فرهادی با «قهرمان» دوباره احیا میشود؟/ بازگشت به وطن به امید روزهای خوش گذشته
اصغر فرهادی پس از ساخت دو فیلم اخیر خود در فرانسه و اسپانیا که به گفته بسیاری از منتقدین نتوانسته بود موفقیت فیلمهای قبلی خود را تکرار کند، ترجیح داده تا «قهرمان» را در ایران بسازد تا شاید بار دیگر روزهای طلایی خود را تکرار کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ «قهرمان» نهمین فیلم سینمایی اصغر فرهادی قرار است برای نخستین بار در جشنواره «کن» به نمایش درآید. این خبری است که به تازگی رسانه ای شده و گویا فرهادی این روزها در فرانسه مشغول آماده سازی نهایی آخرین ساخته خود برای نمایش در این جشنواره است.
در ادامه کمپانی فیلمسازی ممنتو، تهیهکننده و پخش کننده اروپایی این فیلم خلاصه ای از «قهرمان» منتشر کرده است:«رحیم به خاطر بدهی که نمیتوانسته بپردازد، در زندان است. در طول دو روز مرخصی، او تلاش میکند که طلبکارش را قانع کند تا از شکایتش در ازای پرداخت مبلغ کمتری، صرف نظر کند. اما اوضاع آن طور که او فکر میکند پیش نمیرود...».
وبسایت ایتالیایی سینماتوگرافو اما در توضیح آثار بخش رقابتی کن خلاصه داستان کاملتری از فیلم فرهادی منتشر کرده که در آن نوشته: «داستان این فیلم درباره مردی است که به دلیل بدهی در زندان است اما وقتی آزاد می شود، متوجه می شود دوست دخترش یک کیف پر از پول پیدا کرده، اما او تصمیم میگیرد از این پول برای پرداخت بدهیاش استفاده نکند. زمانی که خبر این اقدام ایثارگرانه او در شهر می پیچد، به چهرهای معروف بدل می شود و همشهریهایش برای کمک به او دست به کار می شوند».
امیر جدیدی، محسن تنابنده، فرشته صدرعرفایی، احسان گودرزی و سارینا فرهادی به همراه جمعی دیگر از بازیگران که اغلب از چهرههای جدید هستند در «قهرمان» ایفای نقش کردهاند. الکساندر ماله گی در کنار الوویا پره، در کنار خود فرهادی تهیه کنندگان این فیلم هستند.
از شواهد و قرائن مشخص است که این بار امیر جدیدی، به عنوان نقش اول فیلم فرهادی، بازی کرده است. جدیدی اخیرا در صفحه اینستاگرام خود تصویری از بازی خود در این فیلم منتشر کرده بود.
امیر جدیدی که با «آفریقا» ی هومن سیدی به دنیای سینما معرفی و با «رخ دیوانه» بر سر زبان ها افتاد، توانسته برای فیلم های «عرق سرد و تنگه ابوقریب» دو سیمرغ بهترین بازیگری مرد از جشنواره فیلم فجر برای خود به خانه ببرد و فیلم «روز صفر» او که بازی اکشن و متفاوتی در نقش یک مامور امنیتی اطلاعاتی دارد، به دلیل کرونا بدون اکران باقی مانده و شاید همه این ها دست در دست هم داده تا اصغر فرهادی او را برای فیلم جدید خود انتخاب کند.
اصغر فرهادی پس از فیلم «فروشنده» که دومین اسکار فیلم غیرانگلیسی زبان را برای او به ارمغان آورد، ترجیح داد مسیر فیلم سازی خود را در خارج از ایران دنبال کند و فیلم های «گذشته» و «همه می دانند» را در فرانسه و اسپانیا جلوی دوربین برد که به گواه اکثر منتقدان و کارشناسان سینما، نتوانست موفقیت گذشته خود را در این دو فیلم تکرار کند؛ به زبانی دیگر شاید فرهادی به این باور رسیده بود که دیگر نیازی نیست برای مردم ایران فیلم بسازم و باید مسیر فیلم سازی خود را محدود به ایران نکنم. تجربه ای که در ادامه گویا موفقیت های زیادی برای او به دست نیاورد.
این داستان انتقاد و به ورطه تکرار افتادن فرهادی در تم تعلیق و گره افکنی، در آخرین فیلم به نمایش درآمده او یعنی «همه می دانند» بیشتر و پر رنگ تر از باقی فیلم های او جلوه کرد تاجاییکه اکثر منتقدان داخلی نیز فیلم آخر او را نپسندند و نقدهای تند و تیزی علیه او نوشتند:
««همه می دانند» ملودرام جذاب و پر تعلیقی است که نمی تواند در اوج بماند و در اواسط داستان رفته رفته به سراشیبی می افتد. این نکته را نیز نباید از خاطر برد که اثر جدید فرهادی گام رو به جلویی برای این فیلمساز به حساب نمی آید چراکه وی در «همه می دانند» خودش را در یک اثر معمایی دیگر تکرار کرده و تنها تفاوتش در اینجا این بوده که جغرافیای اثر را در جایی غیر از ایران مد نظر قرار داده است.»
«اساسا قصه بدون شخصیتپردازی قوی، چیزی شبیه بازی ریاضی از آب درمیآید و مثلا مخاطبی که چند مورد از فیلمهای فرهادی را دیده، زود میفهمد که بزن و برقص صحنههای ابتدایی، قرار است به یک فاجعه در پردههای بعد تحویل داده شود. مخاطبی که چند بار این معماها را حل کرده باشد، کمکم هنگام تماشای فیلمهای فرهادی از قصه جلو میافتد؛ مثل خوانندهای که مدتی است جدولهای کلمات متقاطع یک طراح را در روزنامهای بهخصوص حل کرده و حالا آنقدر سریع میتواند خانهها را پر کند که دیگر حل کردن این جدول برایش جذاب نیست. آن چیز که ماندگار است و تا ابد میجوشد، نگاه اجتماعی به انسانها یا نگاه دروننگر و شخصیتپردازانه است.»
«وقتی فرهادی مقدمهپردازی و ترسیم محیط کلی داستان را کنار میگذارد و به اصطلاح سراغ خود فاجعه میرود، «همه میدانند» به طرز شوکهکنندهای سقوط میکند. طوری که بیهدفی و کممحتواییاش شدیدا به چشم میآید و مخاطب دائما علت تماشای فیلم را در ذهن خویش، زیر سوال میبرد. گنگی فیلم در پردههای دوم و سومش اما فقط در داستان آن ظهور پیدا نمیکند و انگار بین سازندههای آن هم حضور پررنگی داشته است.»
شاید با دیدن بازخوردهای به نسبت منفی در دو فیلم «گذشته و همه می دانند»، خود فرهادی نیز به این نتیجه رسیده که موقعی می تواند موفقیت فیلم های قبلی خود را تکرار کند و به عبارتی مهارت کارگردانی خود را بار دیگر به رخ تماشاگر بکشد که در ایران و با یک داستان کاملا ایرانی دست و پنجه نرم کند. داستانی که در جامعه و اتمسفر همین آب و خاک اتفاق افتاده و او کاملا با تک تک پلان ها و سکانس هایش می تواند به درستی ارتباط برقرار کرده و لمسش کند.
همه این ها اتفاق افتاد تا فرهادی این بار علارغم اینکه ترجیح داده برای نخستین بار فیلم خود را به جای جشنواره جهانی فجر که به قول دوستان هم اینک همپا و هم سطح کن و برلین جای دارد، به روال همیشگی در «کن» افتتاح کند، ولی «قهرمان» را در ایران و با بازیگران ایرانی جلوی دوربین برد تا با نگاهی به گذشته خود، امید به روزهای طلایی آینده باشد.
انتهای پیام /