فیلمسازی یک فریضه بود، اکنون بیزنس است
روزگاری میخواندیم: «مرا اسب سپیدی بود روزی - شهادت را امیدی بود روزی.» اما در این روزگار جای اسب سپید را «پورشه» گرفته، «شهادت» به ویزا برای اقامت تبدیل شده و «امید» فقط به فراکسیونی در مجالس و شوراها بدل شده است.
کامران ملکی مدیر بخش چهل سال سینمای مقاومت در نشست رسانه ای این جشنواره گفت: روزگاری فیلم ساختن در این عرصه فریضه بود و اکنون بیزینس است.
به گزارش «تابناک»؛ این پیشکسوت سینمای ایران اظهار داشت: متاسفانه جامعه به تدریج دچار فراموشی می شود و کم کم به یاد نمی آوریم که چه کسانی در سالهای نه چندان دور در این دیار چه ها کردند. روزگاری میخواندیم: «مرا اسب سپیدی بود روزی - شهادت را امیدی بود روزی.» اما در این روزگار جای اسب سپید را «پورشه» گرفته، «شهادت» به ویزا برای اقامت تبدیل شده و «امید» فقط به فراکسیونی در مجالس و شوراها بدل شده است.
ملکی تاکید کرد: روزگاری فیلمسازی در این عرصه فریضه بود اما امروز بیزنس است. روزگاری سینمای ما بستر صدور آرمانهای مان بود و پیشانی فرهنگ میهنمان در عرصه های جهانی محسوب می شد. اما الان انتخاب و صادرات فیلمهایمان بر مبنای پسند فرهنگ جهانی است.
وی متذکر شد: سینمای امروز ایران مدیون سینمای دفاع مقدس و مقاومت است و این گونه ی سینمایی، باعث نجات و استمرار فعالیتهای سینمای نوین کشورمان بوده و هست، با همه سادگی و بی تکلف بودنش.
این کارشناس خبره سینما تاکید کرد: بخش چهل سال سینمای مقاومت در پانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت بهانه ای است برای توجه به اینکه چگونه است که فیلمهایی مثل افق، کیمیا، دکل، سجاده آتش، روز سوم، مردی شبیه باران، باشو غریبه کوچک، هور در آتش، کانی مانگا، آژانس شیشه ای، دستهای خالی، سی و سه روز، لیلی با من است، جنگ نفتکشها، بوسیدن روی ماه، و... پس از سال ها برای ما خاطره انگیز و ماندگار هستند، فیلمهایی که بدون اتکا به تکنولوژی مدرن، بدون اسپانسرهای متمول و بدون تکلف ساخته شده اند.
ملکی افزود: متاسفانه الان محتوا به نفع تکنولوژی، کنار زده می شودو به جای توجه فرهنگ، اسپانسرها مورد توجه قرار می گیرند. در حالیکه بهترین آثار ماندگار عرصه دفاع مقدس با کمترین توسل به تمهیدات تکنولوژیکی، تجهیزات و امکانات ساخته می شدند درست مثل رزم حماسه آفرینان عرصه دفاع مقدس مان... در دوران جنگ تحمیلی ما هر وقت توپ را در مقابل توپ می دیدیم و نفر را در مقابل نفر، شکست می خوردیم. عدد و کمیت حرف اصلی ما در جنگ نبود. اگر اینطور بود باید همان روزهای اول جنگ، میهنمان را به دشمن واگذار می کردیم. اما هر کجا و هر وقت به ایثارگری، به اعتقادات و به آرمانهایمان فکر می کردیم پیروز میدان می شدیم.
وی خاطرنشان کرد: فیلمسازی عرصه دفاع مقدس هم همینطور بود و همینطور باید باشد. و تصور اینکه هرچه هزینه بالاتر باشد فیلم محبوبتر خواهد بود، تصور مناسبی نیست... مسئله دیگر این است که ما در حال حاضر فیلمهای آرمانی مان را به جشنواره های خارجی نمی فرستیم فقط به این دلیل که تصور میکنیم مخاطب جهانی ندارند در صورتیکه فیلمهای جنگی در دنیا از پرفروشترین فیلمها هستند و بازهم متاسفانه در حال حاضر به جای پیدا کردن راه کار برای صدور فیلمهای آرمانی و ارزشمندمان که در آنها فرهنگ مقاومت و ایثار و ارزش های معنوی جاری است، اجازه میدهیم که فرهنگ خارجی برای انتخاب و ارسال فیلمهای مان تصمیم بگیرد.
ملکی ادامه داد: کم کم فراموش می کنیم که فیلمسازی ما در راستای چه هدفی بوده و باید باشد و چه آرمان هایی را برای حضور در محافل جهانی دنبال می کردیم و چه استراتژی مهمی را مد نظر داشتیم و مهمتر ابنکه نهایتا چگونه می بایست به تکلیفمان برای زنده نگهداشتن و احیاء آرمانهای اعتقادی و رسالت اجتماعی مان عمل کنیم و....