عارفی که منش تدریس آثار فلسفی را احیا کرد
سوم مهر ماه سالروز وفات عالم ذوالفنون، حضرت علامه حسن حسنزاده آملی بود. کسی که بالاجمال و جسته و گریخته چیزهایی از او شنیدهایم و خواندن خاطرات حل مسائل صعب ریاضی در فضای مجازی از علامه حسنزاده ما را به وجد آورده است. اما این موضوعات بنا به گفته خود علامه:«اگر بیوگرافی این کمترین را در مصاحبهها دیدهاید یا شنیدهاید یا در مجلات خواندهاید، در حقیقت چنان است که عارف رومی که فرموده: هرکسی از ظن خود شدیار من / از درون من نجست اسرار من. خودم در ینبوعالحیات گفتهام تو چه خبرداری، درحالی که از ساحل وجود من میگذری و دل آن را نمیبینی.»
اینکه چرا علامه حسنزاده آملی آنطور که باید برای جامعه ما شناخته شده نیست و قشر حوزه و دانشگاه از اثرگذاری ایشان چندان اطلاع ندارد، شاید معلول عللی چند باشد که در حجاب معاصرت و تبلیغات جریان و طیف ضد عرفانی باید جست. جریانات ضد عرفان با تحلیلهای سطحی و پیشپاافتاده خود از مقوله عرفان و آثار عرفانی و حرکت به سمت تکفیر همیشه موجب مغفول و مهجور ماندن ظرفیت علمی بزرگان شدند و جز نفرتپراکنی در قبال عرفا و تفسیر به رأیهای خلاف واقع آوردهای در این میدان نداشتند.
علامه حسنزاده که از بزرگان عرفان نظری و عملی در تاریخ معاصر کشور شناخته میشد، چه به بهانه حجاب معاصرت چه بهانه تبلیغات ضد مخالفین از آن دسته از نفراتی است که در زمان حیات شریفش حق معرفت و شناختش ادا نشد و بسیاری از مردم عوام و دانشپژوهان حوزه و دانشگاه ندانستند که بر سر سفره زحمات این عالم وارسته نشستهاند.
زیست علامه بیش از هرچیز یادآور این ابیات از شفیعی کدکنی است که گفت: گه ملحد و گه دهری و کافر باشد
گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را
مردی که ز عصر خود فراتر باشد
در این مختصر نه قرار است زیست علمی علامه را بررسی کنیم نه قرار است دست به نقل خاطرات و احوالات بزنیم که اگر علاقهمند به این موضوع هستید نگارنده شما را به کتاب «تشنه دانش؛ راهنمای دانش پژوهی براساس زیست نامه علامه حسن زاده آملی» به خامه سیدمرتضی حسینی کمالآبادی ارجاع میدهد.
در این مختصر یاداشت تنها قصد داریم به برخی از خدمات علمی علامه حسنزاده در قبال تراث شیعی چه از آثار حدیثی، چه عرفانی و چه فلسفی اشاره کنیم، تا با اشاره به این قطره از اقیانوس جهاد علمی مرحوم حسنزاده جایگاه و اهمیت او را در پازل علوم و سنت حوزوی مرور کنیم.
1. یکی از اصلیترین کتب شیعی که شاید آن را مهمترین اثر روایی میتوان شمرد، کتاب اصولکافی است. این اثر که از لحاظ فقهی و هم از لحاظ عقیدتی از آثار برجسته اسلامی محسوب میشود اولین بار به دست علامه حسنزاده اعرابگذاری شد و در اختیار عموم قرار گرفت. این اقدام موجب شد تا به غیر از طلاب و آشنایان با علوم و ادبیات عرب، بلکه عوام مردم هم به درستی روایات را بخوانند و در ذهن خویش بسپارند. اعرابگذاری دو جلد اصول کافی از روی چندین نسخه خطی انجام شده است و در مواردی از شرح و حاشیههای مرآه العقول و الوافی استفاده شده است.
2. «شرح المنظومه» از ملاهادی سبزواری از مهمترین منابع حکمت متعالیه است. این کتاب چاپی بسیار قدیمی و از دست رفته داشت که علامه حسنزاده در 5 جلد با تحقیق و تعلیق مفصل این کتاب را احیا کرده و در اختیار مشتاقان فلسفه قرار داد تا از کلمات بزرگترین شارح فلسفه صدرایی مستفیض شوند.
3. ایشان 20 نسخه از شرح اشارات و تنبیهات ابنسینا که توسط خواجه نصیر طوسی نوشته شده بود را تصحیح و تعلیق کرده و بارها در حوزه علمیه تدریس کردند. البته باید گفته شود در کنار تصحیح اثر، شرح آن هم هست که آن شرح حاصل سه دوره تدریس کتاب خواجه نصیر بوده است.
4. از دیگر اقدامات جدی علامه در حوزه فلسفه، تصحیح کتاب اسفارالاربعه جناب ملاصدرا بود، این کتاب نسخهای 9 جلدی داشت که تا امروزه در بازار موجود است که مملو از اغلاط علمی است و طلبه و دانشپژوه را در روند مطالعه و تحقیق سردرگم میکند و میآزارد. ایشان با تصحیح نسخ، چاپ بدون غلطی را از این کتاب در اختیار عموم علاقهمندان قرار داد.
5. همینطور علامه با تصحیح شرح فصوصالحکم ابنعربی که متعلق به مرحوم داوود قیصری بود، آن اثر را در دوجلد عرضه کرد.
این آثار تنها مواردی از دهها کتبی است که به دست علامه حسنزاده تصحیح و در اصل احیا شدهاند. وجود علامه حسنزاده وجب پالایش آثار عرفانی و فلسفی و مدرسی کردن این کتب شد. اگر نبود علامه الآن بعید نبود که روش و منش تدریس آثار فلسفی از بین رفته باشد.