درباره خواجوی کرمانی
تهران - ایرنا - خواجوی کرمانی، یکی از برجستهترین شاعران بزرگ نیمه نخست سده هشتم است که به نخلبند شاعران شهرت دارد. او در قصیده، مثنوی و غزل طبعی توانا داشت به طوری که گرایش حافظ به شیوه سخن پردازی خواجو و شباهت شیوه سخنش با او مشهور است.
با توجه به اینکه یکی از اساسی ترین و مهم ترین مسایل در ادبیات به خصوص در شعر صور خیال است و پایه و اساس ادبیات بر این مهم بنا نهاده شده، ناگفته پیداست که بررسی و شناخت هر کدام از این عناصر به نوبه خود دارای اهمیت و ارزش فراوانی است تا جایی که می توان ادعا کرد که اگر شاعر یا نویسنده ای از شناخت و بکارگیری مطلوب و به موقع این عناصر عاجز باشد، بدون شک اثر او فاقد ارزش هنری و ادبی بوده و به تدریج از گردونه آثار ماندگار خارج می شود. در میان شاعران بلند آوازه ایرانی که به صور خیال در اشعار خود اهمیت بسزایی می داد، می توان به خواجوی کرمانی اشاره کرد، شاعری که در تعریف فن بیان می گوید: «علمی است که به واسطه آن شناخته می شود که یک معنی را چگونه به طرق مختلف می توان ادا کرد که به حسب وضوح و خفا با یکدیگر فرق داشته باشد به عبارت دیگر فن بیان این است که بفهمند معانی دقیق لطیف را چگونه در عبارات واضح بگنجانند که فهم آن برای مخاطب ممتنع نباشد»(1)
این مهم نه تنها برای شاعر و نویسنده اثر بلکه برای خوانندگان نیز بسیار حائز اهمیت است تا جایی که چنانچه خواننده اطلاع کافی در این زمینه نداشته باشد، خواندن آثار ادبی برای وی لذتی نخواهد داشت، بنابراین اگر گفته شود، شیرازه و هسته اصلی کلام ادبی این عناصر است و ادبیات خارج از آنها تفاله ای بی ارزش بیش نیست، سخن گزافی نخواهد بود.(2)
چه بسا جملات و عبارات ساده و مرده که با به کارگیری تشبیهات و استعارات دلنشین و به جا زنده شده و رشته جان و ذهن هر خواننده یا شنونده را به سوی خود می کشاند و او را سرمست و شیدا می نماید چرا که ادبیات عرصه جولان خیال است و میدان تازش اندیشه و شاعر و نویسنده سوار بر توسن خیال بر عرصه ادبیات و هنر می تازد و با تسلیم واژه ها و اصطلاحات شیرین به قول فردوسی بزرگ «کاخی بلند از نظم پی می افکند که از گزند و باران در امان می ماند و زندگی و نام و اثر خویش را جاودانگی می بخشد.(3)
شرح حال و زندگی نامه خواجوی کرمانی
کمال الدین ابوالعطاء محمود بن علی بن محمود، مرشدی کرمانی، عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در سده هشتم هجری است. از القاب وی «خلاق المعانی و ملک الفضلا» است. تخلص او در همه اشعارش خواجو و این کلمه باید مصغر خواجه بوده و واو تصغیر در اینجا برای بیان حسب به کار رفته باشد. او در اشعارش، نام خویش را محمود آورده است.
در پایان مثنوی گل و نوروز، خواجو ولادت خود را در دوران دولتشاه سمرقندی نوشته است که او از «بزرگ زادگان کرمان بود» و وی دوران کودکی را در کرمان گذرانیده و سپس به سفرهای طولانی خود به حجاز، شام، بیت المقدس، عراق عجم، عراق عرب، مصر، فارس و بعضی از بنادر خلیج فارس پرداخت و در این سفرها توشه ها از دانش و تحقیق اندوخت در پایان سفرهای حجاز، شام و عراق عرب چندگاهی در بغداد باقی ماند. در 732 قمری یکی از مثنوی های خود را به نام همای و همایون که مدتی پیش آغاز کرده بود به نام سلطان ابوسعید و وزیرش غیاث الدین محمود به انجام رسانید و بعد از آن به ایران بازگشت. (4)
گفتهاند که خواجو از خواجگان کرمان بوده است؛ قبیلهای که مقارن حمله مغول از نواحی شرقی ایران به کرمان آمده بودهاند و اهل کرمان آنان را مهاجر میگفتهاند، «خواجگی» خواجو از شعرش برمیآید. در خمسه او میخوانیم:
عشق که جانم به غم دل سپرد / چو خواجو گر از خواجگی بگذری
خواجگی از خاطر خواجو ببرد / شود شاه گردون تو را مشتری
میان خواجگان او سر برآورد / بیا خواجو به ترک خواجگی گیر
از همین جا پیداست که تخلص او، «خواجو»، نیز به سبب نسبت او به خواجگان است و بنابراین، آن قول را که میگوید پدر و مادرش بر سبیل اشفاق او را خواجو میگفتند.
آثار خواجو
دیوان قصاید و غزلیات و مقطعات و ترجیعات و ترکیبات و رباعیات خواجو که به دو قسمت «صنایع الکمال» و «بدایع الجمال» تقسیم شده است. 6 مثنوی به اوزان مختلف که خواجو در سرودن آنها به نظامی و فردوسی نظر داشته و در هر حال استادی و مهارت و قدرت طبع و اندیشه و نیز ابتکاری وی در همه آنها آشکارست.
سام نامه، همای و همایون، گل و نوروز، روضه الانوار، کمال نامه و گوهر نامه از آن جمله هستند. (5)
استنتاج
می توان ادعا کرد که خواجو یکی از شاعران بزرگ عرصه ادب بوده که با سرودن اشعار و به خصوص غزلیات آکنده از شور و حال جایگاه خاصی در ادبیات ایران زمین دارا است. اما با کمال تأسف باید اذعان کرد، جایگاه این شاعر در حد استحقاق و شایستگی وی مورد توجه قرار نگرفته، بلکه تا حدودی هم غریب واقع شده است، شاعری که حتی سلطان غزل خواجه شیراز به الهام گرفتن از او اعتراف دارد و شاید سخنی بهتر از این جهت ختم کلام نباشد که بداقبالی شاعر از آنجاست که در برهه ای از زمان قرا گرفته، که سعدی عاشق و شیرین در پیش آن و حافظ رند در پس آن واقع شده اند زیرا در عرصه غزل ظهور و یکه تازی حافظ شیرین کلام طومار دیوان غزلسرایان را در هم نوردیده و بازار آنان را بی رونق کرد.(6) از شگردهای هنری و خیالی مورد استفاده شاعر که موجب خلق تصاویر زیبا در اشعار وی شده، استعاره است. شاعر از این شیوه دوشادوش و همپای تشبیه استفاده کرده، استعاره های زیبای به کار گرفته شده توسط شاعر، یادآور استعاره های خواجه شیراز است، بطوری که اگر نام شاعر ذکر نشود، شاید بسیاری از تشخیص ابیات خواجوی کرمانی با حافظ ناتوان باشد. استعاره در شعر خواجو از بسامد بالایی برخوردار است هر چند که استعارات بکار رفته نیز در شعر شاعران پیشین و هم عصر او فراوان یافت می شود اما شاعر از پس این شیوه نیز موفق برآمده و تصاویر خیالی و ادبی زیبایی را آفریده است. استعاره های زیبای خواجو حاصل تراوش ذهن خود اوست، بیشتر استعاره های مورد استفاده در شعر شاعر از نوع مکنیه و تخلیه بوده و انواع دیگر در درجه دوم اهمیت قرار گرفته اند و بعضی استعاره نیز از جنس عنادیه در شعر شاعر بکار گرفته نشده است.(7)
خواجو و همای و همایون
همای و همایون، نخستین منظومه خواجوست و اصل داستان از افسانههای کهن ایرانی و تلفیقی است از آنچه قصهگویان در مجالس میگفته یا میخواندهاند. خواجو در ساختار و محتوای این مثنوی عاشقانه، داستان سمک عیار و خسرو و شیرین و ویس و رامین را درآمیخته است. به این معانی دیگران هم پیش از این اشاره کردهاند. نکته ناگفته این که بخشی از این منظومه، یعنی حادثه مرگ دروغین همایون با ماجرای فریبکاری پدر گلشاه همانندی تام دارد و احتمال آن هست که خواجو این داستان را از عیوقی گرفته و در فرصت بازخوانی متن به آن افزوده باشد. در خور ذکر آن ابیاتی که با خطی دگرسان، کاتبی ناشناخته در آغاز دست نوشته منحصر به فرد منظومه عیوقی آورده است، از مقدمه همای و همایون است. (8)
منظومه همای و همایون خواجو، در میان همانندهای خود سرنوشتی استثنایی یافته است؛ بدین ترتیب که سال ها بعد، گوینده ناشناس و پر سخنی با تبدیل و تغییر و حذف اسامی، واژهها و ابیات و افزودن افسانههایی از پریان و دیوان، منظومه سام نامه را در بیش از 14 هزار و 500 بیت پدید آورده است.
منابع:
1- تجلیل، جلیل (1370)، معانی و بیان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی
2- ثروتیان، بهروز،(1369)، بیان، تهران، انتشارات برگ
3- جرجانی، عبدالقاهر،(1361)، اسرار البلاغه، جلیل تجلیل، انتشارات دانشگاه تهران
4- شفیعی کدکنی، محمد رضا،(1375)، صور خیال در شعر فارسی، انتشارات آگاه
5- شمیسا، سیروس (1373)، بیان، تهران، انتشارات فردوس
6- صفا، ذبیح الله،(1369)، تاریخ ادبیات در ایران ج دوم، تهران، انتشارات فردوس
8- کزازی، میر جلال الدین،(1368)، زیبایی شناسی سخن پارسی (بیان)، تهران، انتشارات نشر مرکز
*س_برچسبها_س*