خبرسازی مظفرالدینشاه 116 سال پس از مشروطه
سالهاست در حفظ و نگهداری میراث فرهنگی ایران لنگ میزنیم. مواریث فرهنگی بسیار زیادی داریم که برای حفظ آن، نه بودجه، نه نیروی انسانی کافی داریم و نه شناسایی دقیقی برای آنها انجام شده است.
به گزارش فرهیختگان، بدونشک حلقه وصل هویت تاریخی هر کشوری برگرفته از آثار تاریخی، هنری، ادبی و... آن است که در طول زمان دستبهدست و نسلبهنسل چرخیده تا به زمان حاضر رسیده است و تحتعنوان میراث فرهنگی میتوان از آن به افتخار یاد کرد. حفاظت و پاسداشت از این میراث گرانقدر برای انتقال آن به نسل آینده، همانطور که از نسل قبل به نحو احسن به ما منتقل شد، وظیفه مهم و تاریخی ماست که باید در حفظ آن کوشا باشیم. اما هرازچندگاهی در دورتادور این مرز پرگهر با اخبار ناگواری از سرقت و تخریب آثار هنری و تاریخی به بهانههای مختلفی ازجمله نبود توانایی کافی جهت حفاظت از آثار، تامین نشدن اعتبار برای مرمت بناهای تاریخی و... روبهرو میشویم که دل هر ایرانی وطندوست و عاشق تاریخ کشورش را به درد میآورد. تعرض به جان میراث فرهنگی ایران سالهای زیادی است که بوده، هست و خواهد بود و انگار اخبار تخریب و سرقت بناها، اماکن تاریخی و فرهنگی کشور تمامی ندارد و همیشه باید این اخبار ناگوار سرتیتر خبرهای میراث فرهنگی باشد. کافی است نگاهی به توجه و پاسداشت میراث فرهنگی در کشورهای توسعهیافته بیندازیم تا متوجه شویم این کشورها درصد بالایی از منابع مالی خود را از طریق نمایش آثار تاریخی در موزهها تامین میکنند و حتی میتوان گفت با فراهم کردن زیرساختهای گردشگری و توجه به صنعت توریسم میتوان بهمراتب بیشتر از منابع نفت و گاز؛ بازدهی مالی برای کشورمان رقم زد که در بسیاری از جهات ما بهراحتی از کنار این منابع میگذریم و آنها را از دست میدهیم.
پرتره مظفرالدینشاه جعلی است یا سرقتی؟
خبر گم شدن پرتره رنگروغن مظفرالدینشاه اثری شاخص از کمالالملک که در تالار برلیان کاخ گلستان نصب شده بود، چندروزی است نقل محفل رسانهها و صفحات مجازی برخی مدعیان هنر این مرز و بوم شده است. براساس استناد به سخنان دو کارمند سابق موزه که اولینبار توسط آنها این خبر منتشر شد؛ پرتره رنگروغن مظفرالدینشاه در سال 1378 از این کاخ خارج شده و پس از انتشار تصویر آن در کاتالوگ حراج کریستیز لندن، در 23 فروردینماه 1379 مطابق با یازدهم آوریل سال 2000 در این حراج به مبلغ 44.650 پوند انگلستان فروش رفته است. تابلویی که براساس اظهارنظر برخی پژوهشگران تاریخ، رد آن را تا مجموعه الصباح کویت گرفتهاند. پس از انتشار عکسهایی از تابلو به فروشرفته پرتره مظفرالدینشاه قاجار در حراجی کریستیز بریتانیا و جای خالی این تابلو روی دیوارهای کاخ گلستان در تهران، این سوال مطرح است که این اثر کمالالملک چه زمان و چگونه از ایران خارج شده و چطور از یک حراجی سر درآورده است؟ البته باید گفت این اتفاق درحالی رخ داده که تاکنون هیچ گزارشی مبنیبر مفقود شدن یا سرقت این اثر در اسناد سازمان میراثفرهنگی یافت نشده است. با مطرح شدن این موضوع مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان طرح چنین مسالهای را در این زمان عجیب دانسته و معتقد است از زمانی که کاخ گلستان ابواب جمعی داشته و تحویل آثار به امین اموال آغاز شد، اثری از این تابلوی پرتره مظفرالدینشاه در میان آثار لیستبندیشده ابواب جمعی کاخ گلستان نبوده است. آفرین امامی این را هم ادامه داده که نهتنها پرتره مظفرالدین شاه که در این عکسها تصویر آن در تالار کاخ برلیان دیده میشود بلکه سایر تابلوهایی که در این عکس دیده میشوند، هیچیک در لیست امین اموال بخش تابلوها وجود ندارد. امامی این را هم گفته که براساس بررسیهای انجامشده در تصاویر منتشرشده، متوجه شدیم که تفاوتهایی بین تابلویی که گفته میشود در کریستیز فروش رفته با تابلویی که در عکس تالار برلیان هست، وجود دارد. چنانکه تزئینات مربعشکل طلایی که در تابلوی منسوب به کریستیز دیده میشود، در عکس تالار برلیان وجود ندارد. همچنین قاب بیضیشکلی که در این تصاویر دیده میشود، متفاوت است. بنابراین میتوان این نتیجه را هم گرفت که شاید اگر تابلویی در کریستیز فروش رفته، تقلبی بوده یا شاید تابلوی دیگری غیر از این اثر باشد. به گفته مدیر کاخ گلستان، براساس تصاویر منتشرشده که در مرحله نخست باید اصالت آنها سنجیده شود، نشان داده شده که چنین تابلویی در کاخ گلستان بوده اما هیچ مدرکی دال بر آنکه این تابلو چه زمانی از دیوار پایین آمده، در دست نیست و حتی میتوان با عینک بدبینی به اثر فروختهشده در حراج کریستیز نگاه کرد که آیا این اثر اصلا نسخه اصلی پرتره مظفرالدینشاه است یا خیر؟ حتی در اظهارنظر دیگری احمد دِزوارهای که از اواخر دهه 50 تا سال 1386 ریاست موزههای کاخ گلستان را بهعهده داشت وجود چنین تابلویی را در این مجموعه بهطور کامل رد کرد و ادعاهای مطرحشده درباره خروج این تابلو یا به سرقت رفتن آن را تهمت و دروغ محض خوانده است.
سردرگمیها در پی تناقض صحبت 2 مدیر وزارت میراث فرهنگی
درحالیکه مدیر و معاونان کاخ گلستان در اظهارات اولیهشان از وجود چنین تابلویی ابراز بیاطلاعی کرده و حتی احتمال تقلبی بودن آن را مطرح کرده بود اما ادیبزاده، مدیرکل موزههای وزارت میراث فرهنگی در گفتوگویی اعلام داشته که موضوع سرقت هنری صحت دارد و این موضوع را تایید کرده که این تابلو، در فاصله سالهای 1317 تا 1361 از کاخ گلستان خارج شده و بعدها قاچاقی به خارج از کشور منتقل شده و به فروش رفته است. به گفته مرتضی ادیبزاده، با توجه به نتیجه بررسیهای انجامشده کارشناسان روی دفاتر اموالی کاخ گلستان نام تابلو و مشخصات دقیق آن در دفتر سال 1312 خورشیدی جزء اموال خوابگاه اندرونی مظفرالدینشاه و در دفتر سال 1317 دوباره این تابلو جزء اموال انتقالی از خوابگاه به کاخ گلستان ثبت شده، درحالیکه در دفاتر سال 1361 که مربوط به وزارت فرهنگ و هنر وقت است، هیچ نشانی از نام چنین تابلویی به چشم نمیخورد. بهواقع این تناقض در صحبتهای دو مقام مسئول میراث فرهنگی آن هم بهواسطه چندروز، مخاطب را به فکر وامیدارد که در حوزه وزارت میراث چه خبر است و چه بر سر سایر ابنیه و آثار تاریخی این کشور میآید که تنها نمونههایی از آن رسانهای میشود.
استدلال عجیبوغریب از اصالت یک اثر
استدلال عجیب و غریب مدیر کاخ موزه گلستان در صحت و اصالتسنجی عکس منتشرشده از تابلوی مظفرالدینشاه در تالار برلیان هم در نوع خود جالب است. به گفته امامی، این عکس متعلق به بعد از انقلاب نیست؛ چراکه عکسها در این دوره اکثر رنگی چاپ شده بودند و حتی از دوره پهلوی دوم به بعد عکسهای رنگی داریم، درحالیکه عکسهای منتشرشده سیاهوسفید هستند و از آنجا که عکس درظاهر بسیار قدیمی است، میتوان گفت این عکس از دوره قاجار است و با دوربین آنالوگ و بهصورت سیاهوسفید گرفته شده است. اما باید گفت خانم با وجود رشد تکنولوژی و تغییر نوع عکاسی از سیاهوسفید به رنگی در روزگار حاضر آیا این امکان از عکاسان در روزگار فعلی سلب شده است؟ سوالی که پاسخ آن خیر است و باید گفت در روزگار حاضر بهمراتب بسیار بهتر از دوربینهای آنالوگ قدیم میتوان عکسهای سیاهوسفید و مونوکروم تولید کرد یا با دستکاری در ظاهر یک عکس با ابزارهای ادیت بهراحتی هرچه تمامتر یک عکس را تاریخی نشان داد، بهطوریکه تشخیص اصالت آن را نهتنها برای مخاطب عام بلکه برای یک هنرمندحرفهای هم مشکل کند.
چشمانتظاری برای اقدامات حقوقی مسئولان
بهواقع باید گفت جلوگیری از چنین اقداماتی که فرهنگ و تاریخ یک ملت را به ورطه نابودی میرساند، نیازمند فرهنگسازی و تعیین قوانین سختگیرانهتری توسط متولیان میراث فرهنگی است. آثار تاریخی نماد تمدن و فرهنگ یک ملت است و کوتاهی مسئولان در حفظ این نمادها که منجر به دزدیهای اخیر در سالهای گذشته شده، به هیچعنوان قابلتوجیه نیست و مسئولان باید در تمام جهات بهخصوص فرهنگ و آثار تاریخی پاسخگو باشند و این امیدواری میرود که مسئولان میراث فرهنگی و مدیریت مجموعه کاخ گلستان به این واکنشها خاتمه داده و هرچه سریعتر شکوائیهای را تحویل اینترپل دهند و مراتب بازگشت این اثر ارزشمند ملی به کشور را فراهم سازند.