چهارشنبه 7 آذر 1403

خاله باهوش، خواهرزاده اش را طعمه قرار داد تا خواستگار شیاد را به دام بیندازد

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
خاله باهوش، خواهرزاده اش را طعمه قرار داد تا خواستگار شیاد را به دام بیندازد

همشهری نوشت: چند روز قبل دختری جوان با حضور در دادسرای ناحیه 34تهران به بازپرس پرونده گفت چند وقت قبل در سایت همسریابی با مردی 41ساله به نام محسن آشنا شدم که خودش را مهندسی پولدار معرفی کرد.

او اظهار داشت: چندبار تلفنی صحبت کردیم تا اینکه با هم قرار گذاشتیم. چون نخستین قرارمان بود طلاهای گران‌قیمتم را هم برداشتم و به سر قرار رفتم. محسن با یک خودروی بی‌ام‌دبلیو به سر قرار آمد و سوار ماشینش شدم. اما به بهانه تفریح مرا به منطقه‌ای خلوت برد و ناگهان چاقویی زیر گلویم قرار داد و همه طلا و جواهراتم را سرقت کرد. بعد درحالی‌که ماشین در حال حرکت بود، مرا به بیرون پرت کرد که به‌شدت آسیب دیدم.

کارآگاه‌بازی خاله با این شکایت، تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای دستگیری مرد شیاد را آغاز کردند. آنها در ادامه بررسی‌ها با چند شکایت مشابه مواجه شدند که نشان می‌داد خواستگار قلابی به شکل سریالی دست به سرقت از دختران دم‌بخت می‌زند. درحالی‌که تحقیقات ادامه داشت، زن جوانی که از قربانیان متهم بود برای دستگیری او به تکاپو افتاد. او خواهرزاده‌اش را در سایت همسریابی طعمه قرار داد و همین باعث شد که متهم برای اجرای نقشه‌اش به سراغ خواهرزاده وی برود و سر قرار با او، توسط پلیس دستگیر شود. مرد شیاد در بازجویی‌ها به سرقت از دختران زیادی با این شگرد اعتراف کرد و تحقیقات از او ادامه دارد. باید بازیگر می‌شدم! متهم می‌گوید اگر بازیگر می‌شدم قطعا موفق می‌شدم اما به‌خاطر مشکلاتی که داشتم به جای هنر به کلاهبرداری روی آوردم. از جزئیات نقشه‌ات بگو. نقشه من خیلی حساب شده بود. ابتدا در سایت‌های مختلف همسریابی ثبت نام می‌کردم و بعد با مدارک جعلی ماشین‌های مدل بالا مثل پورشه، بنز، بی‌ام و، هیوندا، تویوتا و... را به‌مدت 24ساعت اجاره می‌کردم. من سراغ دخترانی می‌رفتم که پولدار بودند اما تنها زندگی می‌کردند و به‌دنبال همسری مناسب بودند. خودم را ناخدا یا دکتر، مهندس، خلبان و مدیرعامل شرکت‌های بزرگ جا می‌زدم. من تبحر خاصی در حرف‌زدن دارم و به راحتی می‌توانم با چرب زبانی طرف مقابلم را جذب خودم کنم؛ واقعا باید بازیگر می‌شدم. وقتی طعمه‌ام فریب می‌خورد و سر قرار می‌آمد، او را به محلی خلوت می‌بردم و با تهدید چاقو علاوه بر طلاها و پول‌هایش کلید خانه‌اش را هم سرقت می‌کردم. با کلید خانه چه می‌کردی؟ گفتم که، دخترانی را انتخاب می‌کردم که تنها زندگی می‌کردند. وقتی آنها را از ماشین بیرون پرت می‌کردم، سراغ خانه‌شان می‌رفتم و اموال‌شان را می‌دزدیدم. از چند نفر با این شگرد سرقت کردی؟ بالای ده نفر! خودروهای مدل بالا را چطور اجاره می‌کردی؟ با مدارک جعلی و مدارکی که از معتادان می‌خریدم، عکس خودم را روی آن می‌چسباندم و با آن ماشین اجاره می‌کردم. پرونده ات نشان می‌دهد که سابقه‌داری؟ قبلا هم چند مرتبه به جرم کلاهبرداری با همین شیوه دستگیر شدم و به زندان افتادم. آخرین بار یک سال قبل آزاد شدم. راستش می‌خواستم دور خلاف را خط بکشم اما وضعیت اقتصادی اجازه نداد.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1852111