یک‌شنبه 4 آذر 1403

زیبا دیدن و زیبا جلوه دادن امر نا زیبا / تاملی در باب رفتار محمد فاضلی در صدا و سیما

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
زیبا دیدن و زیبا جلوه دادن امر نا زیبا / تاملی در باب رفتار محمد فاضلی در صدا و سیما

به گزارش گروه استان‌ها خبرگزاری دانشجو، رحمان رزم پا؛ صدا و سیما در این ایام بسترساز حضور نامزد‌های انتخاباتی در قالب‌های گوناگون شده است. در یکی از این برنامه‌ها، پرسش کارشناس برنامه (جناب اسفندیاری) از آقای پزشکیان، موجب جدالی غیرقابل پیش بینی شد؛ در این گفتگوی تنش‌آمیز، مشاور پزشکیان (آقای فاضلی) بعد از بحث و جدل با آقای اسفندیاری (کارشناس برنامه) و قطع شدن میکروفون‌های طرفین، با...

به گزارش گروه استان‌ها خبرگزاری دانشجو، رحمان رزم پا؛صدا و سیما در این ایام بسترساز حضور نامزد‌های انتخاباتی در قالب‌های گوناگون شده است.

در یکی از این برنامه‌ها، پرسش کارشناس برنامه (جناب اسفندیاری) از آقای پزشکیان، موجب جدالی غیرقابل پیش بینی شد؛ در این گفتگوی تنش‌آمیز، مشاور پزشکیان (آقای فاضلی) بعد از بحث و جدل با آقای اسفندیاری (کارشناس برنامه) و قطع شدن میکروفون‌های طرفین، با عصبانیت جلسه را ترک و میکروفون را پرت می‌کند.

این واقعه، موجب بحث و فحص‌های نسبتاً زیادی در فضای مجازی شد، عده‌ای او را تحسین و برخی دیگر او را تقبیح کردند که با رصد این فضا بنظر رسید پاره‌ای از نکات را در این زمینه مطرح نماییم:

1. با توجه به اینکه جناب فاضلی در طول ایام فعالیت خود، به محوریت دغدغه ایران برای جهت دهی به تحلیل‌ها و کنش‌های خود تاکید دارد، هم چنانکه در متن منتشره از سوی او - من رفتنی‌ام، ایران تو بمان - به این موضوع اشاره دارد، باید از ایشان و همدلان او پرسید، آیا چنین رفتار‌هایی به سود «ایران» تمام می‌شود؟

آیا چنین واکنش‌هایی موجب افزایش سطح خشم، کینه و نفرت در جامعه نخواهد شد؟ ضمناً وقتی یک استاد دانشگاه را که مسئولیت مهم دولتی نیز داشته، این چنین هیجانی و پرخاشجو عمل می‌کند، از کاراکترِ ملی انسان ایرانی چه تصوری ایجاد می‌شود؟ و آیا جز افزایش سطحِ رادیکالیسم (افراطی‌گری) آورده دیگری دارد؟ به این عزیزان هشدار می‌دهیم که «دودِ رادیکالیسم، به چشم همه می‌رود، باید احتیاط کرد.»! نباید کنش هیجانی را جایگزین کنش عقلانی کرد.

2. نکته دیگری که می‌توان به آن اشاره داشت سیل عظیمی از یادداشت‌ها بود که به روش‌های مختلف در پی موجه‌سازی خود محمد فاضلی یا رفتار او پرداختند. گاه با تفاسیر اسطوره‌ای او را به عنوان قهرمان جلوه می‌دادند، قهرمانی که در برابر بایکوت، میکروفون را پرتاب کرده است و علیه دروغ عصیان نموده، اساساً چهره او را به صدای بی صدایان تبدیل کردند.

گاه چنگال‌های آنچه به عنوان علم آموخته بودند در تن این موضوع فرو می‌کردند، و فاضلی را محصول شرایط سیاسی اجتماعی می‌دانستند! گروه اول اراده گرایانه، او را سوپرمن جلوه دادند و عمل او را نه تنها زشت و زننده تصویر نکردند بلکه بسیار زیبا و موجه جلوه دادند. اما گروه دوم، جبرگرایانه، او را پرورش یافته شرایط نامطلوب دانستند که ناگزیر بوده است چنین عمل کند.

در این ارزیابی، لزوماً در پی زیبا نشان دادن رفتار او نبودند، می‌توان هر دو نگاه را نقد کرد که نه عمل فاضلی زیبا بود و نه می‌توان فاضلی را بی تقصیر نمایش داد. اینکه در یک بستر عمومی با میلیون‌ها بیننده یک شخصیت دانشگاهی نتواند خود را کنترل کند و نظم گفتگو را بهم بریزد، قابل قبول اخلاقی و عرفی نیست؛ ضمن آنکه با همدلی کردن با او و خطای او را پوشاندن نیز بواقع مصداق «عاملیت زدایی» از انسان است، این در حالی است که انسان‌های بسیاری در شرایطی سخت‌تر به خویشتن داری پرداخته‌اند.

3. انصاف حکم می‌کند «با موارد مشابه برخورد مشابه داشته باشیم.» آیا اگر مشاوران رقیب فکری این هواداران، چنین خطایی انجام داده بود، چنین همدلانه از خطای او می‌گذشتند؟ و حتی او را تبدیل به «الگوی آرمانی» می‌کردند؟ آیا در آن شرایط نیز، برای فردِ خاطی رقیب، واژه تولید می‌کردند و ادبیات تشویقی شکل می‌دادند؟

جالب است همین نویسندگان با مفاهیمی، چون «ایدئولوژی زدگی» و «ایدئولوژی اندیشی» به سر وقت مخالفان خود می‌رفتند و کنش‌ها و تحلیل‌های آن‌ها را برآمده از چنین تلقی‌ای می‌دانستند، این در حالی است که اگر می‌خواهیم ترجمه ملموسی برای مفهوم «ایدئولوژی‌اندیشی» پیدا کنیم به توجیه واکنش محمد فاضلی توسط این قبیل طرفداران توجه کنیم.

«زیبا دیدن و زیبا جلوه دادنِ امر نا - زیبا»

اگر نباید و نشاید که علم، هنر و سیاست را در خدمت ایدئولوژی قرار دهیم، به این ایده خود وفادار بمانیم، و در شرایط این چنینی عنان از کف ندهیم بنحوی که از پشت شیشه کبود ایدئولوژی به موضوعات نگاه کنیم.

در پایان، به نظر می‌رسد که تعارض بین سیره نظری و سیره عملی، نه تنها نقص اخلاقی است، بلکه نشانه ضعف روان‌شناختی نیز هست. از این رو از نخبگان فکری انتظار می‌رود که مقهور شرایط پیش آمده نشوند، آن‌ها می‌بایست به عنوان اسوه و الگوی جامعه در کنار حق جویی در کار علمی، روحیه حق‌پذیری و حق گویی را در خود تقویت کنند و مغلوب جَو نشوند، و اگر خطایی از آنان سر می‌زند با وراونه سازی آن را حق جلوه ندهند.

رحمان رزم پا معاون سیاست‌ورزی بسیج‌دانشجویی استان کهگیلویه وبویراحمد

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.