روایت دختر ایرانی، روایتی از جنس افتخار
به گزارش گروه استان‌های خبرگزاری دانشجو، مریم مرادی؛ تابستان 1403 بسان همیشه پر بود از اتفاقات پر افتخار برای جامعه زنان ایرانی که برای روایت هر کدامشان نیاز است راویان قلم روایت به دست بگیرند و آنقدر بنویسند و بگویند و روایت گری کنند که «دوست همدل» احساس غرور وشعف کند و «دشمن کوردل» جرات تاختن به زن ایرانی به حجاب زن ایرانی به غیرت زن ایرانی را حتی به خیالش هم راه ندهد، چه رسد که بخواهد...
به گزارش گروه استان‌های خبرگزاری دانشجو، مریم مرادی؛ تابستان 1403 بسان همیشه پر بود از اتفاقات پر افتخار برای جامعه زنان ایرانی که برای روایت هر کدامشان نیاز است راویان قلم روایت به دست بگیرند و آنقدر بنویسند و بگویند و روایت گری کنند که «دوست همدل» احساس غرور وشعف کند و «دشمن کوردل» جرات تاختن به زن ایرانی به حجاب زن ایرانی به غیرت زن ایرانی را حتی به خیالش هم راه ندهد، چه رسد که بخواهد به خیال باطل خودش و در ذهن مریض خودش اراجیف ببافد و چهره‌ای متحجر و به دور از پیشرفت و بیگانه با علم و دانش و قدرت از زن ایرانی به جهان ارائه کند و آنقدر این اباطیل و موهومات را تکرار کند که حتی گاهی دوستان ساده دل ناآگاه هم دل بدهند به روایت ناصواب خناسان و احساس یاس کنند و بشود آنچه نباید.
باید سلاح قلم را به روایت افتخار دختران ایرانی مسلح کرد، که جنگ امروز جنگ روایت هاست باید نوشت از مبینا و ناهید و و ساره و زهرا‌ها تا حنانه خرمدشتی‌ها، باید روایت کرد از مبینای 19 ساله‌ای که در اولین تجربه میدان بزرگ المپیک موفق به کسب مدال برنز می‌شود و همین مدال را هم مقابل دوربین‌های جهان تقدیم امام زمانش می‌کند تا آب پاکی را روی دست دشمن بدخواه بریزد و نشان دهد که جوان موفق دهه هشتادی ایرانی برخلاف آنچه که او میخواهد بیگانه با ارزش‌ها نیست.
از ناهید کیانی که اولین مدال نقره المپیک تاریخ بانوان کشور را کسب می‌کند، باید قلم زد و روایت کرد آنچه که ساره جوانمردی این شیرزن ایرانی در مقابل دوربین‌های دنیا خلق کرد و یک جهان مسحور غیرت و همت این شیرزن جوانمرد! ایران شد کسب چهارمین مدال طلای پارالمپیک به خودی خود افتخار بزرگی است، اما افتخار بزرگتر آنجایی است که شیر دختر ایرانی پس از پیروزی بوسه بر قرآن و پرچم پر افتخار کشورش میزند همراه سرود ملی کشورش اشک شوق می‌ریزد و ذهن مخاطب جهانی را درگیر یک سوال می‌کند که به راستی آیا این زن از همان دیار و از همان ایرانی است که رسانه‌های جهان برای نشان دادن اوضاع نابسامان زنان و دخترانش مدام از هم سبقت می‌گیرند.
ساره دختر پرافتخار ایرانی که کمیته پارالمپیک آسیا از او به عنوان «ملکه تپانچه و افتخار آسیا» یاد می‌کند، از زهرا رحیمی 15 ساله‌ای که در آوردگاه پارالمپیک بزرگی می‌کند و موفق به کسب مدال نقره می‌شود، و اما حنانه خرم دشتی دختر طلایی ایران، اما این بار نه در عرصه ورزش و المپیک که در عرصه علم و دانش و در المپیاد نجوم دانش آموزی جهان.
حنانه ایران بالاتر از دانش آموزان آمریکا و رومانی وکانادا و سنگاپور و انگلیس و آلمان موفق به کسب مدال طلای المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک می‌شود و نگاه جهان اینبار خیره به دختری از جنس علم و دانش و نجوم می‌شود.
دختری که با حجاب برتر مقابل دوربین عشق به مادر را فریاد میزند و اذعان می‌کند هرآنچه دارد از دعای خیر مادر است تا اینبار دشمنی که کمر به نابودی نهاد خانواده بسته و سعی در تقدس زدایی از مقام «مادر» را دارد مضمحل کند.
باید روایت کرد از ایرانی که پر است از ساره‌ها و ناهید‌ها و... حنانه‌ها دخترانی که به فرموده مقام معظم رهبری نشان داده‌اند «می توان زن بود، عفیف بود، محجبه وشریف بود و درعین حال در متن و مرکز بود»، دختران پرافتخار جوان، مومن و انقلابی که در جای جای ایران عزیز برای پیشرفت و اعتلای ایران عزیز کمر همت بسته، زن زندگی آزادی حقیقی را معنا بخشیده و برای نشاندن پرچم پرافتخار ایران بر قله‌های رفیع جهان هم قسم شده اند.
مریم مرادی فعال دانشجویی بین الملل بین الملل استان آذربایجان غربی
انتشار یادداشت‌ها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.