روستاها چطور خلوت شدند؟/ شکاف 1.7 برابری درآمد در شهر و روستا + جزئیات

جمعیت روستایی ایران درحالی که طی سه دهه اخیر با کاهش قابل توجه و نرخ رشد منفی ادامه حیات میدهد، اما هنوز هم با حدود 20 میلیون نفر ساکن، از جمعیت 131 کشور جهان بزرگتر است.
به گزارش مشرق،15 مهرماه هر سال رویداد ملی با عنوان «روز روستا و عشایر» در کشور برگزار میشود. به بهانه این روز به سراغ برخی از دادههای آماری مناطق روستایی رفتهایم. دادهها قابل تأمل است. جمعیت روستایی ایران درحالی که طی سه دهه اخیر با کاهش قابل توجه و نرخ رشد منفی ادامه حیات میدهد، اما هنوز هم با حدود 20 میلیون نفر ساکن، از جمعیت 131 کشور جهان بزرگتر است.
این جمعیت که یک ظرفیت بالقوه برای توسعه و به ویژه برای تأمین امنیت غذایی کشور دارد، بنا به دلایل مختلف ازجمله دسترسی پایین به زیرساختهای رفاهی و عمرانی و خدماتی، طی دو دهه اخیر با افزایش مهاجرت، خروج جوانان و نیروی کار ماهر از روستاها و به دنبال آن با کاهش قابل توجه موالید و پیری جمعیت روبهروست.
دادهها نشان میدهد با خروج مازاد نیروی کار از بخش کشاورزی، این نیروی کار مازاد، در بخشهای صنعت و خدمات مناطق روستایی جذب نشده و ظرفیت اشتغال این بخشها چندان افزایش نیافته و عمدتاً این جمعیت وارد شهرها و به ویژه مناطق حاشیه و پیرامون آنها و حتی سکونتگاههای غیررسمی شده که خود امروز به دغدغه مسئولان شهری در حوزه ایجاد زیرساختهای مسکن، حمل و نقل و حتی آب شرب شهری تبدیل شده است.
جمعیتی به اندازه جمعیت 131 کشور
براساس آخرین دادههای مرکز آمار ایران، جمعیت روستایی کشور تا انتهای سال 1403 به 19 میلیون و 800 هزار نفر رسیده است. این عدد معادل 23 درصد از کل جمعیت کشور است. به عبارتی، طی سال 1403 از جمعیت 85 میلیون و 961 هزارنفری کشور، 66 میلیون و 207 هزار نفر در شهرها زندگی میکردند که معادل 77 درصد از جمعیت ایران بوده و 23 درصد از آنها ساکن مناطق روستایی بودهاند.
طبق دادههای مرکز آمار، جمعیت روستایی ایران از 13 میلیون نفر در سال 1335 به 23 میلیون و 238 هزار نفر تا سال 1375 رسیده بود که طی 30 سال اخیر این تعداد رشد منفی را تجربه کرده و به 19.7 میلیون نفر در سال گذشته رسیده است. همچنین سهم روستاها از جمعیت کشور از حدود 69 درصد در سال 1335 به 53 درصد در آخرین سرشماری رژیم پهلوی یعنی سال 1355 رسیده بود که حالا 23 درصد است. لازم به توضیح است که در همه کشورهای توسعهیافته و کشورهای درحال توسعه با سطح بالای تکنولوژی و بهداشت و آموزش، سطح روستانشینی به کمتر از 30 درصد رسیده است.
البته با اینکه جمعیت روستایی ایران طی سه دهه اخیر رشد منفی داشته، بااینحال، جمعیت نزدیک به 20 میلیون نفری روستاهای کشور در بین 195 کشور کوچک و بزرگ، از جمعیت 131 کشور بیشتر و از جمعیت 63 کشور کمتر است. در بین کشورهایی که جمعیت ایران از آنها بیشتر بوده، میتوان به کشورهای رومانی، سنگال، هلند، اکوادور، بولیوی، اردن، کوبا، جمهوری چک، سوئد، پرتغال، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، رژیم صهیونیستی، امارات، مجارستان، اتریش، دانمارک، سنگاپور، فنلاند، نروژ، لبنان، عمان، کویت و ارمنستان و غیره اشاره کرد.
3 دهه تکرار نرخ رشد منفی در روستاها
طبق دادههای مرکز آمار ایران، نرخ رشد روستاهای کشور در سرشماری 1345 نسبت به سال 1335 2.1 درصد و در سرشماری بعدی 1.1 درصد بوده که این عدد در سرشماری سال 1365 به بالاترین حد خود یعنی 2.4 درصد رسید. این عدد در سال 1370 نیز مثبت بوده اما از سرشماری سال 1375 به بعد همواره منفی است و حالا به حول حوش منفی یک درصد رسیده است.
کرمان و سیستانوبلوچستان در صدر تعداد روستا
روایتهای متفاوتی از تعداد روستاهای کشور وجود دارد. برخی از مسئولان این عدد را 69 تا 70 هزار روستا عنوان کردهاند. مرکز آمار ایران در سال 1400 تعداد شهرستانهای کشور را 469 عدد، بخش را 115، دهستان را 2717، شهر را 1423 شهر و تعداد آبادی را 94 هزار و 544 مورد گزارش کرده است.
این دادهها نشان میدهد از 94 هزار و 544 آبادی موجود در کشور تا سال 1400، بیشترین آنها در استانهای کرمان، سیستانوبلوچستان و فارس به ترتیب با 11.5 هزار روستا، 10.6 هزار روستا و 8.1 هزار روستا قرار داشتهاند. خراسان رضوی با 7 هزار روستا، خوزستان با 6.3 هزار روستا و یزد با 4.4 هزار روستا در رتبههای بعدی قرار داشتهاند. قم با 346 روستا، البرز با 392، بوشهر با 799، تهران با 832 و گلستان با 894 روستا، کمترین تعداد روستاها را داشتهاند.
31 هزار روستا خالی از سکنه!
همانطور که گفته شد، حتی در مورد تعداد روستاها نیز اختلافنظر عجیب وجود دارد. در سالهای گذشته برخی از مسئولان کشور تعداد روستاهای ایران را حدود 70 تا 80 هزار آبادی عنوان کردهاند و مدعی شدهاند حدوداً 40 هزار روستا فاقد سکنه است. اما در سال 1403 حسینزاده، معاون رئیسجمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور گفت: «از 69 هزار روستای کشور، تنها 38 هزار روستا دارای سکنه هستند و 31 هزار روستا خالی از سکنه شدهاند.»
اظهارات معاون رئیسجمهور در امور توسعه روستایی درحالی است که طبق گزارش مردادماه وزارت نیرو، این وزارتخانه تا مردادماه امسال به 58 هزار و 937 روستا برقرسانی کرده است. به نظر میرسد اختلافنظر در خصوص تعداد روستاهای خالی از سکنه مربوط به تعریف روستا و آبادی در بین مسئولان و دستگاههای اجرایی با تعاریف مرکز آمار ایران است.
در مجموع اگر دادههای مرکز آمار ایران با وزارت نیرو را با هم تطبیق بدهیم، با درنظرگرفتن وجود 94 هزار و 544 آبادی در کشور و برقدار شدن 58 هزار و 937 روستا، به عدد 35 هزار و 607 روستای خالی از سکنه میرسیم، عددی که به عدد اعلامی معاون رئیسجمهور نسبتاً نزدیک است اما به هر حال این تفاوت دادهها نشان از عدم یکپارچکی در تصمیم، تولید داده و حتی در تعریف روستا و آبادی است.
ثبت کمترین موالید در 60 سال اخیر
جمعیت روستایی ایران طی چند دهه اخیر علاوه بر مهاجرت گسترده از روستاها به شهرها و همچنین تبدیل برخی از روستاها به شهر، در نتیجه کاهش زاد و ولد و موالید نیز کاهش قابل توجهی داشته است. طی سال 1403 تنها 226 هزار و 430 تولد نوزاد در روستاها ثبت شده که این عدد کمترین میزان موالید در 60 سال اخیر یعنی از سال 1344 تاکنون است. این عدد در سالهای 1344 تا 1358 بین 700 تا 800 هزار تولد در سال بوده که در سالهای 1359 و 1360 به حدود 1.4 میلیون نفر در سال نیز رسید، عددی که 6 برابر زاد و ولد فعلی بوده است.
هر خانوار روستایی فقط 3 نفر
شاخص بعدی که بازهم به جمعیت و تغییر و تحولات آن وابسته است، شاخص بعد خانوار یا تعداد افراد خانوار است. طبق دادههای مرکز آمار ایران، بعد خانوار مناطق روستایی کشور در سال های 1363 تا 1383 تقریبا بین 5 تا 6 نفر بوده است. این عدد در سال 1403 به عدد 3.3 رسیده است. لازم به توضیح است که در سال های 1363 تا 1383 این عدد برای مناطق شهری کشور 4 تا 5 بوده و حالا این عدد در این مناطق 3.2 است. این مقایسه نشان میدهد کاهش بعد خانوار در مناطق روستایی کشور سریعتر و شدیدتر از مناطق شهری ایران رخ داده است. بخشی از این اتفاق میتواند ناشی از مهاجرت جوانان و افراد در سن ازدواج از روستاها به شهرها و افزایش میانگین سنی در روستاها و به نوعی پیری جمعیت در مناطق روستایی باشد.
کاهش 33 درصد اشتغال بخش کشاورزان ایران
براساس دادههای مرکز آمار ایران، تعداد شاغلان مناطق روستایی کشورمان در سال 1403 حدود 5 میلیون و 745 هزار نفر است. از کل اشتغال مناطق روستایی ایران 43.5 درصد از آنان در بخش کشاورزی فعالند، 28.4 درصد در بخش صنعت و 28.2 درصد نیز در بخش خدمات فعالیت میکنند. اما نکته جالب توجه اینکه از سال 1384 تا 1403 که دادههای رسمی اشتغال در دسترس بوده، تعداد شاغلان بخش کشاورزی ایران از 5.1 میلیون نفر با کاهش 33 درصدی به 3.4 میلیون نفر در سال 1403 رسیده است.
پرواضح است این اتفاق در نتیجه افزایش مکانیزاسیون در بخش کشاورزی و روستایی رخ داده و همچون سایر نقاط جهان، امر قابل پیشبینی بوده است. همچنین به نظر میرسد بخشی از این اتفاق هم میتواند در نتیجه خشکسالیهای پی در پی در استانهای مرکزی و شرق ایران بوده باشد. تبدیل زمینهای کشاورزی به ویلا در شهرهای شمالی نیز تا حدودی بر اشتغال در بخش کشاورزی کشور تاثیر گذاشته اما نمیتوان اثر آن را سنجید.
اما مقایسه سهم بخش کشاورزی از کل اشتغال نیز قابل تامل است. طبق دادههای مرکز آمار، سهم بخش کشاورزی از اشتغال در ایران از حدود 25 درصد در سال 1384 به 13.7 درصد در سال 1403 رسیده است. همانطور که گفته شد، این وضعیت در نتیجه کاهش شاغلان بخش کشاورزی ناشی از مکانیزاسیون و همچنین اتفاقات دیگری ازجمله خشکسالی و... است. مازاد شاغلان این بخش عمدتاً روانه بازار کار شهری در بخشهای صنعت و به ویژه بخش خدمات شدهاند. طی این مدت سهم اشتغال در بخش خدمات و صنعت در روستاها نیز افزایشی بوده است.
سقوط 21 درصدی تعداد شاغلان روستاها طی 20 سال
آنچه در بخش قبل گفته شد، امری عادی است که به واسطه گسترش مکانیزاسیون در همه نقاط جهان رخ داده و حتی شدیدتر از مناطق روستایی ایران نیز هست. اما بخش حائز اهمیت این ماجرا، کاهش سهم روستاها از اشتغال کشور است. به عبارتی، گرچه کاهش تعداد شاغلان در بخش کشاورزی امری قابل پیشبینی و اتفاق طبیعی بوده، اما اینکه مازاد شاغلان این بخش نتوانستهاند در بخش خدمات و صنعت مناطق روستایی جذب شوند، موضوعی است که جای نگرانی دارد.
طبق دادههای مرکز آمار، در سال 1384 تعداد شاغلان مناطق روستایی ایران 7.2 میلیون نفر بوده که سهمی نزدیک به 35 درصد از کل اشتغال ایران را در دست داشته است. این تعداد حالا در سال 1403 به 5.7 میلیون نفر رسیده که سهم 23.2 درصدی از شاغلان ایران را به خود اختصاص داده است.
به عبارتی، تعداد شاغلان روستایی از سال 1384 تاکنون سقوط نزدیک به 21 درصدی داشته و از 7.2 به 5.7 میلیون نفر رسیده است. اینکه چرا مازاد نیروی کار در بخش کشاورزی از روستاها خارج شده و جذب بخشهای خدمات و صنعت در این مناطق نشده، بخشی از آن به فضای کلی اقتصاد کلان کشور برمیگردد که طی این مدت با انواع و اقسام بیثباتی روبهرو بوده و به جای زایندگی در بخشهای صنعتی و ایجاد کارگاههای کوچک و متوسط، از طریق سیاستهای ارزی و پولی، حتی با صنعتزدایی نیز روبهرو بوده است.
شکاف 1.7 برابری درآمد در شهر و روستا
طبق گزارش مرکز آمار ایران، در سال 1403 درحالی میانگین درآمد یک خانوار طی سال 343 میلیون تومان بوده، این عدد برای مناطق روستایی 201 میلیون تومان بوده است. به عبارتی، یک شکاف 1.7 برابری بین درآمد مناطق روستایی و شهری کشور وجود دارد. فاصله هزینهها نیز در روستاها و شهرها طی سال 1403 نزدیک به 1.9 برابر بوده است، به طوری که طی سال گذشته درحالی میانگین هزینه کل خانوار شهری حدود 269 میلیون تومان بوده که این عدد در مناطق روستایی نزدیک به 145 میلیون تومان بوده است.
همچنین درحالی که طی سال 1403 بزرگترین هزینه در سبد هزینههای خانوار شهری مربوط به مسکن با سهم 43.7 درصدی و پس از آن خوراک با 23.6 درصد بوده، این دو عدد برای ساکنان مناطق روستایی به ترتیب 23.5 و 37.7 درصد بوده است.






