شنبه 10 آذر 1403

زن‌ستیزی ابن‌سینا و سهروردی

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
زن‌ستیزی ابن‌سینا و سهروردی

ایکنا نوشت: ما تا قبل از دوره مدرن نه فیلسوف خانمی در این عرصه داشتیم و نه حوزه علمیه و حوزه فلسفه متمرکز بر بحث جنسیت بود و با وجود فلسفه مدرن و بعد از اینکه جنبش فمنیستی وارد عرصه انتقاد به دانش‌ها شد، توجه به این مقوله در داخل کشور هم آغاز شد.

به گزارش خبرآنلاین ایکنا، فهیمه زارع، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، 14 آذر در نشست علمی «چیستی فلسفه جنسیت» سخنرانی کرد

وی با بیان اینکه تفکر مدرن یا ستون فقرات تفکر غرب جدید متمرکز بر دوگانه‌ای بود که دکارت شروع کرد و در کارت تثبیت شد و آن دوگانه ذهن و بدن بود، افزود: محل نزاع اندیشمندان غرب با فلسفه جدید فمنیستی متمرکز بر همین دوگانه بود. ستون فقرات فکری مدرنیته بر تفکر انتقادی متمرکز بود و در جریان فمنیستی هم جریان یافت و فلاسفه فمنیست با همین رویکرد به نقد دوگانه‌های مختلف مانند فرهنگ_ طبیعت، متمدن_ بدوی، زن_ مرد و ذهن_ بدن پرداختند.

زارع اضافه کرد: مهمترین رسالتی که فلسفه فمنیسم برای خود تعریف کرد عبور از این دوگانه‌هایی بود که اندیشمندان غربی آن را برای خود تعریف کرده بودند؛ برای این کار سه راهبرد طراحی و سه طرح بیان کردند؛ راهبرد اول آن‌ها ارزیابی، بررسی و بازخوانی استعاره‌ها و تصویرپردازی‌های سراسر تاریخ فلسفه گذشته غرب بود که عمده آن‌ها جنسیت‌مند، جنسیت‌مدار و مذکرمحور بود. میشل لدوف و برخی افراد دیگر مفصلا در آثارشان به آن پرداختند.

بازخوانی مجدد فلسفه غرب

زارع بیان کرد: در راهبرد دوم آن‌ها مطالعه ساختارزدایانه تاریخ فلسفه غرب را شروع کردند و کسانی چون آنجلیکا کافمن وارد این مقوله شدند و راهبرد سوم آن‌ها هم بازخوانی مجدد فلسفه غرب با نگاه زنانه بود که این گروه با نگاه همدلانه‌ای با اندیشمندان غرب به مطالعه پرداختند ولی دو گروه دیگر انقلابی‌تر بودند. خانم آلن وایت، استدلال می‌کند که زنانِ فیلسوفی در تاریخ وجود داشته‌اند اما تفکر غالب مردانه اجازه نداده است که فلسفه آن‌ها دیده شود.

این پژوهشگر اضافه کرد: مواجهه فمنیست‌های اولیه با فلسفه (فیلسوفان فمنیستی که در موج اول حضور داشتند مانند کرافت و...) این بود که عقل را موجودی جنسیت‌زده نمی‌دانستند و فارغ از زن و مرد تعریف کردند و بیان آن‌ها این بود که زنان به دلایل اجتماعی و فرهنگی از این عنصر دور مانده‌اند نه به دلیل جنس خودشان. راهکار این گروه هم این بود که زنان باید شرایط خود را تغییر دهند تا بتوانند وارد ساحت اندیشه و فلسفه شوند. از دهه 70 بعد خردورزی‌های زنانه عمیق شد و به این نتیجه رسیدند که نگاه اولیه آن‌ها مقداری سطحی بوده است لذا شروع به بازخوانی تاریخ فلسفه بر محور مفهوم جنسیت کردند.

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده حوزه خواهران تصریح کرد: این موج از فمنیست‌ها به این نتیجه رسیدند که صرفا نمی‌توان عقب‌ماندگی زنان در فلسفه را به شرایط اجتماعی و سیاسی نسبت دهیم بلکه پیچیده‌تر از این است و مفاهیم عمیق فلسفی در تاریخ فلسفه جریان پیدا کرده است. یکی از نویسندگان این مکتب به ضرورت بازخوانی تاریخ فلسفه از زاویه زنانه تاکید کرده و می‌گوید فلاسفه فمنیست باید سه کار ویژه داشته باشند.

وی ادامه داد: اول اینکه بررسی کنند که در ضبط تاریخ فلسفه چه چیزی رخ داده که فیلسوفان زن ورود نداشته یا بروز و ظهوری ندارند و آثار آن‌ها نادیده گرفته شده است؛ همچنین چون فلاسفه مرد به شدت از فلسفه، زن‌زدایی کرده‌اند فلاسفه زن باید در این عرصه شفاف‌زدایی کرده و جنسیت‌مند بودن مفاهیمی چون؛ عقل و عینیت و عدالت و... را باید تبیین و شفاف کنند.

زارع اضافه کرد: تولد فلسفه فمنیستی در نگاه‌های سلبی و انتقادی به تاریخ فلسفه فروکاست نکرد بلکه طرح‌های بدیل و ایجابی هم برای آن ایجاد کردند. ویت، کتابی 4 جلدی در مورد تاریخ فلسفه فمنیستی با عنوان تاریخ زنان فیلسوف دارد. در جلد اول اسناد مرتبط با زنان فیلسوف در یونان باستان را جمع‌آوری کرد و از 16 فیلسوف زن نام برد. جلد دوم به قرون وسطی پرداخته و 17 کار پژوهشی فلسفی از زنان را معرفی کرده و در جلد سوم هم به 30 نفر از فلاسفه زن در دوره روشنگری و جلد چهارم هم به فلاسفه زن در دوره معاصر پرداخته است.

زارع اظهار کرد: یکی از فلاسفه قاره‌ای یعنی ایلی گاری و همفکران ایشان به بازخوانی روان‌کاوانه فلاسفه غرب پرداختند. او نشان داده که چگونه همه اندیشه غربی دارای برساخت اندیشه مذکر محور بوده است و او این ساختار را به چالش کشید. ایلی گاری معتقد است که اندیشه غربی با وجود اینکه مدعی عینیت است ولی فاعل شناسا بودن زنان را منکر است. او با هایدگر در آثارش وارد دیالوگ شده و هم از او وام گرفته و هم هایدگر را با محوریت جنسیت به چالش می‌کشد.

صدای فلاسفه زن در تاریخ شنیده نشد

وی افزود: ایلی گاری در فلسفه علم هم دیدگاه‌های شاذی دارد و در مورد ریاضی و فیزیک که کاملا جنسیت‌محور است بحث کرده است. او مطرح کرده به نظر می‌رسد اگر فلسفه فمنیست بخواهد موفق باشد باید معرفت‌های در حاشیه را به رسمیت بناشد و پلورالیزم را بپذیرد. او می‌گوید صدای فلاسفه زن در تاریخ شنیده نشد و همه را به فلسفه فمنیستی توجه می‌دهد و اینکه فلاسفه فمنیست علاوه بر توجه به مسائل عقلی باید به مسائل عاطفی و انسانی هم توجه کنند.

وی تاکید کرد: او معتقد است که اگر می‌خواهید عدالت را تعریف کنید باید به کار و مراقبت و عشق هم به همان میزان توجه کنید یعنی هم نگاه انتقادی و هم طرح‌های جایگزین داشته باشید. حتی در فلسفه اخلاق، عدالت را با یک مفهوم گسترده تعریف می‌کنند که شامل نگاه‌های همدلانه و اخلاق مبتنی بر عشق و دلسوزی است.

زارع با اشاره به فلسفه جنسیت و با بیان اینکه فلسفه جنسیت کاملا از فلسفه فمنیست تفاوت دارد، اضافه کرد: تعریف آنها از فلسفه جنسیت (فلسفه sexual) این است که ما همیشه فلسفه را مرتبط با امور متعالی دیده‌ایم ولی چگونه می‌توان یک امر طبیعی جنسی را به فلسفه متصل کنیم؟ اینها معتقدند که فلسفه از ماهیت پدیده حرف می‌زند و فلسفه جنسی هم به ما توضیح می‌دهد ماهیت امر جنسی چیست و امر جنسی در جهان کنونی خودش را چگونه عرضه می‌کند.

این پژوهشگر تصریح کرد: فیلسوفان جنسیت بین سکس و سکچوال تفاوت قائل هستند، یعنی سکس در طول تاریخ وجود داشته است ولی سکچوال پدیده مدرن و مبتنی بر بازنمایی‌هایی است که از امر جنسی صورت می‌گیرد. این مباحث به شدت با مباحث اخلاق جنسی و اخلاق کاربردی درگیر می‌شود و در این حوزه مورد تحقیق قرار می‌گیرد.

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به رویکرد بومی و اسلامی به فلسفه جنسیت، گفت: ما با امری متفاوت با فلسفه‌های مضاف روبر و هستیم و آن اینکه آیا ما با بازگشت به بنیادهای نظری و معرفتی خودمان در حوزه هستی‌، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی می‌توانیم دستگاهی معرفتی مبتنی بر مفهوم جنسیت ایجاد کنیم؟ تا چه حد بنیادهای معرفتی ما می‌تواند دستگاه نظری و معرفتی در عرصه جنسیت برای ما ایجاد کند.

وجود برخی گزاره‌های زن‌ستیزانه در آراء فلاسفه اسلامی

وی ادامه داد: به نظر می‌رسد ما با دو الگو در این عرصه مواجهیم؛ الگوی اول شبیه کاری است که فلاسفه غربی در رویکرد اول انجام دادند البته ما با رویکرد بومی خودمان این کار را می‌کنیم یعنی باید یکسری تاملات جنسیتی در مورد تاریخ فلسفه اسلامی انجام دهیم که خود آن دو بخش است؛ اول باید دیدگاه فلاسفه اسلامی را واکاوی کرده و ببینیم آیا دیدگاه‌های زن‌ستیزانه داشته‌اند یا خیر که به نظر می‌رسد کسانی چون غزالی و ملاصدرا و سهروردی و ابن‌سینا برخی گزاره‌های زن‌ستیزانه داشته‌اند.

زارع اضافه کرد: در گام دوم باید با نگاه زنانه‌نگر وارد حوزه‌ها و مسائل مختلف فلسفی شویم و با دغدغه زنانه وارد این حوزه دانشی شده و ببینیم که آیا جنسیت جایی در فلسفه اسلامی داشته است یا خیر؟ ما در این کار مواجهه فعالانه داریم نه نگاه سلبی ولی قصد ما این است که برداشت‌های خودمان را با نگاه و دغدغه زنانه داشته باشیم؛ در این مواجهه حواسمان باید به خطرات هم باشد. آیا مواضعی که ما در فلسفه جنسیت بیان می‌کنیم دفاع‌پذیر هستند یا خیر؟ تا انگ نخوریم که این مسائل در سطح فلسفه نیست و شما بزرگنمایی کرده‌اید.

زارع بیان کرد: همچنین باید تعریف جامع و مانعی از فلسفه جنسیت ارائه دهیم مثلا ممکن است من فلسفه جنسیت را به حوزه‌های دانشی گسترده تعریف کنم که فقط بنیادهای نظری را در بر بگیرد و امر سکچوال در ذیل آن قرار نگیرد.

6565

کد خبر 1703283