لیلاز: خسارت اخیر فرصت جدیدی برای آشتی ملی به ما داد / اسم این آتش بس را ترک مخاصمه می گذارم / باید از این بحث های سخیف مبارزه با سگ گردانی بیرون آمد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سعید لیلاز پس از اعلام توافق آتش بس میان ایران و رژیم صهیونیستی که در پی عملیات موفقیت آمیز «بشارت فتح» به دشمن تحمیل شد، با حضور در استودیو خبر ایرنا به تحلیل رخدادهای جنگ تحمیلی 12 روزه و واکنش ملت ایران به این تجاوز پرداخت و اظهار داشت: ملت ایران خارج از انتظار عمل نکرد؛ اما با توجه به بی مهری هایی که ما در سال های گذشته به مردم داشتیم، واکنش ملت فوق انتظارم بود. حرکت ملت نه فقط در داخل، بلکه در خارج هم همینطور بود. سال 1402 مناظره ای در تلویزیون داشتم و گفتم که ما باید الان برای حل مسائل خودمان به مردم برگردیم و ایران راهی جز این ندارد.

وی با بیان اینکه کمر مردم در اقتصاد، اتفاقات سال 1401 و فشارهایی که به لحاظ فرهنگی و اجتماعی به آنها وارد کردیم، شکستیم، تصریح کرد: اما شگفت انگیز و بسیار جالب است که با وجود همه این بی مهری ها وقتی کیان کشور و وطن به خطر می افتد این ملت کاملا همه این بی مهری ها را فراموش می کند. شگفت آورتر اینکه بدون قید و شرط به سمت حکومت دست دراز می کند و می گوید نه فقط ما پشتیبان شما هستیم، بلکه جلوی شما در خط مقدم ایستاده ایم.

اهم اظهارات وی را در ادامه به نقل از ایرنا بخوانید؛

*{با اشاره به اینکه اتحاد میان مردم همان چیزی بود که دشمنان ما روی آن حساب نکرده بودند}: در عملیات بارباروسا ارتش آلمان در سال 1941 میلادی وقتی هیتلر حمله به شوروی را طراحی می کرد، با این توضیح که شوروی هم یک نظام توتالیتر و بسته ای بود که سال های سال فشار اقتصادی را به مردم خود وارد کرده بود، ژنرال های آلمانی به هیتلر گفتند که به نظر می رسد، روس ها قوی هستند اما هیتلر در حالی که یک سوم ارتش آلمان را به این حملات اختصاص داده بود، گفت که من فقط قرار است یک لگد به در بزنم و خواهید دید که کل این ساختمان فرو می ریزد.

* تصور اینها (دشمن صهیونیستی) به همان غلطی بود که هیتلر فکر می کرد و یک سوم ارتش آلمان در حمله به شوروی در همان 6 ماه اول از بین رفت و آن شکست قطعی اتفاق افتاد؛ ممکن است ما تصور کنیم که دشمنان ما چنین تصوری را نداشتند و فکر می کردند، لگدی به این در می زنند و ظاهر این ساختمان پوسیده است در حالی که این ساختمان ایران است که سومین انقلاب بزرگ تاریخ در آن اتفاق افتاده و مردم ایران گوهری سه گانه به نام استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را به دست آوردند.

* در جهانی زندگی می کنیم که جنگ همه، علیه همه است و اگر کسی جز این فکر می کند، خیلی احمقانه و ساده لوحانه است، اشتباه است که تصور کنید این جنگ بین ایران و اسرائیل بود. حتی اشتباه است که فکر کنیم جنگ ایران با آمریکا و اسراییل بوده است بلکه این جنگ کل بلوک غرب، ناتو و جهان عرب با ایران بوده است.

*{با اشاره به اینکه بر مبنای یک اصول روشن دیپلماتیک پایگاه نظامی العدید آمریکا در قطر را هدف قرار دادیم}: تمام کشورهای منطقه مطابق مصالح سیاسی آمریکا و مناسباتی که با کاخ سفید دارند، این اقدام را محکوم کردند؛ این دیگر اسمش استقلال نیست بلکه یک جنگ نابرابر بین یک کشور با تمام بلوک غرب رخ داد که من را یاد مهر 1359 (آغاز جنگ تحمیلی) می اندازد.

* هیچ قدرتی در دنیا نمی تواند انقلاب ایران و ایران را شکست دهد، یک فرصت تاریخی ایجاد شده و یک پنجره کوچک به آشتی ملی و نزدیکی دولت و ملت در ایران باز شده و جالب اینکه ابتکار عمل آن را هم مردم به خرج دادند نه حاکمیت. توصیه اکید من به نظام جمهوری اسلامی این است که به مردم برگردیم.

*{با اشاره به قبول آتش بس میان دو طرف}: من اسم این آتش بس را ترک مخاصمه می گذارم.

* کل صادرات غیرنفتی ایران در سال جاری 60 میلیارد دلار بود، امسال 190 میلیارد تا 200 میلیارد دلار در ایران انرژی اولیه تولید شد، بنابراین بدون تردید نیمی از آن یا ضایع و یا دزدیده می شود، یعنی به راحتی می توان با اصلاح نظام مصرف به هر شکل ممکن نه فقط گران کردن، منابعی را به دست بیاوریم که زندگی، یک میلیون بار بهتر برای ملت ایران رقم بزنیم. این جز با آشتی با مردم و به رسمیت شناختن صداهای طبقه متوسط عملی نیست.

* باید به اصلاحات درونی در کشور روی بیاوریم و اول از همه با بروکراسی مبارزه کنیم؛ می توانیم بخش مهمی از مشکلات را حل کنیم. در مرحله بعد باید با فساد مبارزه کنیم فساد مثل خوره به جان کشور افتاده؛ سوم باید با ناکارآمدی مبارزه کنیم و به سرمایه گذاری و مالکیت احترام بگذاریم.

*{با انتقاد از کسانی که در جریان جنگ رژیم اسرائیل علیه ایران از دشمن دفاع کردند}: برخی هستند که من عارم می آید و نمی خواهم اسمشان را بیاورم، چون این روزها مسخره و مایه مضحکه مردم شدند. بطور مثال فرض کنید رضا پهلوی، آخر فرد چیزی است که از درونش عنصر ایرانی و استقلال در بیاوری و مسئله کشور را بتواند حل کند؟ سال 99 در مصاحبه ای اعلام کردم بعید می دانم این بنده خدا بتواند شرکت آرد استان تهران را اداره کند، بعد دیدم در رسانه های خارجی برنامه گذاشتند و گفتند نه شاهزاده می تواند سازمان آرد را اداره کند!

* مردم ایران از مراحلی که این عروسک ها بتوانند آن چیزی که سی آی ای (CIA) جلوی آنها می گذارند و از روی آن می خوانند حکومت را اداره کنند، مدتهاست عبور کرده است؛ جز حل مشکلاتمان در داخل مسیر دیگری برای عبور از مشکلاتمان نداریم. از جنگ جهانی دوم به بعد حتی یک بار که عنصر خارجی توانسته روی مسائل داخلی ایران اثر تعیین کننده بگذارد نداشته ایم؛ البته کودتای 28 مرداد را یک مسأله داخلی می دانم.

* 3 روز اول تهاجم رژیم صهیونیستی را به خاطر از دست دادن سرداران بزرگ، فقط گریه می کرده است چون به آنها خیلی امید بسته بود، هر کدام از دانشمندان هسته ای که شهید شدند، عصاره یک میلیون دانش آموزی بودند که 12 سال در مدارس درس خواندند. وقتی می بینیم دشمن اینقدر هوشمندانه به ما ضربه می زند، ما هم باید همینقدر هوشمند باشیم. از دستگاه امنیتی باید این گلایه را کنیم که باید خیلی بهتر از اینها از دانشمندان ما مراقبت می کرد.

* درس بزرگی که از این خسارت گرفتیم این بود که یک فرصت جدیدی به ما برای آشتی ملی داد، برای حکومت جمهوری اسلامی پیشنهاد بزرگی دارم و آن اینکه دیگر سر سوزنی این وفاق ملی را از دست ندهد، ما از این رفتارهای وهن آور به مام میهن باید دست برداریم. اگر ادعای مسلمانی داریم باید بدانیم که در دامن این ملت بزرگ شده ایم، چرا باید آنها را به خاطر منافع زودگذر خودمان به سُست ایمانی متهم کنیم؟

*{با اشاره به اینکه باید از این بحث های سخیف مبارزه با سگ گردانی، برگزاری مسابقه فوتبال و این حرفها بیرون آمد}: وقتی سردار سلیمانی در دی ماه 98 شهید شد با یک رسانه خارجی مصاحبه کردم و گفتم آمریکا فقط یک سردار ایرانی را ترور نکرد بلکه آینده ایران را ترور کرد. شخصا به سردار سلیمانی، سردار باقری و سردار حاجی زاده خیلی امیدوار بودم. سلیمانی ها و حاجی زاده ها مرزهای ژئوپولیتیک ایران را به ساحل دریای مدیترانه گسترش دادند.

* فکر نکنید آتش بس به قول آقای ترامپ که گفته است ابدی است، ابدی خواهد بود. نه! ممکن است همین فردا دوباره کلکی سوار کنند که قطعا می کنند.

* آمریکا تا ایران را تبدیل به لیبی و یا یکی از بردگان خودش نکند، رها نمی کند. ما در انقلاب اسلامی یک بار نه گفتیم. در جریان انقلاب اسلامی بحث سر این بود که اف 14 ها را به آمریکا پس بدهیم. قراردادها را باطل کردیم، اینقدر نگاهمان به جهان ساده و درونگرا بود که می گفتیم ما آمدیم کشوری بسازیم که گرگ و میش سر یک آب باشند. آنان شاه را برداشتند و بردند به آمریکا. آنان می‌دانستند که ما خاطره بدی از ماجرا کودتای 28 مرداد داریم.

27215