«سفر دریایی» آنا زگرس در بازار نشر ایران شروع شد
رمان «سفر دریایی؛ یک داستان عاشقانه» نوشته آنا زگرس با ترجمه مهشید میرمعزی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.
رمان «سفر دریایی؛ یک داستان عاشقانه» نوشته آنا زگرس با ترجمه مهشید میرمعزی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «سفر دریایی؛ یک داستان عاشقانه» نوشته آنا زگرس بهتازگی با ترجمه مهشید میرمعزی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوپنجاهوهشتمین رمان مجموعه «ادبیات امروز» است که اینناشر منتشر میکند.
آنا زگرس با نام اصلی آنته (نتی) رایلینگ، نویسنده آلمانی متولد 19 نوامبر 1900 است. او اولینداستانش را سال 1924 با عنوان «مردگان جزیره جال» در یکویژهنامه روزنامه فرانکفورتر منتشر کرد. او سال بعد ازدواج کرد و سال 1927 هم داستان کوتا «گروبچ» را به چاپ رساند. اینداستان با نام زگرس و بدون درج نام خانوادگی منتشر شد و منتقدان ادبی تصور کردند نویسندهاش یکمرد است. سال 1928 که اولیندختر آنا زگرس به دنیا آمد، اولینکتابش نیز با نام «قیام ماهیگیران سنت باربارا» به چاپ رسید. بهخاطر چاپ اینکتاب پیشنهاد عضویت در حزب کمونیست آلمان و جایزه کلایست به ایننویسنده داده شد.
او از اعضای پایهگذار اتحادیه نویسندگان پرولتاریا - انقلابی آلمان بود و پس از روی کار آمدن ناسیونالسوسیالیستها مدت کوتاهی توسط گشتاپو بازداشت شد. اما کمی بعد به سوئیس و از آنجا به فرانسه مهاجرت کرد. در فرانسه با مجلات آلمانیزبان همکاری کرد تا اینکه پاریس به اشغال آلمان نازی درآمد و او به جنوب فرانسه گریخت تا به مکزیک برود. رمان معروف «هفتمینصلیب» ایننویسنده سال 1942 به چاپ رسید که فرد زینهمان سال 1944 فیلمی با اقتباس از آن ساخت. زگرس سال 1947 به آلمان و برلین بازگشت و سال 1951 برنده جایزه ملی آلمان شرقی و جایزه صلح استالین شد. او از سال 1952 تا 1978 رئیس اتحادیه نویسندگان جمهوری دموکراتیک آلمان بود و شهروند افتخاری برلین و ماینس شد. ایننویسنده سال 1983 درگذشت.
«سفر دریایی» هم مانند «هفتمینصلیب» یکی از آثار ایننویسنده است که با اقتباس از آن اثر سینمایی تولید شده است. اینکتاب سال 1971 چاپ شد و محور داستانش سفر یککشتی باری از برزیل به آلمان دموکراتیک دهه 1950 است که سههفته طول میکشد. بازه زمانی اتفاقات دیگر داستان هم از سال 1955 تا 1965 است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
شگفتزده شدم که تریبل درباره آن بالا چقدر اطلاعات داشت. او، که از اتفاقاتی که اینپایین برایش میافتاد چنان آشفته بود، هنگام تشخیص صورتهای فلکی کاملا هوشیار به نظر میرسید.
گفت: «قبلا صلیب جنوبی را چیزی بسیار عظیم تصور میکردم، طوری که وقتی معلمم آن را به من نشان داد، ناامید شدم. این ستارهها، که در کنار هم صلیبی را تشکیل میدهند، بدون شک برای تمام اشغالگران و مهاجمان بسیار هیجانانگیز و بینظیر بودهاند. نماد پیروزیای که در پیش داشتند و مسیر کشتیشان براساس آن تعیین شده بود.»
بارچ گفت: «اوه! بله. این صورت فلکی برای کشتیها و ناخداها نوعی علامت و نشانه و تعیینکننده مسیر شده بود و احتمالا در تصوراتشان از آسمان بر آنها میتابیده و ما همچنان توهم این درخشش تخیلی را داریم.»
تریبل گفت: «بهتدریج در حال رفتن است و بهزودی از میدان دید ما خارج میشود، اما وقتی دوباره در خانه و در شمال باشیم، دلم برای این ستارهها تنگ خواهد شد.»
من گفتم: «چرا؟ در کشور ما هم آسمان پر از ستاره است، البته اگر واقعا به بالا نگاه کنیم.»
اینکتاب با 160 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 130 هزار تومان منتشر شده است.