«فمینیسم»؛ از ارتقاء جایگاه زنان تا دشمنی با مردان
برخی از فمینیستهای رادیکال معتقدند زنان در طول تاریخ تحت ستم مردان بودهاند و این ستم در رابطه جنسی نیز نمود آشکاری دارد؛ بنابراین زنان باید از ازدواج یا هر گونه رابطه جنسی با مردان حذر کنند!
عصر ایران - فمینیسم (Feminism) مجموعهای از آموزههای معطوف به برابری زنان با مردان در تمام حوزههای زندگی است. برخی معتقدند فمینیسم دو وجه دارد: در وجه نظری یک "ایدئولوژی" است و در وجه عملی یک "جنبش".
نخستین کتاب مهم فمینیستی، متعلق به مری ولستون کرافت - نظریهپرداز اجتماعی و فمینیست انگلیسی - است که در 1792 با عنوان "دفاع از حقوق زنان" منتشر شد. ویرجینیا ولف، رماننویس و منتقد اجتماعی انگلیسی در قرون نوزدهم و بیستم نیز جزو چهرههای اصلی و موثر در تاریخ فمینیسم است که با کتاب مشهور "اتاقی از آن خود" پایهگذار نقد ادبی فمینیستی شد.
مری ولستون کرافت
در دهههای 1840 و 1850 جنبش حق رای زنان در کشورهای غربی، "موج اول فمینیسم" را در دنیای مدرن ایجاد کرد. در نیمه اول قرن بیستم، حق رای زنان در اکثر کشورهای غربی به رسمیت شناخته شده بود و "موج دوم فمینیسم" در دهه 1960 پدیدار شد که به مراتب رادیکالتر از موج اول بود.
فمینیسم دست کم بر دو اصل اساسی استوار است: «نابرابری بین زن و مرد از ویژگیهای زندگی اجتماعی است» و «این ساختار قدرت مردانه را میتوان و باید برانداخت».
فمینیسمِ لیبرال خصلتی اصلاحطلبانه دارد و به اصلاح عرصه "عمومی"، یعنی به ارتقاء جایگاه حقوقی و سیاسی زنان و بهبود وضعیت آموزشی و شغلی آنها بیشتر توجه دارد تا بازسازی زندگی "خصوصی" و خانهداری زنان.
فمینیسم رادیکال، که در موج دوم سر بر آورد، خصلتی انقلابی دارد و تقسیمات جنسیتی را اساسیترین و به لحاظ سیاسی مهمترین شکاف های جامعه میداند. از این منظر، مردسالاری ویژگی مشترک همه جوامع انسانی بوده است؛ نهادی که موجب میشود نیمی از جمعیت (زنان) را نیمی دیگر (مردان) کنترل کنند.
بنابراین فمینیستهای رادیکال بر ضرورت انقلاب جنسیتی، انقلابی که به ویژه زندگی شخصی، داخلی و خانوادگی را بازسازی خواهد کرد، تاکید میکنند. شعار فمینیسم رادیکال است است: «امر شخصی امر سیاسی است.» یا به طور مختصر، "شخصی، سیاسی است".
فمینیسم رادیکال در شکل افراطیاش مردان را "دشمن" میشناسد و اعلام میکند که زنان باید از جامعه مردان بیرون بیایند؛ موضعی که گاهی به شکل همجنسگرایی سیاسی زنان (Political Lesbianism) بیان شده است.
برخی از فمینیستهای رادیکال معتقدند زنان در طول تاریخ تحت ستم مردان بودهاند و این ستم در رابطه جنسی نیز نمود آشکاری دارد؛ بنابراین زنان باید از ازدواج یا هر گونه رابطه جنسی با مردان حذر کنند!
همجنسگرایی سیاسی البته وجه دیگری هم دارد و آن اینکه زنان سیاستمدار یا مدیر، در انتخاب اعضای تیم سیاسی یا اداریشان، ترجیح شان انتخاب "همکار زن" به "همکار مرد" است. همجنسگرایی سیاسی به این معنا، پیوندی با "تبعیض مثبت" به سود زنان دارد.
عده قلیلی از فمینیستهای رادیکال مخالف جداسازی زنان و مردان ورزشکار در بازیهای المپیکاند؛ اما اکثر آنها از اتخاذ چنین موضعی پرهیز میکنند.
فمینیستهای سوسیالیست هم در مجموع یک جریان فرعیاند که مشکلات اصلی زنان را ناشی از نظام سرمایهداری میدانند و امحاء شیوه تولید سرمایهدارانه را شرط اساسی بهبود وضعیت زنان میدانند.
فمینیستهای لیبرال، لیبرالیسم را به سود آزادی و رهایی زنان میدانند. فمینیستهای رادیکال اما از موضعی دموکراتیک لیبرالیسم را نقد میکنند ولی گاهی در این نقادی، چنان پیش میروند که گویی در پی خلق "زن تراز نوین" هستند؛ چنانکه کمونیستها در پی "انسان تراز نوین" بودند.
* شرح علمی واژه های زیر را هم بخوانید:
"حاکمیت"؛ عالیترین اقتدار در دولت"ملت"؛ برآیند اراده با هم زیستن ________________________
در "واژهخانه عصر ایران"، کلمات و اصطلاحات سیاسی را به زبانی ساده و علمی توضیح می دهیم. اگر می خواهید معنای واژه ای را توضیح دهیم، زیر همین مطلب برایمان بنویسید.
کانال عصر ایران در تلگرام