دیگر تلقی شود. بعلاوه، ناو جنگی وینسنس در زمان حمله به هواپیمای مزبور نیز در آبهای سرزمینی ایران قرار داشته است!. این مسئله 4 سال بعد از آن ماجرا، توسط نیویورک تایمز فاش شد که ناو وینسنس در آب های سرزمینی ایران بوده، نه در آب های بین المللی (17). با فرض پذیرش ادعای دولت آمریکا؛ نظر به حضور مسئولیت زای ناو آمریکایی در حریم آبهای دولت ایران، نزدیک شدن یک هواپیما به آن نمی تواند مصداق نقض تمامیت ارضی کشور صاحب پرچم ناو یا تهدید علیه آن و موجهه دفاع مشروع باشد.
د - ادعای دولت آمریکا، مبنی بر دفاع مشروع نسبت به هواپیمای مزبور برای فرار از مسئولیت بین المللی خود نیز فاقد هرگونه وجاهت حقوقی و بین المللی است. هواپیمای سرنگون شده، نه بعنوان یک هواپیمای نظامی یا جنگنده موجدِ مخاطرات مورد ادعای دولت آمریکا، بلکه یک هواپیمای صرفاً، مسافربری با استانداردهای پروازی شناخته شده در نظام پروزاری داخلی و بین المللی بوده و توجیه کننده ادعای بلاوجه کشور آمریکا نخواهد بود. ادعای مطرح شده در خصوص تشابه هواپیمای ایرباس ایرانی با اف -14 عاری از حقیقت است؛ زیرا همچنان که در بخش 16/1/3 گزارش ایکائو هم آمده است، سیستم ((ایجز))، که ناو وینسسنس واجد آن بوده، صعود هواپیما را نشان داده که معمولا"، هواپیماهای ایرباس این ویژگی را دارند (18). برنامه پرواز ایرباس همچون دیگر پروازهای هواپیماهای کشوری در اختیار کشتی های حاضر در خلیج فارس قرار داده شده بود. این در حالی است که؛ دفاع مشروع فقط در برابر نیروی نظامی دشمن قابل تصور است، در حالی که امریکا از غیرنظامی بودن این هواپیما مطلع بوده است چنانچه وزارت دفاع آمریکا در پاراگراف چهارم از صفحه E-8 گزارش خود اظهار میدارد:
«پرواز 655 ایران ایر از بندرعباس شروع شد و به پرواز خود در مسیری عادی ادامه داد تا اینکه هفت دقیقه پس از پرواز توسط یک موشک پرتاب شده از سوی ناو وینسس مورد اصابت قرار گرفت». رئیس جمهور امریکا (ریگان) قبلاً خود در برابر واقعه ای مشابه به همین در سال 1984 (1363) که موجب سرنگونی یک هواپیمای کره جنوبی شد اظهار نمود که هیچ چیزی نمیتواند توجیهکننده سرنگونی یک هواپیمای غیرمسلح باشد. این موضع که بیانگر نگرش ایالات متحد امریکا نسبت به هواپیماهای غیرنظامی است در چارچوب اصل استاپل (منع انکار پس از اقرار) نیز در این قضیه علیه امریکا قابل طرح است.(19) بنابراین، ادعاهای امریکا، مبنی بر «دفاع مشروع» نمی تواند در این مورد مصداق داشته باشد و در خصوص «اشتباه»، حتی در صورت اثبات نمی تواند رافع مسئولیت بین المللی امریکا باشد؛ چرا که اشتباه از جملهف معاذیر رافع مسئولیت بین المللی که مورد پذیرش کمیسیون حقوق بین الملل قرار گرفته است، نیست.
ذ - اقدام ناو جنگی دولت ایالات متحده آمریکا درحمله به هواپیمای مسافربری ایران، به لحاظ نقض اصول مندرج درکنوانسیون شیکاگو (آزادی پرواز هواپیماهای غیرنظامی)- اصول مقرر در کنوانسیون حقوق دریاها (عبور بی ضرر) و اصول مطروحه در کنوانسیون لاهه (اصل بی طرفی) و نیز تعهدات بین المللی آن کشور و مسئولیت بین المللی ناشی از کمیسیون مسئولیت بین المللی دولت، با توجه به انتساب عمل متخلفانه بین المللی مزبور به آن دولت و نقض تعهدات بین المللی آن کشور مستوجب مسئولیت محتوم بین المللی آن کشور و لزوم پذیرش مسئولیت بین المللی خویش و جبران خسارات وارده به دولت و مردم ایران خواهد بود. موضوعی، که متاسفانه در پشت درب های بسته دیپلماسی و مصلحت گرائی های سیاسی پنهانی آن زمان، به جای تعقیب جدی حقوقی و بین المللی آن در دیوان بین المللی دادگستری، با مصالحه و پذیرش وجوهی بلاوجه و تاسف بار و در واقع، ممانعت عملی از محکومیت بین المللی دولت ایالات متحده آمریکا در دیوان مزبور به آرشیو تاریخ و دیوان مزبورسپرده شده و پرونده مربوطه نیز مختومه گردید!!
نتیجه: بررسی اجمالی مراتب گویای وضعیت تاسف بار نقض حقوق بین الملل و قواعد اساسی تضمین امنیت و سلامت هواپیمایی بین المللی کشوری و نیز نقض تعهدات بین المللی ایالات متحده آمریکا در حمله به یک هواپیمای غیر نظامی و صرفاً، مسافربری دولت ایران و کشته شدن تمامی 290 سرنشین بی گناه آن می باشد. انهدام هواپیمای مسافربری در قلمرو سرزمینی دولت صاحب پرچم با هیچ توجیهی (دفاع مشروع یا اشتباه و غیر عمد بودن) قابل پذیرش نبوده و از مسئولیت عامل آن نمی کاهد. نظر به وجود دلائلِ متعدد توجه مسئولیت بین المللی دولت مزبور طبق اصول مقرر در حقوق بین الملل عرفی و موضوعه و توجهاً، به امکان محکومیت بین المللی دولت آمریکا در نقض تعهدات بین المللی خویش، به ترتیب یاد شده و نیز نقض آشکار حقوق بین الملل و با وجود طرح موضوع در دیوان بین المللی دادگستری، متاسفانه بنا به دلائل نامعلومی از تعقیب نهایی و کامل پرونده از حیث حقوقی و بین المللی توسط دستگاه دیپلماسی و حقوقی وقت ایران و احراز مسئولیت بین المللی دولت آمریکا و صدور محکومیت بین المللی آن، بنا به مصالحت اندیشی های جاری، با وجود تذکرات و اعتراضات حقوقدانان ووکلای دادگستری وقت خودداری شده است و صرفاً، به دریافت وجوهی ناچیز از باب لطف و نه از حیث پذیرش یا اثبات مسئولیت بین المللی دولت آمریکا و مختومه ساختن پرونده خودداری شده است؟! در مسئولیت حقوقی و سیاسی دولت ایران و دستگاه دیپلماسی خارجی آن در این زمینه نباید تردید کرد!
در پی این مصالحه، دولت آمریکا از پذیرش مسئولیت به دلیل نقض مقررات حقوق بین الملل و تسلیم به دعوی ایران، با وجود دلائل متعدد مطروحه و موجود نسبت به نقض تعهدات بین المللی آن کشور خودداری کرد و پذیرفت مبالغی به خانواده های قربانیان پرداخت کند!! انصراف عملی و عینی دولت ایران از تعقیب حقوقی و بین المللی موضوع و خاتمه زدود هنگام پرونده، با وجود تاکیدات بسیار از وکلای بین المللی و حقوقدانان محترم (20) و تاکید بر این مهم و توجه دادن به مسئولین مربوطه، از جمله رئیس وقت مجلس، مبنی بر لزوم تعقیب کامل موضوع و دلائل متعدد نقض تعهدات بین المللی آمریکا و قابل احراز و اثبات بودن مسئولیت بین المللی آن کشور و نیز ضرورت تعیین خسارات واقعی دولت ایران از سوی دیوان بین المللی دادگستری با در نظر گرفتن اوضاع و احوال ویژه این حادثه و رویه های بین المللی و عدم التفات مجلس و دولت به این موضوع!، محل تامل و تاسف می باشد!! (21)
به موجب اصل 139 قانون اساسی، صلح دعاوی مربوط به اموال عمومی و دولتی هنگامی که طرف دعوی خارجی است، باید به تصویب مجلس برسد، این در حالی است که دعوی مطروحه ایران بدون رعایت نص صریح اصل مزبور و عدول آشکار از قانون اساسی و مصالح ملی و مردمی و خانواده های قربانیان حادثه، از سوی دفتر خدمات حقوقی و بین المللی وابسته به ریاست جمهوری اینگونه پایان یافت؟! درهمین ارتباط، ضروری است دولت در این خصوص به افکار عمومی و بین المللی پاسخگو بوده و گزارش دقیق، مستند و مبتنی بر واقعیات و حقایق پیدا و پنهانِ موضوع و دلائل و عللِ استنکاف از تعقیب حقوقی و بین المللی کامل پرونده را ارائه و منتشر نماید. نظر به حق خانواده های قربانیان حادثه و دولت ایران به تعقیب آتی مراتب، با توجه به دلائل متعددِ توجه مسئولیت بین المللی دولت آمریکا، تعقیب جدی و درست مراتب در مجامع بین المللی یقیناً مورد انتظار و تاکید خواهد بود.
پی نوشت ها و منابع: 1- دایره المعارف ویکی پدیا، پرواز شماره 655 ایران ایر و دکتر منصور جباری قره باغ، حقوق بین الملل هوایی، انتشارات فروزش، ص 188 به بعد. 2- رضا غیرتمند حقیقی، مسئولیت بین المللی ایالات متحده آمریکا درخصوص انهدام هواپیمای مسافربری ایرانی http://rezagheiratmand.persianblog.ir/post/3)) و دکتر منصور جباری قره باغ، همان. 3- دایره المعارف ویکی پدیا، همان. 4- خبرگزاری فارس، ابعاد حقوقی حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرباس، 12تیر1367، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8904120106. 5-- دکتر منصور جباری قره باغ، حقوق بین الملل هوایی، همان. 6- خبرگزاری فارس، همان. 7- رضا غیرتمند حقیقی، همان. 8- رضا غیرتمند حقیقی، همان. و ر. ک: آئین رسیدگی در دیوان بین المللی دادگستری 9- سید یاسر ضیایی، تخلفات حقوقی ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس، مرکز مطالعات خلیج فارس، http://persiangulfstudies.com/fa/index.asp?P=NEWS2&Nu=151. 10- دکتر منصور جباری قره باغ، حقوق بین الملل هوایی، صفحات مختلف مربوط به کنوانسیون های بین المللی هوایی و نیز کنوانسیون بین المللی حقوق دریاها. 11- کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد، مسئولیت بین المللی دولت: متن و شرح مواد، چاپ سوم، انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، ترجمه علیرضا ابراهیم گل، صص 28-27. 12- کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد، مسئولیت بین المللی دولت، همان، ص.41. 13- کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد، مسئولیت بین المللی دولت، همان، صص42 و 44. 14- همان، صص 47 و 48. 15- همان، صص78 و 80. 16- رضا غیرتمند حقیقی، همان و دکتر منصور جباری قره باغ، همان. 17- سید یاسر ضیایی، همان. 18- همان و خبرگزاری فارس، همان. 19- رضا غیرتمند حقیقی، همان. 20- نامه دکتر محمود کاشانی به رئیس مجلس وقت شورای اسلامی، به نقل از دکتر منصور جباری قره داغ، همان، ص 200. 21- محمد رضا زمانی درمزاری (فرهنگ)، نقدی حقوقی بر نامه 17 شخصیت فرهنگی ایران به محمد مرسی، http://khabaronline.ir/detail/278290/weblog/zamanidarmazari
* وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی / Email: zamani.i.l.institute@.com
کد خبر 1647586