سعید جلیلی؛ اسب تروای علی لاریجانی است / آنالیز کمپین های انتخاباتی سعید محمد، سردار دهقان و....
خراسان نوشت: قهرمان پور گفت: جلیلی اسب تروای علی لاریجانی برای ورود به قلعه رئیسی است.
در گفت و گو با رحمان قهرمان پور اهمیت و جایگاه کمپین ها در نظام های انتخاباتی بررسی شدهاست. پرسرو صدا و جنجال برانگیز تر از حضور چهره های مختلف در وزارت کشور و نام نویسی در انتخابات 1400، سخنرانی ها، موضع گیری ها، توییت ها و کلیپ های مختلفی بود که نامزد های انتخاباتی پس از نام نویسی منتشر کردند. موضوعی که نشان می داد نامزد های انتخاباتی در این دوره روی کمپین های انتخاباتی خود حساب ویژه ای باز کرده اند. قهرمان پور که از معدود افرادی است که در حوزه کمپین های انتخاباتی صاحب نظر است، ما را با آیتم های مختلف یک کمپین انتخاباتی آشنا می کند، از سیر تکامل کمپین ها می گوید، از این که مهم ترین مولفه در یک کمپین موفق در ایران چیست و درنهایت این که برای بومی سازی کمپین های انتخاباتی باید چه کنیم. قهرمان پور در بخش دوم گفت وگویش، به آنالیز کمپین های انتخاباتی نامزد های 1400 می پردازد؛ او معتقد است که سعید جلیلی اسب تروای علی لاریجانی برای ورود او به قلعه سید ابراهیم رئیسی است و این که کمپین انتخاباتی لاریجانی اگرچه شروع قدرتمندی از خود به نمایش گذاشت اما رفته رفته از کیفیت آن کاسته شد. در ادامه مشروح گفت و گوی رحمان قهرمان پور را با ما می خوانید: اصلا منظور از کمپین انتخاباتی چیست؟ منظور از کمپین انتخاباتی، مبارزات انتخاباتی و اقداماتی است که یک نامزد انتخاباتی برای جلب رای و نظر مردم و پیروزی در انتخابات انجام می دهد و آیتم های بسیار زیادی دارد؛ از این که کاندیدا چه لباسی بپوشد و چه عینکی بزند گرفته تا این که میتینگ های چند صدهزار نفری برگزار و در شبکه های مجازی فعالیت کند. در نهایت این میتینگ نامزد انتخاباتی است که با ظرفیت هایش آرای مردم را به سمت خود جلب می کند. آیتم های مختلف یک کمپین انتخاباتی شکل ثابتی دارند یا بسته به زمان و شرایط محیطی یک انتخابات، تغییر می کنند؟ باگسترش نظام های انتخاباتی و دموکراسی در دنیا، مسئله انتخابات در دستور کار بسیاری از کشور هاست، بعضی کشورها مثل جمهوری اسلامی ایران هر دوسال یک بار و بعضی دیگر هرسال یک بار انتخابات دارند. بنا بر این ساز و کار های برگزاری انتخابات ونظارت بر انتخابات روز به روز در حال تغییر و پیشرفته شدن است. بی شک پدیده انتخابات و «کمپین های انتخاباتی»، مثل سایر پدیده ها در حال تکامل و رشد و متاثر از فضای پیرامون است. مثلا شما می بینید در دهه 1940 - 1950، رقابت های انتخاباتی حول احزاب شکل می گیرد و این احزاب هستند که انتخابات را پیش می برند، میتینگ برگزار و سبد رای نامزد مد نظر خود را قوی تر می کنند. به مرور وقتی جلوتر می آییم، می بینیم این حوزه ارتباطات است که حرف اول را در تعیین سرنوشت انتخابات می زند، از کشف تلویزیون گرفته که حقیقتا انقلابی در حوزه ارتباطات بود تا به امروز که دعوای اساسی انتخابات در بستر شبکه های مجازی و هوش مصنوعی شکل می گیرد. شما دیدید که «بولسونارو» نامزد انتخابات ریاست جمهوری برزیل به صورت گسترده از واتس اپ استفاده و با همین هوش مصنوعی روزانه چندین میلیون پیام را برای کاربران برزیلی ارسال می کرد، به طوری که پس از پایان انتخابات در برزیل «واتس اپ» مجبور شد دست به تغییرات فنی در پلتفرم خود بزند، یا حتی در خود آمریکا، مثلا درسال 2008 «باراک اوباما» با استفاده از شبکه های مجازی همچون فیس بوک توانست دست برتر را در انتخابات پیدا کند و در سال 2016 نیز «دونالد ترامپ» با استفاده از توییتر توانست شانس پیروزی خود در انتخابات را افزایش دهد. بنا بر این در سیر تکاملی کمپین های انتخاباتی ما دوره های مختلفی را مشاهده کردیم و هم اکنون نیز در دوره ای هستیم که شبکه های مجازی، هوش مصنوعی و شبکه های عملیات روانی می توانند بر رفتار رای دهندگان تاثیر بگذارند. با این توضیح آیا کمپین های انتخاباتی و استفاده از آیتم های مختلف آن باعث فریب مردم نمی شود؟ ممکن است کاندیدایی مطلوب نباشد اما با استفاده از یک کمپین قوی انتخاباتی و مثلا تخریب رقیب، افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار دهد و در مناظرات پیروز شود. باید گفت که دو دیدگاه درباره کمپین های انتخاباتی وجود دارد. از یک سو عده ای معتقدند تاثیری که کمپین ها بر رای دهندگان دارد و این که نامزد ها برای رای آوری بیشتر رقیب خود را تخریب می کنند، در دراز مدت موجب خدشه دار شدن دموکراسی خواهد شد. از سوی دیگر عده ای بر این باورند علت اصلی این که میزان تخریب ها در کمپین های انتخاباتی در حال افزایش است، این است که مردم احساس می کنند سیاستمداران به آن ها اهمیتی نمی دهند و این انتخابات فرصت مناسبی است که هرچهار سال یک بار، با واقعیت های آن ها بیشتر آشنا شوند. در کشور ما «کمپین» به صورت علمی به کار گرفته می شود یا به صورت سنتی و تجربی؟ در حوزه «کمپین های انتخاباتی» در کل دنیا ابزارها از فیس بوک و تلویزیون گرفته تا مناظره و سخنرانی همه شبیه هم است اما بستر یک جامعه تعیین می کند که شما به چه شکل از آن استفاده کنید. مثلا در جایی مثل ایران و آسیا مقوله «هیجان» در کمپین های انتخاباتی بسیار مهم است و کمپین های انتخاباتی اساسا باید هیجان ایجاد کنند. این که آیا در ایران مسئله «کمپین انتخاباتی» علمی پیش می رود یانه، ابتدا باید یاد آور شد که کشورما نیز متاثر از فضای بیرون است و همین طور که می بینیم همه نامزد های انتخاباتی از شبکه های مجازی مثل توییتر، اینستاگرام و تلگرام استفاده می کنند. در این بین کلیپ ها و فیلم ها و نطق هایی که سال به سال در حال حرفه ای تر شدن است، بیانگر این است که کمپین انتخاباتی در کشور ما در حال رشد است. اما از سوی دیگر کمپین های نامزدهای انتخاباتی در ایران ضعف ها و اشکالات فراوان و غیر قابل کتمانی دارد و در این شرایط کسانی که تجربه بیشتری در انتخابات دارند به طور طبیعی دست بالاتری را نیز در رقابت های انتخاباتی خواهند داشت. اما یادآوری این نکته ضروری است که ما نیازمند «کمپین های انتخاباتی بومی» هستیم به عنوان نمونه در خود اروپا درباره کمپین های انتخاباتی آمریکایی موضع گیری های جدی وجود دارد و بسیاری معتقدند که ما باید از کمپین های خودمان استفاده کنیم. مثلا شما می بینید در آمریکا نامزد ها تا روز آخر می توانند به تبلیغات خود ادامه بدهند اما در کشوری مثل سوئیس برای این که مردم هیجانی رای ندهند، چند روز قبل از روز رای گیری تبلیغات ممنوع است یا در بسیاری از کشور ها انتشار نظرسنجی تا چند روز مانده به انتخابات ممنوع است تا مردم تحت تاثیر نظر سنجی قرار نگیرند یا به طور مشخص کمپین انتخاباتی بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس با انتقادهای زیادی همراه شد چرا که در سنت اروپایی، نامزد ها به شیوه حزبی عمل می کنند اما جانسون کمپین انتخاباتی خود را فرد محور و به سبک آمریکایی پیاده کرد. در کشور خود ما نیز شاهد مشکلاتی این چنینی هستیم، مثلا کمپین یک نامزد انتخاباتی کلیپ حرفه ای منتشر می کند اما کاملا یک طرفه، به دنبال تحمیل است و اصلا نظر مخاطب در این کلیپ اهمیتی ندارد و این از نقاط ضعف جدی کمپین های انتخاباتی ماست. بانگاهی به ادوار انتخابات ریاست جمهوری ما شاهد هستیم که اصولگرایان ناکام از زمین رقابت های انتخابات ریاست جمهوری بیرون آمدند؛ آیا بی توجهی آن ها به موضوعاتی همچون ایجاد کمپین های قوی انتخاباتی باعث شکست های پی در پی انتخاباتی آن ها شده است؟ مسئله اصولگرا ها با «کمپین انتخاباتی» چند لایه مختلف دارد؛ یکی مسئله ذهنی و نگرشی اصولگرایان به «کمپین های انتخاباتی» است چرا که برخی در جریان اصولگرایی نگاه منفی به کمپین دارند و معتقدند که «کمپین انتخاباتی» یک کار ریاکارانه و غیر اخلاقی است. درلایه بعد اصولگرایان هیچ گاه این ترس را نداشته اند که از حاکمیت کنار گذاشته شوند و منافع شان را از دست بدهندو در نتیجه شکست در انتخابات هزینه سنگینی برای آن ها نداشته و به همین دلیل همیشه جزیره ای عمل کرده اند. اما از سوی دیگر جریان رقیب آن ها که حضور کم رنگی در بدنه حاکمیت دارد برای این که بتواند از ظرفیت و امکانات دولت بهره ببرد، تمام تلاش خود را برای انسجام و پیروزی در انتخابات به کار می بندد. کمی مصداقی و ملموس تر وارد ماجرای کمپین های انتخاباتی بشویم، به نظر شما بهترین راهبرد در گام اول انتخابات و درزمان نام نویسی را کدام یک از نامزد های انتخاباتی داشت؟ به نظر من آقای لاریجانی یک سر و گردن بهتر از سایر رقبا عمل کرد؛ این که صبح زود در آخرین روز برای ثبت نام به وزارت کشور آمد، رسانه ها را متوجه خود کرد و حضور آقای رئیسی را تحت الشعاع خودش قرار داد که یک امتیاز بسیار مثبت برای آقای لاریجانی بود. همچنین دوگانه سازی که با نطق پس از ثبت نام خود ایجاد و بعد از آن هم با فیلمی که از خود منتشر کرد توانست موج خیلی خوبی را ایجاد کند. البته در چندروز اخیر تیم کمپین انتخاباتی آقای لاریجانی روی عملیات روانی و تاثیر گذاری بر افکار حساب ویژه ای باز کرده و هر چند روز یک بار با مطرح کردن یک مسئله فضای انتخابات را جنجالی می کند. مسئله ای که از نظر فنی خالی از اشکال نیست و ما در کمپین حرفه ای می گوییم که نامزد انتخاباتی باید برای هر روز خود یک برنامه داشته باشد. با این توضیح باید بگویم که کمپین آقای لاریجانی شروع پرقدرتی داشت اما رفته رفته از کیفیت آن کاسته شد. کمپین انتخاباتی آقای سعید محمد نیز قابل قبول بود. در خصوص آقای دهقان هم باید بگویم که عملکرد ضعیفی داشت و باتوجه به این که شش ماه قبل اولین کسی بود که اعلام کاندیداتوری کرد، اصلا در حد انتظار نبود، به خصوص آن که زمان مناسبی را برای ثبت نام انتخاب نکرده بود. شما در جایی گفته بودید که حضور سعید جلیلی در کنار نامزد اصلی جریان اصولگرا یعنی سید ابراهیم رئیسی، در نهایت به ضرر رئیسی تمام خواهد شد. اما سوال این جاست که چرا جلیلی نمی تواند نقش کاندیدای پوششی یا به عبارت دیگر کاندیدای ضربه گیر را (حداقل در مسائلی چون بین الملل) برای رئیسی ایفا کند؟ این مسئله یک نکته فنی دارد که باید به آن به طور مبسوط بپردازیم؛ برای این که این مسئله بهتر فهم بشود باید برگردیم به مناظرات انتخاباتی سال 96. در مناظره اول آقای جهانگیری به عنوان کاندیدای پوششی یک اشتباه مهم می کند، این که با کاندیدای اصلی جریان رقیب وارد گفت وگوی تند و صریح می شود و عملا کاندیدای اصلی یعنی روحانی را به حاشیه می برد. در این بین اما چون نفر اول رقابت پیش از رقابت که رئیس جمهور مستقر باشد کاملا مشخص است و خود آقای جهانگیری اعلام کرده که پوششی است و رای دهنده نیز می داند که جهانگیری معاون اول روحانی است، با این توضیح هر حرکتی از سوی جهانگیری به نفع روحانی است و این اشتباه او نیز باعث نمی شود که در نهایت سبد رای روحانی آسیب ببیند. اما در انتخابات 1400 قضیه کاملا متفاوت است، آقای رئیسی که گفته می شود کاندیدای اصلی جریان اصولگرایی است، از امتیاز رئیس جمهور مستقر بودن بهره مند نیست و در بدو ورود به رقابت نیز هیچ آیه و قسمی وجود ندارد که فلانی کاندیدای اصلی است و فلانی کاندیدای پوششی. با این اوصاف وقتی آقای جلیلی با آقای لاریجانی وارد مناظره می شود عملا آقای رئیسی به حاشیه می رود. شما به من بگویید وقتی کاندیدایی که در ابتدا پرچم دار یک جریان نبوده ولی در ادامه فعالیت های انتخاباتی خود با کمپین قوی مناظرات و سخنرانی های خود بیشتر از کاندیدای اصلی دیده می شود چرا باید به نفع کاندیدای اول آن جریان کنار بکشد؟ چرا باید برای کاندیدای دیگر شمشیر بزند؟ قطعا آقای لاریجانی اگر بخواهد با این چینش یک بازی را طراحی کند می تواند از ناحیه آقای جلیلی وارد قلعه آقای رئیسی شود. یعنی آقای رئیسی با مثلا آقای جلیلی یا ضرغامی و محمد نمی توانند در نقش یک تیم ظاهر شوند؟ به هیچ عنوان! چرا که صحنه انتخابات و مناظرات یک صحنه غیر قابل کنترل است، همه کاندیداها که مثل هم فکر نمی کنند و بی شک نقطه نظرات متفاوتی دارند، آقای رئیسی در مقوله مذاکرات یک نوع تفکر دارد و آقای جلیلی در باره برخورد با مفاسد یک تفکر دیگر. نمی شود زمانی که سوالی از آن ها می شود بگویند صبر کنید ما مشورت کنیم و پس از جمع بندی پاسخ خواهیم داد. این خنده دار است. ضمن این که رای دهنده و مخاطب بر این باور است که اگر دو یا چند نامزد با هم متحد و یک تیم هستند، در ابتدا مثل کاری که قالیباف برای آقای رئیسی کرد کنار بروند، این که به صورت موازی در انتخابات شرکت کرده اند یعنی یک تیم نیستند و هر یک برای اثبات توانمندی خود در این عرصه به رقابت با دیگر نامزد ها می پردازد.
232727
کد خبر 1517568