فعال اصلاحطلب: خالصسازی روش اصلاحطلبان شده است
فعال اصلاح طلب فضای جریان اصلاحات را انحصارگرایانه توصیف کرد و با انتقاد از هسته مرکزی اصلاحطلبان که اجازه عرض اندام به جوانان را نمیدهند، اصلاحطلبان را بر خلاف ادعایشان دچار آپارتاید نسلی دانست.
به گزارش مشرق، روزنامه جوان در ستون خبر ویژه خود نوشت: محمدعلی وکیلی، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که اصلاحطلبان در روش پالایش خود دچار خالصسازی شده و گردش نخبگانی هم در آن وجود ندارد.
وکیلی که با روزنامه اصلاحطلب شرق گفتگو کرده، فضای جریان اصلاحات را انحصارگرایانه توصیف کرد و با انتقاد از هسته مرکزی اصلاحطلبان که اجازه عرض اندام به جوانان را نمیدهند، اصلاحطلبان را بر خلاف ادعایشان دچار آپارتاید نسلی دانست.
خالصسازی و عدم گردش نخبگانی اتهامی بود که اصلاحطلبان همواره به رقبای اصولگرای خود وارد میکردند، اما اکنون وکیلی میگوید که وضعیت اصلاحطلبان از این جهت بدتر از اصولگرایان است. وکیلی ادعای اصلاحطلبان در نیروسازی بهنگام دوری از قدرت را هم زیر سؤال برده است: «جریان اصلاحطلب یک شعارش این بود که «ما به اصلاحطلبی جامعه محور معتقد هستیم که مضمونش این بود که ما اگر در لایه اجتماع برویم و از قدرت فاصله بگیریم، میتوانیم نیروسازی داشته باشیم»، بنابراین میتوانیم با در اختیار داشتن فضای دانشگاه و جذابیت فعالیتها و گفتمانمان، بخش نخبگی جامعه را جذب خودمان کنیم. ولی کو؟ کجاست؟ نه فقط در درون جبهه اصلاحطلب شاهد زایش جدیدی نیستیم، بلکه این خالصسازی که فکر میکردیم ویژگی جریان کاتولیک اصولگراست، یعنی جریان پایداری و فکر میکردیم اینها با خالصسازی عرصه را همچنان تنگ میکنند که یک روز علی لاریجانی را از زیر چتر خارج میکنند، یک روز آقای ناطق، یک روز آقای هاشمی را خارج میکنند و فردا ممکن است دامن خودشان را بگیرد، ولی این خالصسازی الان رسما شده روش پالایش جبهه اصلاحطلبان.»
وکیلی که خود در دورهای نماینده مجلس بوده، میگوید که جریان اصلاحات نتوانسته گردش نخبگانی داشته باشد: «فکر میکنم این چرخه گردش نخبگانی متأسفانه الان در جریان اصولگرا موفقتر از جریان اصلاحطلب است. جریان اصلاحطلب الان باید به جای سه نفر، 30 نفر آدم جدید روی میز شورای نگهبان داشته باشد. همان طور که جریان اصولگرا الان بیشتر از 30 نفر دارد. خیل عظیم این جمعیت اصولگرا هستند و کسی هم مذمتشان نکرده که چرا آمدهاید. این قبح به جای اینکه بخشی از گفتمان ما باشد که این آپارتاید نسلی و تصلب به قدرت و انحصار در قدرت این ویژگی گفتمان اصلاحطلبی نبوده. سابق بر این فکر میکردیم این ویژگی گفتمان اصولگرایی بوده که اجازه نمیداد از یک نظام عمودی فکری و نسلی برخوردار شویم، ولی الان به نظرم این نقیصه در جریان اصلاحطلب به مراتب بیش از جریان اصولگرا شده است. معتقدم «نه» به این آپارتاید نسلی انگیزه خودم برای حضور بود و به همین دلیل هم دست تک تک افراد غیرمشهوری را که آمدند و خودشان را عرضه کردند، میبوسم.»
او بزرگان اصلاحطلب را به انحصار قدرت در میان خود متهم کرده و میگوید: «کدام بزرگ اصلاحطلبی در مناسبات سیاسی پا پیش گذاشته که بگوید من از این هسته دور خودم یک قدم عقبتر بروم و ذره بین بیندازم در خیل عظیم ملت یک آدم بیرنگی را پیدا کنم که از این ظرفیت نخبگی برخوردار است و در چرخه بیاورم. چرخه حزبی، چرخه قبیلهگری است. چرا احزاب جذابیتی ندارند؟ چرا نگاه ملت همچنان به انگشت اقطاب است؟ به دلیل اینکه احزاب ما فامیلی و قبیلهای است. هر کس خودش و دوستش و دوست دوستش، تمام. از دوست دوست یک قدم عقبتر نمیرود.»