سه هزار واژه بنگالی ریشه فارسی دارد
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات گفت: ادبیات فارسی بخشی از میراث بنگال را به خود اختصاص میدهد. سه هزار واژه بنگالی ریشه فارسی دارد و فرهنگ و ادبیات این خطه از زبان فارسی تاثیر گرفته است.
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات گفت: ادبیات فارسی بخشی از میراث بنگال را به خود اختصاص میدهد. سه هزار واژه بنگالی ریشه فارسی دارد و فرهنگ و ادبیات این خطه از زبان فارسی تاثیر گرفته است.
به گزارش خبرگزاری مهر، تخصصی «ادبیات معاصر» در آستانه صدسالگی دانشگاه دهلی نو نشست با حضور علی رمضانی مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، سید مهدی طباطبایی استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، علی اکبر شاه رئیس دانشکده زبان فارسی دانشگاه دهلی و علی مشرف خان از استادان پیشکسوت زبان فارسی در هند در دانشکده فارسی دانشگاه دهلی نو برگزار شد.
در این نشست علی رمضانی با بیان اینکه خوشحالم که صحبت خود را در تقارن با نودمین سال سفر شاعر و شخصیت بزرگ فرهنگی هندوستان و از سردمداران دیرین آزادی و مدافعان سرسخت استقلال هندوستان به ایران (رابیند رانات تاگور) آغاز میکنم، گفت: زبان و ادبیات فارسی بخشی از میراث فرهنگی بنگال را به خود اختصاص میدهد. مشهور است سه هزار واژه بنگالی ریشه فارسی دارد و طبیعتا فرهنگ، ادبیات، هنر و معماری این خطه از زبان فارسی تاثیر پذیرفته است.
او همچنین عنوان کرد: گفته میشود یک میلیون نسخه خطی فارسی در هند موجود است که یک دهم کل نسخ خطی هندوستان را در بر میگیرد. زبان فارسی امروز برپایه زبان پارسی باستان (میانه) در سده اول اسلام بنیان گذاشته شد و در مدت یکصدسال پس از آن شعر فارسی رشد کرد و به پایه کمال رسید و همزمان با شاعران بزرگ ایران چون رودکی، شاهد حضور رابعه بلخی در بلخ هستیم.
مدیر عامل خانه کتاب و ادبیات ایران افسون زبان فارسی را عامل فرهنگنویسی فارسی در هندوستان دانست و گفت: این افسون محمدپادشاه متخلص به شاد را به تالیف اَنَندراج وا داشت و مهاراجای یکی از ایالات هند را به حمایت از چاپ این اثر برانگیخت. در ایران مشهور است که در هندوستان رشته تاریخ ذیل دانشکده علوم اجتماعی قرار دارد اما در ایران این رشته ذیل دانشکده ادبیات است؛ این تفاوت نگرش شاید از آنجا رخ داده که مهمترین ویژگی تمدنی پارسیان، زبان فارسی و شعر فارسی بوده و تاریخ این تمدن را باید ذیل شعر و زبان شعری آن، یعنی فارسی دید. این تبادلات عمیق فرهنگی و زبانی و حیات و گسترش زبان فارسی بعد از 1857 و شروع دوره راج بریتانیا (حکومت مستقیم لندن بر هندوستان)، مورد تهاجم بیسابقهای قرار گرفت؛ ولی علیرغم این موضوع، پیوستگیهای عمیق فرهنگی و زبانی مسیر تمدنی خود را ادامه داد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود مطرح کرد: کتاب «لیلی و مجنون» هاتفی جامی خراسانی را میتوان جزو اولین کتابهای ادبی فارسی چاپ شده معرفی کرد؛ همچنین اولین کتاب آموزش زبان فارسی نیز به سال 1792 با عنوان درسهای فارسی و انگلیسی در کلکته منتشر شده و حداقل سی عنوان کتاب فارسی در هندوستان، پیش از چاپ اولین کتاب فارسی در ایران به چاپ رسیده است.
او با اشاره به اینکه به طور نسبی تمام اولینهای چاپ فارسی در هندوستان منتشر شدهاند، بیان کرد: این آثار از مسیرهای دریاپایه و زمینپایه راه خود را به سرزمینی که مهد زبان فارسی بود پیدا کرده و در گسترش فرهنگ و اندیشه فارسی زبانان نقش ایفا میکردند.
علی رمضانی در پایان سخنان خود با بیان اینکه این جریان فرهنگی - ادبی با یک نقطه عطف روبهرو شد که در ایران بسیار اثرگذار شد، گفت: چاپ روزنامه حبلالمتین در کلکته توسط مرحوم سید جلالالدین کاشانی مویدالاسلام نقطه عطف این جریان است. این روزنامه یکی از مهمترین منابع مشروطیت در ایران و البته از بازیگران اصلی عرصه رسانه در آن دوران بود. در حقیقت از مجموع 47-48 روزنامه فارسیزبان چاپ خارج از مرزهای قلمرو در این دوره، عمده آنها در هندوستان منتشر میشد و از لحاظ نقش هیچ روزنامهای را نمیتوان در آن دوران با حبلالمتین مقایسه کرد. این نحوه تبادل فرهنگی اتفاقی و گذرا نیست. پیوندهای عمیق و استوار میتواند چنین گذشته و صدالبته چنان آیندهای را رقم بزند.
در ادامه این نشست سید مهدی طباطبایی سخنان خود را با این اشعار بیدل دهلوی آغاز کرد:
چیزی از خود هر قدم زیر قدم گم میکنم * رفته رفته هر چه دارم چون قلمگم میکنم بینصیب معنیام کز لفظ میجویم مراد * دل اگر پیدا شود دیر و حرمگم میکنم تا غبار وادی مجنون به یادم میرسد * آسمان بر سر، زمین، زیر قدم گم میکنم دل نمیماند به دستم طاقت دیدارکو * تا تو میآیی به پیش آیینه هم گم میکنم قاصد ملک فراموشیکسی چون من مباد * نامهای دارم که هر جا میبرم گم میکنم بر رفیقان بیدل از مقصد چهسان آرم خبر * منکه خود را نیز تا آنجا رسم گم میکنم
او با طرح این نکته که گنجینه عظیمی از آثار بیدل دهلوی در اختیار ما قرار دارد به منابع موجود در کتابخانه دانشکده فارسی دانشگاه دهلی اشاره و عنوان کرد: تصحیح متون در اولویت قرار دارد؛ نزدیکترین متن به آن چیزی که نویسنده و شاعر از خود به جای گذاشته برای تصحیح متون مورد استفاده قرار میگیرد. برخلاف تصور موجود، تصحیح متون به معنای درست کردن متن، امروزی کردن و همه فهم شدن و برطرف کردن غلطهای دستوری نیست. بلکه باید در تصحیح متون امانتدار باشیم و متن را آنگونه که هست ارائه کنیم. درواقع میتوانیم از چگونگی کاربرد واژگان، نحو دستوری و... با توجه به متنی که تصحیح میشود اطلاعات کسب کنیم.
استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی با تاکید بر اینکه مصحح متن باید یک لغتشناس برجسته باشد، عنوان کرد: مصحح باید به تاریخ ادبیات، سبکشناسی و اوضاع تاریخی، اجتماعی، سیاسی جامعه و... احاطه داشته باشد. 19 سال است در حوزه تصحیح متون کار میکنم و بزرگترین الگوی من در این حوزه علامه محمد قزوینی است. مصحح نباید صرفا تصحیح متن انجام دهد بلکه باید شرح متن نیز بنویسد و واژگان را توضیح دهد تا به فرد دیگری برای تکمیل کار نیاز نباشد.
او با بیان اینکه ایرانیها دیر وارد عرصه بیدلپژوهی شدند و سبک هندی را دیر پذیرفتند، مطرح کرد: در ابتدای صحبتهای خودم شعری از دهلوی به عنوان نماینده دشوارترین سبک شعری خواندم اما شما از شنیدن آن لذت بردید. درواقع شاعران ایران به این نتیجه میرسند که شعر سبک هندی دشوار است و در این دوران با مکتب بازگشت مواجه میشویم. افرادی در این عرصه قلم زدند که دانش کافی نداشتند و به دنبال خوانش شعری ساده از بیدل نبودند. این در حالی است که بیدل120 هزار بیت شعر سروده است.
وی با طرح این نکته که هیچ مطلبی در ادبیات فارسی و متون ما نیست که بیدل دهلوی در دیوانش به آن اشاره نکرده باشد، ادامه داد: او روح زلال و ابیاتی دارد که هنوز هم از زبانِ زمان جلوتر است. زبان بیدل به این دلیل برای اهل زبان دشوار است که دستور زبان فارسی را آموخته و میداند زبان فارسی، زبان ترکیبی است. این تصورات باعث شد ما بیدل را دیر بشناسم اما خوب شناختیم. هنوز هم شاعرانی هستند که بر مبنای اصول بیدل غزلهای سخت میگویند.
سید مهدی طباطبایی در پایان صحبتهای خود گفت: یکی از مهمترین ملازمات برای پژوهش این است که باید متن موجود باشد تا درباره آن پژوهش شود. با توجه به نسخههایی که کتابخانههای هندوستان در اختیار ما قرار داده است از دوازده سال پیش شروع به تصحیح دیوان بیدل دهلوی کردیم. از نظر من تا چند سال پیش تصحیح دیوان او کار دشواری بود اما برای آموختن فن تصحیح تمرینهای زیادی انجام دادم؛ به عنوان نمونه دیوان کمال اصفهانی را تصحیح کردم تا بتوانم بیدل دهلوی را تصحیح کنم.
سبک هندی باید بازبینی شود
علی اکبرشاه نیز در ادامه این نشست درباره تصحیح متون کهن عنوان کرد: متن باید از نظر تفکر و دستور شما را به روزگار نویسنده ببرد؛ همچنین باید با موضوع نیز آشنایی داشته باشید. باید کارگاههایی برگزار کنیم تا محققان بدانند تصحیح چیست و تنها با خواندن بدست نمیآید؛ بلکه تجربه میخواهد، آنهم تجربه زیاد. در این کار باید امانتدار هم باشید.
وی در ادامه با اشاره به سبک هندی بیان کرد: هنوز هم در این زمینه خلأهایی وجود دارد، درحالیکه امروز فرصتها زیاد است و جامعه هند از نظر ادب و فرهنگ باز است و زبانشناسی هم خیلی پیشرفت کرده است.
رئیس دانشکده زبان فارسی دانشگاه دهلی افزود: بهواقع ما برای زبانهایی که فرهنگ غنی دارند و پیشرفت میکنند فرهنگسازی کرده و فرهنگنامههای بزرگی را برای متقارنسازی اصطلاحات آماده میکنیم. کشور هند تنها یک تمدن ندارد؛ مخصوصا در گذشته این کشور مجموعه تمدنها را میبینیم. تمدن هندی از یک طرف و تمدنهایی همچون فارسی، ترکی و مغولی از سوی دیگر در این کشور به چشم میخورد. از این رو بستر گستردهای برای تبادل معانی داشتیم و این امر تفکرات را پیچیده میکرد.
علی اکبرشاه در پایان سخنان خود گفت: در دورهای که این سبکها موجود بود، یکی از تفریحات و سرگرمیها بازی با معانی بود. وقتی بزرگان سبک هندی اشعار را میدیدند آنقدر آن را ارج مینهادند که شاعران باز میرفتند و معانی نادر میآوردند. شاعران سبک هندی وقتی برای سرپرستان خودشان شعر میبردند، اگر نکته نادری در آن بود، بیشتر تشویق میشدند. ما هنوز هم به کارهایی که در آن زمان انجام شده، نرسیدهایم چون نه آن سرپرستی و نه آن محیط را داریم. سبک هندی از این نظر باید بازبینی شود.
با همفکری، مسأله سبک هندی را حل کنیم
علی مشرف خان نیز در این نشست با اشاره به قیمت بالای کتابهای زبان فارسی در هند بیان کرد: کتابها از ایران میآیند ولی قیمت خیلی بالایی دارند. اگر تخفیف ویژهای برای دانشجویان دکترای زبان فارسی داده شود، بیشتر میتوانند این کتابها را بخرند و بخوانند. کتابهای زیادی مورد استفاده دانشجویان ما قرار میگیرد ولی به دلیل قیمت بالا توان خرید ندارند.
این استاد پیشکسوت زبان فارسی در هند افزود: هنوز چیزهای زیادی درباره سبک هندی باقی مانده و باید با همفکری مسأله سبک هندی را حل کنیم. سبک هندی ترکیبات عجیب و غریب و موارد نامفهومی دارد؛ تا زمانی که هندیها و ایرانیها با هم جلسات همفکری برگزار نکنند، این مسأله به راحتی حل نمیشود. میگویند اگر استادان دانشگاههای ایران و دانشگاههای هند با هم همفکری کنند حتما این مسئله را حل خواهند کرد. این موضوع برای درک درست در جهان فارسی، خیلی مهم است. هرکس در هرکجا، ایران، ازبکستان، ترکمنستان یا تاجیکستان باشد و بگوید ما سبک هندی را بهتر میفهمیم، قبول میکنیم. بیایند سر یک میز بنشینیم و از جهات مختلف موضوع را بررسی و مساله را حل کنیم و در پایان نتایج را بنویسیم.
علی مشرف خان در پایان گفت: خیلی خوشحالم هیأتی که از ایران آمده، از افراد حاضر در خانه کتاب و ادبیات ایران هستند؛ از موسسه که با همکاری بخش فارسی دانشگاه دهلی این سمینار بینالمللی را برگزار کردند تا هند و ایران به یکدیگر نزدیکتر شوند، تشکر میکنم. البته اکنون هم این دو کشور خیلی به هم نزدیک هستند. به قول وزیر پیشین هند، ما مثل چند برادر هستیم که سیره مشترک دارند، فقط خانههایشان جداست.