عضو هیأت علمی دانشگاه: راهاندازی نهضت گفتگو میان قشر دانشگاهی ضروری است
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، محمدرضا زاهد شیخی عضو هیات علمی دانشگاه در یادداشتی به بررسی ابعاد رسانهای حوادث اخیر استان سیستان و بلوچستان پرداخت و تاکید کرد: راه اندازی نهضت گفتو میان قشر دانشگاهی و بر پایی کرسی های معرفتی در سراسر دانشگاهها امری ضروری است.
متن کامل یادداشت محمدرضا زاهد شیخی را در زیر بخوانید:
شایعه اذیت و آزار جنسی زنی بلوچ در شهرستان چابهار به موازات خبر درگذشت خانم مهسا امینی؛ حسب ظاهر استان سیستان و بلوچستان را نیز وارد فاز اعتراضات مدنی و ریشه اغتشاش و شرارت در منطقه می کند که مصداق این کنش اجتماعی بیمار؛ اعتراف یکی از دستگیر شدگان حمله کننده به پاسگاه انتظامی شماره16 زاهدان است که میگوید بعد از نمازجمعه (اهل سنت) جماعتی بین 20 تا30 نفر شعار الله اکبر دادند و به طرف پاسگاه حرکت میکنند من هم حرکت کردم؛ پرسیدم چرا شما با این جماعت همراهی کردید می گفت ما رو بی غیرت خطاب کرد و گفت مگر نمیبینید که به ناموس بلوچ تجاوز شده و شما بی خیالید؟ ببینید کرد ها چه کردند خاک بر سر شما اگر از کردها عقب بمانید و قص علی هذا...
لذا مورد فوق یکی از خبرسازترین و پربسامدترین اتفاقات شبکههای اجتماعی چند سال اخیر استان سیستان و بلوچستان در شبکه های معاند اعم از: ایران اینرنشنال؛ صدای آمریکا؛ بی بی سی فارسی و من و تو با مدیریت حبیب الله بزرگزاده سربازی موسس گروهک سهاب (سازمان هماهنگی اعتراضات بلوچستان) میشود.
* سوال اساسی اول این است که چرا شایعه تعرض جنسی کارمند نیروی انتظامی به یک زن بلوچ اینقدر پر بازتاب شد؟
- قسمت پر لیوان که بسیار ارزشمند و قابل ستایش میباشد پرداختن به این مهم است که بر خلاف جوامع غربی که اذیت و آزار جنسی؛ اعمال خشونت و ضرب و جرح زنان و دختران در افکار عمومی جامعه آنان یک امر طبیعی جلوه میکند و هر روز شاهد اخبار مستند و تأیید شده از این رویدادهای ناگوار در اخبار رسمی و سایتهای نظارتی و امنیتی آنان هستیم و افراد جامعه و کارگزاران آنان نسبت به این حوادث ضد انسانی بی تفاوت شده است.
الحمدلله جامعه ایرانی و اسلامی ما اعم از اقوام و مذاهب گوناگون با تمام سبکهای زندگی فردی و اجتماعی و سلایق گوناگون در مقابل ارزشها و ضد ارزشها واکنشهای ایجابی و سلبی از خود به نمایش میگذارد، یعنی رفتارهای فردی و اجتماعی که در قاب شریعت محمدی (ص) و سبک زندگی ایرانی و اسلامی در جامعه بروز و ظهور پیدا میکند را تأیید و با رفتارهای خارج از عرف و شریعت محمدی (ص) برخوردی دفعی و حذفی میکند یعنی به تعبیری فیلتر ارزشگذاری جامعه کار کرده و نبض امر به معروف و نهی از منکر و حیات طیبه آن در حال طپیدن است که این حساسیت مردم و کارگزاران ما در شایعه چابهار ارزشمند و ستودنی است و توجه به ناموس و احترام به زن و خانواده تابلوی معرفی ما در سراسر میهن اسلامی و خاصه در شهرستان چابهار و قوم سیستانی و بلوچستانی است.
لیک آنچه قابل تامل میباشد پرداختن به این مسئله است که آیا این واکنشها در پی اذیت و آزار جنسی بوده است و یا خیر مطلبی که از سوی بعضی افراد مطرح و زمینهساز شلوغی ها و اغتشاشات و در نهایت منجر به تخریب اموال عمومی میشود به نوبه خود سناریوی تعریف شده در اطاق فکر عبری؛ عربی و غربی بوده که در ادامه پروژه کشته سازی و غیرتی کردن کاذب اقوام و با ناموسی کردن اتفاقاتی از این جنس در آتش فتنه دمیده و چند صباحی زندگی مردم را مختل و ارکان نظام را از متن توسعه و پیشرفت و در نهایت خدمت به مردم متوقف و به میدان دفع شرارتها بکشانند؟ و چهره رو به اوج کشور را خوار و خفیف جلوه دهند.
- سئوال اساسی دوم اینکه چرا جریان مذهبی و نخبگانی اهل سنت در ابتدای امر نتوانست ماجرا ی چابهار را به صورت مطلوب مدیریت کند؟
عدم ورود به موقع مسئولین مربوطه در تبین و توصیف آنچه اتفاق افتاده و یا نیفتاده در چابهار و پهن شدن سفره روایتهای گوناگون با غلبه روایتهای جعلی معاندین؛ خاصه گروهک سهاب به راحتی روایت جعلی و غیر معمول تجاوز به ناموس بلوچ مطرح و در بوغ رسانه ای دمیده و زمینه التهاب آفرینی در جامعه بلوچ آماده میشود و علی رغم توجیه علمای بزرگ اهل سنت استان که محل رجوع مردم هستند (مولوی عبدالرحمان ملازهی چابهاری و جناب مولوی عبدالحمیداسماعیل زهی و...) و اقناع شدن آنان و در ادامه اعلام نظر و دادن بیانیه در خصوص حفظ آرامش و کمک به برقراری امنیت شهر لیک به ناگاه یک مولوی جوان و نپخته که نه تنها واقف به مبانی فقهیی در موارد خاص (مثل موضوع چابهار نیستند) بلکه حوزه امنیت ملی هم برایش بی مفهوم است در خطبه نماز جمعه و طی بیانیه در ابعاد مختلف از جمله حادثه چابهار اعلام میکند که: برای بنده تعرض و تجاوز محرز بوده و تا سرحد جان پای اعاده حیثت و برخورد با خاطی ایستاده ایم و.... که بیان همراه با قیلان بالای هیجانی این مسئله باعث تحریک نمازگزاران شده و آن مصیبتی میشود که آتش آن به چابهار و زاهدان سرایت و اینهمه خسارات جانی جبران ناپذیر و مالی و زمینه ضربه به قوم بلوچ و مملکت را فراهم کرد.
لذا پیامی که این مسائل به کنترلکنندهگان اغتشاشات میدهد این است که بزرگان قوم بلوچ نتوانستند صدای واحدی را که همانا حفظ آرامش و رسیدگی به ابعاد مختلف حوادث محدثه در استان بود را به گوش مردم رسانده و اجازه دهند تا مسئولین مربوطه وظایف خود را به سرانجام و نتیجه به مردم در فضایی آرام منتقل شود.
از سوی دیگر عدم هماهنگی در شورای تامین استان در اطلاع رسانی به موقع برای جلوگیری از دامنگیر شدن قرائتهای مختلف از حوادث؛ عدم ارایه مستندات حوادث و اطلاع رسانی به افکار عمومی؛ نداشتن سخنگو و عدم مصاحبه مسئولین مربوطه، چند صدایی در علمای اهل سنت؛ بی تفاوتی بعضی از بزرگان دانشگاهی اهل سنت و به دنبال آن میدان داری شبکه های معاند میدان بازی را در کوتاه مدت از دست ما خارج و زهر خود را بر روی جامعه ریخت که شهادت بهترینهای جامعه امنیتی ما و آسیب شهروندان از یک سو تاخت و تاز آشوبگران برای چند ساعتی در مناطقی از شهر زاهدان و استان از سوی دیگر سایه امنیت را کم رنگ کرد.
عدم توجه به شرایط غالب در افکار عمومی؛ یکی از ضعفهای عمده در تولید محتوا عدم توجه به فضای غالب در افکار عمومی هست. وقتی بخشی قابل توجهی از جامعه تحت تاثیر و تاثر حادثه فوت مهسا امینی قرار گرفته نمیتوان با ادبیات و روشهای روزهای عادی کار رسانهای کرد. برخی از جریان انقلابی هم در این حادثه و هم در حوادث مشابه این اصل را رعایت نمیکنند و به همین دلیل ناخواسته نه تنها نتوانستند اقناع ایجاد کنند، بلکه بر حواشی حادثه و بر مشکلتر شدن کار تبیین نیز افزودند.
سوال مهم بعدی این است که با توجه به نقش کلیدی تصمیم سازی و تصمیم گیری بزرگان استان همچون نماینده ولی فقیه در استان و مسئول دفتر نهاد رهبری در امور اهل سنت و استاندار استان به عنوان مسئول شورای تامین استان در بزنگاه فتنه کجا بوده و احیانا بعد از مطلع شدن چرا با تاخیر وارد استان میشوند؟
سوال اساسی چهارم این است که حال چه باید کرد؟
الف - به رسمیت شناختن و محترم شمردن این مهم که معتمدین؛ علما و بزرگان در صف اول شک دهی و رجوع مردم خاصه در مناطق عشایری هستند لذا باید در چنین حوادثی به سرعت آگاه شده تا وظیفه خود را که همانا آگاه سازی اقوام و طوایف خودشان است را سریع انجام دهند.
ب - کمک گرفتن از ارتباطات سببی و نسبی و ایل و طایفهای اقوام شیعه و سنی و مضافا بلوچ و سیستانی و سایر اقوام در همفکری کردن و رفع فتنه و به حداقل رساندن آسیبها
ج - راه اندازی نهضت گفتگو و تبیینسازی در میان قشر دانشگاهی اعم از کارمند؛ استاد و دانشجو با بر پایی کرسیهای معرفتی در سراسر دانشگاههای استان
ر - فرمایشات مقام معظم رهبری در جمع نیروهای انتظامی کشور که یادآوری وطن دوستی و غیرتمندی قوم بلوچ در دفاع از ایران و وطن بوده آبرو و عزت دو چندانی به قوم بلوچ داد که حفظ و یادآوری هر از چندگاه این فرمایشات گرد و غبار نسیان و فراموشی را از ما زدوده و ما را در پیشگیری و مقابله با فتنه های قومی آماده و پایدار میکند.
پایان پیام /