صدای ذهنهای پر سر و صدا

آنها که موسیقیهای بامداد افشار را طی این سالها در سینما و پلتفرمهای ایرانی دنبال کردهاند، میدانند که او به راه راست موسیقی نه رفته نه میرود و نه بعید است که در آینده هم چنین چیزی در انتظارش باشد. او استاد تولید صداهای عحیبوغریب از سازهای عجیبوغریبتر و البته صداسازیهای کامپیوتریست. او پیش از آنکه وارد دنیای حرفهای موسیقی سینما شود، در تئاتر به همین صداسازیها و افکتهای صوتی...
بعدها، با جدیتر شدن و پرمخاطبتر شدن سینمای مستقل ایران و فضای سریالهایی که موسیقیهای خاص طلب میکردند و حال و هوایشان بیشتر زیرزمینی بود تا موسیقی مرسوم متن فیلم که بیشتر حال و هوای دراماتیک داشت، موسیقیهای بامداد افشار بیش از پیش شنیده و پرطرفدار شد.
حالا او مدتهاست که به یکی از آهنگسازان نسل جدید بدل شده است و از پرکارترینهای این عرصه است. او طی سالهای اخیر ساخت موسیقی سریالهای پرطرفداری همچون «قورباغه»، «یاغی»، «روزی روزگاری مریخ»، «پوست شیر»،»«رهایم کن» و... را در کارنامه خود داشته است. آخرین ملودیهای او برای «کنکل» ساخته فیلمساز خوشقریحه و حرفهای رامتین لوافی است. موسیقی «کنکل» هم همچون تمامی کارهای افشار، اثریست که حتما نام یک موسیقی خاص را به آن میتوان داد.
موسیقی که بامداد افشار برای «کنکل» ساخته فیلمساز خوشقریحه و حرفهای رامتین لوافی است. موسیقی «کنکل» هم همچون تمامی کارهای افشار، اثریست که حتما نام یک موسیقی خاص را به آن میتوان داد.
اگر ورای موسیقیهای سینما و سریال، کارهای اخیر بامداد افشار را طی این چند سال دنبال کرده باشید، میدانید که او گروهی دارد به نام «اتاق». او و گروه همیشگیاش، قطعاتی که در «اتاق بند» کار میکنند، به همراه رباتهاست. او با استفاده از دانش و مهارتی که در تنظیم اصوات کامپیوتری و در عین حال تسلطی که به روایت و داستانپردازی دارد، برای این رباتها و این فضای کامپیوتری - رباتیک، سناریویی موسیقایی تعریف کرده است که جذابیتهای بصری و تصویری هم به کمک آن آمده است تا مخاطب راحتتر بتواند ارتباط برقرار کند.
حالا اینها چه ربطی به موسیقی سریال «کنکل» دارد؟ ربطش اینجاست که موسیقی «کنکل» از معدود مواردی در آثار بامداد افشار است که با این شدت میتوان در آن صداهای رباتیک را در کنار صدای سازهای آکوستیک شنید. داستان «کنکل» داستان سرقتهای زنجیرهای یک گروه است؛ گروه آدمهایی که به نظر کارمندهای یک کارخانه و از طبقه متوسط میرسند و طبیعتا طبق موسیقیهای محیطهای خود سریال، همان موسیقیهایی را گوش میکنند که در میان اغلب مردم ترند میشود، از کاکوبند گرفته تا موسیقیهای پاپ. با این حال افشار برای موسیقی متن مسیری متفاوت را انتخاب کرده است. او موسیقیای از جنس ملودیهای مرسوم سینما یا حتی کارهای پیشین خود برای «کنکل» ننوشته است، بلکه به سراغ موسیقی افکتیوی رفته که آهنگین است و ساختاری ساده و قابل فهم برای همه دارد و در لحظات خاص از آن برای رنگآمیزی موسیقایی فیلم بهره برده است. این لحظات هم حتی با وسواس انتخاب شدهاند.
این را میتوان در آثار گذشته لوافی هم دید؛ او از آن دست کارگردانانیست که علاقهای به سانتیمانتال کردن فضا و حتی ریتمیک کردن آن با استفاده از موسیقی ندارد. راستش را بخواهید اگر آثار سینمایی او را دنبال کرده باشید و الان در حال دنبال کردن «کنکل» باشید، میبینید که چندان علاقهای به سانتیمانتال کردن و پررنگ کردن چیزی ندارد. موسیقی نیز در آخرین ساخته او صدای ذهنهای آشفتهایست که به صدای ماشینآلات کارخانه به عنوان یک لوکیشن مهم در سریال گره خورده است.
ترکیب صدای ذهنهایی که به صورت دائم در حال دو دو تا چهار تا کردن نقشههایشان، پیدا کردن باگهایش، استرش و آشفتگی و اضطراب دائم هستند و در عین حال در یک محیط کارگری پر سر و صدا کار میکنند، شده است موسیقیایی که افشار ساخته است؛ تلنگرهای کوچکی به ما برای آهنگین کردن فضا.
از آنجایی که سالهاست موسیقیهای تیتراژ هویت مستقل و در عین حال پرطرفدار خودشان را دنبال میکنند، بیش از گذشته اهمیت دارند. تیتراژ «کنکل» هربار دربرگیرنده ترانهایست که بیشتر با فضای داستانی سریال در آن اپیزود همخوانی دارد و پیش از این نظیر آن را در «افعی تهران» تجربه کرده بودیم. با این حال از آنجایی که فضای کلی داستان یادآور فضای سریال پرطرفدار «سرقت پول» (Money Heist) است، این استفاده از موسیقیهایی که به صورت موردی استفاده میشوند، میتواند در فضاسازی ذهنی کمککننده باشد.
5959
کد خبر 2088713