طالقانی: «حزباللهی لاکچری» و «مذهبی صورتی» نشأتگرفته از فرایندِ اباحیگری در جامعه است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، سیدمرتضی مطهری در سالهای 48 و 49 که اوج خودنمایی تفکرهای مارکسیستی در ایران بود، جلساتی را پیگیری میکرد و به سخنرانی میپرداخت که حاصل آن خلق اثر ارزشمندی به نام «علل گرایش به مادیگری» شد. امروزه گمان بر این است که اگر مطهری به جامِ طهور شهادت لبنزده بود و حیات علمی و فعالانهاش تا به حال ادامه داشت، دست بر قلم میبرد و از «علل گرایش به اباحیگری» سخن به عمل میآورد. عصر حال حاضر، عصر گذر از اصول است، در هر مکان و زمینهای شاهدیم پیروان، اصول را استحاله کرده و تفاسیر سطحی و اباحهطلبی را القا میکنند. در باره گرایش به اباحیگری با داوود طالقانی پژوهشگر حوزه فرهنگ و نویسنده کتاب «سلبریتی ایرانی» گفتوگویی داشتیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید.
خلق انحراف، توجیهی برای وضعیت موجود
طالقانی در ابتدا گفت: دکتر علی شریعتی یک طرح جامعهشناسانه به نام «مذهب علیه مذهب» دارد که در آن از این بحث میکند که چرا و چگونه عدهای به ادیان و مذاهب دروغین رو میآوردند. او در پیگیری پروژه خود خلاقانه به این موضوع میپردازد که در بسیاری از مواقع ایجاد انحرافات دینی برای توجیه وضع موجود و شرایط اقتصادی صاحبان مذاهب دروغین است. به تعبیری افراد برای اینکه به دیگران نشان دهند اگر به ثروت هنگفت و بالایی دست یافتند از روی عدالت و انصاف بوده و در این راستا برای تئوریزه کردن آن دست به توجیهات دینی زده و نوعی قرائت جدید از دین را بیان میکنند.
وی افزود: از همین روش و صورت قضیه میتوان برای فهم «علل گرایش به اباحیگری» استفاه کرد. قشرهایی از جامعه که در شرایطی نابرابر به ثروت رسیدهاند و به علت این که سرمایه و قدرت به وجود آمده با روایات مرسوم از دین ناسازگاری دارد، باید برای توجیه آن دست به یک خوانش و روایت جدید از دین زد که در طی آن علل گرایش به اباحیگری بازتاب پیدا میکند.
مذهبی صورتی چگونه خلق شد؟
او بیان کرد: مثلاً پدیده «حزباللهی لاکچری» یا «مذهبی صورتی» نمونهای برای آن طیف مذکور است. کسانی که از لحاظ اقتصادی در وضع مطلوب و بالایی بوده و باید از میدان فاطمی تهران به بالا آنان را جست برای اینکه در جامعهای همچون ایران که مذهب و دین همچنان در آن بروز و ظهور دارد توجیهی برای خود پیدا کند راهی جز تفسیر جدید از دین ندارد تا این حالت خود را بتواند در ذیل آن تعریف و مطلوب جلوه دهد. این فرایند به وسیله ابزار و هدف خاص صورت میگیرد که ما هدف و غایت از آن را بیان کردیم.
رسانه، ابزاری برای القای رژیمی زیباییشناسانه
این پژوهشگر حوزه فرهنگ اشاره کرد: ابزار این جریان برای پیشبرد پروژه خود با ایجاد یک رژیم زیباییشناسانه جدید است که قرار است برطرف کننده امیال باشد، که ما اسم آن را میگذاریم «رسانه». به عبارتی رسانه آن وسیلهای است که شخص امیال بی حد و حصر خود را در آن بتواند ارضاع کند. این در صورتی است که هم «فرهنگ» و هم «دین» برای امیال و چگونگی برطرف کردن آنها چهارچوببندی خاصی را ارائه میدهند. حال شخصی که میخواهد از این حد و حصر بگذرد باید یک تعریف جدید از فرهنگ و مذهب را بیان کند و آن را به نمایش بگذارد که این امر به وسیله رسانه امکان پذیر بوده و اساساً رسانه تقویت کننده چنین موضوعی میتواند باشد. معرفی هنجارهای جدید و خرق عادت به وسیله رسانه امری مشهود است که با یک گذر کوتاه میتوان آن را درک کرد.
ادیان یکبار مصرف در عصر جدید
طالقانی گفت: گذر از نظام ارزشی توسط صاحبان ادیان جدید موضوعی است که اباحهگری را در اشکال مختلف به شکل مستمر القا میکند و جالب است که ادیان جدیدالخلقه مذکور مصرفهای طولانی مدت ندارند چرا که عصر مدرن فراخور امیال جدید است و باید این تعریف از دین و فرهنگ در ذیل خود را دائماً بازتعریف کند. زمانی بتپرستی هزارسال به کار صاحبان ادیان میآمد اما امروزه چنین نیست، روزی هنجارشکنی جنسی است و روزی دیگر گذر از قیود عبادی!
«من مسلمانم، اما موافق حقوق همجنسگرایان!»
هر گفتمانی حامل یکسری مفروضات است، یعنی «بایدها» و «نبایدها» در آن وجود دارد. مثلاً از منظر هویت ملی میگوییم ایرانی از سویی باید این چنین باشد (جنبه ایجابی) و از سوی دیگر نباید فلان اَشکال و صورت را به خود بگیرد (جنبه سلبی). مقوله اباحیگری جنبههای ایجابی هویتی را میپذیرد اما با جنبههای سلبی سر سازش ندارد و میخواهد از آن عدول کند چرا که اباحهگری قرار است امیال بیحد بشر را پاسخ دهد و نمی خواهد خود را در چهارچوبهای قدیمی و سنتی محدود کند. رسانه ابزار اساسی در استحاله «نبایدها» است. مثلاً برای یک ایرانی که دائماً پای شبکه فیلمسازی نتفلیکس نشسته است، به مرور زمان روابط همجنسگرایی قبح خودش را از دست میدهد و تعجبی ندارد که در توییتر بنویسد:«من مذهبیام اما موافق حقوق همجنسگرایان!»
پایان پیام /