پنج‌شنبه 20 دی 1403

زلزله شام خاورمیانه را لرزاند / بازی دو سرباخت کرملین

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
زلزله شام خاورمیانه را لرزاند / بازی دو سرباخت کرملین

همزمان با سقوط دولت اسد، ارزیابی‌ها در باب آینده روسیه در معادلات حاکم بر شام، پیچیده‌تر شده است.

به گزارش اقتصادنیوز، مدرن دیپلماسی با انتشار یادداشتی مدعی شد، 8 دسامبر، زمانی که نیروهای مخالف به دمشق حمله کردند، بشار اسد به روسیه رفت و به واسطه یک تغییر تاریخی ساختار سیاسی 50 ساله خاندان اسد پایان یافت.

تحولات شام نشان از تغییر شکل پویایی قدرت در خاورمیانه است که پیامدهای مهمی به ویژه برای روسیه دارد. سقوط اسد ممکن است تنش‌های منطقه‌ای و ظهور جناح‌های سیاسی جدید را تشدید و باعث بی‌ثباتی بیشتر منطقه شود.

به ادعای ناظران، سقوط دولت اسد احتمالاً اتحادها در منطقه به ویژه در میان بازیگران کلیدی مانند ایران، ترکیه و روسیه را تغییر خواهد داد. علاوه بر این، پیروزی اپوزیسیون مورد حمایت غرب زمینه ساز تغییر بالقوه قدرت بازیگران جهانی چون روسیه، ایالات متحده آمریکا و دیگر قدرت‌های منطقه‌ای در خاورمیانه خواهد بود.

به ادعای مدرن دیپلماسی سقوط اسد را می‌توان در ابعاد مختلف، شامل عوامل بیرونی و داخلی که زمینه‌ساز قیام عظیم و تاریخی است، تحلیل کرد. اما این رخداد تاریخی نقطه عطف مهمی در ژئوپلیتیک خاورمیانه است که پیامدهای گسترده‌ای برای سیاست خارجی روسیه دارد.

شام میدانی برای جنگ نیابتی

مدرن دیپلماسی در ادامه یادداشت ادعایی‌اش آورد، یکی از عوامل خارجی که به سقوط دولت اسد کمک کرد، انفعال متحدان کلیدی، بازیگرانی چون روسیه و ایران بود.

روسیه در جریان تنش‌های حاکم بر شام بعد از بهار عربی در راستای بقای بشار اسد نقش برجسته‌ای ایفا کرد. با این حال، اولویت‌های روسیه پس از جنگ اوکراین تغییر کرده است.

منابع مسکو به طور فزاینده‌ای به سمت درگیری‌های اروپای شرقی منحرف شده و همین گزاره محدودیت‌هایی را بر نیروهای نظامی مسکو اعمال کرد. روسیه برای مقابله با مداخله و مبارزه غیرمستقیم ایالات متحده علیه روسیه، به لحاظ نظامی و دفاعی در موقعیت سختی قرار دارد و هزینه‌های بالایی بر این کشور متحمل شده است.

فشار مالی و نظامی ناشی از مخالفت با مداخلات ایالات متحده و حفظ موقعیت خود در شرایط جنگ سرد جدید، توانایی روسیه برای حمایت از اسد را بیشتر محدود کرد.

این نشریه در ادامه یادداشت ادعایی‌اش آورد، ایران فارغ از روابط نزدیکی که با دولت اسد داشت، به واسطه تغییرات خاورمیانه بیش از همه بر اصل پویایی‌های منطقه‌ای متمرکز بود و این بار برخلاف جنگ داخلی در سوریه، رویکردی منفعلانه و محتاطانه‌ای را در پیش گرفت.

از طرفی دیگر ایران به واسطه تحریم‌های شدید غرب بالاخص ایالات متحده از منظر اقتصادی در شرایط سختی قرار دارد و همین گزاره موجب شده تا پیش از هر زمان دیگر بر مقوله عبور از تحریم‌ها متمرکر شود.

یکی دیگر از عوامل کلیدی خارجی سقوط اسد، حمایت بازیگران بیرونی از مخالفان بود. در همین راستا گروهی از ناظران می‌گویند، سوریه به میدان جنگ نیابتی تبدیل شده به طور کلی هرکدام از بازیگران ذینفع در این کشور در مقابل رقبیش صف آرایی می‌کند.

این گزاره معادلات شام را پیچیده‌تر کرده و موجب شده تا کشورهایی مانند قطر، ترکیه و ایالات متحده کمک‌های لجستیکی و نظامی در اختیار نیابتی‌های خود در سوریه قرار دهند.

واکاوی چرایی سقوط اسد

در داخل، عوامل مختلفی سرنوشت اسد در سوریه را رقم زد که از میانشان می‌توان به بحران اقتصادی، فساد، و حکومت شکننده اشاره داشت. شکنندگی دولت سوریه که بخشی از آن به واسطه بحران اقتصادی بود به واسطه تحریم‌ها آسیب پذیرتر شد.

سازمان شفافیت بین‌الملل با لحاظ کردن شاخص فساد، دولت سوریه را پس از عراق در رتبه دوم به عنوان بدترین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا قرار داد. به طور مشابه، برنامه توسعه سازمان ملل متحد، در ژوئن 2005، دریافت که بیش از 30 درصد از مردم سوریه (بیش از پنج میلیون) در فقر زندگی می‌کنند و 11 درصد (بیش از 2 میلیون) درگیر فقر شدید هستند.

فساد در سطح نخبگان و حکمرانی شکننده نقش اساسی در سقوط اسد داشت. وضعیت ارتش سوریه در خط مقدم ادلب و حلب انعکاسی از بی‌کفایتی دولت وقت بود، چرا که به ادعای ناظران سربازان و افسران به جای تمرکر بر تهدیدها، بر یافتن راه‌هایی برای بقا متمرکز بودند و ثروتمندتر شدن.

این در حالی بود که به ادعای گروهی از تحلیلگران دولت اسد در ارتباط با نخبگان از سیاست چماق و هویج پیروی می‌کرد. بدین معنا که این گروه قادر بودند از قدرت عمومی برای خود فرصت سازی کنند اما می‌بایست به ثبات دولت اسد پایدار می‌ماندند.

با توجه به این عوامل، روسیه برای حفظ نفوذ خود در منطقه با چالش‌های مهمی مواجه است. در حالی که از دست دادن دولت اسد شکستی بزرگ برای روسیه است، مسکو نمی‌تواند منافع خود در سوریه را به طور کامل کنار بگذارد. روسیه ممکن است بر حفظ حضور نظامی، به ویژه در پایگاه‌های کلیدی در خاورمیانه، مانند حمیمیم و طرطوس و ایجاد اتحادهای جدید با قدرت‌های منطقه تمرکز کند.

با این وجود، مسکو تلاش خواهد کرد تا هر کاری انجام دهد تا قدرت خود را، اگر نه حداکثر، بلکه حداقل، حفظ کرده و اطمینان حاصل نماید که موقعیتش به طور کامل از بین نمی‌رود.

پس از سقوط اسد، کرملین احتمالاً سیاست «انتظار» را اتخاذ کرده و تلاش دارد تا بفهمد که چگونه یک ائتلاف جدید در سوریه پدیدار خواهد شد. هدف اصلی کرملین حفظ حداقل نفوذ در منطقه از طریق حضور نظامی و توسل به پایگاه‌های موجود در طرطوس و حمیمیم خواهد بود.

با وجود تمام چالش‌ها، روسیه مایل است برای حفظ قدرتش جهت مقابله با کنترل کامل منطقه توسط ایالات متحده آمریکا، بیش از هر زمان دیگر با ائتلاف جدید رد سوریه هم صدا شود. اگر روسیه به طور کامل رانده شود و نتواند با استقرار با استقرار نیرو در سایر نقاط منطقه مقابله نماید، به واسطه ضربه سختی که هم در اوکراین متحمل شده و هم در سوریه، پاسخی جدی خواهد داد.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.

زلزله شام خاورمیانه را لرزاند / بازی دو سرباخت کرملین 2