چهارشنبه 7 آذر 1403

داستان هولناک دختری که از کره‌شمالی گریخت

وب‌گاه عرشه آنلاین مشاهده در مرجع
داستان هولناک دختری که از کره‌شمالی گریخت

فرار از کره شمالی کار آسانی نیست. با این‌حال، پارک یون می، در دهه 2000 آن را انجام داد، و از آن زمان به بعد زندگی واقعی در آن بخش از جهان را به اشتراک می‌گذارد.

زندگی در کره شمالی شبیه ایالات متحده نیست. با این‌حال، زمانی که جریان اطلاعات به خارج از کشور بسیار محدود است، درک کامل شیوه زندگی آنها دشوار است. تنها از طریق داستان‌های فراریانی مانند پارک یون می است که می‌توانیم تصویری واقعی از آنچه در آنجا می‌گذرد به‌دست آوریم.

دوضعیت یک فرد می‌تواند به طور قابل توجهی بر نحوه زندگی آنها در کره شمالی تأثیر بگذارد. کسی که موقعیت بالایی در کشور دارد فرصت‌های شغلی بیشتر، دسترسی بیشتر به آموزش و حتی غذای بهتری دارد. قبل از به دنیا آمدن پارک یون می، خانواده او موقعیت بالایی داشتند و پدرش برای حزب سیاسی حاکم کشور کار می‌کرد.

او یک کارمند دولتی در تالار شهر هیسان بود و مادرش پرستار ارتش خلق کره بود. او به‌دلیل زمین‌دار بودن اجدادش در کره شمالی، وضعیت پایین‌تری داشت. در‌حالی‌که موقعیت پدر پارک به لطف پدربزرگش که در جنگ کره حضور داشت، بالاتر بود. اما پس از اینکه عموی پارک به یک شخصی تعرض کرد و قصد داشت او را به قتل برساند، موقعیت پدرش پایین آمد.

پدر پارک به‌شدت از رژیم حاکم انتقاد می‌کرد و این باعث نگرانی مادرش می‌شد

اگرچه پدر او - پارک جین سیک - برای حزب سیاسی پیشرو کار می‌کرد، اما این بدان معنا نیست که او از آنها حمایت می‌کرد. او ظاهراً در خانه حرف‌هایی علیه حکومت می‌زد. مثلاً وقتی صحبت‌ها به سمت حاکم کره شمالی می‌رفت، می‌گفت تلویزیون را خاموش کنند. مادرش - بایون کیوم سوک - از این کار او انتقاد می‌کرد و اغلب به او می‌گفت که نباید در مقابل دخترانش چنین رفتاری داشته باشد.

دیدن واکنش مادرش به پارک از همان دوران کودکی آموخت که مخالفت با رژیم حاکم بر کشور ایده بدی است. خوشبختانه هیچ یک از آنچه در خانه گفته می‌شد، به بیرون درز نمی‌کرد. با‌این‌حال، ترس از اینکه کسی ماهیت سرکش جین سیک را کشف کند، کیوم سوک را به شدت می‌ترساند.

وقتی پدر پارک مجبور شد به دنبال شغل جدیدی بگردد، در یک کارخانه ریخته‌گری شغل جدیدش را پیدا کرد. تنها مشکل این بود که او از حقوقش رضایت نداشت. بنابراین، او به دنبال راهی برای تکمیل درآمد خود - قاچاق - بود. او چیزهایی مانند لباس و برنج را بین چین و کره شمالی بطور پنهانی، جابجا می‌کرد.

درنهایت، او به قاچاق فلز مشغول شد و پول بیشتری به دست آورد. و این باعث شد که پارک یون می دوران کودکی نسبتاً آسانی داشته باشد.

دسترسی او به پول نقد باعث شد که چند سال بعد به پاریس هیلتون کره شمالی معروف شود. با این حال، هیچ تضمینی وجود نداشت که این پول برای همیشه باقی بماند. به‌هرحال، قاچاق یک عملیات خطرناک بود که احتمال دستگیری او وجود داشت.

 جین سیک به دلیل قاچاق دستگیر و به کار یدی محکوم شد

به گفته پارک، در سال 2003 بود که درنهایت شانس از پدرش روی برگرداند. او در حال انجام قاچاق در پیونگ یانگ دستگیر شد. یئون می می‌گوید که او به 20 سال زندان محکوم شده است، در حالی که مادرش ادعا می‌کند که مجازات اولیه یک‌سال بوده اما پس از آن تمدید شده است. در هر صورت جین سیک دستگیر شده بود و حالا باید با مجازاتش روبرو می‌شد.

طبق گزارش‌ها، این مرد به کار سخت در اردوگاه چونگسان محکوم شد. با بازداشت او، زندگی تا حدودی راحت که خانواده به آن عادت کرده بودند، از دست رفت.

پارک، مادرش و خواهرش بدون اینکه درآمد کافی‌ای به دست بیاورند، می‌دانستند که باید از پس هزینه‌های زندگی برآیند. دختران مجبور بودند به مدرسه نروند، این به معنی ترک تحصیل آنها بود. علاوه‌بر‌این، کیوم سوک ظاهراً چندین ماه در زندان بود زیرا بدون اجازه به زادگاهش رفته بود.

ظاهراً این باعث شد که بچه‌ها که در آن زمان که فقط نه و یازده سال داشتند، هزینه‌های زندگی خودشان را تامین کنند. یئون‌می در غیاب والدینش چنان گرسنه شده بود که هرچه دستش می‌رسید، مانند سنجاقک و سیکادا، می‌خورد. او همچنین از سوءتغذیه به‌شدت رنج می‌برد که به پلاگر مبتلا شد. بیماری‌ای که می‌تواند باعث التهاب، زخم‌های دهان و زوال عقل شود.

 مردم کره شمالی برای سفر به هر نقطه از کشور باید مجوز دریافت کنند

دلیل دستگیری مادر پارک برای بازگشت به زادگاهش این است که مسافرت داخلی در کره شمالی قوانین سختگیرانه‌ای دارد. هر کسی که می‌خواهد شهر خود را ترک کند باید ابتدا مجوز دریافت کند. درصورت کسب مجوز شما مجاز هستید به هر مقصدی که درخواست کرده‌اید سفر کنید.

اجازه سفر به این معنی نیست که می‌توانید به هر کجا که می‌خواهید بروید، زیرا انجام این کار باعث دستگیری شما می‌شود. علاوه‌بر‌این، اعطای این مجوز به این معنی نیست که می‌توانید از هر روشی برای سفر استفاده کنید.

بنا به گزارش‌ها، بسیاری از مردم مجبورند با پای پیاده به مقصدشان بروند. سفری که به‌دلیل دمای پایینی که کره شمالی دارد، می‌تواند ابعث مرگ شود.

یکی از دلایلی که پس از دستگیری جین سیک، زندگی برای پارک و اعضای خانواده‌اش سخت شد، حکومت سه نسلی کره شمالی است. در این کشور، اگر کسی مرتکب جرمی شود، خانواده او باید بار کاری را که انجام داده است به دوش بکشد. خوشبختانه، در مورد پارک، همه آنها مانند پدرشان مجازات نشدند.

بااین‌حال، آنها همچنان به‌عنوان مجرم شناخته شدند و جایگاه خود را در جامعه از دست دادند. زمانی که این اتفاق افتاد، یئون می‌دانست که آینده‌اش در این کشور تیره و تار است. او نمی‌تواند به دانشگاه برود، به این معنی که احتمالاً پس از بزرگتر شدن باید به کشاورزی مشغول شود. برای کسی که آرزوهای بزرگی در سر داشت، این سرنوشت ناراحت‌کننده بود.

 تماشای تایتانیک چشمان پارک را باز و او را مشتاق به فرار کرد

پارک که در کودکی شاهد انتقاد پدرش از رژیم حاکم بره کره شمالی بود. می‌دانست که زندگی در کره شمالی ایده‌آل نیست. بااین‌حال، او زمانی‌که فیلم «تایتانیک» را تماشا کرد، متوجه شد که اوضاع در سایر نقاط جهان می‌تواند بهتر باشد.

تایتانیک «طعم آزادی» به او داد. او متوجه شد که بقیه کشورها مانند کره شمالی عمل نمی‌کنند. این الهام‌بخش او شد که بخواهد فرار کند و در جایی دیگر برای خود زندگی بسازد. البته او هنوز کودک بود و خروج از کشور آسان نبود.

در کره شمالی تنها چهار کانال برای تماشا وجود دارد

پارک فقط توانست تایتانیک را تماشا کند زیرا او یک دی وی دی وارداتی غیرقانونی را در دست داشت. فیلم‌های هالیوودی مانند این آزادانه در کره شمالی توزیع نمی‌شوند، به‌ویژه زمانی که این کشور تنها چهار کانال تلویزیونی دارد. تلویزیون مرکزی کره، تلویزیون مانسودا، تلویزیون ریونگنامسان و تلویزیون ورزشی، این چهار کانال هستند.

تلویزیون ورزشی رویدادهای دو و میدانی و مستندهایی را با محوریت کره شمالی به نمایش می‌گذارد. تلویزیون مانسودا و تلویزیون ریونگنامسان هر دو مطالب آموزشی را ارائه می‌دهند. درمورد تلویزیون مرکزی کره، این تنها یکی از چهار کانالی است که در خارج از کشور قابل مشاهده است. بیشتر بر اخبار متمرکز است و بسیاری از محتوای آن در اصل حول محور تبلیغات برای حزب حاکم است.

 موسیقی انتقادی در کره شمالی ممنوع است

به لطف گروه‌هایی مانند BTS، Twice، و Blackpink، افراد بیشتری در ایالات متحده، کره را با موسیقی خوب می‌شناسند. با این حال، باید بدانند که این آهنگ‌ها واقعاً از کدام کره هستند. همه این گروه‌ها اهل کره جنوبی هستند و کره شمالی نظرات بسیار متفاوتی در مورد آنچه مردم باید به آن گوش دهند دارند.

رهبر کشور از این موسیقی به‌عنوان "سرطان بد" یاد کرده است زیرا بسیاری از جوانان این آهنگ‌ها را جذاب می‌دانند. هر آهنگی با اشعاری که به‌طور بالقوه می‌تواند مخالفت با حکومت را در بین مردم ترویج کند ممنوع است.

مردم کره شمالی تنها به 28 وب سایت دسترسی دارند

امروزه برای جوان‌ترها تصور زندگی بدون اینترنت دشوار است. این سرویس به شما امکان دسترسی به هر چیزی که فکرش را می‌کنید را می‌دهد و کارها را کمی برای شما آسان می‌کند. البته، اینترنت برای همیشه وجود نداشته است. در واقع، تنها در یکی دو دهه گذشته است که واقعاً فراگیر شده است.

قبل از آن، مردم در مواردی که می‌توانستند به آن دسترسی داشته باشند بسیار محدود بودند. این بسیار شبیه به چیزی است که مردم کره شمالی اکنون با آن زندگی می‌کنند. شهروندان آنجا فقط 28 وب سایت برای انتخاب دارند. علاوه بر این برای داشتن کامپیوتر باید مجوز دولتی دریافت کنند.

برق هر شب در کره شمالی قطع می‌شود

بسیاری از محققین می‌گویند اگر می‌خواهید خواب خوبی داشته باشید، نباید قبل از رفتن به رخت‌خواب به تلفن هوشمند، رایانه یا تلویزیون خود نگاه کنید. البته مردم کره شمالی مجبور نیستند نگران این موضوع باشند. زیرا آنها پس از یک ساعت خاص به برق دسترسی ندارند. گفته می‌شود که هر شب برق در کشور قطع می‌شود.

ظاهراً تامین برق کافی برای همه در 24 ساعت و 7 روز یک مشکل بزرگ برای کره شمالی است. بنابراین برق هر شب قطع می‌شود.

شهروندان کره شمالی فقط می‌توانند مدل موی مورد تایید رهبر این کشور را داشته باشند

سبک پوشش شما چیزی است که شما را منحصر به فرد و از بقیه متمایز می‌کند. متأسفانه، این متمایز بودن با آنچه رهبر کره شمالی برای مردمش می‌خواهد همخوانی ندارد. به همین دلیل محدودیت‌های خاصی برای ظاهر و پوشش در این کشور وجود دارد. این شامل محدودیت انواع مدل مویی است که افراد می‌توانند داشته باشند. 28 گزینه برای ارایش مو وجود دارد که برای زنان بیشتر از مردان در دسترس است.

جین سیک برای خروج از زندان رشوه داد و خانواده قصد داشتند کشور را ترک کنند

با اعمال محدودیت‌هایی از این دست، به‌راحتی می‌توان فهمید که چرا شخصی مانند پارک مایل به ترک کره شمالی است. البته او تنها کسی در خانواده نبود که می‌خواست فرار کند. مادر، پدر و خواهرش همگی می‌خواستند این کار را انجام دهند. جین سیک پس از ارائه رشوه توانست از زندان خارج شود و به چهار نفر از آنها اجازه داد تا با هم آنجا را ترک کنند. خواهر پارک، یون می، بدون اطلاع اعضای خانواده‌اش به تنهایی راهی چین شد و آنها را در موقعیت بسیار خطرناکی قرار داد.

پارک و مادرش با کمک دلالان از کره شمالی به چین فرار کردند

با رفتن یون می، کار دشوار شد. اگر کسی متوجه می‌شد که او از کشور فرار کرده است، بقیه اعضای خانواده‌اش مجازات می‌شدند. اگرچه خروج از کره شمالی آسان نیست. شما نمی‌توانید از مرزها عبور کنید. شما باید راه قاچاق را انتخاب کنید. آنها با افرادی که تجربه زیادی در کمک به مردم برای فرار از کشور داشتند، تماس گرفتند. وقتی زمان فرار فرا رسید، پارک و مادرش از مرز عبور کردند. سفری که ظاهراً نیاز به عبور از چندین کوه داشت. جین سیک ظاهراً عقب ماند زیرا بیمار بود و می‌ترسید سرعت عزیزانش را کند کند.

پارک و مادرش دوباره به جین سیک پیوستند، اما او از سرطان درگذشت

اگرچه گزارش‌ها حاکی از آن است که جین سیک زمانی که همسر و دخترش از کره شمالی گریختند در آنجا ماند، اما درنهایت به آنها پیوست. پارک ظاهراً زمانی که آنها در چین بودند به پدرش خبر فرستاد و عملیات برای فراری دادن او از کشور انجام شد. متأسفانه، تجدید دیدارشان شادی‌آور نبود. جین سیک پس از ورود به چین متوجه شد که سرطان دارد. این بیماری ظاهراً غیر قابل درمان بود. به این معنی بود که او زمان زیادی برای بودن در کنار خانواده‌اش را نداشت. گفته می‌شود تنها چند ماه پس از ترک کره شمالی بود که این مرد درگذشت و خانواده‌اش را تنها گذاشت. بدتر از آن، آنها ظاهراً حتی نمی‌توانستند به‌درستی برای او سوگواری کنند، زیرا می‌ترسیدند توسط مقامات شناسایی و به کره شمالی بازگردانده شوند.

مبلغان مسیحی به پارک و مادرش کمک کردند تا از چین به مغولستان فرار کنند

پارک قصد نداشت بقیه روزهایش را در چین زندگی کند. او هیچ اطمینانی از امنیت در این کشور نداشت و درعوض می‌خواست به کره جنوبی برود. البته باوجود بیماری پدرش، حرکت به‌سمت کره جنوبی سخت بود. با این حال، هنگامی که او درگذشت، هیچ چیزی نتوانست دختر و مادر را در چین نگه دارد. آنها فقط نیاز داشتند کسی را پیدا کنند که به آنها کمک کند تا به مقصد برسند. این فرصت درنهایت یک سال بعد، زمانی که مبلغان مسیحی و فعالان حقوق بشر به آنها کمک کردند تا به مغولستان بروند، به دست آمد. آنها برای رسیدن به آنجا باید از صحرای گبی عبور می‌کردند، اما این سفر برایشان ارزشمند بود. از این گذشته، هنگامی که آنها به مغولستان برسند، رسیدن به کره‌جنوبی چندان دشوار نخواهد بود.

نگهبانان در مرز مغولستان این زوج را تهدید به اخراج کردند اما درنهایت به آنها اجازه عبور دادند

متأسفانه زمانی که آن دو به مغولستان رسیدند، مشکلات آنها هنوز تمام نشده بود. آنها در مرز توسط نگهبانان متوقف شدند و به اخراج تهدید شدند. ترس از بازگرداندن، پارک و کیوم سوک را چنان ترساند که آنها تهدید کردند که به زندگی خود در آنجا پایان خواهند داد. نگهبانان به آنها اجازه عبور از مرز دادند اما آنها را در یک بازداشتگاه در اولان باتور نگه داشتند.

ده ها هزار نفر در طول چند سال از کره شمالی به کره جنوبی فرار کرده‌اند

اگرچه فرار از کره شمالی ممنوع و دشوار است و مقامات برای جلوگیری از آن تلاش می‌کنند، اما هرساله تعداد زیادی از مردم از کشور فرار می‌کنند. پارک تنها یکی از بیش از 20000 نفری است که توانسته‌اند از آن کشور فرار کنند. متأسفانه، تعداد پناهندگان اخیر نشان می‌دهد که اخیراً انجام این کار برای مردم بسیار دشوارتر شده است. در سال 2020، کره جنوبی کمترین تعداد مهاجران جدید از کره شمالی را در بیش از دو دهه گذشته ثبت کرد. بحران بهداشت جهانی تا حد زیادی در این موضوع تاثیرگذار بود. زیرا کشورها مرزها را بستند و محدودیت‌های زیادی را اعمال کردند.

زندگی در کره جنوبی برای پارک و مادرش سخت‌تر از آن چیزی بود که انتظار داشتند

بعد از همه چیزهایی که او و مادرش از سر گذرانده بودند، لحظه رسیدن به کره جنوبی برایشان بسیار آرامش‌بخش بود. آنها همه سختی‌ها را برای فرار از کره شمالی پشت سر گذاشته بودند و حالا بالاخره در امان بودند. با این حال، این بدان معنا نیست که زندگی جدید آنها عالی خواهد بود. درواقع، زندگی در کره جنوبی دشوارتر از آن چیزی بود که آنها پیش‌بینی می‌کردند.

پارک و کیوم سوک پس از دریافت آموزش اسکان مجدد، شروع به ساختن یک زندگی جدید کردند، اما به سختی می‌توانستند با آن سازگار شوند. اگرچه آنها می‌توانستند به‌عنوان پیش‌خدمت و کارگر مغازه کار پیدا کنند، اما نتوانستند خود را با زندگی جدید وفق دهند. اما نکته مثبت این بود که یون می حداقل توانست به مدرسه بازگردد و ادامه تحصیل دهد.

پارک در Now On My Way to Meet You شرکت کرد تا داستان خود را درباره فرار به اشتراک بگذارد

اگرچه سازگاری با زندگی در کره جنوبی دشوار بود، اما این کشور برای پارک فواید زیادی داشت. به لطف فرصت‌های آموزشی در آنجا، او توانست به دانشگاه برود. علاوه بر این، او این شانس را داشت که داستان فرار خود از کره شمالی را در برنامه "اکنون در راه ملاقات با شما" به اشتراک بگذارد. این برنامه در کره جنوبی پخش می‌شد. افرادی که توانسته بودند از کره شمالی فرار کنند، تجربیات خود را از زندگی در این کشور بازگو می‌کردند. تاکنون بیش از 400 نفر که اصالتاً اهل کره شمالی هستند در این برنامه حضور یافته‌اند و گفته می‌شود که پخش این برنامه ذهنیت جهان را درمورد فراریان تغییر داد.

او به دلیل به اشتراک گذاشتن داستان و فعالیت‌هایش علیه کره شمالی معروف شد

به لطف برنامه‌هایی مانند «اکنون در راه ملاقات با شما»، پارک بستری برای صحبت درمورد شیوه زندگی‌ای که در کره شمالی داشت، به‌دست آورد. او از زمان ورود به کره جنوبی به یک فعال برجسته تبدیل شد و داستان‌هایش او را در سراسر جهان معروف کرد. او سخنرانی‌ها، مقاله‌ها و ویدئوهایی را منتشر کرده که در آن اقدامات کره شمالی را محکوم کرده و از حقوق بشر حمایت می‌کند. او همچنین از قاچاق انسان در کشورهایی مانند چین انتقاد کرد و فاش کرد که تجربیات او از عبور از مرز خوشایند نبوده است. پارک توانست به ایالات متحده مهاجرت کند، جایی که او خاطرات خود را نوشت و تحصیل در رشته اقتصاد را در دانشکده مطالعات عمومی دانشگاه کلمبیا آغاز کرد.

پارک مدعی است که ایالات متحده با کره شمالی تفاوت چندانی ندارد!

وقتی پارک «تایتانیک» را تماشا کرد، امیدوار بود که با فرار به جایی مانند ایالات متحده، آزادی را به دست آورد. با این حال، از زمان فرار از کره شمالی و اقامت در ایالات متحده، به‌نظر می‌رسد نظر او تا حدودی تغییر کرده است. اخیراً او علیه آمریکا صحبت کرد و گفت که تجربیاتش در دانشگاه کلمبیا، زندکی در کره شمالی را به او یادآوری کرده است.

«آنها شما را مجبور می‌کنند که همانطور که آنها می‌خواهند فکر کنید.» او گفت: آمریکا آزاد نیست.

اعتقادات مذهبی در کره شمالی طبق قانون ممنوع است

چیزی که به طور کلی در ایالات متحده مجاز است، اما در کره شمالی صراحتاً ممنوع است، داشتن اعتقادات مذهبی است.

شما نمی توانید در کره شمالی عبادت کنید، یا حتی در مورد آن صحبت کنید. این به این دلیل است که شهروندان کشور باید رهبر سیاسی خود را معادل یک خدا ببینند. در کره شمالی افرادی به دلیل داشتن انجیل دستگیر شده‌اند، و گفته می‌شود یک نفر به دلیل توزیع آن اعدام شده است.

داشتن اقلامی از دنیای غرب نیز جرم است

چیز دیگری که این دو کشور را از هم متمایز می‌کند، نوع نگاه آنها به اقلام دنیای غرب است. کره شمالی تمایلی به پذیرش تأثیرات کشورهایی مانند ایالات متحده ندارد، زیرا معتقد است آنچه که آنها ارائه می‌دهند ذاتاً فاسد است. شما عموماً شهروندان کره شمالی را نخواهید دید که شلوار جین بپوشند. زیرا آن «تبلیغ سرمایه‌داری» است. اگر کسی چنین لباسی بپوشد یا اقلام دیگری از دنیای غرب داشته باشد، در خوش‌بینانه‌ترین حالت دستگیر می‌شود. برخی افراد ظاهراً قبلاً به دلیل داشتن چنین اقلامی اعدام شده‌اند.

توریست‌ها در کره شمالی باید دستورالعمل‌های نظارتی دقیق را رعایت کنند

علی‌رغم اینکه تعجب‌آور است، اما امکان بازدید آمریکایی‌ها از کره شمالی وجود دارد. انجام این کار توصیه نمی‌شود، زیرا مقامات ظاهراً کوچک‌ترین بهانه را برای دستگیری چنین گردشگرانی پیدا خواهند کرد. با این وجود، توریست‌ها می‌توانند وارد این کشور شوند.

وقتی در کره شمالی هستید، هر کاری که انجام می‌دهید تحت نظر است. به بازدیدکنندگان یک راهنمای تور اختصاص داده می‌شود که باید همیشه با او همراه باشند. اگر از پیروی یکی از دستورالعمل‌های آنها خودداری کنید یا به جایی بروید که اجازه ندارید، مجازات خواهید شد. حتی چیزی به سادگی شروع مکالمه با یک فرد محلی می‌تواند شما را دچار مشکل کند، بنابراین باید حواستان را جمع کنید.

کره شمالی قوانین خاص خود را برای بازی بسکتبال دارد

اگر به‌طور اتفاقی به کره شمالی سفر کردید و در برخی از ورزش‌های آنها شرکت کردید، ممکن است از تفاوت‌های موجود شگفت‌زده شوید. به‌نظر می‌رسد این کشور درمورد بازی‌های خاص، به‌ویژه بسکتبال، قوانین خاص خود را دارد. برخی از قوانین شامل گرفتن سه امتیاز به‌جای دو برای اسلم دانک و هشت امتیاز برای یک گل میدانی اگر در سه ثانیه آخر اتفاق بیفتد. بازیکنان همچنین می‌توانند درصورت عدم برخورد توپ با لبه چهار امتیاز و در صورت عدم موفقیت در ضربات پرتاب آزاد، امتیاز خود را از دست بدهند. حتی ممکن است بازی‌ها با تساوی به پایان برسند. دیدن مسابقه‌ای با این قوانین جالب خواهد بود، اما بعید است که NBA آن را بپذیرد.

در مورد قانونی بودن یا نبودن مواد مخدر در کره شمالی سردرگمی وجود دارد

باتوجه به اینکه رژیم حاکم بر کره شمالی چقدر سختگیر است، احتمالاً انتظار دارید که آنها در مورد استفاده از برخی از مواد مخدر هیچ ملایمتی نداشته باشند. با این حال، برخوردهای متفاوتی در این رابطه در طول سال‌ها وجود داشته است. برخی ادعا می‌کنند که این مواد در واقع قانونی هستند، یا حداقل، اگر با آنها گرفتار شوید، مجازات نمی‌شوید.

با توجه به اینکه بسیاری از ایالت‌ها در ایالات متحده این اجازه را نمی‌دهند، تصور اینکه جایی مانند کره شمالی با آن موافق باشد دشوار است. با این حال، بسیاری می‌گویند که این ادعاها فقط در حد شایعه هستند.

خاطرات پارک در مورد گذشته‌اش همیشه ثابت نبوده است

داستان پارک، نور نگران‌کننده‌ای را بر وضعیتی می‌تاباند که بسیاری آن را وضعیت وخیم در کره شمالی می‌دانند. متأسفانه همه فکر نمی‌کنند آنچه او می‌گوید کاملاً معتبر است. به نظر می‌رسد که در بسیاری از مواقع که او از گذشته خود صحبت کرده است، اطلاعات او همیشه ثابت نبوده است. برای مثال، روایت او از دستگیری پدرش با روایت مادرش متفاوت بود.

ماذرش گفت که او فقط به یک سال محکوم شد، اما این مدت یک دهه تمدید شد، در حالی که یون می گفت که این مدت بسیار طولانی‌تر است. در حالی که این یک جزئیات جزئی است که بر اساس سن پارک یا یک سوء تفاهم ساده قابل چشم‌پوشی است، ظاهراً فقط یکی از لیست طولانی اختلافات است و نادیده گرفتن برخی از تناقضات دیگر دشوار است.

وضعیت پارک پس از دستگیری پدرش دقیقاً مشخص نیست

وقتی پدر پارک دستگیر شد، خانواده دوران بسیار سختی را پشت سر گذاشت. با این حال، دقیقاً مشخص نیست که چه اتفاقی افتاده است. یک بار او داستان خود را تعریف کرد و گفت که او و خواهرش به حال خود رها شده‌اند. با این حال، یک‌بار دیگر او ادعا کرد که یون می رفت تا با عمویشان زندگی کند در حالی که او برای زندگی با عمه‌شان رفته بود.

روایت او از مشاهده یک اعدام در ملاء عام نیز دارای تناقضاتی است

پارک بدون شک چیزهای وحشتناکی را در دوران اقامتش در کره شمالی تجربه کرده است. بر اساس یک مصاحبه‌ای که انجام داد، او شاهد اعدام مادر بهترین دوستش بوده است. ظاهراً او در آن زمان فقط 9 سال داشت و به طور قابل درک از این تجربه متحمل آسیب روحی شده بود. با این حال، سخت است که بدانیم دقیقاً چه اتفاقی افتاده است.

برای اولین بار، او گفت که این اتفاق در یک استادیوم در هیسان رخ داده است. اما سایر فراریان ادعا می‌کنند که چنین اعمال وحشیانه‌ای در حومه شهر رخ داده است. آنها همچنین می‌گویند که تا سال 2002 که پارک ظاهرا شاهد آن بود، اعدام در ملاء عام وجود نداشته. علاوه بر این، روایت او در مورد چرایی این اتفاق نیز متفاوت است. ظاهراً به این دلیل بود که او دی‌وی‌دی‌های غیرقانونی همراه خود داشت، اما یون‌می در گفتن اینکه این دی‌وی‌دی‌ها واقعاً از کجا آمده‌اند، تردید دارد.

آندری لانکوف ادعاهای پارک در مورد اعدام را رد می‌کند

یکی از افرادی که تا حدودی به داستان پارک شک دارد، آندری لانکوف است. دلیل او برای شک به ادعای پارک با تحقیقاتی که او سال‌ها انجام داده مرتبط است. این مرد با افراد مختلفی که از کشور گریخته‌اند مصاحبه کرده است. بنابراین او شناخت کافی از آنچه در آنجا می‌گذرد دارد. او حتی در دهه 1980 در کره شمالی دانشجو بود، بنابراین تجربه شخصی نیز دارد. با همه این‌ها، باورش سخت است که مادر بهترین دوست یون می بخاطر داشتن آن دی وی دی ها اعدام شده باشد. او می‌گوید ممکن است آن زن دستگیر شده باشد اما درباره اعدام او تردید دار‌د. ظاهراً چنین مجازات‌های وحشیانه‌ای برای دزدی‌های بزرگ، قاچاق انسان، و گرفتن جان افراد دیگر اختصاص دارد.

ادعای او در مورد عبور از کوه‌ها برای ورود به چین چند پرسش را مطرح می‌کند

سفر از کره شمالی به چین سفر آسانی نبود. پارک و مادرش مجبور بودند این کار را مخفیانه انجام دهند و خطر دستگیر شدن را به جان بخرند. همانطور که پارک گفته است، این سفر بسیار دشوار بود و او و مادرش باید از چندین کوه در این فرآیند عبور می‌کردند. به‌نظر نمی‌رسد که این داستان با جغرافیای واقعی منطقه مطابقت داشته باشد.

قبل از اینکه کره شمالی را ترک کند، یون می در هیسان زندگی می‌کرد که درست در کنار رودخانه در کنار مرز قرار دارد. هیچ کوهی در آن اطراف وجود ندارد، بنابراین این تصور که او باید از چند کوه عبور می‌کرده چندان منطقی نیست.

در داستان پارک درباره اینکه با چه کسی از کره شمالی فرار کرده است، اختلافاتی وجود دارد

این تنها بخشی از آن سفر نیست که منطقی نیست. بدیهی است که این یک عنصر مهم از داستان پارک است، بنابراین او بارها در طول سال‌ها آن را بازگو کرده است. با این حال، بار دیگر، او همیشه با داستان سرایی خود سازگار نبوده است. اختلافات نیز جزئی نیستند. گاهی اوقات او ادعا می‌کند که فقط مادرش بوده که با او فرار کرده است. مواقع دیگر، پدرش هم آنجا بوده. بدیهی است که شما احتمالاً جزئیاتی به این بزرگی را فراموش نمی‌کنید، که این سؤال را مطرح می کند که دقیقاً آن مرد هنگام فرار از کره شمالی کجا بوده است؟ آیا او پشت سر ماند و بعداً به چین فرار کرد یا پارک همانطور که به یکی از ایستگاه‌های رادیویی سانفرانسیسکو گفت، با هر دو والدینش از مرز عبور کرد؟

پارک چندین روایت مختلف از اتفاقی که هنگام درگذشت پدرش افتاد دارد

از دست دادن والدین بسیار دشوار است. این لحظه‌ای از زندگی شماست که به احتمال زیاد هرگز آن را فراموش نخواهید کرد. به همین دلیل است که برخی از افراد با ادعاهای پارک در مورد زمانی که پدرش درگذشت گیج می‌شوند. او چند روایت مختلف از آنچه سرطان جان پدرس را گرفته، گفته است. طبق یکی از این روایات، مادر یون می به دو مرد پول داد تا جسد را به بالای کوه ببرند. در روایت دیگر، پارک ادعا می‌کند که پدرش سوزانده شد و او خودش خاکستر او را دفع کرد. او همچنین ادعا کرده است اقوام چینی پدرش و مادرش به او کمک کردند تا خاکسترش را روی کوه دفن کند.

ادعاهای پارک در مورد بازداشتگاه مغولستان تا حدودی باعث ایجاد تردید است

آخرین مانعی که پارک قبل از رسیدن به کره شمالی با آن روبرو شد، مرز مغولستان بود. در اینجا، او و مادرش ظاهراً تهدید به اخراج شدند و آنها را بر آن داشت که به فکر خودکشی باشند.

به‌نظر می‌رسد که این بخش از داستان واقعی است. با این حال، چیزی که باعث ایجاد تردید می‌شود، ادعاهای او در مورد نحوه رفتار با او در آن بازداشتگاه قبل از حرکت به سمت کره جنوبی است.

یئون می به دیلی بیست گفته است که در طول مدت حضورش در آنجا هر روز مجبور بوده است که برهنه شود. این چیزی است که او قبلاً از آن صحبت نکرده بود. علاوه بر این، کارمندانی که قبلاً در بازداشتگاه‌ها کار می‌کردند، ادعا می‌کنند که هرگز گزارش‌هایی مبنی بر اینکه با کسی چنین رفتاری شده است، دریافت نکرده‌اند.

او دلایل متعددی برای تناقضات روایت‌هایش ارائه کرده است

بدیهی است که با تمام این اختلافات، پارک نمی‌توانست چیزی نگوید. میلیون‌ها نفر به داستان‌های او گوش داده‌اند، به این معنی که ادعاهای اغراق‌آمیز او نیز توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اگر می‌خواست مردم باور کنند که او حقیقت را می‌گوید، باید از خود دفاع می‌کرد.

او چندین توضیح برای تناقضات روایت‌هایش داشت، که بزرگترین آنها این بود که انگلیسی زبان مادری او نیست. ظاهراً به این دلیل سوء برداشت وجود داشته است. مثلاً او واقعاً نگفته است که اعدام را دیده است. و یا تفسیرهای مختلف از چیزها مانند کوه تلقی کردن یک تپه و نداشتن خاطره کامل از دوران کودکی او نیز از این دست است.

برخی از مردم هنوز فکر می‌کنند که پارک در داستان فرار خود از کره شمالی اغراق کرده است

استدلال‌هایی که پارک برای تناقضات موجود در روایت‌هایش ارائه کرده است، قطعاً در بیشتر موارد قابل پذیرش است. با این حال، برخی از مردم هنوز احساس می‌کنند که داستان او در قسمت‌هایی اغراق‌آمیز است. بسیاری از منتقدان یئون می در واقع دیگر فراریان کره شمالی بوده‌اند که می‌ترسند دیگران آنها را به خاطر دروغ‌های یئون می، باور نکنند. همه آنها داستان‌هایی برای گفتن دارند، و پس از تجربه ای که تجربه کردند، هر کدام شایسته شنیدن هستند. روشن است که داستان پارک یک اثر فانتزی کامل نیست زیرا با درک ما از زندگی در کره شمالی مرتبط است. با این حال، اگر او در مورد چیزی اغراق کرده است، مهم است که او اکنون همه واقعیت را بگوید تا جهان از حقیقت آنچه در کره شمالی واقعاً در حال وقوع است، آگاه شود.

هم اکنون دیگران می خوانند 2 دی 1401 - 07:30
داستان هولناک دختری که از کره‌شمالی گریخت 2
داستان هولناک دختری که از کره‌شمالی گریخت 3
داستان هولناک دختری که از کره‌شمالی گریخت 4
داستان هولناک دختری که از کره‌شمالی گریخت 5
داستان هولناک دختری که از کره‌شمالی گریخت 6