سهم کشاورزی از سرمایهگذاری در اقتصاد فقط 3 درصد است

یک مسئول دولتی گفت: در طول 12سال گذشته کمتر از 3درصد سرمایهگذاری اقتصاد در کشاورزی و 83درصد در خدمات بوده در حالی که تولید در کشاورزی میتواند نقش راهبردی در کاهش تنشهای بیرونی داشته باشد.
یک مسئول دولتی گفت: در طول 12سال گذشته کمتر از 3درصد سرمایهگذاری اقتصاد در کشاورزی و 83درصد در خدمات بوده در حالی که تولید در کشاورزی میتواند نقش راهبردی در کاهش تنشهای بیرونی داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری مهر، گروه اقتصاد - فاطمه امیراحمدی: سند چشمانداز 20 ساله کشور امسال به پایان میرسد. قرار بود در افق 1404 تغییرات زیادی در بخشهای اقتصادی از جمله حوزه کشاورزی رخ دهد.
بر اساس گفتگوهایی که با کارشناسان اقتصادی بخش کشاورزی انجام شده به نظر میرسد برنامههای زیادی به هدف اصابت نکرده و در میانه راه باز مانده است یا در مسیر درست پیش نرفته است.
در ادامه گفتگویی در خصوص اشتغال، سرمایه گذاری و... در بخش کشاورزی طی این 2 دهه اخیر با ادریس مرسلی، مشاور مطالعاتی معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی داشتیم که میخوانید.
وضعیت تولید بخش کشاورزی با سایر حوزهها در این افق 20 ساله چگونه ارزیابی میشود؟
یکی از شاخصها در سنجش رسیدن به اهداف تعیین شده افق 1404 مقدار تولید یا شاخص مقدار تولید است. در تعریفی که بانک مرکز آمار ایران با حسابهای ملی منطقهای خودش آن را رصد میکند تاکید دارد، شاخص مقدار تولید از مهمترین نمایشگرهای اقتصادی است که تغییرات مقدار تولید را نسبت به زمان ارزیابی میکند. در این حوزه مرکز آمار ایران طبق سال پایه 1390 میزان تولید بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن (نفت و گاز) را از سال 1390 تا 1401 را گزارش داده است.
اعدادی که در این حوزهها داریم برای سال 1390 پایه 100 است. اما در سالهای بعد کشاورزی از سایر بخشها جلو افتاد. عدد متوسطی که برای کشاورزی از سال 1390 تا 1401 در اختیار داریم 103.3 است؛ یعنی همواره بالاتر از 100 گزارش شده است. این عدد برای بخش معدن به طور متوسط 97.3 بوده برای صنعت 92.7 بوده است. این نشان میدهد تغییرات تولید کشور در کشاورزی به تناسب بهتر بوده و نسبت به سایر بخشها وضعیت تولیدی بهتری را داشتهایم.
رشد این شاخص در بخش کشاورزی به طور متوسط یکدهم درصد بوده و در برخی از سالها منفی بوده است. این عدد در حوزه معدن منفی چهار دهم و در صنعت رشد متوسط سه دهم بوده است.
اعداد حاضر تقریباً نشان میدهد که ظرفیت تولید یا قدرت تولید در بخش کشاورزی بالا است و این ظرفیت را دارد که با ثباتتر و با قدرت بهتری نسبت به سایر بخشها عمل کند.
شاخص دیگری که میتوانیم در عملکرد این بخش در افق 20 سال استناد کنیم شاخص بهرهوری است. بنا بر گزارش سازمان ملی بهرهوری از سال 1390 تا 1400 شاخص بهرهوری نیروی کار را در بخشهای مختلف اعم از کشاورزی، صنعت، معدن، خدمات استخراج کرده است. این گزارش یک بار بدون لحاظ کردن نفت و یک بار با لحاظ کردن نفت بوده است. اعداد متوسط کل مجموعه و متوسط 5 سال اخیر است.
شاخص بهرهوری در حوزه کشاورزی در کل مجموعه 98.5 و در 5 سال اخیر 106.6 است. وقتی این اعداد را در سایر بخشها رصد میکنیم برای بخش نفت و گاز به طور میانگین در کل مجموعه 75 و برای 5 سال اخیر 72.7 است. عدد این شاخص برای خدمات 102.7 و 5 سال اخیر 99.8 است. ارقام نشان میدهد بخش خدمات در 5 سال اخیر و عدد پایه سال 1395 از حوزه کشاورزی هم بهرهورتر عمل کرده است.
همچنین طبق این آمار شاخص بهرهوری نیروی کار در کشاورزی بد نیست اما نسبت به سایر کشورها و نسبت به اهداف دیده شده کمتر است. به این ترتیب میتوان گفت وضعیت بهرهوری نیروی کار نسبت به سایر حوزهها پایینتر نیست اما نسبت به استاندارد جهانی باید بیشتر کار شود.
نسبت بهرهوری به سرمایه گذاری در بخش کشاورزی چگونه برآورد میشود؟
اما شاخص بهرهوری سرمایه، بر اساس اطلاعاتی که از سال 1390 تا 1400 داریم، نشان میدهد روند در بخش کشاورزی رو به رشد بوده و میانگین آن 98 است و این عدد برای متوسط 5 سال اخیر هم 101.4 را نشان میدهد.
اگر وضعیت سرمایه گذاری در بخش کشاورزی را با نفت و گاز مقایسه کنیم شرایط خیلی بهتری دارد. در مقایسه با صنایع و معادن کمتر و در مقایسه با خدمات هم تقریباً کم است.
نیاز است میزان بهرهوری سرمایه در حوزه کشاورزی آسیب شناسی شده و ارتقا یابد. به این ترتیب میتوان گفت بهرهوری نیروی کار در بخش کشاورزی وضعیت خوبی داشته اما بهرهوری سرمایه گذاری در آن پایین است.
البته متوسط بهرهوری در بخش کشاورزی در شاخص بهرهوری کل از سال 1390 تا 1400 و در 5 سال اخیر بهتر شده و به عدد 104.6 درصد رسیده که هیچیک از سایر حوزهها به این عدد نرسیده است. بالاترین آن در حوزه خدمات و صنایع معادنی بوده که به ترتیب 102 و 101 است. میانگین کل بهرهوری در بخش کشاورزی کشور هم حدود 102 بوده که نشان میدهد بهرهوری کل ما در نیروی کار و سرمایه بد نیست؛ حتی نسبت به سایر بخشها هم بالاتر است.
در حوزه اشتغال بخش کشاورزی سهم آن در اقتصاد چقدر است؟
به طور متوسط از 24 میلیون شاغل کشور حدود 4 میلیون نفر به طور مستقیم در بخش کشاورزی فعالیت دارند؛ یعنی به طور متوسط 17.8 درصد از اشتغال کشور در حوزه کشاورزی بوده و سهم صنایع 32.5 درصد و خدمات 49.2 درصد است.
یک نکته مهم در این حوزه موضوع «اشتغال» و «کسب و کار» است. اشتغال یعنی ارتباط مستقیم و اینکه من کشاورز باشم و با زمین سروکار داشته باشم. اما یک سری کسب و کارهایی نیز وجود دارد که فرد کشاورز نیست اما به بخش کشاورزی مرتبط است. به عنوان مثال، کسبههایی که در خیابانها میوه و سبزیجات به فروش میرسانند. میوهفروشیها کسب و کارهای مرتبط با کالاهای کشاورزی هستند که اگر این بخش را هم به آمار اشتغال بخش کشاورزی ضمیمه کنیم، بر اساس آمار سال 1394 بانک مرکزی، رقم اشتغال به 32.6 درصد میرسد. همچنین اگر بعد خانوار را 4 نفر فرض کنیم با آمار 4 میلیون نفری کشاورزان حدود 16 میلیون نفر در اقتصاد ما به طور مستقیم با کشاورزی ارتباط شغلی دارند. اگر این را در قالب جمعیتی در نظر بگیریم حدود 19 درصد از جمعیت ما با بخش کشاورزی ارتباط دارند. به عبارت دیگر، این بخش در گستره جمعیتی ما جای کار بسیار دارد و ظرفیت اشتغال و تولید آن بالا است.
بخش کشاورزی، اقتصاد مردمی و مردم پایه است؛ اقتصادی است که میتواند از نگاه عدالت اجتماعی نقش تعیینکنندهای داشته باشد.
همچنین بعد سرمایه گذاری را میتوان در تجهیزات و ماشین آلات کشاورزی هم مورد بررسی قرار داد.
موجودی سرمایه تحت عنوان ارزش افزوده، ارزشهای مربوط به تأسیسات، ماشین آلات و تجهیزات را مورد مقایسه قرار میدهد. در این بخش دادهها نشان میدهد چقدر از ساختمانها، تأسیسات، ماشین آلات در بخش کشاورزی است و چقدر در صنعت، نفت و گاز و چقدر هم در کل اقتصاد است. اعدادی که من از موجودی سرمایه در تجهیزات، ماشین آلات و.... کشاورزی در اختیار دارم از 169 هزار میلیارد تومان (همت) در حوزه کشاورزی شروع شده و به رقم 241 همت در سال 1404 میرسد. میانگین این دو عدد 210 همت و میانگین 5 سال اخیر آن 230 همت است. این عدد در بخش خدمات میانگین کل آن 5 هزار و 628 میلیارد تومان بوده و برای 5 سال اخیر 151 همت برآورد میشود.
این نشان میدهد که چقدر از موجود سرمایههای کشور در بخش خدمات متمرکز شده و سرمایه حوزه کشاورزی 3 درصد بوده که متأسفانه با انحرافات دلالی و واسطهگری در بازیگری، بانکداری و خدمات آموزشی - بهداشتی (غیر کالایی) متمرکز شده که متأسفانه خروجی آن خیلی زیاد نیست.
به این ترتیب، موجودی سرمایه در بخش کشاورزی به طور متوسط 3.1 درصد است که این عدد در نفت و گاز 2.5 درصد و در صنایع و معادن 11.7 درصد و در نهایت در حوزه خدمات 82.7 درصد برآورد میشود. این عدد شدت انحراف سرمایه از بخش تولید کشاورزی و صنعت به بخش خدمات را نشان میدهد. این موضوع بسیار مهم است به ویژه در سالی که به عنوان «سرمایه گذاری در تولید» نام گذاری شده است. در واقع بخش تولید در حوزه سرمایه گذاری بسیار مظلوم بوده است.
یعنی طی سالهای گذشته به طور میانگین فقط 3 درصد در بخش کشاورزی سرمایه گذاری شده است؟
بله. در طول 12 سال گذشته کمتر از 3 درصد سرمایه گذاری اقتصاد در کشاورزی اتفاق افتاده و 83 درصدش در حوزه خدمات بوده است.
به طور خلاصه اینکه بخش کشاورزی قدرت ارزش افزوده بالایی دارد، ظرفیت تولید با ثبات تری نسبت به سایر بخشها در اختیار دارد و با نگاه اقتصاد مقاومتی از درونزایی برخوردار است. بنابراین، میتواند نقش راهبردی در کاهش تهدیدهای ملی، مواجهه عالمانه با تحریمها و بحثهای مربوط به اینکه بتوانیم نسبت به عوامل بیرونی که اقتصاد کشور را پر تنش میکند با سرمایهگذاری بهتر و بیشتر، اقتصاد با ثبات تری داشته باشیم.
در ادامه جدول و نمودارهای ارزش افزوده بخش کشاورزی و سایر حوزهها قابل مشاهده است.











