دوران امام صادق (ع)، عصر انتشار فقه آل محمد / نواخته شدن زنگ علم آموزی شیعیان در مدینه و شاگردی ابوحنیفه در مکتب امام جعفر صادق (ع)
در میان جدال اهل قدرت، امام صادق (علیهالسلام) با بهرهگیری از فضای سیاسی و مطالبات دینی مردم، تلاشهای مستمری در تربیت شاگردانی ناب برای تعالی و گسترش اسلام داشتند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ هفدهم ربیع الاول سالروز ولادت ششمین ستاره سپهر امامت حضرت امام جعفر صادق (ع) است؛ در 31 سالگی به امامت رسید و 34 سال هدایت و رهبری مسلمانان را برعهده داشت بارها در کنار نام مبارک حضرت امام صادق (علیهالسلام)، اصطلاحاتی همچون رئیس مذهب جعفری و رئیس مذهب اثنی عشری را نیز شنیدهایم. امام صادق (علیهالسلام) را رئیس مذهب تشیع میخوانند. در حالی که پس از رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام مسلمانان به دو گروه شیعه و سنی تبدیل شدند اما چرا ششمین امام رئیس مذهب تشیع نام گرفتند و چگونه مذهب اثنی عشری به ایشان نسبت داده می شود؟!
با مروری کوتاه بر زندگی پربرکت امام (ع) و با استناد به اوراق تاریخ میتوان به چرایی این مهم رسید.
بعد از واقعه سقیفه و 25 سال حکومت باطنی امیرالمومنین (علیهالسلام) و حدود 5 سال حکومت ظاهری ایشان، کار برای مسلمانان سخت شده بود. معاویه با حیلههای فراوان سعی در کمرنگ کردن حضور خاندان اهلبیت را در رهبری جامعه داشت. امام حسن (علیهالسلام) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، حدود شش ماه بر منصب خلافت و امامت جهان اسلام تکیه دادند و بعد از این ایام، نبودن یاران باوفا، امام را مجبور به صلح کرد. صلحی که در اوج اقتدار و به دلیل کارشکنی یاران و نامردمی مردمان روزگار خود بود. صلحی که هیچگاه حق اولاد پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهواله) در آن کمرنگ نشد. حقی که از آن به صراحت در صلحنامه یادشده بود و معاویه با حیله پای آن را مهر کرده بود.
پس از شهادت مظلومانه امامحسن (علیهالسلام)، امامحسین (علیهالسلام)، تن به بیعت با فرزند ناخلف بنیامیه نداد و هجرت را برگزیده و راهی کوفه، محل خلافت پدر شد. واقعه عاشورا نقطه عطفی در بیداری و حسرت و خجلت مردمان روزگار بود؛ آنانی که علی(علیهالسلام) را خانهنشین و حسن (علیهالسلام) را وادار به صلح کردند حالا حسین (علیهالسلام) را به قربانگاه بردند. خجلت مردمانی که با نامههایشان جان عزیزترین اولاد پیامبر (ص) را به خطر انداختند.
بنیامیه خاندانی بود که از ابتدا سنگ صاف در ترازوی اسلام نگذاشتند و تا جایی که توانستند در میان امت اسلامی تفرقه ایجاد کردند. حالا اسلام نبوی داشت به پادشاهی اموی تبدیل میشد. پادشاهی که از رفتار معاویه شروع شد و سنت غلطی که تاکنون بر کشور عربستان سایه افکنده است.
بعد از امام حسین (علیهالسلام) امام سجاد (علیهالسلام) معجزهالهی در رساندن صدای خدا به عالم شد. صدایی که در قالب مناجات به گوش میرسید و کور دلان، کر بودند از شنیدنش.
کودک دشت کربلا حالا بعد از شهادت پدر، ردای امامت امت پوشیده و عالم آلمحمد (صلاللهعلیهوآله) شده است. ایشان با تربیت شاگردان خویش به اعتلای تمدن اسلامی در آخرین روزهای حکومت مروانی کمک شایانی کردند. تا نوبت به پسر بزرگوارشان امام صادق (علیهالسلام) رسید.
برهه حساس تاریخی شروع شده بود؛ گذر از خاندانی شوم و پر فتنه اموی که نفسها را در سینه مسلمانان حبس کرده بود.
* فرصت طلایی شکوفایی اسلام در میان جدال قدرت امویان و عباسیان
در میان جدال اهل قدرت، امام صادق (علیهالسلام) با بهرهگیری از فضای سیاسی و مطالبات دینی مردم، تلاشهای مستمری در تربیت شاگردانی ناب برای تعالی و گسترش اسلام داشتند. حلقههای درس و بحث ایشان و شاگردان طراز اول ایشان همواره در مدینه النبی برقرار بود و آوازه این درسها تا شهرها و روستاهای مختلف میرسید. امام صادق (علیهالسلام) با فرستادن شاگردان ممتاز خود به دورترین مناطق حکومت اسلامی، نقش بسیار مهمی در گسترش فرهنگ شیعی داشتند. فرهنگ و منشی که در سقیفه به انحراف رفتهبود؛ فرهنگی که مردم به ناحق از آن محروم بودند.
از دیگر سو بروز فرقههای نو ظهور، سوالاتی بر هزاران سوال مسلمانان میافزود. سوالات عقیدتی هم افزون بر سوالات فقهی مردم را به پرسش وا میداشت. در این فضا فقه جعفری دست گیر مردم میشود. فقهی که پویا شده و قادر به پاسخگویی سوالات آن سوی زمان خود است.
«متداولترین شیوه برای متمایز کردن مذاهب از یکدیگر، انتساب آنها به کسانی بوده است که یا بنیانگذار آن بودهاند، یا در گسترش آن کوشیدهاند. شواهدی است که در زمان حیات امام صادق علیه السلام عنوان مذهب جعفری برای مذهب شیعه به کار میرفته است.» (پاکتچی، امام جعفر صادق (ع)، ص211)
* نواخته شدن زنگ علم آموزی شیعیان در مدینه و شاگردی ابوحنیفه در مکتب امام جعفر صادق (ع)
وقتی که نوای علم آموزی شیعیان در مدینه نواخته میشود. ابوحنیفه و... نیز خود را به قافله میرسانند و میشوند شاگردان امام. امام صادق (علیهالسلام) علاوه بر پویایی فقه شیعی، کمک فراوانی به فقه اهل سنت کردهاند.
تا قبل از ایشان اهل سنت دارای مکتب خاصی نبودهاند و مردم همواره در سردرگمی به سر میبردند. به گواه تاریخ، امام شیعیان علاوه بر حرمت و احترام نزد مردم، مرجع پاسخگویی سوالات شرعی مردم زمان خود بودند که زمان امامت امام صادق (علیهالسلام) اوج این ارجاعات بوده است. زیرا فضای سیاسی حاکم بر جامعه، امکان فعالیت بیشتر امام را فراهم کرده بود؛ از طرفی تربیت شاگردان و انتقال احادیث نبوی به اطراف و اکناف حکومت اسلامی نوعی روشنگری را به همراه داشت.
* عصر انتشار فقه آل محمد
«دوران امامت امام صادق (ع)، از 114 تا 148 قمری را عصر انتشار فقه آل محمد یا به تعبیر دیگر، روزگار تعلیم و تدریس فقه جعفری دانستهاند. در این سالها مدینه چهره دیگری یافته بود.» (شهیدی، سیدجعفر، زندگانی امام صادق جعفر بن محمد (ع)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی).
امام صادق (علیهالسلام) با استفاده از این فرصت، روایات فراوانی در زمینههای گوناگون فقه، کلام و... بیان کردند. به گفته ابن حجر هیتمی، مردم از او دانشهای فراوان نقل میکردند و آوازه او به همه جا رسیده بود. ابو بحر جاحظ هم نوشته است دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود. حسن بن علی وشاء هم گفته است که 900 نفر را در مسجد کوفه دیده است که از امام صادق (ع) حدیث نقل میکردند.
«همزمان با شکل گیری قیام عباسیان، رهبری شیعیان به عهده امام صادق (ع) بود. ایشان در جلسهای که در منطقه ابواء بین سران مخالف حکومت بنی امیه تشکیل شده بود نیز شرکت داشتند؛ اما امام آگاهتر از هرکدام از مردان زمانه خود، با هیچ کدام از افراد حاضر در آن جلسه بیعت نکردند. امام در واقع با این رفتار خود، مشروعیت بانیان آن جلسه را زیر سوال بردند. پس از آن جلسه کار اصلی دعوت برای قیام به عهده ابوسلمه خلال ملقب به وزیر آل محمد و ابومسلم خراسانی بود و این دو نفر توانستند خلافت را برای عباسیان تصاحب کنند. امام برخلاف محمد (نفس زکیه) و دیگران، هرگز خواستار آن نبودند که برای تصاحب خلافت دست به شمشیر شوند. از نظر امام صادق (علیهالسلام) تعرض نظامی علیه حاکمیت، بدون فراهم آوردن مقدمات لازم - که مهمترین آن، کار فرهنگی بود - جز شکست و نابودی نتیجه دیگر ندارد. برای این مهم، به راهانداختن یک جریان شیعی فراگیر با اعتقاد به امامت، لازم بود تا بر اساس آن قیامی علیه حاکمیت آغاز و حصول به پیروزی از آن ممکن باشد وگرنه یک اقدام ساده و شتابزده نه تنها دوام نمیآورد بلکه فرصت طلبان از آن بهره برداری میکردند.»(رسول جعفریان، حیات فکری سیاسی ائمه اطهار ص366).
* بنیانگذاری فقه نوین اسلامی برای زمینه سازی ظهور آخرین منجی
تمام اهلبیت نور واحدند. هر کدام از امامان با توجه به شرایط پیش رو و موقعیت سنجی یاران و مردم روزگار، دست به تعلیم و راهبری جامعه زدند؛ در این میان امام صادق (علیهالسلام) بنیانگذار فقه نوین اسلامی شدند و با تربیت وکلا، جامعه را برای ظهور آخرین فرستاده الهی آماده کردند. فقهی که هماکنون شیعیان را به نام مقدس ایشان شیعه جعفری خطاب میکنند.
با توجه به آنچه گفته شد، ادله ذیل را میتوان به عنوان دلایل نسبت دادن عنوان ریاست تشیع به امام صادق علیه السلام نام برد:
- فضای سیاسی حاکم در عصر امامت امام صادق (علیهالسلام)
- امام و تربیت شاگردان بسیار زیاد که هر کدام متخصص در یکی از علوم دینی بودند.
- وجود فرقههای نوظهور در عصر امام صادق علیه السلام و روشنگری شخص امام و همچنین شاگردان مبرز ایشان در امر استدلالهای دینی.
- شروع فقه پویای دینی در بین شیعیان در حالی بود که اهلسنت در این امر ناتوان بودند . حضور رؤسای فقه اهل سنت بیانگر این مطلب است.
- ارسال وکلای امام به دیگر مناطق حکومت اسلامی.
- طولانی بودن زمان امامت حضرت، امکان بهرهبرداری از شاگردان را فراهم میکرد؛ از طرفی رابطه مردمی که دور از فضای سیاسی و حکومتی بودند را با امام نزدیک میکرد و چهره امام برای همگان روشن میشد.
- رفتار هوشمندانه امام در تبیین اسلام ناب در مقابل حکومت عباسیان و جدا کردن جریان امامت فرزندان رسول خدا (ص) با فرزندان عباس عموی پیامبر اکرم (ص) از جمله دلایلی است که ششمین امام مسلمانان رئیس مذهب تشیع خوانده می شود
انتهای پیام /