پنج‌شنبه 8 آذر 1403

فلاحت پیشه: رد صلاحیت شدگانی مثل هاشمی، خودشان در تحکیم این شرایط انتخاباتی صاحب نقش بودند / جریانی در دولت رئیسی دنبال «ملت سازی» جدیدی است

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
فلاحت پیشه: رد صلاحیت شدگانی مثل هاشمی، خودشان در تحکیم این شرایط انتخاباتی صاحب نقش بودند / جریانی در دولت رئیسی دنبال «ملت سازی» جدیدی است

قرن نو نوشت: رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: زمینه‌های پوپولیسم در دولت سیزدهم مشهود است و همین موضوع موجب از بین رفتن اعتماد مردم به کابینه مستقر خواهد شد.

حشمت‌الله فلاحت پیشه، نماینده ادوار مجلس بی پرده و صریح نگاهش به تحولات در سیاست داخلی کشور را بیان می کند، همانقدر که منتقد ردصلاحیت علی لاریجانی است از او نقد هم می کند، همانقدر که منتقد پوپولیسم است از سفرهای استانی دفاع هم می کند.

او در این گفتگو از الگوی ماندلا حرف زد و گفت «در کشور ما یک خلاءیی وجود دارد که من به آن الگوی «ماندلا» می گویم، شخص آقای ماندلا و دوستان ایشان در آفریقای جنوبی از انقلاب ایران الگو گرفتند، اما متاسفانه ما ایرانی‌ها «نهادمندی» را از ماندلا الگو نگرفتیم.»

خلاصه این گفت و گو را می خوانید:

- به نظر من آقای لاریجانی نقش زیادی در بخشی از ساز و کارهایی که شکل گرفت؛ داشت. ایشان چه در حوزه رسانه‌ای و چه در حوزه سیاسی و چه در حوزه قانون گذاری نقش داشتند. یک انتقادی که من به ویژه در مجلس دهم به آقای لاریجانی داشتم افزونی گرفتن بی سابقه جلسات غیرعلنی توسط ایشان بود، اکثر این جلسات برای تامین بخشی از نظرات مجلس بود، در صورتی که مجلس طبق تعریف قانون اساسی در راس امور است. مثلا در بحث بنزین آقای لاریجانی می توانست نقش بهتری داشته باشد، ایشان دو جلسه قبل از اعلام گرانی بنزین در مجلس جلسه غیرعلنی گذاشتند طوری که نماینده‌ها فریاد می زدند اما ایشان اجازه رای «استمزاجی» را هم ندادند که البته اگر استمزاجی می شد نماینده‌ها رای منفی می دادند.

- من خودم هم از رد صلاحیت آقای لاریجانی شوکه شدم، برای من جالب بود که یک کسی که در عالی‌ترین سطوح این مملکت نقش داشته یکباره رد صلاحیت می شود، این نشان می دهد که کار سیاسی در ایران قابل پیش بینی نیست یعنی در کشور ما همیشه میل قوی برای «مهندسی انتخابات» وجود دارد، در این جریان مهندسی چه بسیار سیاستمدارانی در حوزه‌های مختلف قربانی شدند و صدای هیچ کسی در نیامد و چه بسیار نمایندگان بزرگی که می توانستند مجلس را بزرگ کنند زمین زده شدند و در مقابل آن سکوت شکل گرفت و ما اوج آن را در انتخابات ریاست جمهوری دیدیم و به نظر من نشان داد که یک الزام جدیدی باید در کشور شکل بگیرد.

- وقتی می گوییم مهندسی انتخابات همه نهادهایی که در شکل گیری انتخابات شکل دارند و حوزه اجرا تا نظارت زمانی که مهندسی شکل می گیرد باید پاسخگو باشند و در مقابل سؤال مهندسی انتخابات همه باید جواب دهند و این بحثی است که من عرض می کنم و راهکار آن را نیز راهکار نهادی می بینیم نه اینکه ما بخواهیم از شخص خاصی دفاع کنیم. اگر قرار است از اشخاص خاصی که مدعی هستند نباید رد می شدند دفاع کنیم، خیلی از افراد در حوزه‌های مختلف ننوانستند از فیلتر رد شوند. ضمن اینکه واقعا با انگیزه مردم در خیلی از جاها بازی شده است ولی راهکار آن شخصی کردن نیست، همانطور که سیاست کشور و حکمرانی نباید شخصی شود، دفاع از حقوق هم نباید شخصی شود و راهکار آن در کشور دیده شده است.

- من به شخصه هیچ وقت تحلیل‌های خودم را فدای یک شخص نمی کنم. من معتقد هستم همه دوستانی که رد صلاحیت شدند خودشان در تحکیم این شرایط انتخاباتی صاحب نقش بودند، خود مرحوم هاشمی رفسنجانی می‌توانست کار نهادی بهتری در کشور صورت دهد، زمانی که دوره دوم ریاست جمهوری ایشان تمام شد، کارگزاران سازندگی شکل گرفتند و جریانی بودند که می‌گفتند قانون اساسی را تغییر دهیم تا ریاست جمهوری برای آقای هاشمی ادامه پیدا کند.

در کشور ما یک خلاءیی وجود دارد که من به آن الگوی «ماندلا» می گویم، شخص آقای ماندلا و دوستان ایشان در آفریقای جنوبی از انقلاب ایران الگو گرفتند، اما متاسفانه ما ایرانی‌ها «نهادمندی» را از ماندلا الگو نگرفتیم. آقای ماندلا پس از اینکه بسیاری از آزارگران خود را بخشید، تنها یک دوره در جایگاه ریاست جمهوری ماند و تلاش کرد قانونی ایجاد شود تا افراد نتوانند بیش از دو دوره 5 ساله در نهاد قدرت (ریاست جمهوری) بمانند. امروز کشور آفریقای جنوبی بر اساس همین تفکر مبتنی بر تقویت نهاد توانسته خود را در سطح بسیار بالایی در جهان مطرح کند.

- سیاستمداران در ایران وقتی شیرینی قدرت را دیدند حاضر نشدند به هیچ وجه از آن عبور کنند و این نهادها هستند که قربانی شدند. من معتقدم بسیاری از کسانی که خودشان قربانی روندهای انتخاباتی شدند خودشان در ضعف نهادمندی این مملکت نقش داشتند، زیرا هیچ وقت غیر از قدرت سیاسی خودشان توجه ویژه‌ای به حوزه نهادی نداشتند.

- نتیجه رفتار آنها هم به هر حال مشخص است، من یک جمله کلی در مورد این کابینه بگویم؛ دولت روحانی یک آفتی داشت به اسم «رانت» داشت و آفت دولت آقای رئیسی ممکن است «پوپولیسم» باشد و من همانطور که به دولت آقای روحانی هشدار می دادم که گرفتار رانت نشود همین هشدار را به آقای رئیسی هم می دهم که گرفتار پوپولیست نشود چون به اعتقاد بنده عامل اصلی ضعف حکمرانی در ایران رانت در بالا و پوپولیسم در پایین است.

- دولت آقای روحانی مدیرانی که توسط دولت آقای احمدی نژاد بعضا با بی حرمتی از حوزه مدیریت رانده شده بودند در زمان آقای روحانی با این عقده برگشتند و لذا یک نظام رفاقتی و مبتنی بر نظام رانتی شکل گرفت. به واقع رانت آفت دولت آقای روحانی بود که الان هم آثار آن را در از 4200 تومانی می بینید.

- اینکه مسئولان به میان مردم می آیند خوب است. من مدافع سفرهای استانی آقای احمدی نژاد بودم منتهی آن بخشی که ایشان می‌رفت و نامه‌ها را پاسخ می داد ظلم به 80 میلیون جمعیت بود. آیا همه افراد می توانند به راحتی به رئیس جمهور نامه دهند؟ ولی آن بخش از سفرهای استانی آقای احمدی نژاد که خوب بود که بعد از هر سفر استانی جلسه مشترک هیئت دولت و مدیران استانی شکل می گرفت و طرح‌های استانی که بعضا چندین سال در وزارت خانه‌ها خاک می خوردند آنجا این طرح‌ها عملیاتی می شد.

- امروز هم من یک طرح به آقای رئیسی دادم و گفتم در هر سفر سه نفر به عنوان گروه معین سفر شکل بگیرند که عبارتند از یک وزیر دولت بر اساس آمایش سرزمین به عنوان معین آنجا، مثلا اگر استانی کارش صنعتی است وزیر صنعت، اگر استانی کشاورزی است وزیر کشاورزی. یک نماینده مجلس هم به عنوان نماینده‌های آن استان و استاندار آن استان، اینها گروه معین باشند و به رئیس جمهور هر سه ماه یکبار گزارش مصوبات آن سفر را بدهند.

- سفر اگر پوپولیستی شود به مقامات آن کشور ظلم می شود حتی به مقام معظم رهبری هم ظلم می شود. مثلا به خاطر دارم در سفر ایشان به کرمانشاه، قانونی داریم که ردیف‌های سفر رهبری به استان‌ها ردیف‌هایش تخصیص 100درصدی است؛ ولی شاهد بودیم برای راه آهن تهران - بغداد - لاذقیه که یک طرح راهبردی است، برای این طرح 300میلیارد تومان گذاشته می شود ولی 23 میلیارد برای آن تحقق پیدا می کند. زیرا دو نفر از معاون‌های رئیس جمهور بعدی (روحانی) هر کدام برای درب خانه‌هایشان مبلغی به آن میزان بردند، یعنی یک راه آهن بین المللی فدای یک راه آهن استانی شد.

- آن چیزی که من با آن مشکل دارم طرح یکسری مسائل پوپولیستی است، پوپولیسم یا جامعه توده‌ای با جامعه مدنی فرق دارد. جامعه مدنی ابتدا تکلیف انسان‌ها با هم مشخص است و یک هم بستگی بین انسان‌ها با هم صورت گرفته و رابطه اینها با حوزه سیاست مشخص است، ولی در جامعه توده‌ای یا پوپولیستی ما هیچ ارتباطی با هم نداریم ولی همه ما به یک شخص وصل می شویم یا به یک نظام سیاسی وصل می شویم و به این پوپولیسم می گویند.

- به همین دلیل ممکن است پوپولیسم خطرناک شود یعنی همین که شما در حوزه سیاسی رئیس جمهور نتواند برخی از وعده‌ها را عملی کند آن زمان چالش‌هایی برای آن شکل خواهد گرفت. مثلا الان دولت افزایش 62 درصدی مالیات‌ها را صورت داده است، وقتی که از دولتمردان می پرسند مالیات برای دوران رونق است پاسخی که شما می گیرید چیست؟ یا می گویند این مالیات‌ها، مالیات بر ثروتمندان است و به خانه‌های بالای 10 میلیارد و ماشین‌های بالای 1میلیارد را شامل می شود و بخشی از آن را فرار مالیاتی است. وقتی عملکرد دولت را می بینید، می بینید اصلا در این زمینه صفر و پایین است.

بیشتر بخوانید:

- درآمد دولت در بودجه از طریق فروش نفت و گاز و پتروشیمی، فروش اموال دولت و مالیات 62 درصدی پنج و نیم برابر پیش‌بینی شده است. من برای همین موضوع دست به درگاه خدا هستم که برجام یک جوری امضا شود زیرا امکان عملیاتی شدن این پیش‌بینی خیلی کم است. اولا فروش اموال دولت عملا صفر است و افزایش مالیات 62 درصدی هم بخش عمده آن این است رونق اقتصادی باشد که در شرایطی که رونق وجود ندارد تامین نمی شود.

- در سال آینده اگر برجام امضا شود یک امکان خوبی فراهم می شود و من امیدوار هستم این کار شکل بگیرد وگرنه اگر امضا نشود خطرناک است.

- جناح‌های سیاسی قاتلین احزاب در ایران هستند چون حزب سر و سامانی دارد. مثلا در دنیا مسئول حضور غیاب نماینده‌ها حزب است یعنی نماینده‌ای که بی نظم باشد دیگر در لیست قرار نمی گیرد و مسئول تخصصی شدن رفتارهای مجلس هم حزب است و وقتی به مجالس دنیا می روید حزب اکثریت، ساختمان بزرگتری دارد و اقلیت‌ها ساختمان‌های کوچکتری دارند به ویژه مسئولان وعده‌های انتخاباتی؛ حزب هستند یعنی افراد می روند ولی حزب می ماند.

- اصولگرایان و اصلاح طلبان بزرگترین ضربه را از ناحیه فعالان خودشان خوردند. یعنی فرصت طلب‌ترین سیاستمداران دو جریان چپ و راست، حامل شعارهای چپ و راست شدند. یکسری افراد هستند که آنها کاملا نامحسوس فعالیت خودشان را انجام می دهند و یک جریانی رای می آورد و آنها سوار موج مردم می شوند ولی این افراد همیشه پُست و سمت و... دارند، و اولین کسانی که با آنها درگیر می شوند ستادهای انتخاباتی‌شان است که من امیدوار هستم آقای رئیسی گرفتار این موضوع نشود.

- من همیشه گفتم که آقای احمدی نژاد خودش آدم پاکی بود و خیلی سعی کرد کار کند ولی به هر حال گرفتار جریاناتی بود که عملا راهکارهای پوپولیستی داند و باعث شدند و او نتیجه خوبی نگیرد، مثلا سفرهای استانی ایشان بسیار خوب بود و هر گاه برنامه‌ای بود منجر به پروژه شد. مثلا ما پروژه‌های بزرگی را انجام دادیم که به دلیل سفرهای استانی بود که سال‌ها دولت‌ها برای آن جلسه نمی گذاشتند.

- امروز هم جریانی در دولت آقای رئیسی شکل گرفته که این جریان دارد طبقه مولد در جامعه را از بین می برد و شعارهای پوپولیسیتی مطرح می کند و اصلا انگار در این جامعه نوعی «ملت سازی» جدیدی باید صورت گیرد که یکسری افراد با حداقل‌های معیشتی زندگی کنند در حالی که کشور نیازمند توسعه است.

217

کد خبر 1594096
فلاحت پیشه: رد صلاحیت شدگانی مثل هاشمی، خودشان در تحکیم این شرایط انتخاباتی صاحب نقش بودند / جریانی در دولت رئیسی دنبال «ملت سازی» جدیدی است 2