شنبه 11 مرداد 1404

رفتن یا نرفتن، مسئله این است

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
رفتن یا نرفتن، مسئله این است

کتاب «گاندی و شرکا» سفرنامه معصومه صفایی‌راد به کشور هندوستان است. او به دنبال مراسم عزای حسینی خودش را به حیدرآباد هند رسانده است.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب "گاندی و شرکا" از جمله سفرنامه‌های معصومه صفایی‌راد است که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده. این کتاب روایت سفری 10 روزه به شهرهای بمبئی و حیدرآباد در جنوب هند است؛ سفری که طی ایام دهه محرم انجام شده و نویسنده علاوه بر تماشای شهر و فرهنگ و قصه‌های مردم هند، حضور در مراسم‌های عزاداری آنان را هم تجربه کرده است.

فاطمه سلیمانی، نویسنده و فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی این اثر پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

برخاستم از جای و سفر پیش گرفتم نه از خانه‌ام یاد آمد و نه ز گلشن و منظر

عبارت فوق شعری است که ناصرخسرو قبادیانی سفرنامه خود را با آن آغاز کرده است. او یکی از مشهورترین سفرنامه‌نویسان ایرانی است. سفرنامه او شرح سفری هفت ساله به بلاد اسلامی است. آنچه از او به یادگار مانده است، منبع معتبری است جهت شناخت زمانه او؛ از سیاست و فرهنگ تا جامعه‌شناسی... اما لزوماً همه کسانی که سراغ خواندن سفرنامه ناصرخسرو می‌روند قصد پژوهش ندارند.

لذت یک متن کهن همراه با ماجرهایی واقعی که چند قرن پیش اتفاق افتاده‌اند و حالتی داستان‌گونه به آن داده‌اند. در روزگاری که هنوز دوربین اختراع نشده بوده و اثری از دنیایی که امروزه به نام دنیای مجازی می‌نامیم نبوده، نوشتن سفرنامه، خدمت به خلق بود جهت شناختن و آشنایی با دنیایی که شاید هرگز موفق به دیدن آن نشوند. مثلاً در روزگار ناصرخسرو چند نفر قادر بودند تا سفر حج را تجربه کنند. آیا همه کسانی که استطاعت مالی داشتند استطاعت جانی هم داشتند؟

رسم تکان‌دهنده هندی‌ها برای عزاداری بر حضرت علی اصغر (ع)

البته که همین سفرنامه هم در دسترس عموم قرار نمی‌گرفت، اما ثبت و ضبطش حداقل برای آیندگان چراغ راه بود. اما حالا که دوربین‌های عکاسی و فیلم‌برداری با کیفیت بالا تصاویر را ثبت و ضبط می‌کنند و دنیای فراگیر مجازی سفر مجازی به همه جای دنیا را فراهم کرده است؛ آیا سفرنامه‌نویسی کاری عبث و بیهوده است؟ آیا اصلاً سفرنامه‌ها مخاطب دارند؟

قطعاً مخاطب دارند. به چند دلیل. عکس و فیلم‌های دنیای مجازی ماندگار نیستند و در حجم زیاد اطلاعات تصویری گم می‌شوند. توریست‌ها همه عکس و فیلم‌های خود را منتشر نمی‌کنند و تنها به آن بخشی بسنده می‌کنند که برای خودشان مهم و جذاب است. بومی‌های هر منطقه هم با توجه به اینکه با محیط اطراف خود خو گرفته‌اند معمولاً نیازی نمی‌بینند تا وقایع اطراف خود را مرتب به تصویر بکشند مگر اینکه اتفاقی خاص و ویژه در حال وقوع باشد. به علاوه اینکه آنها از دیدگاه خود و با زبان خود ماجراها را روایت می‌کنند که برای همه قابل فهم و درک نیست.

سفرنامه مکتوب اما ماندگار است. وقتی یک متن تبدیل به کتاب می‌شود، حتی اگر فقط در یک نوبت منتشر شود نسخه‌هایی از آن به یادگار می‌مانند. در کشور ما از تمام کتاب‌های منتشر شده حداقل یک نسخه در کتابخانه ملی موجود است و اهل تحقیق می‌توانند از آن استفاده کنند.

سفرنامه‌نویس با هر پدیده برخورد تازه‌ای دارد و آن اتفاق و ماجرا، یا آن مکان خاص و... برای او یک تجربه جدید محسوب می‌شود؛ بنابراین به احتمال زیاد مخاطب را در آن لحظه خاص شریک خواهد کرد.

در نهایت اینکه عکس و فیلم قادر نیستند اوضاع فرهنگی، اقتصادی سیاسی یک منطقه را به نمایش بگذارند؛ اما سفرنامه می‌تواند این ویژگی را داشته باشد. در ضمن سفرنامه یک روایت شخصی است و تجربه هر فرد با دیگری در مواجهه با پدیده‌ها متفاوت است. متأسفانه در کشور ما و در میان اهل قلم نوشتن سفرنامه زیاد رواج ندارد و نویسندگانی که به طور جدی تمرکزشان را روی سفرنامه گذاشته‌اند به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسند.

یکی از این نویسندگان خوش‌ذوق معصومه صفایی‌راد است. او سفرنامه‌نویسی را با سفرنامه بوسنی و مارش میرا شروع کرد. اما بعد از آن سفرنامه‌های او رنگ و بوی ویژه‌ای گرفتند. او در سفرهایش به دنبال مراسم عزاداری اباعبدالله (ع) در نقاط مختلف دنیاست. از ترکیه و عراق گرفته تا هندوستان. کتاب «گاندی و شرکا» سفرنامه او به کشور هندوستان است. او به دنبال مراسم عزا خودش را به حیدرآباد هند رسانده است. چون این سفرنامه مانند سفرنامه‌های قبلی نویسنده مختص یک مراسم خاص در یک جغرافیای محدود است، نباید از آن توقع داشت که تمام فرهنگ و سیاست و اقتصاد هند را به نمایش گذاشته باشد. نوشتن چنین سفرنامه‌ای نیازمند حداقل چند ماه اقامت در کشور مقصد و معاشرت با اقشار مختلف جامعه است. به علاوه مطالعه و کندوکاو و تحقیق.

در سفرنامه "گاندی و شرکا" قرار است فقط روی مراسم عزاداری متمرکز شویم، اما نویسنده خست به خرج نداده و سایر دیده‌ها و شنیده‌ها را هم در سفرنامه منعکس کرده است. انعکاس جزئیات می‌تواند به مخاطب جهت بدهد. شاید عکس و فیلم‌ها آن‌قدر جذاب باشند که هرکسی را برای سفر به هند مشتاق کند، اما سفرنامه، تصویری واقعی‌تر از کشور مقصد به نمایش بگذارد. مسئله غذا و عبادت و پاکی و... می‌تواند برای یک مسلمانِ معتقد مسئله‌ساز باشد و برای یک شخص ماجراجو جذاب و متفاوت.

مسائلی که نویسنده کتاب نیز با آن مواجه بوده و حتی برخی مسائل مذهبی هم برای او آزاردهنده بود؛ اما در مقدمه کتاب تکلیف خودش را با خواننده روشن کرده است:«اسلامی که به هندوستان رسیده شاید به دلیل بعد مسافت، در بعضی موارد، از محتوا و اصلش خیلی فاصله گرفته که گاهی برای من هم خوشایند نبود. ولی من در جایگاه نقد نبودم و نیستم. در طول سفر و طی مدت نوشتن خیلی سعی کردم از قضاوت دور بمانم و اگر جایی این‌طور نبود، بر من ببخشید.»

اگر کسی اهل فن باشد در همان فصل اول متوجه می‌شود که نویسنده این کتاب اهل قلم است و با تکنیک‌های نوشتن آشنا:«هنگام برگشت این مسیر خواستم چند دقیقه توی نمازخانه چشم گرم کنم که نیروی خدماتی با سروصدا بیدارم کرد و گفت برو در هتل‌های فرودگاهی بخواب!»

«من اگر بخواهم روزی فیلمنامه‌ای بنویسم هیچ‌وقت شخصیت‌های اصلی داستانم را این‌طور اتفاقی و دم‌دستی سر راه هم قرار نمی‌دهم» استفاده از تکنیک فلش‌فوروارد (پرش به آینده) یکی از راه‌های تلخیص است. نویسنده تصمیم می‌گیرد سفرنامه را در یک نقطه خاص به پایان برساند؛ اما بنا به دلایلی لازم است یا دوست دارد به ماجرایی بعد از نقطه پایان اشاره کند. اینجاست که تکنیک فلش‌فوروارد به کار می‌آید و در همان چند خط شروع ماجرا به پایانِ آن اشاره می‌کند.

در دنیای واقعی رخ دادن هم اتفاقی ممکن است، اما در دنیای فیلم و داستان، وقایع باید از روابط علی و معلولی پیروی کنند وگرنه با داستانی سست و ضعیف مواجه خواهیم شد. نویسنده کتاب "گاندی و شرکا" به عنوان یک نویسنده مرز این دو را در کتابش مشخص کرده است. ما در سفرنامه پا به یک دنیای واقعی گذاشته‌ایم که اتفاقات در آن همیشه نیازمند روابط علی و معلولی نیست. در دنیای واقعی هر اتفاقی طبیعی است.