داستان متفاوت خانوادهای که رکورددار حضور در جبههاند / پیام تهدیدآمیز صدام و عمل به وعده وحشتناک
مریم عرفانیان نویسنده کتاب «شیشههای ترک خورده» میگوید این اثر داستان خانوادهای است که 8 پسر و 2 دامادش به جبهه رفته و از این نظر رکوردداراند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «شیشههای ترک خورده» کتاب جدید مریم عرفانیان است که توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده است. این کتاب مجموعه خاطراتی از علی اصغر شیشهچی جانباز و رزمنده هشت سال دفاع مقدس است که خاطرات نابی را از اتفاقات مهم سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی تا دفاع مقدس دارد. این کتاب در اسفندماه سال 1401 منتشر شد.
مریم عرفانیان، نویسنده کتاب، با اشاره به اینکه مراسم رونمایی از این کتاب قرار است به زودی برگزار شود، گفت: خانواده شیشهچی اهل مشهد و از خانوادههای با اصالت این شهر به حساب میآیند. شغل اصلی آنها شیشهبری است و گفته میشود اجدادشان در نصب شیشههای مسجد گوهرشاد همکاری داشتند.
تولید روزانه 246 عنوان کتاب در خرداد 1402 / سهم 60 درصدی چاپ اولیهاوی اضافه کرد: محوریت اصلی ما در کتاب شیشههای ترکخورده، علی اصغر شیشهچی است، اما نگاهی به فعالیتهای خانواده ایشان هم داریم. قبل از آنکه علی اصغر به جبهه برود، داماد خانوادهشان ناصر فاتق و برادرش جواد به جبهه میروند و شهید میشوند. همین موضوع باعث میشود تا او هم وارد میدان نبرد با دشمن بعثی بشود. سالهای بعد هم برادر کوچکش هاشم شهید میشود.
عرفانیان با اشاره به اینکه اعضای خانواده شیشهچی حضور بسیار فعالی در جبههها داشتهاند، گفت: از این خانواده، پدری با هشت پسر و دو داماد به جبهه رفتهاند و در نهایت دو پسر و یک داماد به شهادت میرسند. آقا علی اصغر و یکی دیگر از برادرانشان به نام جعفر نیز جانباز شدهاند. شاید بتوان گفت خانواده شیشهچی رکوردار حضور در جبهه از نظر تعداد هستند و با یک بررسی بیشتر بتوان ادعا کرد که در هیچ مقطعی از دوران دفاع مقدس، جبهه خالی از آنها نبوده است.
عرفانیان درباره فرآیند مصاحبهها و نگارش کتاب گفت: وقتی با ماجرای زندگی خانواده شیشهچی مواجه شدم، احساس کردم میتوان کتاب جذابی برای نسل جوان نوشت. مصاحبهها را از آذرماه سال 1394 آغاز کردم و تحقیق و نوشتن آن تا 26 مهر 1400 ادامه داشت. یکی از دلایلی که باعث شد نگارش این کتاب طولانی شود، این بود که سراغ فرماندهانی رفتم که در عملیاتهای مختلف در کنار علی اصغر شیشهچی بودند. هر بار که آقای شیشهچی از عملیاتی سخن میگفت ما سراغ فرماندهان آن میرفتیم و مصاحبه میگرفتیم و صحت و سقم اتفاقات آن عملیات را بررسی میکردیم.
از این خانواده، پدری با هشت پسر و دو داماد به جبهه رفتهاند و در نهایت دو پسر و یک داماد به شهادت میرسند. آقا علی اصغر و یکی دیگر از برادرانشان به نام جعفر نیز جانباز شدهاند.نویسنده کتاب «شیشههای ترک خورده» گفت: علی اصغر شیشهچی در دورهای فرمانده ترابری سنگین باختران بوده و در مقطعی دیگر نیز مسئول اعزام آمبولانسها در عملیات والفجر 8 بوده است. او در بخشی از کتاب، ماجرای ساخت "پل امام علی" که یکی از پلهای مشهور در جبهه است و حین عملیات ساخته شده است را تعریف میکند. سخنان او درباره ساخت این پل یکی از دستاولترین روایتها درباره این ماجرا است. علاوه براین، او یکی از افرادی است که در جریان بمباران شیمیایی حلبچه بوده و خاطراتش درباره آن حمله شیمیایی هولناک برای نخستین بار منتشر میشود.
5 مستند درباره شهید بهشتی و حادثه هفتم تیر 60/ روایت 2 بازمانده از اتفاقات هفتم تیروی تأکید کرد: خاطره او درباره روزهای قبل از بمباران شیمیایی حلبچه تکاندهنده است؛ تعریف میکند که چند روز قبل از آن اتفاق، هواپیماهای صدام بر فراز حلبچه پرواز میکنند و نامههایی تهدید آمیز را بر زمین میریزند که روی آن خطاب به مردم نوشته است: «اگر مقاومت کنید، شما را بمباران شیمیایی خواهیم کرد.» وعدهای که به شکلی بیرحمانه توسط صدام عملی میشود و آن روز وحشتناک را رقم میزند.
عرفانیان با اشاره به اینکه کتاب «شیشههای ترک خورده» روایتگر بخشی از تاریخ قدیم مشهد است، گفت: در قالب خاطراتی که از زبان علی اصغر شیشهچی بیان میشد، مروری بر تاریخ مشهد به ویژه سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و مبارزات مردم مشهد با رژیم پهلوی را بیان کردم. برای مثال، ماجرای سرنگون کردن مجسمههای شاه در سال 1357 در مشهد یکی از خاطراتی است که علی اصغر شیشهچی بیان میکند و در همینجا به نقش آقای خامنهای در مبارزات مردم مشهد علیه پهلوی اشاره میکند.
این نویسنده از اتمام نگارش 3 کتاب جدید خود خبر داد و گفت: این روزها نگارش 3 کتاب جدید را به پایان رساندهام و در مرحله چاپ قرار دارند. اولین کتابم «پای درختان زیتون» نام دارد و روایتی از زندگینامه شهید ابراهیم خلیلی است. او متولد سال 1358 و از شهدایی است که در حلب سوریه به شهادت میرسد. نکته قابل توجه درباره او این است که وی سالها از بچههای تخریب و خنثیسازی مینهای بهجا مانده از دفاع مقدس بوده و در همین راه، طی یک حادثه، روی مین میرود و پای راستش را برای همیشه از دست میدهد.
وی اضافه کرد: شهید ابراهیم خلیلی فرزند شهید است و با اینکه پای راست نداشته، بازهم تصمیم میگیرد برای مبارزه با داعش راهی حلب سوریه شود که در همانجا به مقام شهادت دست پیدا میکند. جالب است بدانید ابراهیم خلیلی یکی از بازیگران فیلم سینمایی «اخراجیها 1» نیز بوده که در آن فیلم هم از ناحیه پا مجروح میشود. او 4 بار به سوریه اعزام میشود که بار چهارم شهید میشود.
چند روز قبل از آن اتفاق، هواپیماهای صدام بر فراز حلبچه پرواز میکنند و نامههایی تهدید آمیز را بر زمین میریزند که روی آن خطاب به مردم نوشته است: «اگر مقاومت کنید، شما را بمباران شیمیایی خواهیم کرد.» وعدهای که به شکلی بیرحمانه توسط صدام عملی میشود و آن روز وحشتناک را رقم میزند.او درباره چاپ این کتاب گفت: نگارش این کتاب کاملاً تمام شده و برای چاپ به نشر 27 بعثت سپرده شده است. این روزها مشغول آخرین کارشناسی و سپس ویراستاری آن هستند.
عرفانیان درباره کتاب دیگر خود که آماده انتشار است، گفت: کتاب «لیلی منم» داستان زندگی راضیه فدایی، دختر 19 سالهای است که تصمیم به خواستگاری از یک جانباز 70 درصد قطع نخاعی میگیرد و با او زندگی میکند. این کتاب روایتگر ایثار و فداکاری یک دختر جوان در دهه 1370 است؛ جنگ تمام شده و او احساس میکند که کاری نکرده است، بنابراین تصمیم میگیرد پرستاری یک جانباز 70 درصد را برعهده بگیرد و همسرش باشد. به بنیاد شهید مراجعه میکند و 2 سال منتظر میماند تا گزینهای با این شرایط پیدا شود. این کتاب نیز برای انتشارات به نشر (آستان قدس رضوی) آماده شده است.
کتاب «دَهِ دَه» برگرفته از زندگی شهید جهادگر رونمایی شدنویسنده کتاب شیشههای ترک خورده از نگارش کتاب دیگری با عنوان «عطر پیراهن تو» خبر داد و گفت: این کتاب ماجرای زندگی شهید حجت الاسلام سیدعلی احمدی زنجانی به روایت همسرش سیده دعاء زلزلی است. او اصالتاً ایرانی، اما مادرش لبنانی بوده است. به همین جهت در لبنان بسیار شناخته شده است.
وی ادامه داد: شهید احمدی زنجانی که از مدافعین حرم بوده، مدتی بعد از شهادت حاج قاسم در نبرد با تفکیریها در سوریه به شهادت میرسد. این کتاب نیز برای انتشار توسط انتشارات خط مقدم آماده شده است.
جنگ تمام شده و او احساس میکند که کاری نکرده است، تصمیم میگیرد پرستاری یک جانباز 70 درصد را برعهده بگیرد و همسرش باشد. به بنیاد شهید مراجعه میکند و 2 سال منتظر میماند تا گزینهای با این شرایط پیدا شود.علی اصغر شیشهچی در کنار برادران، نفر سمت چپ: علی اصغر شیشهچی