پنج‌شنبه 19 تیر 1404

درس‌هایی از جنگ 12روزه

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
درس‌هایی از جنگ 12روزه

پیشنهاد آتش بس، پس از 12روز درگیری نظامی اسرائیل و ایران، پرسش های مهمی را درباره دلایل واقعی این اقدام مطرح می‌کند. در حالی که برخی تحلیلگران نظامی، کمبود مهمات پدافندی اسرائیل را عامل این تصمیم می دانند بااین‌حال نمی‌توان از سایر علل چشم‌پوشی کرد.

شواهد حاکی از آن است که اسرائیل، طیفی از اهداف را با منطقِ «هرچه بیشتر، بهتر» دنبال می‌کرد که کمترین آن، ضربه به برنامه‌ای هسته‌ای ایران و احتمالا بیشترین آن، فروپاشی ایران بود. برای نیل به این اهداف، اقداماتی چندوجهی (جنگ ترکیبی) برنامه‌ریزی شد که با حذف فرماندهان ارشد نظامی ایران با شاخه سپاهی شروع می‌شد با این تحلیل که ارتش، نهادی حرفه ای و غیر‌ایدئولوژیک است و در خلأ نظامی ایجادشده ناشی از حذف استراتژیست‌های سپاهی، احتمالا نیروهای نظامی نمی‌توانند عملکرد دفاعی مطلوبی ایفا کنند. برخلاف تصور اسرائیل، بلافاصله پس از شهادت فرماندهان، جانشینان آنان معرفی شدند و خلأ تصمیم‌سازی نظامی در ایران تا حدود زیادی ترمیم شد. همچنین، انتخاب یک ارتشی به ریاست ستاد کل نیروهای مسلح در کمترین زمان ممکن، تصمیم راهبردی بود که با یک تیر چند نشان را زد.

در میدان نیز متمرکزترین حملات اسرائیل، معطوف به انهدام سامانه های پرتاب موشک در غرب ایران، به منظور از کار انداختن توان آفندی موثر از سوی ایران بود. اما ایران نه‌تنها توانست ظرفیت های موشکی خود را در سایر نقاط کشور فعال کند، بلکه با بهره‌گیری از تجارب پیشین، کارآیی آفندی خود را به‌طور نسبی، بهبود بخشید.

در جنگ روانی نیز اسرائیل، نقش اساسی را بر عهده رسانه‌ها و در راس آنان تلویزیون اینترنشنال نهاد تا با تلقین دوگانه‌های ملت - حکومت، ارتشی - سپاهی و خبرسازی یکسویه از جنگ، پررنگ کردن نقش رضا پهلوی به‌عنوان آلترناتیو سیاسی، تفسیر حمله به زندان اوین به هدف نمادین آزادسازی زندانیان که پیش‌تر در لیبی و سوریه نیز آزموده شده بود و... اذهان جامعه هدف را مدیریت کند که موفق نشدند. واقعیت غیرقابل‌کتمان این است که جنگ 12روزه، با مجموعه ای از غافلگیری ها برای دو طرف، همراه بود که تاثیر عمیقی بر روند و نتایج درگیری گذاشت. برای ایران، عمق نفوذ اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل به‌عنوان یک شوک موجودیتی جدی ظاهر شد، به ویژه زمانی که مشخص شد شبکه ای از عناصر نفوذی موفق شده‌اند علاوه بر نقش نرم‌افزاری اطلاعاتی و جاسوسی، به‌صورت سخت‌افزاری و در میدان نیز به ایفای نقش نظامی با ابزارهایی همچون پهپاد بپردازند.

در عرصه دیپلماتیک نیز سازمان ملل، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و حتی کشورهای دوست، از واکنش لازم، امتناع کردند و تنهایی استراتژیک ایران در عرصه بین‌المللی را بیش از پیش به رخ کشیدند. در این میان و در شرایطی که شبکه های اجتماعی قطع شده بودند و صداوسیما منبع خبری بسیاری از شهروندان محسوب می شد، این رسانه، با ارائه تحلیل های تکراری و سطحی و ناتوانی در ساخت روایت موثر از وقایع، یک بار دیگر ثابت کرد قبای «رسانه ملی» برازنده آن نیست.

در آن سوی میدان اسرائیل که هرچند در تاکتیک، قدرتمند است اما در استراتژی، ضعف دارد، با طراحی یک جنگ ترکیبی نظامی، رسانه‌ای و دیپلماتیک تصور می کرد می‌تواند ایران را به سمت تسلیم سوق دهند؛ اما بازآفرینی نیروهای مسلح به همراه انسجام نسبی جامعه حول مفهوم ایران، برنامه آنان را با چالش جدی مواجه کرد. بدون تردید جنگ 12روزه، نقطه‌عطفی در معادلات منطقه خواهد بود. آینده ثابت خواهد کرد برنده نهایی و واقعی این منازعه، طرفی است که یادگیری، توانایی، اراده و انعطاف لازم برای اتخاذ تصمیمات دشوار در ابعاد نظامی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را منطبق بر نقاط قوت و ضعف داشته باشد.

* جامعه شناس

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
درس‌هایی از جنگ 12روزه 2