دیالوگ پایانی سریال بیآبی
تهران در شرایط اضطراری قرار دارد. رئیسجمهور هشدار داده است که اگر تا پایان آذر بارندگی موثر رخ ندهد، احتمال دارد پایتخت تخلیه شود. همزمان، شرکت آب و فاضلاب تهران و وزارت نیرو در اخباری غیررسمی اعلام کردهاند که امکان اعمال مجدد افت فشار آب در شهر وجود دارد.
در شرایط حاضر ذخایر سدهای اصلی تامینکننده آب تهران به پایینترین حد در سالهای اخیر رسیده است و کاهش بارشها، فشار بر شبکه آبرسانی را بیشتر کرده است. مسوولان میگویند در صورت تداوم خشکسالی، مدیریت مصرف آب به شکل محدود یا گسترده اعمال خواهد شد تا شبکه دچار فروپاشی نشود. اما در تابستانی که گذشت توصیه وزارت نیرو به شهروندان استفاده از پمپ آب در منازل بود. اقدامی که منجر به افزایش مصرف برق و آب شد؛ درحالیکه سیاستگذار هر دو حوزه یکی است و در تبلیغات همگانی به کاهش مصرف تاکید داشتهاند. افزایش ناپایداری آب در مناطق مختلف تهران، شهروندان را در شرایط سردرگمی و نااطمینانی قرار داده است. کارشناسان تاکید دارند که هرگونه تاخیر در بارشها یا افزایش مصرف، احتمال جیرهبندی گسترده و فشار بر مدیریت منابع آب را جدیتر میکند.
این در حالی است که در سالهای اخیر، نبود برنامهریزی یکپارچه و هماهنگی کافی میان نهادهای مسوول باعث شده کشور در مدیریت منابع آب کوتاهمدت نیز ضعف داشته باشد. در این راستا سیاستها پراکنده و واکنشی هستند و امکان پیشبینی یا کنترل بحرانهای فصلی محدود است، بهطوری که حتی در بازه یکساله هم برنامهریزی اثربخشی دیده نمیشود.
برخی مسوولان مربوطه در گفتوگو با دنیای اقتصاد در خصوص صحبتهای اخیر رئیسجمهور تاکید کردند که وزارت نیرو برنامهای برای قطعی آب ندارد، زیرا اولین متضرر اقتصادی این موضوع خود این نهاد خواهد بود. چون در زمان قطعی کامل آب، شبکه پر از هوا میشود و اتصال مجدد آب به قدری پر فشار خواهد بود که ممکن است تا 50 درصد از بافت شبکه را تخریب کند.
یک مقام آگاه در وزارت نیرو در این رابطه گفت: مباحث مطرح شده توسط ریاست جمهوری نوعی صحبت صادقانه با مردم بود تا از وخامت موضوع آگاه شوند، اما با وزارت نیرو در این خصوص هماهنگی نشده است.
او همچنین بیان کرد: ساعت 10 شب تا 6 صبح زمان آبگیری مخازن است و اگر در این بازه آبگیری به شیوه درستی انجام نشود، ممکن است مناطقی که آن مخزن وظیفه آبرسانی به آنها را دارد با مشکل قطعی آب مواجه شوند، به همین دلیل در بازه گفته شده، فشار آب خانگی برخی مناطق کاهش مییابد تا آبگیری مخازن به درستی انجام شود.
هشدار و منازعه به جای حل بحران آب
سعید سلیمانیها، پژوهشگر اندیشکده تدبیر آب، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به شرایط نگرانکننده منابع آبی تهران گفت: در دو ماه گذشته زنجیرهای از تحولات در حوزه آب تهران رخ داده که نگرانیها را درباره احتمال بروز بحرانی کمسابقه افزایش داده است. همه چیز از زمانی آغاز شد که مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران از شهروندان خواست برای مقابله با کمآبی، پمپ و مخزن در ساختمانهای خود نصب کنند. این توصیه به سرعت بازتاب گستردهای یافت و با هشدار کارشناسان درباره کاهش شدید ذخایر سدهای اصلی تامینکننده آب شرب تهران ادامه پیدا کرد. در پی این هشدارها، بحث ضرورت کاهش 20 تا 25 درصدی مصرف آب مطرح شد و وعده انتقال آب از سد طالقان نیز به میان آمد.
او افزود: در این میان، روایت رسمی از بحران آب در فضایی همراه با نبود دادههای به هنگام و شفاف، با تردیدهایی از سوی شهروندان روبهرو شد. بسیاری از مردم با انتشار تصاویر و مشاهدات میدانی از وضعیت سدها، در واقع درصدد راستیآزمایی روایت دستگاههای رسمی برآمدند. همزمان میان شهرداری تهران و متولیان آب بر سر در اختیار گرفتن چاههای با کیفیت برای تامین اضطراری آب شرب منازعهای شکل گرفت که به رسانهها کشیده شد و پرسشهایی درباره هماهنگی نهادی در شرایط بحرانی ایجاد کرد.
سلیمانیها با اشاره به واکنشهای متناقض دستگاهها گفت: در همین فضا اقدامات اجرایی بسیار متنوع و گاه متناقض بود. از یک سو اعتراضهایی به ادامه آبیاری چمنهای شهری و فعالیت استخرها در اوج بحران صورت گرفت و از سوی دیگر، درب توالتهای عمومی در پارکها قفل شد. در کنار این، کارناوالهای موتوری برای تبلیغ تجهیزات کاهنده مصرف آب به راه افتاد. نتیجه چنین وضعیتهایی تصویری مبهم، پرتنش و چند پاره از بحران در ذهن افکار عمومی ایجاد کرده است.
به گفته او، تحقق «روز صفر آب» به موضوعی مجادلهبرانگیز میان کارشناسان و مسوولان تبدیل شده است. عدهای وقوع بیآبیهای گسترده در تهران را در آینده نزدیک پیشبینی میکنند و نسبت به پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن هشدار میدهند، درحالیکه برخی دیگر این توصیفها را بزرگنماییشده و برهمزننده آرامش عمومی میدانند و تاکید دارند که نباید از ترسیم تصاویر آخرالزمانی سخن گفت.
جیرهبندی ناعادلانه و بیاعتمادی به مدیریت آب
پژوهشگر اندیشکده تدبیر آب تاکید کرد: مهمترین پیام همه این روایتها و واکنشها این است که تهران آمادگی مواجهه با این بحران را ندارد؛ نه در سطح زیرساخت، نه در هماهنگی نهادی و نه در مدیریت افکار عمومی. او در بخش دیگری از سخنان خود با نگاهی تحلیلی، بحران آب تهران را در قالب مدلی مرحلهمند توضیح داد و گفت: به جای آنکه از مفهوم ناگهانی «روز صفر» سخن بگوییم، باید بحران را در پنج سطح متوالی درک کنیم. سطح اول وضعیت هشدار است که در آن احتمال ورود به دورهای از کمآبی مطرح میشود و هشدارها در سطح کلی، با هدف کاهش فشار بیشتر بر مدیریت آب در شرایط پیک مصرف باقی میمانند. سطح دوم، وضعیت اضطرار است که در آن تمرکز بر کاهش مصرف از طریق فرهنگسازی، مدیریت تقاضا و آمادهسازی افکار عمومی برای تشدید کمآبی قرار دارد. سطح سوم هم وضعیت بحرانی است که در آن فشار در شبکه تا آستانه کارکرد سیستم کاهش مییابد. هدف از این کاهش فشار، مهار نشت در شبکههای فرسوده است و در همین زمان برداشت از چاههای اضطراری برای جبران کمبود آب آغاز میشود.
سعید سلیمانیها ادامه داد: سطح چهارم، جیرهبندی محدود است. در این مرحله فشار آب به اندازهای کاهش مییابد که تفاوت چندانی با جیرهبندی ندارد. در چنین وضعیتی، نصب پمپ و مخزن به عنوان راهکار اضطراری برای خانوارها مطرح میشود تا بتوانند حداقل نیاز خود را تامین کنند. اما سطح پنجم، جیرهبندی ساختاری است؛ جایی که سیاست مدیریت فشار به ابزار دائمی تبدیل میشود و در عمل نوعی جیرهبندی نابرابر در سطح شهر شکل میگیرد. در این مرحله بخشهایی از شبکه با محدودیتهای جدی مواجه میشوند و نوعی تقسیم ناعادلانه آب میان مناطق مختلف پدید میآید.
این کارشناس حوزه آب درباره موقعیت فعلی تهران گفت: به باور من، تهران اکنون در آستانه سطح چهارم و در مسیر ورود به دورهای از جیرهبندی ساختاری و ناپایداری شبکه قرار دارد. این بحران الزاما به معنای قطع کامل آب نیست، بلکه به تدریج به شکلی از نابرابری اجتماعی در دسترسی به آب تبدیل میشود. تهران احتمالا به روز صفر ناگهانی نمیرسد، زیرا ساختار تامین آب آن چند منبعی است و امکان برداشت از چاهها وجود دارد، اما به تدریج وارد مرحلهای میشود که در آن اعتماد عمومی به مدیریت آب تضعیف میشود.
سلیمانیها در پایان تاکید کرد: بحران تهران، آرامتر از فروپاشی کیپتاون است، اما میتواند در بلندمدت همان اندازه نگرانکننده باشد. در این بحران، آب الزاما تمام نمیشود، اما اعتماد مردم به مدیریت آب فرو میریزد؛ و شاید این فروپاشی اعتماد، خطرناکتر از خود کمبود آب باشد.
انتقال آب سدها آخرین راهحل است
محمد حبوطن کارشناس، در گفتوگو با دنیای اقتصاد درباره احتمال جیرهبندی مجدد آب در تهران و وضعیت ذخایر آبی کشور اظهار کرد: اطلاعات دقیق درباره وضعیت منابع آبی تهران در اختیار همکاران متخصص در بخش آب و فاضلاب است، اما بهصورت کلی میتوان گفت شرایط ذخایر و منابع تامینکننده آب تهران چندان مطلوب نیست و همین موضوع احتمال بروز دوباره محدودیت در توزیع آب را در ماههای آینده افزایش میدهد.
وی افزود: اگرچه آمار رسمی در اختیار ندارم، اما با توجه به گزارشهای غیررسمی و شرایط بارندگی سال گذشته، میتوان نتیجه گرفت که میزان بارشها در تهران بهویژه در فصل بارش بسیار کمتر از حد نرمال بوده است. بنابراین وقوع کمبود آب در ماههای آینده دور از انتظار نیست. از نگاه من، مساله کمآبی در تهران و بسیاری از مناطق کشور، صرفا به کمبود فنی یا ضعف تاسیسات آبی مربوط نمیشود، بلکه ریشه در ساختار مدیریتی و تصمیمگیری کلان کشور در حوزه آب دارد.
حبوطن با تاکید بر اینکه بحران آب در بسیاری از موارد خارج از ظرفیت فنی وزارت نیرو است، گفت: بخش عمدهای از بحرانهای مربوط به کمبود آب در کشور ناشی از مدیریت نامناسب در بخشهای مختلف از جمله کشاورزی و صنعت است. افت سطح آبهای زیرزمینی، نتیجه توسعه بیرویه کشاورزی و برداشتهای غیرمجاز از منابع است، درحالیکه مدیریت مصرف آب کشاورزی اساسا در اختیار وزارت نیرو نیست. این موضوع در حیطه وظایف وزارت جهاد کشاورزی است، نهادی که متاسفانه بهنظر میرسد نه تنها در زمینه بهینهسازی مصرف آب برنامه موثری ندارد، بلکه مسوولیت مشخصی هم در این حوزه نمیپذیرد. کشاورزی کشور همچنان با همان الگوهای سنتی و پرمصرف صد سال پیش اداره میشود و همین مساله فشار سنگینی بر منابع آب وارد کرده است.
او ادامه داد: بخش دیگر بحران آب به حوزه مدیریت عرضه مربوط میشود. از حدود دو دهه قبل باید به این واقعیت توجه میکردیم که تهران دیگر منبع جدیدی برای تامین آب ندارد. ظرفیت سدها و آبخوانهای اطراف تهران محدود است و با رشد سریع جمعیت و توسعه شهری، تامین آب از این منابع به مرز خطر رسیده است. درحالیکه در سالهای گذشته تمرکز بر توسعه منابع جدید مانند ساخت سد یا انتقال آب از نقاط دیگر کشور بوده است، لازم بود توجه بیشتری به مدیریت مصرف صورت گیرد. طرحهای انتقال آب و احداث سد، در واقع آخرین راهحلها هستند و در بلندمدت نمیتوانند پاسخگوی نیاز تهران باشند.
جای خالی مدیریت مصرف
محمد حبوطن در ادامه با بیان اینکه امروز به جایی رسیدهایم که دیگر منبع تازهای برای تامین آب تهران وجود ندارد، افزود: تنها راه پایداری تامین آب، کاهش مصرف و اصلاح الگوی مصرف است. از حدود بیست سال پیش باید سیاستگذاریها به جای تمرکز بر افزایش عرضه، بر مدیریت مصرف متمرکز میشد. در حال حاضر، سرانه مصرف آب در تهران برای مصارف شرب و بهداشت بیش از 250 تا 300 لیتر در شبانهروز است، درحالیکه میانگین مصرف در بسیاری از کشورهای توسعهیافته اروپایی حدود 130 تا 150 لیتر است. این تفاوت نشان میدهد که میزان مصرف در تهران بسیار فراتر از استانداردهای بینالمللی است.
او تاکید کرد: وقتی سرانه مصرف در تهران تقریبا دو برابر کشورهای اروپایی است، باید این موضوع به عنوان زنگ خطری جدی برای مدیریت بخش آب تلقی شود. در چنین شرایطی انتظار میرفت شرکتهای آب و فاضلاب به سمت برنامههای کاهش مصرف و نصب تجهیزات کاهنده در ساختمانها حرکت کنند. تحقیقات نشان میدهد استفاده از ادوات کاهنده مصرف در منازل میتواند بین 20 تا 30 درصد از مصرف آب را کاهش دهد. اگر چنین برنامهای در تهران بهصورت فراگیر اجرا میشد، سالانه حدود 300 تا 350میلیون مترمکعب آب صرفهجویی میشد؛ حجمی معادل مصرف سالانه شهری مانند کرج.
این کارشناس تصریح کرد: اگر طی این سالها مدیریت مصرف به شکل جدی دنبال میشد و تمام ساختمانهای مسکونی، اداری و آموزشی مجهز به تجهیزات کاهشدهنده مصرف بودند، امروز تهران با چنین بحران شدیدی مواجه نبود.
آبیاری فضای سبز شهری
به گفته این کارشناس حوزه آب، یکی از بخشهای پرمصرف، فضای سبز شهری است. برآوردها نشان میدهد حدود 200میلیون مترمکعب از منابع آبی تهران صرف آبیاری فضای سبز میشود. بخش زیادی از این مصرف مربوط به چمن است؛ درحالیکه چمن نه تنها نقش موثری در تلطیف هوا ندارد بلکه نگهداری آن نیز پرهزینه و پرآببر است.
محمد حبوطن در این زمینه تصریح کرد: در بسیاری از کشورهای خشک و نیمهخشک مانند ایالتهای آریزونا و کالیفرنیا در آمریکا، به جای کاشت چمن، از الگوی «منظر سازی خشک» استفاده میشود. در این روش از عناصر سنگی، چوبی و گیاهان بومی مقاوم به خشکی برای زیباسازی فضای شهری بهره گرفته میشود. تهران نیز میتواند از همین الگو پیروی کند، زیرا شرایط اقلیمی این شهر با مناطقی مانند شمال کشور قابل مقایسه نیست. متاسفانه در بسیاری از فضاهای عمومی تهران از جمله مدارس و پارکها، سطح گستردهای از زمین با چمن پوشانده شده است، درحالیکه این پوشش گیاهی با واقعیت اقلیمی تهران همخوانی ندارد و تنها موجب هدررفت آب میشود.
وی افزود: دستگاههای اجرایی و نهادهای دولتی باید در این زمینه پیشگام باشند. کاهش مصرف آب در فضای سبز و حذف چمنهای غیرضروری یکی از گامهای موثر در مدیریت منابع آبی شهر است. البته در حوزه کشاورزی نیز اقدامات اصلاحی لازم است، هرچند در دشت تهران نسبت برداشت کشاورزی به مصرف شهری تقریبا برابر است. در بسیاری از دشتهای کشور 85 تا 90 درصد آب صرف کشاورزی میشود، اما در تهران این نسبت حدود 50 درصد است. از سوی دیگر، کشاورزی در اطراف تهران بهتدریج در حال کاهش است و عملا در مناطق محدودی مانند شهریار و ورامین ادامه دارد.
او توضیح داد: حتی اگر میزان آب تخصیصیافته به کشاورزی در اطراف تهران کاهش یابد، تاثیر چشمگیری بر مصرف آب شرب شهر نخواهد داشت. بنابراین تنها راهکار موثر برای تامین پایدار آب شرب پایتخت، تمرکز بر کاهش مصرف در بخش شهری است. متاسفانه در سالهای گذشته به این مساله بیتوجهی شده و بخشی از آن نیز به دلیل تعارض منافع در ساختار شرکتهای آب و فاضلاب بوده است.
حبوطن در اینباره گفت: شرکتهای آب و فاضلاب بهصورت ساختاری با طرحهای کاهش مصرف در تعارض هستند، زیرا درآمد آنها به میزان فروش آب بستگی دارد. هرچه مصرف آب و تعداد اشتراکها بیشتر باشد، درآمد این شرکتها نیز افزایش مییابد. بنابراین انگیزه اقتصادی برای کاهش مصرف در این ساختار وجود ندارد. با این حال، در شرایط کنونی وزارت نیرو تلاش دارد شرکتهای آب و فاضلاب را موظف کند تا به سمت اجرای طرحهای مدیریت مصرف از جمله نصب تجهیزات کاهنده در منازل حرکت کنند.
وی افزود: این اقدام، هرچند دیرهنگام، اما گامی ضروری است. بهویژه در تابستان گذشته که فشار بر شبکه تامین آب افزایش یافت، ضرورت چنین طرحهایی بیش از پیش احساس شد. طرحهایی در دست بررسی است که براساس آن شرکتهای آب و فاضلاب نصب تجهیزات کاهنده را بهصورت مستقیم انجام دهند و هزینه آن به شکل اقساطی از قبوض آب مشترکان کسر شود، زیرا انتظار نمیرود شهروندان بهصورت داوطلبانه اقدام به نصب این تجهیزات کنند.
کمبود مالی و ضعف اراده در مدیریت آب
حبوطن درباره نبود برنامه جامع در مدیریت بحران آب نیز گفت: مدیریت آب پیچیدگیهای خاص خود را دارد، زیرا این حوزه با بخشهای مختلفی همچون کشاورزی، صنعت و شهرسازی در ارتباط مستقیم است. کاهش مصرف در یکی از این بخشها بدون هماهنگی با سایر بخشها معمولا موفقیتآمیز نیست. به همین دلیل، بهنظر میرسد مدیریت منابع آب در کشور بهصورت جزیرهای انجام میشود و انسجام لازم بین دستگاههای مختلف وجود ندارد.
وی ادامه داد: برای مقابله با بحران آب، باید ارادهای جدی در همه سطوح مدیریتی ایجاد شود. متاسفانه اراده اجرایی در برخی نهادها پایین است. شهرداریها هرکدام برنامههای خود را دنبال میکنند، وزارتخانهها سیاستهای جداگانه دارند و همین نبود هماهنگی باعث میشود حتی برنامههای خوب نیز به نتیجه نرسد. در تدوین برنامهها و اسناد بالادستی عملکرد خوبی داریم، اما در مرحله اجرا، به دلیل کمبود منابع مالی و ضعف اراده سیاسی، بسیاری از اهداف محقق نمیشود.
حبوطن در پایان اظهار کرد: محور اصلی مدیریت پایدار آب در تهران باید بر کاهش مصرف استوار باشد. با توجه به محدودیت منابع و رشد جمعیت، امکان تامین آب از منابع جدید عملا وجود ندارد. بنابراین تنها با اصلاح الگوی مصرف، آموزش عمومی، استفاده از فناوریهای نوین و همکاری جدی همه دستگاهها میتوان از بروز بحرانهای شدیدتر در سالهای آینده جلوگیری کرد.
وی در جمعبندی سخنان خود تاکید کرد: تمام تحلیلهایی که ارائه شد، در نهایت به یک نکته میرسد و آن اینکه محور اصلی سیاستگذاری آبی کشور باید بر مدیریت مصرف متمرکز شود. اگر این اصل نادیده گرفته شود، جیرهبندی آب در تهران نهتنها محتمل، بلکه اجتنابناپذیر خواهد بود.