شنبه 3 آذر 1403

مأموریت انتحاری نویسنده و فراموشکاری مدیریت روزنامه اعتماد

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
مأموریت انتحاری نویسنده و فراموشکاری مدیریت روزنامه اعتماد

روزنامه زنجیره‌ای اعتماد که نقشی دوگانه‌سوز (!) در انتخابات در میان دو طیف تحریمی و مشارکت طلب اصلاح‌طلبان ایفا می‌کرد، حالا ادعا می‌کند انتخابات مجلس، مثل مسابقات محلی بود و نه ملی.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: عباس عبدی محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان در روزنامه اعتماد نوشت: «اعدادی که در این یادداشت آورده شده مربوط به ورزش است. البته به نحوی تنظیم شده که ضریبی از رای فرد اول انتخابات تهران باشد. فرض کنید که مسابقات وزنه‌برداری در یک وزن مشخص در سطح تهران و با حضور صدها وزنه‌بردار برگزار شود. نفر اول با زدن وزنه 161 کیلوگرمی قهرمان شود و وزنه‌بردار دیگری با زدن وزنه 69 کیلوگرمی رتبه بسیار پایینی را کسب کند و نفر 53 شود.

چندی بعد این فرد با افزایش وزن به دسته بالاتر می‌رود که حدود 10 درصد بیشتر وزنه می‌زنند، پس او در واقع باید بتواند 77 کیلوگرم وزنه بزند. ولی در مسابقات تهران شرکت نمی‌کند، به جای آن مسابقات را در یکی از نواحی 120گانه شهر تهران برگزار می‌کند. در این فاصله به جای زدن وزنه 77 کیلویی، فقط قادر است یک وزنه 60 کیلویی را بزند، تازه او را از دادن آزمایش دوپینگ هم معاف می‌کنند. جالب است که نفر 53 مسابقات اخیر فقط 15 کیلو وزنه زده است؟! در حد یک پیرمرد 90 ساله. در نتیجه وی در این ناحیه کوچک شهری به مقام قهرمانی می‌رسد، ولی خود را قهرمان وزنه‌برداری تهران معرفی می‌کند. این دقیقا به معنای قهرمانی در فضای غیررقابتی و حذفی است.

هنگامی که از حذف سخن می‌گوییم یعنی همین. در واقع اگر او در مسابقات رقابتی در سطح تهران شرکت می‌کرد و مثلا 180 کیلو را بلند می‌کرد، بالطبع قهرمانی او نه ناشی از حذف دیگران که ناشی از ارتقای قدرت خودش بود. پس هنگامی که نه‌تنها پیشرفتی نداشته، نزول هم داشته و در عین حال 53 رتبه هم بالا آمده، به معنای قهرمانی در فرآیند حذفی و ضدرقابتی است. البته فراموش نکنید که آن رقابت اول هنوز در سطح تهران بود و اگر در سطح ملی و آسیایی و جهانی باشد، رکورد نفر اول خیلی، خیلی بیشتر می‌بود و این قهرمان ما نفر صدم و هزارم هم نمی‌شد. این وضعیت اسفناک ناشی از حذف است.

شما هنگامی که مسابقه را در اندازه یک ناحیه برگزار می‌کنید، انتظار نداشته باشید که مردم نواحی دیگر برای قهرمانی ناحیه شما دست بزنند و گل بریزند. شما برای مردم نواحی دیگر بیگانه محسوب می‌شوید. باید شرمنده بود که خود را قهرمان نواحی و محلات دیگر هم معرفی کرد. درست است که شما ساکن آن ناحیه کوچک هستید، ولی هنگامی برای مردم شهر یا کشور خود مورد احترام و محبوب هستید که در مسابقه‌ای استانی یا ملی شرکت کرده و قهرمان شده باشید.

رقابت موجب ارتقای سطح توانایی‌های طرفین رقابت است و اگر رقیب حذف شود، طرف باقیمانده در بازی یکسویه نیز تضعیف می‌شود. همچنان‌که شدید. از خلال رقابت است که ظرفیت‌های افراد و گروه‌های سیاسی ارتقا می‌یابد. نکته مهم دیگر این است که در ادامه و برای قهرمان ماندن در سطح همان ناحیه نیز مجبور می‌شوید، محدوده مسابقات را به مرور کوچک‌تر کنید.

خلاصه جایی می‌رسد که باید با خودِ خودتان رقابت کنید و تمام شهر و محلات آن را علیه خود بشورانید. این فلسفه و تقدیرِ سیاستِ حذف و آنچه امروز مشهور شده «خالص‌سازی» است. این سرنوشت، دیر یا زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد. کافی است آرای نفر اول مثلا تهران را در انتخابات امسال با آرای گذشته او مقایسه کنید تا ببینید تمثیل‌های به‌کار رفته در این یادداشت دقیق است.».

درباره این تحلیل گفتنی است که اولا بیش از 15 هزار نامزد در انتخابات مجلس رقابت کردند که در نوع خود بی‌سابقه بود. قطعا معیار آزاد و رقابتی بودن انتخابات، بودن یا نبودن یک طیف سیاسی محدود که عقبه اجتماعی کاملا فروریخته‌ای هم دارد، نیست. به بیان دیگر آنها نمی‌توانند ادعا کنند معیار رقابتی بودن انتخابات، بودن یا نبودن ما در رقابت است.

ثانیا گردانندگان روزنامه اعتماد فراموش کرده‌اند که این روزنامه دو روز قبل از انتخابات، تیتر اول خود را به عنوان «نه به تندروی / معرفی نامزدهای توسعه گرا» اختصاص داد که شامل 165 نامزد بود. اعتماد که نمی‌خواسته خود را دست بیندازد؟

ثالثا آقای محبوب حضرتی برادر آقای حضرتی مدیر روزنامه اعتماد، جزو همان فهرست انتخاباتی در تهران بود و در گود رقابت در کنار آقای علی مطهری، خانم داداندیش (همسر آقای واعظی وزیر و وردست دفتر روحانی در دوران ریاست جمهوری وی) و چند وزیر و استاندار دولت مدعی اعتدال و اصلاحات حضور داشتند. اما آقای محبوب حضرتی برادر مدیر روزنامه اعتماد توانست 18665 رأی کسب کند و نفر نود و نهم شود. نفر اول آن فهرست هم با 103512 رأی، نفر شصت و چهارم شد. همین طور است حضور آقای نوبخت سخنگوی دولت سابق در انتخابات رشت و خیلی‌های دیگر - که فارغ از این نتایج انتخابات، اقدامی مسئولانه مذکور در بها دادن به انتخابات و نامزدی در آن است. اگر این همه، نشانه انتخابات رقابتی و آزاد نیست، پس چه چیزی انتخابات آزاد و رقابتی است؟

رابعا در دروغ‌بافی افراطیون مدعی اصلاحات همین بس که پس از کله پا کردن بهزاد نبوی از ریاست جبهه اصلاحات (و قبل از آن، کله پا کردن عارف و موسوی لاری)، با دیکتاتورمآبی تمام، تحریم انتخابات و ممنوعیت نامزد شدن در انتخابات را چند ماه مانده به ثبت‌نام، به احزاب اصلاح‌طلب و اعضای آن حقنه کردند که در این میان، چهار پنج حزب از این ممنوعیت آمرانه سر باز زدند و آن را تیر خلاص به موجودیت خود دانستند. سؤال این است که حضرات اگر دنبال انتخابات رقابتی بودند و از طرف آمریکا و اسرائیل و انگلیس برای تحریم و تخریب انتخابات برنامه نداشتند، چرا تشویق به نامزدی نکردند تا در صورت رد صلاحیت ادعائی، بهانه‌ای برای زیر سؤال بردن انتخابات داشته باشند؟ پاسخ فقط یک چیز است؛ آنها مامور بودند و معذور! و بی‌چون و چرا، با حیثت خود انتحار کردند تا برنامه بیگانگان پیش برود؛

حماقت از این بزرگتر؟!

خامسا 45 نفر از نامزدهای اصلاح‌طلب در مرحله اول انتخابات به مجلس راه یافتند که ممکن است در مرحله دوم به بیش از 60 نفر برسد. اگر انتخابات آزاد و رقابتی نبود و بنا بر خالص‌سازی ادعایی بود، چگونه آن 165 نفر تایید شدند و این عده با کنار زدن رقبای خود از جمله از میان اصولگرایان به مجلس راه یافتند؟

سادسا، خاتمی به عنوان راس طیف افراطیون تحریمی در انتخابات اخیر، دو سال قبل در انتخابات شورای شهر تهران از فهرست اصلاح‌طلبان به نام «لیست جمهور» حمایت کرد اما نفر اول آن فهرست نتوانست حتی 39 هزار رای کسب کند؛ همزمان هم آقای همتی در انتخابات ریاست جمهوری 2/4 میلیون رای کسب کرد.

به نظر می‌رسد نویسنده بدنام این تحلیل باید به جای آسمان ریسمان کردن، توضیح دهد که امثال وی چگونه از اطلاعات فروشی دو دهه قبل به بیگانگان، به ماموریت تخریب و تحریم انتخابات رسیدند و پذیرفتند نقش مهره‌های انتحاری را بازی کنند؟!

مأموریت انتحاری نویسنده و فراموشکاری مدیریت روزنامه اعتماد 2