شاعر هندی که 100 هزار بیت شعر به زبان فارسی دارد
به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران ، مراسم رونمایی از مجموعه «غزلیات بیدل» که به کوشش سیدمهدی طباطبایی و علیرضا قزوه تصحیح و به تازگی توسط انتشارات مؤسسه شهرستان ادب به چاپ رسیده است، با حضور غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمدرضا ترکی استاد دانشگاه، مصححان و جمعی از اهالی فرهنگ و ادب صبح امروز، 18 آبانماه، در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
حدادعادل در ابتدای این مراسم با اشاره به تغییر زبان و سبک شعر پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی به خاطر خصلت مردمی، به موسیقی شعر احتیاج داشت و این خصوصیتی بود که در شعر کلاسیک موجود بود؛ چرا که شعر نو برخلاف شعر کلاسیک، بیشتر به محافل روشنفکری اختصاص داشت و شعری نبود که در زبان مردم عادی جاری باشد.
وی ادامه داد: شاعران پس از پیروزی انقلاب در عین اینکه تقید به قالب و وزن نشان دادند و موسیقی شعر را مهم دانستند، از زبان شعر قاجاری و صفوی نیز فاصله گرفتند؛ یعنی شعر پس از انقلاب تکرار و تقلید بیروح مضامین شعر گذشته نبود. شاعران پس از انقلاب در پی زبان جدید بودند. در این میان، یکی از منابع الهام برای شاعران پس از انقلاب، شعر بیدل بود و یکی از کسانی که به عنوان حلقه واسط بین نوع شاعری بیدل و شاعر دهه 60 ما شد، سهراب سپهری بود. او در ساحت زبانی از بیدل الهام گرفت که طرز نویی بود و این باعث شد که شعر پس از انقلاب، تکرار شعر سنتی قبل از انقلاب نباشد. این خلاصه درک و فهمی است که من از علت جلوهگر شدن و گرمی بازار بیدل دارم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با تأکید بر اینکه بیگمان فهم بیدل دشوار است، افزود: من یک وقتی در جمع استادان دانشگاه پنجاب لاهور گفتم که همه از فهمیدن شعر شاعران لذت میبرند، ما از نفهمیدن شعر بیدل لذت میبریم. این طنزی بود که جدیتی در بن و بنیاد آن نهفته است. بیدل هیچوقت، لااقل در ایران، شاعر مردم کوچه و بازار نخواهد شد. اما شعر بیدل، شعر فاخری است که مخصوص اهل ادب و اهل تأمل است. کسانی که ژرفاندیشی در شعر داشته باشند، عاشق بیدل خواهند شد و در اقیانوس شعر بیدل مبهوت و غرق خواهند بود.
حدادعادل با بیان اینکه برای فهم شعر بیدل ممارست لازم است و باید از شارحان کمک گرفت، یادآور شد: کلیدهای فهم شعر بیدل را باید کشف کرد. باید از کلیدواژههایی که شاعر به کار برده است، رازگشایی کرد. عناصر پرتکرار و نمادهای شعری او مانند غبار، سامان، آیینه و... را باید شناخت. این کلمات معنای خاصی در شعر او دارد.
وی با تأکید بر اینکه به طور کلی روح شعر بیدل، عرفان اسلامی است و هرکس که با عرفان اسلامی آشناتر باشد، در فهم شعر بیدل موفقتر خواهد بود، اضافه کرد: من بیدل را مفسر عالم درون انسان میدانم. عالم درون انسان دربرابر محیط بیرون، عالم پیچیده و عمیقی است. اصولا شاعر کارش بیان عالم درون است. بیدل گوهرشناس و معدنشناس عالم درون انسانی است. کمتر شاعری توانسته مفاهیم و واقعیتهای درونی و روابط ظریف و پنهان ذهن آدمی را اینطور واژهنشان و واژهنشین کند. هنر بزرگ او، قدرت تخیل است. او دریچه ذهن را به سمت عالم درون باز کرده و ظرافتهای این عالم را کشف کرده و مهمتر از آن، بیان کرده است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: افزون بر این، در شعر بیدل قدرت زبان فارسی را میبینیم که این زبان، چه زبان نیرومندی است که تاکجاها گسترش پیدا میکند و چه کسانی را شاعر فارسیگو میکند؛ با اینکه زبان مادری آنها فارسی نبوده است. هندوستان و شبهقاره چه سرزمینی بوده است که چنین درخت پر برگ و باری در آن اقلیم میتوانسته رشد کند. مسلما فضایی که بیدل در آن 100 هزار بیت به زبان فارسی سروده، فضایی بوده که با چنین شاعری تناسب داشته است. این شعر شنونده داشته و مورد پذیرش واقع میشده است.
وی با بیان اینکه کار شایستهای که مصححان کتاب حاضر انجام دادهاند، میتواند منشأ تحقیقات ثمربخش در آینده باشد، تأکید کرد: پژوهشگران فرهنگستان نیز میتوانند به هنر واژهسازی و ترکیبسازی بیدل دقت کنند و سلیقه او را در یافتن و ساختن واژگانی که میتواند مفاهیم جدیدی بیان کند، نشان دهند.
کاووس حسنلی، استاد دانشگاه شیراز و مدیر مرکز حافظشناسی، در ادامه این نشست با اشاره به ارزش تصحیح جدید در مقایسه با چاپهای گذشته گفت: کلیات بیدل که به همت گروهی از ادیبان افغانستان تصحیح شده بود و با مقدمه شادروان خلیلالله خلیلی در سالهای 41-44 منتشر شد، اساس کار بسیاری از کسانی قرار گرفت که میخواستند درباره بیدل تحقیق کنند. در بخش غزلیات این نسخه اشکالات و پریشانهای متعددی راه یافته است؛ به همین دلیل نمیتوان به ضبطهای چاپ کابل اعتماد کامل داشت. چاپهای دیگر نیز چون برمبنای چاپ کابل بوده است، چندان قابل اعتماد نیست. اگرچه ارزش کار همه این عزیزان باید همیشه در خاطر باشد، اما حرف بر سر این است که تاکنون تصحیح علمی و انتقادی از غزلیات بیدل انجام نگرفته و سالها است که پژوهشگران منتظر انتشار این اثر بودند تا ضبط قابل اعتمادی داشته باشند.
وی با بیان اینکه تصحیح حاضر از غزلیات بیدل که به کوشش قزوه و طباطبایی انجام شده، برپایه چهار نسخه خطی است، گفت: سه نسخه آن مربوط دوران حیات شاعر بوده و با نسخه کابل نیز مقایسه شده است و توضیحات آن در پاورقیها آمده است. در یک نگاه کلان و کلی، ما سه تفاوت عمده و آشکار را بین این کتاب و آثار قبل از خود میبینیم؛ اول اینکه بیش از 100 غزل افزون بر چاپهای پیشین آمده و این رویداد خجستهای است. دیگر اینکه، نسخه بدلها در پاورقی آمده است. وقتی متن را میخوانیم میبینیم که متن بر پایه کدام نسخه است و تفاوتها چگونه است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه یکی از مزیتهای تصحیح جدید، ضبط واژگان و جلوگیری از بهم ریختگی در غزلیات است، یادآور شد: در چاپ کابل واژگانی ضبط شده که سبب شده است تا ما منظور را متوجه نشویم. از سوی دیگر، بارها دیده شده که غزلی با مطلعی دیگر، در جای دیگری از بخش غزلیات تکرار شده است؛ به همین دلیل ما شاهد یک بهم ریختگی در غزلیات و اختلاف واژگان در تصحیحهای گذشته بودهایم.
محمدرضا ترکی، استاد دانشگاه و پژوهشگر، دیگر سخنران این مراسم بود. او با اشاره به فرصت زمان محدود در دانشگاهها برای معرفی و شناخت سبک هندی گفت: دانشجویان ما در دوره کارشناسی، 136 واحد میگذرانند و از این میان، دو واحد به کل سبک هندی اختصاص دارد که قاعدتا سهم کوچکی احتمالا به بیدل اختصاص خواهد یافت. اگر بخواهیم سبک هندی را به لحاظ کمیت بررسی کنیم، متوجه میشویم که مجموعه ابیاتی که شاعران این سبک سروده و به یادگار گذاشتهاند، برابر است با مجموع هزار سال شعر فارسی. اگر ترازویی داشته باشیم و هزار سال شعر فارسی را در یک کفه و مجموع شعر شاعران سبک هندی را در کفه دیگری بگذاریم، متوجه میشویم که با هم از لحاظ کمیت برابری میکند.
ترکی با بیان اینکه سبک هندی از لحاظ محتوا و هنری نیز درخشان است، افزود: اینکه مراسم رونمایی از تصحیح جدید غزلیات بیدل در فرهنگستان زبان برگزار میشود، بیانگر نگاه واقعبینتری به سبک هندی و بیدل است. در روزگاری در دانشگاهها سبک عراقی هم جایگاه پذیرفته شدهای نداشت و گاه به حافظ و سعدی نقد وارد میکردند که این عبارت ضعف دارد و اگر سعدی و حافظ هنری دارند، ادامه کار بزرگانی چون بیهقی است. حتی در مواقعی دانشجویان خود را تشویق میکردند که به نقد بزرگان سبک عراقی بپردازند. در فضای خراسانزده دانشکدههای آن روزگار تکلیف بیدل از پیش معلوم است. وقتی به منابعی که تاریخادبیاتنویسان معاصر درباره بیدل نوشتهاند، میبینیم نقدهایی را که وارد کردهاند، ناشی از عدم انس با سبک و شیوه سخن شاعر بوده است.
این استاد دانشگاه رویکرد شاعران پس از انقلاب به بیدل را نشاندهنده تعمیق نگاه هنری آنها و گریز آنها از ابتذال دانست و یادآور شد: این رویکرد نشان میدهد که شاعر عصر انقلاب نمیخواهد فضای رایج و تکراری را در شعر خود بازسازی کند و این اتفاق مبارکی است.
ترکی در ادامه به شهرستان ادب که ناشر تصحیح جدید غزلیات بیدل است نیز پیشنهاداتی داد و گفت: به ناشر پیشنهاد میکنم که فقط به بازار ایران بسنده نکند و حتما در شبهقاره، تاجیکستان و افغانستان نیز این اثر را توزیع کند؛ چرا که بیدل میراث مشترک فارسیزبانان در کل قلمرو فرهنگ ایرانی است.
محمدکاظم کاظمی، از بیدلشناسان و شاعر افغانستانی، دیگر سخنران این مراسم بود. او با اشاره به اهمیت کشف قرائت صحیح در شعر بیدل برای درک و دریافت مفهوم سخن او گفت: ما برای فهم درست نیازمند قرائت درست هستیم. ای بسا به خاطر قرائت نادرست، معنای درست دریافت نمیشود. این موضوع در شعر بیدل اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در شعر او قرائتهای گوناگون محتمل است. به این دلیل که شعر بیدل دشواریهای بیشتری دارد و این سبب میشود که معنای درست را درک نکنم. گاهی قرائت موقوف بر معنا میشود و بالعکس. موضوع دیگر ترکیبسازیهای شعر بیدل است که در شعر او زیاد است. گاه ممکن است به صورت ترکیب و گاه غیر ترکیبی خوانده شود.
وی به تفاوت اهمیت قرائت در شعر بیدل با دیگر شاعران اشاره و اضافه کرد: قرائتهای متعدد در شعر بیدل به این صورت نیست که یکی بر دیگری ترجیح نداشته باشد. یکی از دو جانب قرائت عموتا براساس معنا و شواهد شعر، ترجیح دارد؛ به همین خاطر باید شکل مرجح را پیدا کنیم. یک قسمت از تصحیح این کار است و مصححان در این کار این امر را در نظر داشتهاند.
کاظمی همچنین در ادامه با یادی از زندهیاد سیدحسن حسینی و ارزش کار او در معرفی بیدل و فهم شعر او گفت: خوانش غزلیات بیدل توسط زندهیاد حسینی به ما در دست یافتن به قرائت ارجح کمک بسیاری کرد که من خود بارها از آن استفاده کردهام.
علیرضا قزوه، از مصححان این اثر نیز در ادامه این جلسه با بیان اشاره به بیدلپژوهان گذشته گفت: بهترین بیدلشناس مرحوم سیدحسن حسینی است. سهم استاد مشفق نیز در این حوزه زیاد است چرا که او مشوق سهراب سپهری در شاعری بود و دیوان بیدل را در دسترس سپهری قرار داده بود.
وی با اشاره به ارزشهای شعر انقلاب از آن با عنوان یک سبک یاد کرد و توضیح داد: بعد از 40 سال، شعر فارسی در انقلاب آنقدر به رشد رسیده که میتوانیم از آن با عنوان سبک شعر انقلاب یاد کنیم. بعد از این همه سال شعر انقلاب اسلامی آمده از همه بزرگان گذشته و تجربهها استفاده کرده است. در این میان، ادبیات مقاومت گل سرسبد است. میتوان از ادبیات مقاومت و شعر آیینی به عنوان بزرگترین اتفاق شعری در دوره انقلاب یاد کرد.
قزوه در ادامه به سختیهای کار تصحیح غزلیات بیدل و پیدا کردن نسخههای متعدد برای تکمیل این اثر اشاره کرد.
طباطبایی که تصحیح غزلیات بیدل با همکاری و سعی او منتشر شده است، در ادامه این جلسه با اشاره به مزیتهای تصحیح جدید گفت: 30 درصد از مشکلات فهم شعر بیدل با این کتاب برطرف میشود.
او همچنین بر انتشار فرهنگ غزلیات بیدل تأکید کرد و یادآور شد: بیت بیت این غزلیات را بررسی و واژگان را استخراج کردیم و شواهد مثال ارائه کردهایم، با انتشار این فرهنگ نیز 20 درصد بدفهمی شعر بیدل برطرف میشود. آن 50 درصد از بدفهمی شعر این شاعر نیز به سبک هندی بازمیگردد.
طباطبایی با بیان اینکه در اواسط کار متوجه شدیم که تصحیح سرودههای بیدل کار آسانی نیست، به ارزش کار ارائه شده اشاره و اضافه کرد: ممکن است برای برخی از دوستان این سؤال پیش بیاید که چرا غزلهایی در چاپ کابل هست ولی در اینجا نیست؟ باید بگویم که بیدل آخرینبار کلیات را بر اساس نظر خود نویسانده است؛ در واقع چینش براساس چینش بیدل است. او برخی غزلیات را در بخش غزلیات نیاورده و در بخش غزلیات نامطبوع ذکر کرده است. در چاپ بعدی این غزلیات را خواهیم آورد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه آفت نسخهپژوهی ذوق است، گفت: به همین دلیل ما در تصحیح غزلیات بیدل مبنا را بر نسخه قرار دادهایم و با کارهای ذوقی کار ندرایم. نکته دیگر اینکه یکپنجم از غزلیات این کتاب به دست خط بیدل است و میتوانیم براساس شواهدی بگوییم که او چپدست بوده است. براساس نسخههایی که داریم، میتوانید دو دوره متمایز شاعرانگی بیدل را تشخیص دهید. یک دورهای که اگر شاعر در آن قسمت توقف میکرد، یک سایه بود و نمیدرخشید؛ و دوره دیگری که او به تصحیح ابیات خود پرداخته و برخی از کلمات را جایگزین کرده است. تلاش ما در این 10 سال بر این بود که بیدل را وارد دنیای ذهنی خود نکنیم. ما گاه میخواهیم براساس دانش خود شاعر بشناسیم؛ اما تلاش ما در این سالها بر این بود که واژگان و ترکیبات را براساس بیدل ببینیم.