جمعه 9 آذر 1403

شریعت سنگلجی اعتقاد داشت طبیعت بر نظمی موسیقایی استوار است

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
شریعت سنگلجی اعتقاد داشت طبیعت بر نظمی موسیقایی استوار است

یک پژوهشگر حوزه دین گفت: شریعت سنگلجی اعتقاد داشت مخالفت با موسیقی عقلانی نیست، چون نظام هستی و طبیعت بر نظمی موسیقایی استوار است.

یک پژوهشگر حوزه دین گفت: شریعت سنگلجی اعتقاد داشت مخالفت با موسیقی عقلانی نیست، چون نظام هستی و طبیعت بر نظمی موسیقایی استوار است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست دیدار با محمد آسیابانی مصحح کتاب «اسلام و موسیقی» شریعت سنگلجی از ساعت 19 تا 20 چهارشنبه 28 ازدیبهشت 1401 با حضور حامد ابراهیم‌پور و محمد آسیابانی در نمایشگاه مستقل کتاب آنیما در محوطه کانون ادبیات ایران برگزار شد.

«اسلام و موسیقی» سال 1398 توسط نشر آنیما منتشر شد. این کتاب شامل تصحیح متن رساله کوچک اسلام و موسیقی به ضمیمه متن گفت‌وگو شریعت سنگلجی با رابیندرانات تاگور است.

آسیابانی در این نشست گفت: شریعت سنگلجی از روحانیون مشهور در دوران پهلوی اول است که پیرو نظریه و ایده بازگشت به قرآن بود. او با یک واسطه از شاگردان شیخ هادی نجم آبادی، روحانی نوگرای عصر ناصری و مشهور به معلم مشروطه به شمار می‌رفت. سنگلجی در محلی به نام دارالتبلیغ اسلامی که معماری آن نیز از آن خودش بود، شروع به وعظ و تبلیغ کرد و خیلی زود توانست به عنوان یک خطیب میان تهرانی‌ها مشهور شود. بسیاری از کسانی که بعدها در سیاست عصر جدید ایران تأثیر گذار بودند از شاگردان شریعت به شمار می‌رفتند.

وی افزود: «اسلام و موسیقی» شامل تقریر بیانات شفاهی شریعت سنگلجی به توسط یکی از شاگردانش (اسدالله روئین مبشری) بود که در دارالتبلیغ اسلامی ایراد شد. نگاه شریعت به موسیقی از منظر اسلام نیز یک نگاه عقلانی کارکردگرا است. شریعت برخلاف نظر روشنفکران ضددین و همچنین بر خلاف طیف سنتی روحانیت، اسلام را مخالف و ضد موسیقی و به طور کل هنر نمی‌داند، بلکه در مواردی آن را خلاف شرع دانسته و سعی دارد برای این موارد دلایلی عقلانی بیاورد.

آسیابانی اضافه کرد: به باور شریعت مخالفت با موسیقی عقلانی نیست، چرا که نظام هستی و طبیعت بر نظمی موسیقایی استوار است. شاید بتوان گفت که شریعت در نوع نگاهش به موسیقی پیرو این بیت از عطار است که: «گردد از جان مرد موسیقی شناس / لحن موسیقی خلقت را سپاس». به عبارتی شریعت آن نوع از موسیقی را مناسب می‌داند که اندیشه‌ای پشت آن باشد و انسان را به تفکر وا دارد. به عنوان مثال می‌توان گفت که در نظر شریعت و بسیاری از فقها موسیقی‌های کافه کاباره‌ای و یا آن نوع از موسیقی که امروز ما به موسیقی مبتذل لس آنجلسی می‌شناسیم، ایراد و اشکال دارد. البته این نگاه کارکردگرایانه به موسیقی و به طور کل هنر دیگر امروزه مورد نقد جدی نظریه‌پردازان و اندیشمندان قرار دارد و خود من نیز نمی‌توانم آن را بپذیرم.

وی همچنین درباره مسئله قرآن گرایی در عصر جدید گفت: تمدن اسلامی هرچند که پیشینه درخشانی داشت اما در عصر جدید دچار افول شد. مصلحان اجتماعی یکی از دلایل این افول را در چند دستگی مسلمانان معرفی می‌کردند. بازگشت به قرآن در اصل یک ندای وحدت بود، چرا که همه مسلمانان بر متن کلام الله مجید به عنوان وجه مشترک اصلی تاکید داشتند. توجه دوباره به قرآن دستاوردهای تئوریک بسیاری را به همراه داشت که از جمله آنها اصل کرامت انسان و اصل حریت بود. سیدجمال الدین اسدآبادی از نخستین کسانی بود که در عصر جدید به صورتی مسئله‌مند به سراغ قرآن رفت و فهم عصری را بنیان گذاشت. نقل است که شیخ هادی نجم آبادی که از اصحاب او بود بارها از سید درخواست کرد تا با مراجعه به قرآن مسئله آزادی و حریت را برای عامه مردم تفسیر کند.

آسیابانی گفت: شریعت نیز اعتقاد داشت که فهم دینی و دین‌شناسی ما به پیرایه‌هایی دچار است. این در صورتی است که کلام الله مجید خودش را نور معرفی کرده، یعنی متنی که برای همگان قابل فهم است فقط باید به ابزارهای این فهم مسلط شد. کتاب «کلید فهم قرآن شریعت» که در آن ضرورت تفسیر قرآن را با خود قرآن مطرح می‌کرد سال‌ها پیش از «تفسیر المیزان» علامه طباطبایی منتشر شد. البته نقدهایی نیز به او وارد است. من در مقدمه کتاب مختصری درباره نظام فکری شریعت سنگلجی و نقد او نوشته‌ام که مخاطبان می‌توانند به آن مراجعه کنند.

وی درباره دیدار و گفت‌وگوی شریعت سنگلجی با رابیندرانات تاگور نیز اشاره کرد: در سال 1311 شمسی رابیندرانات تاگور بنا به دعوت رسمی دولت به ایران در دوران نخست‌وزیری مهدی‌قلی‌خان هدایت به ایران سفر کرد و قرار شد که با یکی از علمای ایران مباحثه و گفت‌وگو کند. مناظره با طرح این عقیده از تاگور شروع شد که همه ادیان یکسان هستند و همه سعی در راهنمایی انسان به سوی کمال دارند و راه انسان به سوی کمال با توجه به دین آبا و اجدادی خود و سبک اعتقادی‌اش مشخص می‌شود. قطعاً شریعت با این امر مخالف بود و سعادت و کمال را تنها در پیروی از شریعت مصطفوی (ص) می‌دانست. این مناظره به دلیل عدم رسیدن به یک نقطه مشترک از سوی تاگور ناتمام ماند.