جمعه 9 آذر 1403

فرماندهِ «سلام فرمانده» کیست؟!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
فرماندهِ «سلام فرمانده» کیست؟!

با وجود همه نقدهای طرح شده بر موسیقی، شعر و اجرای سرود «سلام فرمانده»، انصاف نیست شور و شوق و هیجان انگیزی این سرود در میان کودکان و نوجوانان کشورمان را منکر شویم.

آمیختگی لحن حماسی سرود با حرکات فیزیکی و مشارکت فعالانه در اجرا، متن هویت بخش شعر به شخصیت دهه نودی ها و محتوای آرمانی و اعتلاطلب برآمده از فرهنگ مهدویت، از زیرمتن های جذاب این سرود است که به گمانم در جلب نظر کودکان و نوجوانان که ذاتا قرابت بیشتری با فطرت سالم و پاک خود دارند، موثر افتاده است. آنقدر که دختر چهار ساله ام هم موقع ورودم به خانه، احترام نظامی می کند و «سلام فرمانده» می گوید!

مهمترین اشکال برخی منتقدان بر محتوا و نحوه اجرای سرود است که به زعم آنان ماهیت ایدئولوژیک دارد. دامنه بحث در خصوص این اشکال و حواشی آن گسترده است، اما باید دقت کرد که ایدئولوژی با فرهنگ متفاوت است.

به نظر می رسد آنچه در محتوای این سرود نمود یافته بیشتر از جنس فرهنگ است تا ایدئولوژی!

توضیح اینکه اصل مهدویت و انتظار هرچند یک اعتقاد شیعی است، اما در طول قرنها به عمیق ترین لایه های فرهنگی جامعه ایران نفوذ کرده و به راحتی نمی توان آن را به یک امر سیاسی و ایدئولوژیک برآمده از انقلاب اسلامی تقلیل داد.

متاثر از مفهوم تاریخی و فرهنگی «انتظار» است که امیدواری به آینده و باور به پایان همه مصائب و رنجها در ادبیات و فرهنگ عمومی ما به شکل جدی انعکاس یافته است.

مفهوم «امام زمان» نیز در فرهنگ ایرانی به عنوان یک پناهگاه مقدس شناخته شده است و ربط چندانی به مذهبی و انقلابی بودن ندارد، حتی خلافکارانی هم که از نماز و مذهب فرسنگ ها دور هستند، گاه برای اثبات سخنشان قسم امام زمان می خورند!

در کنار محتوای غالب فرهنگی، آمدن برخی واژگان و عبارات از قبیل، «پای کار نظام بودن» و «سربازان گمنام» در متن شعر و نحوه اجرای سرود شامل شخصیت تکخوان، تاکید بر نمایش اطاعت نظامی و حتی چادر پوشیدن همه دختران، جنبه هایی از سیاست نیز به محتوای سرود بخشیده است.

خلط این مفاهیم خاص در شبکه معانی فرهنگی و عام سرود «سلام فرمانده»، هرچند موجب رضایت بخشی از مخاطبان انقلابی و حزب اللهی شده، اما می تواند مانع فراگیری و عمومیت گستره مخاطبان نیز محسوب شود. همچنین بخشی از این مفاهیم خاص، با مبانی منطقی هویت بخشی برای کودکان امروز نیز سازگاری ندارد. واقعا جامعه آرمانی ما یعنی چادر پوشیدن همه دختران؟! بدون توجه به رنگ و قومیت و تنوع پوشش؟! آیا شخصیت های الگوساز و تراز جامعه هدف ما، فقط حاج قاسم، میرزا کوچک و آیت الله بهجت است؟! پس جایگاه سعدی و حافظ و بوعلی کجاست؟!

شاید برای مخاطب این یادداشت سئوال پیش بیاید که آیا یک سرود کودکانه و معمولی ملزم به رعایت همه این نکات دقیق است؟! البته که خیر، اما به این شرط که سرود به عنوان سرود تراز در سطح ملی طرح نشود و برای اجرای آن به زبانهای مختلف برنامه ریزی و تلاش نشود.

اگر قرار است سرود «سلام فرمانده»، به عنوان الگوی رسانه ای و موسیقایی در سطح ملی و حتی بین المللی مطرح شود، باید به این ظرایف هم دقت می شد. اینکه برخی مخاطبان علی رغم محتوای شعر، مصداق فرمانده را به جای امام زمان (عج)، رهبر انقلاب تشخیص داده اند و بر اساس همین تشخیص اشتباه کلی حاشیه سازی و شیطنت در فضای مجازی شکل گرفته، ناشی از عدم توجه به همین نکته های ظریف در متن و اجرای سرود است.

اتفاق قابل نقد دیگر در خصوص این سرود، ورود بخشنامه ای و رقابت بی معنای نهادها و سازمانهای فرهنگی در عرصه تبلیغ و بازتولیدهای مکرر آن است که ماهیت فرهنگی، اعتقادی و مردمی سرود را میتواند خدشه دار کند. یک محصول فرهنگی اگر اصیل و مردمی باشد و محتوای آن بر پایه ریشه های عمیق فرهنگی شکل گرفته باشد، نیازی به دوپینگ ندارد و جایگاه خود را خواهد یافت. همچنانکه اذان موذن زاده و «ای ایران» بنان یافته است!.

با وجود همه این ضعف ها و نقدها، تولید و پخش این سرود را در مجموع می توان اتفاقی مثبت در فضای فرهنگی کشور دانست که به شرط عدم دخالت نهادهای غیرفرهنگی می تواند امتداد پیدا کند. هر چه باشد، طعم رضایت بخشی دارد اینکه بچه هامان به احترام امام زمان قیام کنند و هیجان و خنده و فریادشان را به اسامی زیبای حاج قاسم و میرزا کوچک و بهجت مزین کنند، تا اینکه خدای ناکرده اراجیف ساسی مانکن و تتلو را تکرار کنند!