خنجر گروه های ضدانقلاب بر پیکر جامعه؛ از تیراندازی به روی مردم در رژه اهواز تا خیانت به مطالبات مردمی
در سالهای اخیر هرگاه مردم ایران برای اعتراض به مشکلات اقتصادی و معیشتی به خیابانها آمدند تا اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند، ضدانقلاب فرصت طلب در میان مردم ظاهر شده و با به آشوب کشیدن این اعتراضات به قیمت قربانی کردن مطالبات و منافع مردم، سعی کردند به نظام ضربه بزنند و این گونه با امنیتی کردن فضای کشور، مطالبات و خواستههای مردم را به حاشیه کشاندهاند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ طی سالهای اخیر در اثر عملکرد ضعیف دولت تدبیر و امید طیف اصلاح طلبان که به ریاست جمهوری حسن روحانی هشت سال سختی بر مردم ایران تحمیل شد. بارها مشکلات اقتصادی و معیشتی کار را به جایی رساند که مردم در اعتراض به این وضعیت به خیابانها آمدند تا اعتراض خود را نشان داده و حرف دلشان را بزنند.
اعتراضاتی که ابتدا از درد دل مردم برخاسته و آغاز شده بود و حکایت از مشکلات جدی در تأمین معیشت این مردم داشت. اما هر بار این فضای خیابانی به وجود آمده، طمع ضد انقلاب حریص را برمیانگیخت تا در سایه این اعتراضات به میان مردم آمده و دست به اغتشاش بزنند. از آتش زدن سطل آشغال گرفته تا سوزاندن بانکها به صورت کاملا آگاهانه و آموزش دیده و تا تیراندازی به سمت مردم یا مأموران انتظامی و امنیتی.
فردی که در التهابات دی ماه 98 شاهد آتش زدن چند بانک بود، روایت میکرد فردی که قصد آتش زدن بانک داشت را دنبال کردم دیدم ابتدا با وسیله ای ی ضربه به بانک میزد و کل شیشه درب بانک فرو میریخت، بعد یک بطری را داخل بانک پرتاب میکرد که ظرف چند دقیقه محتوی بطری آتش را به کل بانک سرایت میداد. این نشان میداد این فرد کاملا آموزش دیده اقدام به این کار میکرده است.
این که با چه وسیلهای چگونه به درب شیشهای بانک ضربه بزند که شیشه بشکند و آن بطری چه بوده که از قبل آماده کرده، با یک شعله فندک شعله ور میشده و قابلیت به آتش کشیدن یک بانک بزرگ را داشته است و غیره مسائلی بود که اثبات میکند فرد از قبل آمادگی انجام این کار را کسب کرده و آموزشهای لازم در این رابطه را گذرانده است.
اجرای سناریوی رسانهای مشترک در بهبوهه اعتراضات خیابانی ایران توسط اجزای مختلف جبهه نسبتا متحد ضدانقلاب از تلویزیونهای فارسی زبان خارج نشین همچون صدای امریکا، ایران اینترنشنال، بی بی سی و غیره گرفته تا تریبونهای سیاسی همچون موضعگیریهای مسئولان کشورهای معاند همچون انگلیس و آمریکا نسبت به اتفاقات کشور ما و تا حتی برخی رسانههای داخلی که در ظاهر پایبند به قوانین جمهوری اسلامی هستند اما در باطن همواره مهره بازی دشمن بودهاند نشان میدهد دشمن با چشمان باز و بسیج کردن همه توان خود درصدد به آشوب کشیدن هر گونه اعتراض خیابانی در ایران است.
این حمایت و پشتیبانی نرم و رسانهای در همه اعتراضات خیابانی کشور ما پشتوانه اغتشاشگران بوده اما حیله گرانه و فریب کارانه در لباس یک نهاد دلسوز برای ملت ایران ظاهر شده است.
در آخرین رویداد رخ داده در کشور ما یعنی موضوع اعتراض مردم خوزستان به مشکل کم آبی دوباره شاهد این نقش آفرینی بودیم.
رهبر معظم انقلاب به عنوان بالاترین مقام این کشور و مدافعترین فرد و مسئول نسبت به انقلاب اسلامی ایران در مورد اعتراضات مردم خوزستان فرمودند: «... در دوران هشت سال دفاع مقدس آنهایی که لب خط مقدم مشکلات بودند مردم خوزستان بودند و انصافا ایستادند. من از نزدیک شاهد بودم. من دیدم از نزدیک که مردم خوزستان چقدر باوفا و بااهتمام جوانهایشان را فرستادند، مردانشان را فرستادند، زنهایشان کمک کردند و این مردم باوفا و علاقمند نباید نبایستی دچار این مشکلات باشند. نمیشود واقعا ملامت کرد مردم را و بایستی به کار مردم رسیدگی بشود. باید رسیدگی میشد. اگر رسیدگیهای لازم در وقت خود انجام میگرفت مسلم این وضعیت برای مردم پیش نمیآمد...»
مردمی که رهبری این طور آنها را توصیف میکنند به حرجی میافتند که برای احقاق حق خود دست به اعتراض در خیابانها میزنند. اما این بار نیز ضدانقلاب وارد میشود. گروهک تروریستی الأحوازیه که در رژه هفته دفاع مقدس دو سال پیش در اهواز مردم عادی را به رگبار بست این بار در بین مردم ظاهر شده و به سمت مأموران و به سمت مردم تیراندازی میکند تا دوباره سناریوی نخ نمای دشمن برای به التهاب کشاندن ایران اسلامی را تکرار کنند و در این بین کاری ندارند که مطالبات مردم چیست و آیا فعالیت ایشان به نفع مردم است یا به ضرر ایشان.
روایت شهادت شهید ضرغام پرست که در راهپیماییهای هفته گذشته در خوزستان به ضرب گلوله مستقیم به شهادت رسید از زبان برادرش که حین شهادت همراه وی بوده، اثبات کننده این ادعا است.
وی که همراه برادر خود عضو پرسنل یگان امداد بندر ماهشهر بوده است و در مأموریتی که منجر به شهادت برادرش شد همراه وی بود در اظهار میکند: «حسب دستور فرماندهی انتظامی شهرستان ماهشهر ساعت 6 بعدازظهر اعزام شدیم به مأموریت شهرک شهید طالقانی. دور میدان آتش سوزی کرده بودند. ما که رسیدیم اقدام کردیم به پراکندن اغتشاشگران. ما همان جا ماندگار شدیم تا اوضاع بهتر شد. من پشت یک پایه برق بودم و برادرم پشت یک میله ایستگاه اتوبوس سنگر گرفته بود چون شهرک شهید طالقانی منطقهای بود که احتمال هر اتفاقی پیش میآمد. اوضاع آرام شده بود که صدای شلیک کلاش به گوشمان رسید. من دور و اطراف را پاییدم دیدم هیچ خبری نیست و دیدم برادرم که جلوتر از من سنگر گرفته بود روی زمین افتاده. رفتم سمت برادرم و دیدم که از ناحیه شکم و سینه دچار خونریزی شده. وقتی میخواستم برادرم را بلند کنم دیدم سمتی که بهش تیراندازی شده از پشت بام ساختمانهای روبرویی بوده است. وقتی خواستم برادرم را بلند کنم که به جای بهتری ببرم یا جای امنی ببرم مورد اصابت شلیک مستقیم کلاش شدم. بعد از این که شلیک شد من و برادرم را همکاران به ماشین رساندند»
نتیجه این به اغتشاش کشیدن اعتراضات چیزی نبوده جز به حاشیه بردن آنها و فراموش شدن اصل موضوع مورد اعتراض مردم و در نتیجه رسیدگی به این مشکلات صورت نگرفت.
چه بسا اگر از چند سال پیش که اولین اعتراضات خیابانی مردم به مشکلات اقتصادی شکل گرفت، این اعتراضات مسیر آرام خود را طی میکرد و فضای کشور را امنیتی نمیکرد موضوع اعتراض در جلسات مسئولان مطرح شده و راهکاری برای آن اندیشیده میشد اما اغتشاشگران به قیمت قربانی کردن منافع مردم و قربانی کردن مطالبات مردم، کشور را به آشوب کشیدند تا ضربهای به نظام وارد کنند و البته از این اقدام هم نتیجه نگرفتند.
این سوءاستفاده ضدانقلاب از هر گونه اعتراض مردمی اتفاقا به نفع مدیران ضعیف شده است چرا که با امنیتی شدن این اعتراضات بلافاصله اصل مطالبه که معمولا مقابله با کم کاری و ضعف مدیران و مسئولان بوده است، به حاشیه کشانده شده و فراموش شده است.
انتهای پیام /