رویکرد ضدچینی؛ نسخهای برای درمان ناکارآمدی کاخ سفید
اندیشکده روسی در تحلیلی مینویسد برای واشنگتن دیگر ادامه رویکرد نرم نسبت به چین فایدهای ندارد و سوءاستفاده از ویروس کرونا به ابزاری کارآمد برای پوشش ناکارآمدی کاخ سفید تبدیل شده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اندیشکده روسی به نام "روسیه در سیاست جهانی" تحلیلی از فئودور لوکیانف، سردبیر مجله این اندیشکده منتشر کرده است که در آن به بررسی دلایل رویکردهای ضدچینی ایالات متحده آمریکا میپردازد. رویکرد ضدچینی در سایه ضرورت همراهی با پکن لوکیانوف در این تحلیل بیان کرده است: در حال حاضر اتهامات ایالات متحده آمریکا علیه چین را میتوان ادامه جنگ اقتصادی بین واشنگتن و پکن دانست. اما تحولات حدود یک دهه قبل نشان میدهد که تغییر رویکرد واشنگتن نسبت به چین از دورههای قبل از روی کارآمدن ترامپ آغاز شده است. اوج روابط مثبت چین و آمریکا بر اساس مناسبات اقتصادی بود که این مناسبات در دوران جرج دبلیو بوش تا حد زیادی کاهش پیدا کرد. آغاز این دوره با شعارهای ضدچینی بود اما به تدریج این شعارها با واقعیتها سازگار شدند. با این حال فرد تعیین کننده در گسترش مناسبات واشنگتن و پکن، وزیر امور خارجه آمریکا یا رئیس پنتاگون نبود، بلکه هنری پالسون، وزیر خزانهداری سابق آمریکا همواره از ضرورت مناسبات با چین صحبت میکرد. وی معتقد است: دوران ریاست جمهوری آمریکا شروعی دیگر برای رویکردهای ضدچینی بود. باراک اوباما در سال 2009 به ریاست جمهوری آمریکا رسید، این دوره مصادف با بحران اقتصادی جهان بود، از سوی دیگر اوباما فردی دقیق و هوشمندی بود، بنابراین تغییرات پس از بحران اقتصادی او را مجبور میکرد تا از شدت سیاستهای واشنگتن علیه چین را بکاهد. اما واقعیت این است که اوباما شروع به ساختن سیاست جدایی از چین کرد. پروژه آسیایی او و افزایش مشارکت در ماوراء اقیانوس آرام، به صورت آشکار با هدف انزوای چین انجام شد. در این تحلیل آمده است: هنگامی که چین در سال 2017 به عنوان رقیب استراتژیک ایالات متحده آمریکا اعلام شد، چینیها نگران شدند. تحولات نشان میدهد که امروز هر دو طرف در آمریکا درباره رویکرد رقابتی نسبت به چین اجماع دارند. بنابراین ویروس کرونا میتواند یک محرک قوی برای رویارویی واقعی دو کشور باشد. کرونا سرنوشت ترامپ را تغییر داد تحلیلگر روس در رابطه با دلیل سیاست کوتاه مدت نرم ترامپ نسبت به چین، توضیح میدهد: در ژانویه 2020 روند استیضاح ترامپ به پایان رسید که خبر خوشحالکنندهای برای طرفداران ترامپ و ناامیدی بزرگی برای دموکراتها بود. همزمان نظرسنجیها درصد بالای رضایت از وضعیت اقتصادی و سیاستهای ترامپ را نشان میداد. بنابراین در پایان روند استیضاح همه نظرها بر این بود که شرایط برای ریاست جهوری مجدد ترامپ در انتخابات آینده فراهم شده است. به همین دلیل ترامپ به دنبال امضای توافقنامههای تجاری با چین به معنای نوعی آتش بس در جنگ اقتصادی (نه صلح) رفت. این اقدامات پیروزی او در کارزار انتخاباتی را قطعی میکرد. وی ادامه میدهد: با شیوع ویروس کرونا در آمریکا همه چیز به طرز چشمگیری تغییر کرد. این بیماری ضربه محکمی بر توسعه اقتصادی ایالات متحده به عنوان برگ برنده رئیس جمهور آمریکا وارد ساخت. بنابراین برای واشنگتن ادامه رویکرد نرم نسبت به چین دیگر فایدهای ندارد، این بار باید از موضوع چین و ویروس کرونا سوء استفاده شود، بدین معنا که "همه چیز در ایالات متحده آمریکا خوب بود تا اینکه این ویروس شیطانی خارجی ظاهر شد". بنابراین احساسات ضد چینی واشنگتن در این مقطع آشکارتر میشود. لوکیانوف معتقد است آمریکاییها متحدان اروپایی خود را تحت فشار قرار میدهند تا علیه چین متحد شوند، اروپاییها نیز به تبعیت از فشار واشنگتن ممکن است اظهاراتی داشته باشند، اما دور از ذهن است اروپا بخواهد کاملا با سیاستهای آمریکا همراهی کند. در واقع اروپاییها منافعی را دنبال میکنند که نمیخواهند به دلیل مقابله با چین به خطر بیفتد. وی در پایان تاکید کرده است: در شرایط کنونی، وقتی از ویروس کرونا به عنوان ابزار سیاسی استفاده میشود، هیچ نوع تحقیقات بیطرفانهای امکان پذیر نیست. با این حال سرزنش چین ادامه خواهد داشت، اما در پاسخ به اینکه چه کشوری نسبت به این بیماری بی عیب و نقص رفتار کرده، شاید کشورهایی مانند نروژ و یا اتریش مثال زده میشوند که کاملا در برخورد با ویروس کرونا واضح عمل کردند، اما آنها از چارچوب کشورهای بزرگ خارج هستند، در واقع همه کشورهای بزرگ در سردرگمی کامل بودند.