فخرزاده: پروژه تجزیه از آخرین روشها برای نابودی ایران است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، وقایع اخیر بیش از آنکه نظام مقدس جمهوری اسلامی را تهدید کند، با توجه به برخی تحرکات داخلی و خارجی تمامیت ارضی را تهدید میکند و خطر تجزیه را واقعی و عینی نشان میدهد. در مورد ماهیت جریانات تجزیهطلب، مشخصاً تجزیهطلب کردی که در وقایع اخیر سوء استفادههایی از شرایط موجود کردند، با حجتالاسلام سعید فخرزاده، پژوهشگر حوزه تاریخ انقلاب و مسئول دفتر تاریخ شفاهی حوزه هنری گفتوگویی داشتیم که در ادامه حاصل کار را میخوانید.
اگر حافظه تاریخی نداشته باشیم، ملتی سرگردان خواهیم بود
حجتالاسلام سعید فخرزاده گفت: اعتقاد من بر این است اگر حافظه یک شخص را بگیریم، در اصل هویت او را گرفتهایم. نداشتن حافظه برای شخص به معنای سرگردانی و حیران بودن اوست. او نمیداند چه باید بکند، به کجا باید برود، چی دوست دارد، چه کسانی را دارد و.... همین اتفاق میتواند برای یک جامعه در پهنای گستردهای از مردم رخ دهد. برعکس این قضیه یعنی اگر نفرات بتوانند حافظه تاریخی خود را حفظ کنند به درستی راه و روش برایشان مشخص است و میدانند در فلان اتفاق و رخداد باید چه موضعی اتخاذ کرد.
گسست هویتی ایرانیان و پاس گل به دشمن
وی افزود: بنابراین، وقتی این گسست هویتی برای ایران و ایرانی به وجود بیاید، فرصت و بستری را برای کسانی که نمیخواهند ایرانِ قدرتمند را ببینند، فراهم میکند. ایران مهم است، ایران جمعیت زیادی را در خود جای داده است، از لحاظ وسعت در رده 18 دنیا قرار دارد و منابع کانی در ایران غنی است. ایران در پرورش نخبگان و نیروهای فکری موفق بده و از همه مهمتر از لحاظ جغرافیایی در موضعی حساس قرار دارد که هم واسط بین شرق و غرب عالم است هم تنگه استراتژیکی هرمز را در اختیار دارد.
دشمن در زمان پهلوی هم به دنبال ایرانِ ضعیف بود
مسئول دفتر تاریخ شفاهی حوزه هنری ادامه داد: طبیعی است که مجموع این عوامل شرایط خاص و استثنایی را برای ایران به ارمغان آورده است و همین قدرت، کار را بر کشورهایی که منفعت خود را در کشورهای دیگر جستوجو میکنند، سخت کرده است، بنابراین طبیعی است که دشمن ایران فعالیت کند تا در تضعیف کشورمان موفق باشد. غرب هیچگاه نخواسته ایران قوی باشد؛ حتی در دوران پهلوی، محمد رضا باید برنامه سالانه خود را برای سفیر آمریکا میفرستاد و ضمن تأیید او برنامه را اجرا میکرد. یعنی یک کشور که اگر قدرتی هم داشت، وابسته و در اختیار آمریکا بود. برای همین است که محمدرضا پهلوی خود را «ژاندارم» آمریکا معرفی میکرد.
«ایرانِ ضعیف» بهترین گزینه برای قدرتهای جهانی است
پژوهشگر حوزه تاریخ تصریح کرد: پس «ایران ضعیف» بهترین گزینه برای قدرتهای جهانی است. اما وقتی انقلاب اسلامی رخ داد و عملاً آمریکا از کشور بیرون رانده شد، آمریکاییها باید چارهای میاندیشیدند و آن، تحمیل جنگ بود. ایران تازه انقلاب کرده 8 سال درگیر جنگ بود و مضافاً اعمال تحریمها چنین وانمود میکرد که پس از جنگ تاریخی باید که ایران دوباره روی پای خود بایستد، اما ما شاهدیم که این کشور پس از چندی باز خود را احیا کرده و به حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... خود ادامه میدهد. این ایران مهارنشدنی باید به وسیله دیگری مهار شود؛ به طوری که دیگر نتواند روی پای خود بایستد. غرب و دشمن عملا به این نتیجه رسیده است که تنها راه مقابله با ایران پس از ناکامیها در عرصههای دیگر «تجزیه» ایران است. نکته قابل توجه این است که ما هیچ موقع ایران تجزیه شده را حتی تصور هم نمیکردیم به خاطر همین است که تعداد مطالعات و تحقیقات ما در این راستا چندان قابل توجه نیست.
در قبال تهاجم فرهنگی دیش شکستیم
سعید فخرزاده در انتهای این گفتوگو اظهار داشت: غرب میدانست موضوع تحریک قومیتها یک موضوع فرهنگی است، نه موضوع نظامی یا تکنولوژی. بنابراین روی بحث فرهنگی با هدف تجزیه ایران کار کرد. آنان مشخصاً در دو دهه اخیر به خصوص با آمدن ماهوارهها روی ذهن نفرات جامعه کار کردند و متأسفانه نوع مواجهه و برخورد ما در بهترین حالت، برداشتن دیش از روی سقف خانهها یا انداختن پارازیت بوده است.
وی خاطرنشان کرد: وقتی ما به شبهات آنان پاسخ درست علمی و عقلانی ندادیم، طبیعی است که پس از گذشت مدتی فرد تحت تأثیر القای بیگانه قرار گیرد و رویکرد منفی نسبت به ما داشته باشد. شک پل عبور است نه محل توقف، ما میتوانستیم شک آنها را نسبت به خودمان به یقین تبدیل کنیم، اما بستر فراهم نکردیم و آن شک، مثل «خوره» باور برخی افراد جامعه را نسبت به کشور و انقلاب از بین برد. وقتی تبیین به خوبی صورت نگیرد، دشمن حتی از ناراحتیهای مردم که ناشی از وضع اقتصادی و معیشتی است، استفاده میکند تا بگوید اگر استقلال حاصل کنید وضعتان بهتر خواهد شد و تمام این مشکلات زیر سر انقلاب اسلامی است.
پایان پیام /