لطفاً تلویزیون را به عقب برگردانید!
وقتی برنامه رمضانی 0.8 درصد بیننده و یا برنامههایی که یک درصد بیننده دارند، این آمارها آنقدر نگرانکنندهاند که تکلیفِ تلویزیونیها را روشن میکند؛ کار جدید، سوژه خارقالعاده و طرحِ نویی درنیندازند نمیتوانند مخاطب را به تلویزیون برگردانند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زنگِ خطرِ دوبارهای به صدا درآمد اما این بار نه به خاطر درصدِبیننده بلکه به خاطر برنامههایی که در ماه رمضان دیده نمیشوند؛ سریالهایی که آن حال و هوایِ رقابت تنگانگ و درصدِ بالای بیننده را ندارند. این بار نزدیک به 27 درصد، مخاطب برنامههای افطارند و بیش از 17 درصد، سحریهای تلویزیون را تماشا میکنند.
در این میان، سریالها هم به 30 درصد بیننده نرسیدهاند! احتمالاً با نظرسنجی دوم که بعد از ماه مبارک رمضان و تکمیلِ نظرات از سویِ سازمان تحقیقات سازمان صدا و سیما منتشر شود، آمارِ بیننده سریالهای قدیمی و تکراری تلویزیون هم بیرون خواهد آمد. سریالهایی که در تلوبیون هم بیش از برخی سریالهای جدید دیده میشوند.
البته بازدید بیشترِ برخی سریالها مثلِ «از سرنوشت» در تلوبیون، نشان میدهد همان مشکلِ تعدد برنامه و سریال و شلوغی کنداکتور پابرجاست؛ مخاطب نمیرسد همه برنامهها و سریالها را یکجا ببیند. این اتفاق در تماشایِ برنامههای تلویزیون افطاری و سحری هم میافتد.
«زندگی پس از زندگی» در فضای تلوبیون نزدیک به 21 میلیون بار دیده شده و تا به امروز با 14 درصد بیننده صدرنشین برنامههای رمضانی تلویزیون است. چرا که در برنامههای سحری بیشترین درصد (10.6) را ویژه برنامههای استانی و «ماه خدا» با 7.3 به خود اختصاص دادهاند.
وضعیتِ دیده نشدنِ برنامهها و کمفروغی رمضانِتلویزیون در گزارشِ مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما را به وضوح میتوان دید. وقتی برنامهای 0.8 درصد بیننده و یا برنامههایی که یک درصد بیننده دارند، این آمارها آنقدر نگرانکنندهاند که تکلیفِ تلویزیونیها را روشن میکند؛ کار جدید، سوژه خارقالعاده و طرحِ نویی درنیندازند نمیتوانند مخاطب را به تلویزیون برگردانند.
در گذشته رمضانیتر میاندیشیدند؛ این فضا را مخاطب کاملاً در سریالهایی همچون «صاحبدلان»، «روز حسرت»، «اغما»، «او یک فرشته بود» و «خانه به دوش» و خیلی از سریالهای دیگر است که این روزها هم در تلوبیون و تلویزیون بینندههای بیشتری دارند. سریالهایی که در چند سالِِ اخیر نتوانستند اتفاقِ جدیدی را در تلویزیون خلق کنند و نامشان را به یادگار بگذارند.
این روزها میتوان نمره بهتری به برنامهها نسبت به سریالها داد؛ حداقل سوژه و فضای جدیدی را خلق کردهاند اما سریالساز همان کارِ روتین خودش را پیش برده که اگر دستاندرکارانِ پخش خواستند برای کنداکتورِ ماه رمضان و نخواستند برای کنداکتورِ دیگری این مجموعه را انتخاب کنند. شاید با خواندنِ این نقدها، برخی از این سریالسازها بگویند حتماً که نباید رمضانی بسازیم؟ حتماً که نباید سفره ماه رمضانی پهن کنیم؟
اما رجوع میکنیم به یکی از صدها نقطهنظر درباره نگاه رمضانی در سریالها؛ حجتالاسلام شهاب مرادی به تازگی در گفتوگویی با تسنیم گفت: "مثلاً وقتی قرار است یک سریال در ماه رمضان ببینیم باید رغبتِ ما را به روزه گرفتن و شبزندهداری بیشتر کند. اما همه داستانهای امروزِ سریالهای مناسبتی چه ماه رمضان و چه عید نوروز بعضاً داستانهای تکراری و بیربطی به این ایام و مناسبتها دارند! گاهی آنقدر تلخاند و گاهی به سراغِ طنز میروند آن طنز، طنز فاخری از آب درنمیآید. همچنین زندگی واقعی مردم را نشان نمیدهند و در راستای منافع جمهوری اسلامی هم نیست."
«زندگی پس از زندگی»، پربینندهترین برنامه افطار رمضان شد / رقابت «نجلا 2» و «خوشنام»یکی از نکاتی که در میانِ سریالها و برنامههای ماه رمضانی امسال میتوان به آن دست پیدا کرد؛ خارقالعاده نبودن است. شاید تنها مجموعه برنامهای که متفاوتتر از بقیه حرکت میکند و بینندهاش در فضایمجازی و فضای تلویزیون بیش از دیگران است، «زندگی پس از زندگی» باشد؛ آن هم شاید به خاطر بِکر بودن سوژهها و پژوهشی است که عباس موزون در گفتوگو با تسنیم به آن اشاره کرد در طول یک سال این اتفاقات میافتد و نه در دقیقه 90!
این شتابزدگی واقعاً معضل است؛ وقتی سریالی همزمان با روزهای پخش فیلمبرداری میشود و تدوینهای به لحظه دارد؛ حتماً نمیتوان انتظارِ یک سریال جذاب و مهیج را داشت. این اتفاق در سریالهای چند سال اخیر افتاده و اینجاست که شاید بتوان گفت ایکاش میتوانستیم تلویزیون را به عقب برگردانیم؛ دهههای 1370 و 1380 که مدیران هم بیشتر ماه رمضان را جدی میگرفتند.
مطمئناً شتابزدگی در تدوین و ساخت آثار هم مزید بر علت شده که مخاطب بیش از تماشای سریالها، بیننده گافها و اشتباهات در پرداخت و فیلمنامه برخی از سریالها در صفحات مجازی باشد.
زمانی مسئولان و مدیرانِ صدا و سیما برای ماه رمضان و برخی از مناسبتهای دیگر، تدارکِ جدی داشتند و این روزها چنین جدیتی را شاهد نیستیم. اگر مدیران و دستاندرکاران تلویزیون بخواهند سریالهای خوبی برای ایامِ ماه رمضان داشته باشند باید در طول سال برنامهریزی کنند نه اینکه در لحظاتِ آخر به فکر بیفتند و حتی برخی از سریالهای بیربط را به این کنداکتور مهم بیاورند. در واقع فقط نام «رمضان» مهم نیست در سریالهایمان باشد بلکه رسمِ «رمضان» هم مهم است مورد توجه قرار بگیرد.
نظرسنجی این روزهای صداوسیما از حقیقتی پرده برمیدارد که ناخوشایند است. چقدر مردم تلویزیون میبینند و چقدر سریالها را دنبال میکنند؟ آنقدر این آمارها پایین است که ما را متأسف میکند. این همه استعداد و این عقبه درخشانِ تلویزیون که زمانی سریالهای نوروزی و رمضانیاش خیابان خلوت میکرد و این روزها روندی را پیش رو قرار دادهاند که خودِمردم به سمت ماهواره، نمایشخانگی و فضایمجازی بروند.
رمز موفقیت سریالهای تلویزیون که ماندگار شدند و این روزها در ماه رمضان هم بیشتر دیده میشوند؛ مردممحوری، محتوامحوری و توجه به ساختارهای هنری مطلوب بوده است. مؤلفهها و ویژگیهایی که در میانِ سریالهای جدید دیده نمیشود؛ محتوا که مردمی نیست و ساختار هنری سریالها هم ضعیف است. این اتفاق در برخی برنامههای رمضانی هم میافتاد؛ همانطور که با «ماه عسل» این تأثیرگذاری وجود داشت و با «عصرجدید» هم بعضاً دیده میشود مخاطب پیگیرِ این برنامه است.
انگار که مدیران تلویزیون زمان شروع و پایان روزهای ماه رمضان را گم کرده باشند و نتیجهاش هم چیزی نیست جز اینکه سریالهایی کمرمق و بیارتباط با این ماه را راهی آنتن تلویزیون کنند. موضوعی که چندسالی است ماه رمضانها شاهدش هستیم و بدون یک برنامهریزی دقیق، فقط آنتن را پُر میکنند.
همه رمضانیهای تلویزیون در 1401
از طرفی ابتدا سریال ساخته میشود و بعد زمان پخشش را تعیین میکنند، درحالیکه همه میدانیم برای ماه رمضان باید از ابتدا فکر مناسبی پشت ساخت سریال باشد تا در نهایت بشود آنچه به دل مخاطب نشسته است و در کنارش رنگوبویی هم از ماه رمضان در فیلم وجود داشته باشد.
آمارهای 26 درصدی، 20 درصدی و 5 درصدی مخاطب برای سریالهای ماه رمضانی تلویزیون ناامیدکننده است. مخاطب سالهای قبل 79 تا 80 و 86 درصد بوده و امروز به 74 درصد بیننده رسیده که بیشترِ سهمِ پیگیریِ تلویزیونیشان در ایام ماه رمضان، ترتیلخوانی و سخنرانیهای مذهبی است نه تماشایِ برنامه و سریال! البته از یک حیث جالبِ توجه است که مردم به ترتیلخوانی و سخنرانی مذهبی صداوسیما تعلقِ خاطر دارند و از یک جنبه هم خوشایند نیست که علاقهای به پیگیریِ بقیه کنداکتورِ رمضان ندارند.
حتماً این کاهش بیننده، خودش در وهله اول نوعی زنگِ خطر محسوب میشود که اگر چیدمان و ترکیب برنامهها و سریالها درست نباشند، مخاطب پس میزند. البته این عقبگرد در فضایِ نوروز هم خودش را نشان داد، چون نه سریالها در کل روند رو به رشدی را نشان میدادند و نه برنامهها! فقط ظهورِ «عصرجدید» همزمان با تحویل سال و ایام نوروز، آبروداری کرد. وگرنه «خندوانه» و «دورهمی» هم نتوانستند کار خارقالعادهای را پیشِ روی مخاطب بگذارند.
این نظرسنجی خود نمایانگر آن است مخاطب با فضای رمضانی سریالها ارتباط میگیرد، تعددِ برنامه سحری و افطاری سردرگمش میکند و با شتابزدگی نمیتوان مخاطبِ امروز را پایِ تلویزیون نشاند. مجموعهای که برای ماه رمضان نیست، رمضانی نشود و برنامهای که کار خارقالعادهای ارائه نمیدهد و درصدِ بینندهاش به یک درصد هم نمیرسد بودن یا نبودنش تفاوتی ندارد.
سریالسازان و برنامهسازان در صورتِ ضعف و نداشتنِ بیننده باید پاسخگو باشند؛ چرا که امروز هزینه ساخت برنامه و سریال بسیار هنگفت است و با یک نگاهِ آسیبشناسانه میتوان به عمقِ این کمکاریها و کمفروشیها پی برد.
سیمای رسانه ملی حتماً با این بازتابِ عینی از سریالها و برنامههای رمضانی نیاز است به چند نکته توجه جدی کنند؛ روی برنامه و سریال مناسبتی مثلِ گذشته مناسبتی بیندیشند و برای آن وقت بگذارند. چند ماه مانده به یک مناسبت، گروه سریالساز و برنامهسازی را مهیای کار نکنند و ببینند تولید و پخش همزمان چه آسیبهایی را امسال به برخی از سریال ها زد و حتی نتوانستند به ظرافتها دقت کنند و با فراغِ بال و پژوهش و نگاه بهتری سریالها و برنامهها را به آنتن برسانند.
بینندگان بیشتری به سراغِ تماشای سریالها خواهند رفت اگر به ذائقه و نظر آنها اهمیت داده شود. وقتی سریالهای کمدی و یا ماورایی گذشته را بیشتر میبینند یعنی به داستان و فیلمنامه و عوامل کاربلد اعتقاد ویژه دارند و میخواهند با همان دقتها و ظرافتها کار پیش برود. اگر برخی از برنامههای سالهای قبل بیشتر تأثیرگذار بوده و هنوز هم دربارهاش صحبت میکنند یا از همان افراد و آن فرمولِ ویژه تأثیرگذار بودنشان، برای آنتن بهره ببرند.
به هر حال واضحترین راه نظرسنجی از مردم که آنها میخواهند چه سوژهها، چه اندیشهها و اتفاقاتی روی آنتن سیما بیفتد؛ سوژههایی که باید و سوژههایی که نباید سریال شوند؛ برنامههایی که طرفدار دارد و برنامههایی که فقط آنتن را پُر میکنند. در چند بررسی میدانی که داشتیم سیما با ذائقهسنجی از مخاطبین امروز که بسیار فیلمبین و موشکاف در تماشای برنامهاند، به بهترین نظرات و ایدهها خواهد رسید.
این بررسیها نشان میدهد دو سریال درجه یک بهمراتب تاثیرات بیشتر و عمیقتری بر مخاطب میگذارد تا تولید 10 سریال معمولی و ضعیف.
ساختن جُنگهای شاد و مفرح و پخش مسابقات تلویزیونی در این ماه یکی از پیشنهادها برای رمضان سال آینده است. سرگرمی عنصر مهمی در رسانه به حساب میآید که بهطرز عجیبی در ماه رمضان از آن غفلت میشود. هم بودجه کافی برای ساخت برنامههای جذاب وجود دارد و هم نیروهای کارکشته جوان و باتجربه در این حوزه وجود دارند که میتوان از آنها استفاده کرد.
به نظر میرسد تلویزیون برای بازگشت به جایگاه مخاطبپسند و قابل احترامِ خود باید به عقب برگردد؛ همان دورانی که بیشتر به مخاطب و ذائقه و سلیقهاش توجه میشد و سیمای مناسبتی و غیرمناسبتی در اوج بود.
نگاهی به رقابت سریالهای رمضانی / مدیران جدی نمیگیرند یا سریالسازها "رمضان" را نمیشناسند؟