خطر ورود تکنولوژی قبل از ورود فرهنگ / چرا سواد رسانهای مهم است؟
وصالی، مدرس دانشگاه گفت: برای اینکه جامعه آسیب نبیند لازم است سیاستگذاران آگاه، متخصصان سواد رسانهای مشاور، برنامهسازان تجربی متخصص و مردم آگاه دارای سواد رسانه ای داشته باشیم
وصالی، مدرس دانشگاه گفت: برای اینکه جامعه آسیب نبیند لازم است سیاستگذاران آگاه، متخصصان سواد رسانهای مشاور، برنامهسازان تجربی متخصص و مردم آگاه دارای سواد رسانه ای داشته باشیم
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست بررسی تاثیر محتوای رسانههای دیداری - شنیداری بر سبک زندگی در برنامه انعکاس رادیو گفتوگو با حضور لیلا وصالی، مدرس سواد رسانهای و عباس کریمی عباسی، کارشناس ارتباطات و فرهنگ برگزار شد.
در ابتدای این نشست لیلا وصالی با اشاره به رسانههای مستقل و نظارت بر محتوای آنها به ویژه برای نسل جدید و تأثیرات آن بر سبک زندگی آنها گفت: از دو منظر این موضوع قابل بررسی است. اول تأثیرگذاری و رفتارهای تقلیدی. به این صورت که در سالهای گذشته رفتارهای تقلیدی از شخصیتهای کارتونی برای کودکان که آنها را واقعی میپندارند و این موضوع در بزرگسالان هم صدق دارد. نگاه دوم فضای تعاملی بین مخاطب و رسانههاست که مخاطب کنشگر رسانه و محتوای خود را انتخاب کرده و با سایرین به اشتراک میگذارد. بنابراین مخاطب در اینجا خود به رسانه اثرگذار تبدیل میشود. در چنین فضایی با رسانههای مستقل روبرو هستیم که اغلب شرایط کار کردن در این فضا را نمیدانند و در یک نگاه خوشبینانه این رسانهها با داشتن احساس مسئولیت، علاوه بر تولید محتوای مناسب باعث تنوع میشوند. متأسفانه در عالم واقع اینطور نیست و ازاینجهت بحث حکمرانی در فضای مجازی به وجود میآید.
در ادامه عباس کریمی عباسی درباره دسترسی مخاطب امروز به محتواهایی که ممکن است بدون نظارت باشد و آسیبهای آن گفت: تعاریف رسانهای بهشدت تغییر کرده است. دهکده جهانی مک لوهان حالا دیگر اتاق جهانی است و به کسری از ثانیه هر فردی از هرجایی میتواند انتشار اطلاعات و محتوا داشته باشد و گویی همه در یک اتاق هستیم و از حال و اوضاع هم باخبر. برای همین نظارتی که بر رسانههای مختلف را داشتیم دیگر نداریم و اگرچه این نظارت به نوعی پنهانی هست و مطالب بسیاری را میبینیم که حتی در رسانههایی چون یوتیوب حذف میشوند. این نظارت بر محتوا به ویژه برای نسل جدید که با رسانههای جدید متولد شدهاند لازم است اما باید دقیق، عمیق و کارشناسانه باشد و همانطور که خانم دکتر وصالی فرمودند الگوبرداری در این نسل بهشدت رایج و خطرناک است.
وی افزود: برای تولید محتوا در هر قالبی باید کارشناسان مرتبطی چون جامعه شناسان و روانشناسان را داشته باشیم و این الگوبرداریهای غلطی که در تولید محتوای داخلی وجود دارد رفع و دفع شود. متأسفانه بسیاری از افراد در موارد غیرمرتبط دخالت کرده و خود را کارشناس میدانند درحالیکه برای تولید محتوا کارشناسان مرتبط باید ورود کنند.
این مترجم ادبی افزود: الگوسازی امر مهمی است که سبک زندگی را بهشدت دچار تغییر و تحول میکند. امبرتو اکو در کتاب اسطوره سوپرمن به تولد الگوهای شخصیتی تخیلی و جایگزینی آنها با شخصیتهای حقیقی اشاره مبسوطی دارد. ما دیگر رسانههای سرد نداریم و در حال حاضر در عصر رسانههای دوسویه هستیم و تولید دسترسی و فراوانی و گستردگی به ذات وجود دارند.
در ادامه وصالی در پاسخ به این پرسش که قدرت مخاطب بیشتر شده و بررسی محتوا را میتواند انجام دهد توضیح داد: اگر مخاطب توانایی تشخیص و تحلیل را داشته باشد به رشد میانجامد اما این مهم است که مخاطب چقدر آگاهانه کنشگری میکند. برای اینکه جامعه دارای چندصدایی باشد و آسیب هم نبیند لازم است سیاستگذاران آگاه، متخصصان سواد رسانهای مشاور، برنامهسازان تجربی متخصص و مهمتر از این سه مردم آگاه دارای سواد رسانهای داشته باشیم. هر اندازه که هر یک از این ارکان دچار تزلزل شود در همان بخش دچار آسیب خواهیم شد که میتواند به مخاطبان آسیب بزند.
کریمی عباسی در ادامه بحث درباره قدرتمند شدن مخاطب در فضای رسانهای و بالا رفتن قدرت مخاطب با در اختیار داشتن رسانههای نوین گفت: مشکلی که در کشور ما وجود دارد این است که تکنولوژی قبل از فرهنگ آن وارد شده است و حتی اسامی بعد از ورود تغییر پیداکردهاند مثلا موبایل پس از چند وقت تازه تبدیل به تلفن همراه شد. مخاطب عام هنوز نمیداند در فضای مجازی دنبال چه چیزی است. ما مرتبط به مخاطب میگوییم اینها را نبینید و نشنوید اما نمیگوییم جای آن از چه محتوایی استفاده کنید. آگاهیبخشی در این زمینه بسیار کم داتشیم و مخاطبی که درگیر جریان آزاد اطلاعات است بر اخبار مختلف احاطه دارد و باعث نوعی مطالبه ملی و عمومی میشود که وجه مثبت آن است اما در تولیدات فرهنگی و هنری منجر به تغییر سبک زندگی مشکل داریم. مسئولان به دلیل ارائه کیفی محصولات و نبود فاکتورهای کمی قابل بازخواست نیستند و سیاستهای محتوایی متغیرند و بر اساس سیاستها و سلایق فردی و سازمانی. بعد از روشن شدن اینها باید به بقیه موارد پرداخت.
وصالی درباره رویکرد حمایتی سواد رسانهای گفت: در سالهای اخیر رویکردهای سلیقهای زیادی در این مورد داشتهایم. بسیار لازم است که افراد بدانند که در جهت رسیدن به اهدافشان چگونه از رسانهها استفاده کنند و چالشها را بشناسند تا مخاطب منفعل نباشند. در رویکردهای قبلی تنوع بوده اما در سال گذشته سامانه سواد رسانهای برای خانواده را در ارشاد برپا کردیم که کمک زیادی برای فهم دقیقتر و یکدستتری کرده است. نکتهای در تائید فرمایشات جناب کریمی باید عرض کنم که مخاطب حرفهایتر و تولیدکننده شده است. خیلی از افراد در شبکههای اجتماعی که ما در آنها شاهد اشتراک محتوای زیادی هستیم ممکن است مجهز به سواد رسانهای نباشند. بههرحال مخاطب یکسری اطلاعات و تجارب را دارد اما در مراحل بعدی مثل ارزشگذاری دارای مشکلات جدی هستند. خیلی از سریالها را اگر در نظر بگیریم و لزوم آموزش سواد رسانهای مطرح شده توسط یونسکو را در نظر بگیریم، با نوعی جابجایی فرهنگی حاصل از ورود فرهنگ کشورهای دیگر با تولیدات آنها روبرو هستیم که تأثیرات آن را در جایی میبینیم که انتظار پیامدهای آن را نداریم و ذائقه ایرانی نتایج آن را نمیپذیرد و با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما مغایرت دارد. برای مثال نتانیاهو برای تغییر فرهنگ ایرانی پیشنهاد میدهد که سریالهایی چون بورلی هیلز را برای ایرانیان از طریق ماهواره پخش کنید و بعد میآییم میبینیم همین را مثلا فیلیمو زیرنویس شده گذاشته است بدون آنکه متوجه تأثیرات آن بر مردم و به ویژه جوانان باشند.
کریمی در ادامه در پاسخ به اینکه دسترسی به ویدئوها و فیلمها که روزگاری از مراکز خاصی و به صورت نوارهای ویدئویی تهیه میشد اکنون با یک کلیک قابل دریافت است و بحث انحصار تکنوپولی و مقابله با آن گفت: مشکلی که از ابتدای انقلاب و سالهای شصت داشتیم و از همان پرتاب ویدئوها از پنجرهها به بیرون جای کنترل و تولید محتوا شروع شد و بعد هم دیشهای ماهواره و الان هم طرح صیانت از فضای مجازی که یکی از بدترین طرحهای فرهنگی در طول انقلاب است هنوز ادامه دارد. اصلا چرا باید با تهاجم فرهنگی که نمیشود جلوی آن را گرفت مقابله کنیم جای آنکه با بومیگرایی و تولید محتوای مناسب ذائقه مخاطب را داخلی کنیم؟ سبک زندگی ایرانی و اسلامی بدون بومیسازی میسر نیست و جهانی هم نخواهد شد. اینترنت ماهوارهای تسلا سرعتی سیصد برابر اینترنت فعلی ما دارد و قابل کنترل نیست. اگر سواد رسانهای را درست آموزش داده و به مخاطب آگاهیبخشی بدهیم می توانیم در یک کار جهادی و عزم ملی و با همدلی و همراهی متخصصان به تولید مناسب در کنار ارتقای سواد رسانهای بپردازیم. در حال حاضر در وضعیتی مشابه فارنهایت 451 قرار داریم و اگر چه کتابسوزی نمادین آن را نمیبینیم اما کتابخوانی به همان شدت کاهش پیدا کرده است که تبعات منفی آن را در سواد رسانهای مشاهده میکنیم.
در پایان این نشست وصالی بر استفاده از نسل جوان در تولیدات با حضور مجربین و نظارت آنها تأکید کرد.