سه‌شنبه 27 خرداد 1404

ضرورت مداخلات روانی برای کودکان درگیر جنگ

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
ضرورت مداخلات روانی برای کودکان درگیر جنگ

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، در چشم‌انداز بی‌ثباتی‌های جهانی، جنگ یکی از مخرب‌ترین و ویرانگرترین پدیده‌هایی است که نه‌تنها زیرساخت‌های فیزیکی کشور‌ها را نابود می‌کند، بلکه روان افراد، به‌ویژه کودکان را به شکلی عمیق و پایدار متأثر می‌سازد. در میانه‌ی آوارها، صدای ضجه‌ی کودکان، اضطراب بی‌پایان نگاه‌های‌شان و جسم‌های نحیف‌شان بیش از هر چیز یادآور این واقعیت است که جنگ، پیش از...

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، در چشم‌انداز بی‌ثباتی‌های جهانی، جنگ یکی از مخرب‌ترین و ویرانگرترین پدیده‌هایی است که نه‌تنها زیرساخت‌های فیزیکی کشور‌ها را نابود می‌کند، بلکه روان افراد، به‌ویژه کودکان را به شکلی عمیق و پایدار متأثر می‌سازد. در میانه‌ی آوارها، صدای ضجه‌ی کودکان، اضطراب بی‌پایان نگاه‌های‌شان و جسم‌های نحیف‌شان بیش از هر چیز یادآور این واقعیت است که جنگ، پیش از آنکه سیاستی بزرگسالانه باشد، تجربه‌ای ویرانگر برای ذهن‌های کودکانه است. کودکان، با توجه به دوره‌ی حساس رشد روانی‌شان، بیش از هر گروه سنی دیگری در معرض آسیب‌های روان‌شناختی ناشی از بحران‌های انسانی به‌ویژه جنگ قرار دارند. بحران‌هایی که نه‌تنها در زمان وقوع، بلکه تا سال‌ها پس از پایان آن نیز آثار مخربی به جا می‌گذارند. در چنین شرایطی، حفاظت روانی از کودکان دیگر یک انتخاب اخلاقی یا بشردوستانه صرف نیست، بلکه ضرورتی علمی، انسانی و راهبردی برای آینده‌ی جوامع بشری است.

مطالعات متعدد بین‌المللی، از جمله پژوهش‌های منتشر شده در ژورنال معتبر و گزارش‌های یونیسف، نشان می‌دهند که کودکان حاضر در مناطق جنگ‌زده در معرض خطر جدی ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اضطراب مزمن، افسردگی، اختلالات رفتاری، شب‌ادراری، اختلالات دلبستگی و در موارد شدیدتر، اقدام به خودزنی یا افکار خودکشی هستند. این علائم نه‌فقط واکنش‌های گذرا به تهدیدات بیرونی، بلکه نشانه‌هایی از فروپاشی درونی انسجام روانی کودک‌اند که مستقیماً با تجربه‌های زیسته‌ی آنان در محیط‌های خشونت‌آمیز مرتبط است. در پژوهش میچل و دیگران (2021) که در مناطق جنگ‌زده سوریه انجام شد، بیش از 62% کودکان شرکت‌کننده علائم PTSD را تجربه کرده بودند، در حالی‌که 48% علائم افسردگی متوسط تا شدید داشتند. این ارقام تنها عدد نیستند، بلکه فریاد خاموش نسلی هستند که کودکی خود را در میان انفجارها، ترس، جدایی، بی‌خانمانی و تروما از دست داده‌اند.

برای درک دقیق‌تر تأثیر جنگ بر روان کودکان، لازم است به دسته‌بندی علمی اختلالات رایج در چنین شرایطی بپردازیم. نخستین و رایج‌ترین اختلال، PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه است. کودکانی که دچار این اختلال می‌شوند، ممکن است صدا‌های بلند را با حمله‌ی هوایی تداعی کنند، دچار کابوس‌های مکرر شبانه شوند یا از صحبت درباره‌ی رویداد‌های تلخ سرباز زنند. این کودکان معمولاً درون‌گرا شده، اعتماد خود به بزرگتر‌ها را از دست می‌دهند و در مواردی رفتار‌های پرخاشگرانه یا انزواطلبانه از خود بروز می‌دهند. دسته دوم، اختلالات اضطرابی هستند که در آنها کودک دچار ترس مداوم و بدون علت مشخص می‌شود، ضربان قلب بالا، عرق‌کردن، بی‌قراری شدید و ترس از جدایی از مراقب اصلی از جمله نشانه‌های آن است. همچنین افسردگی کودکان که برخلاف بزرگسالان اغلب با بی‌علاقگی، افت تحصیلی، پرخاشگری، اختلال خواب و حتی علائم جسمانی مانند دل‌درد یا سردرد مزمن همراه است، در بین کودکان جنگ‌زده فراگیر است.

شواهد میدانی نشان می‌دهند که در کشورهایی، چون افغانستان، یمن، سودان جنوبی و فلسطین، کودکان در میان ویرانی نه‌فقط با آسیب‌های فیزیکی بلکه با فروپاشی روانی مواجه‌اند. در نوار غزه، بر اساس گزارش جمعیت روان‌پزشکی در سال 2023، بیش از 70% کودکان نیازمند مداخلات فوری روانی بودند. در سودان جنوبی، سازمان Save the Children در تحقیقی میدانی نشان داد که کودکان به دلیل تماشای صحنه‌های قتل و آوارگی خانواده، به شدت به اختلالات رفتاری، لکنت زبان و سکوت مزمن دچار شده‌اند. این واقعیت‌ها ضرورت توجه چندلایه به روان کودکان را در تمام مراحل بحران، از پیش‌گیری تا مداخله و بازتوانی نشان می‌دهد.

یکی از ابزار‌های بسیار مؤثر در مداخلات روانی، استفاده از تکنیک‌های بازی‌درمانی، قصه‌درمانی و هنر‌های خلاقه است. این روش‌ها، به‌ویژه برای کودکانی که توان بیان کلامی احساسات خود را ندارند، راهی برای بازسازی تجربه‌های تلخ، تخلیه‌ی هیجانات منفی و ایجاد حس کنترل بر محیط فراهم می‌کنند. در یک پروژه‌ی مشارکتی بین یونیسف و بنیاد Terre des Hommes در اردوگاه‌های سوری در لبنان، با راه‌اندازی فضا‌های بازی ساختاریافته، کاهش چشم‌گیری در میزان اضطراب و پرخاشگری کودکان مشاهده شد. به‌کارگیری تکنولوژی نیز در این میان مؤثر بوده است. اپلیکیشن‌هایی مانند "Mind the Kids" که توسط متخصصان سلامت روان طراحی شده‌اند، امکان مداخلات روان‌شناختی از راه دور برای کودکان مناطق جنگ‌زده را فراهم می‌کنند و به‌ویژه در مناطق دورافتاده یا درگیر محاصره کارآمد هستند.

علاوه بر این، نباید از ظرفیت نهاد‌های دینی و فرهنگی محلی غافل شد. در بسیاری از جوامع سنتی، افراد بیشتر به رهبران مذهبی یا بزرگان محلی اعتماد دارند تا نهاد‌های رسمی. استفاده‌ی هوشمندانه از این سرمایه‌ی اجتماعی در قالب آموزش آنها درباره نشانه‌های روانی بحران، می‌تواند به گسترش دامنه‌ی حمایت روانی منجر شود. برای مثال شبکه ملی با توجه به شرایط موجود و با در نظر گرفتن همین مولفه مهم، بازه پخش برنامه‌ی کودکان را افزایش داده است.

خونسردی و رفتار حرفه‌ای مجری و بازیگران شبکه نهال با شنیدن خبر هولناک حمله به ساختمان صدا و سیما

ضرورت مداخلات روانی برای کودکان درگیر جنگ 2